و من به سادگی تصمیم گرفتم...😉
#انگیزشی🦋
#دختران_حریم_حورا✨
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
مشترک گرامی
تاریخ شارژ ارادت ما به شما تا وقتی نفس باقی است اعتباردارد !😋😚
“همراه آخر”
#رفیقانه👥
#دختران_حریم_حورا✨
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
Hamed Zamani - Borde Gheyrat.mp3
12.53M
#موسیقی🎶
#حامد_زمانی🎈
#دختران_حریم_حورا✨
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
🖇♥️﷽♥️🖇
#پارت_سی وهفتم
#رمان_شبانه 😴📖
#دختران_حریم_حوراء🎀
حاضربودم بمیرم اما برنگردم. دردلم یک ریز خدارا صدامی زدم انگار ساعت نمی گذشت بقیه نیروها منتظر بودند تا تکلیف من روشن شود. آقای زارعی رفت سمت فرمانده پادگان. من هم پشت سرش راه افتادم آقای ابرقویی اورا معرفی کرد. آقای زارعی به فرمانده دست داد وهمانطور که دستش رارها نکرده بود گفت:(آقا ایشون رو اینطوری نبینید! ماشالا نصفش زیر زمینه! اگه الان یه سلاح بدید چشم بسته براتون بازش می کنه ومی بنده.ماهمین طوری که نیاوردیمش اینجا...آقا مهدی الان دوساله که باماست. تواین مدت همه مدل آموزش نظامی وعقیدتی دیده... خیلی جاهاپیش اومده که تیزتر از بقیه عمل کرده. حقیقتش اگه بهش اطمنیان نداشتیم وخیالمون از بابتش راحت نبود که تا همین جا هم اجازه نمی دادیم بیاد )
فرمانده هم گفت:(حرف شما صحیح اما برای اعزام ایشون منع قانونی داریم اگه خودمون هم دلمون بخواد بفرستیمشون نمی تونیم.)
هرچه آقای زارعی اصرار میکرد فرمانده زیر بار نمی رفت و میگفت من باید پاسخگو باشم نه شما آقا!آقای زارعی نگاهی به چشمان مضطربم کرد دلش را به دریا زد و گفت !《آقا من متوجه محدودیت و شرایط های شما شما هستم اما شما اینو از من قبول کنید که ایشون واقعا استثنا است ...آقا مهدی برای اینکه الان اینجا باشه خیلی زحمت کشیده من مطمئنم میتونه مفید باشه ..》
فرمانده که انگار با این حرف آقای زارعی قدری نرم شدهبود و دیگر چیزی نگفت و رفت سراغ دیته بندی نیروه ها من هم همان طور بلا تکلیف ایستادم یه گوشه.
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
فردای موفق✅
در گرو تلاش امروز و آرامش امشب ماست😍❤️
شب های تان پر از آرامش🌚
#دختران_حریم_حورا✨
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛