eitaa logo
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
1.1هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
258 فایل
جایی‌براےباهم‌بودن‌وگذراندن‌لحظاتِ‌ناب‌ِنوجوانے😌💕 اطلاع‌رسانی‌های‌هیئت‌دختران‌حریم‌حوراءیزد🌱 • • پـُلِ‌ارتـباطے ما‌ و شمـا👀↯ @dokhtaran_harime_haura هیئت‌بانوان‌حریم‌حوراء↯ @harime_haura حجاب‌ملیکا↯ @melika_hejab
مشاهده در ایتا
دانلود
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
__
-مگر کسی دلش میاید دست روی مادر بلند کند حالا علی با چه دلی تنهایی عشقش را کفن کند...💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه خوشمون بیاد چه نیاد... آشوب داخلی زمینه ساز جنگ خارجیه و این ادعای جدیدی نیست... تاریخ بارها این رو اثبات کرده @harime_hawra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷دختر نخبه ایرانی۲۵ساله نیلوفرشادمهری دکترای طراحی صنعتی در فرانسه که به دنیا نشان داد محدودیت نیست 📘نویسنده کتاب خاطرات سفیر کتابی که به توصیه حضرت آقا(مدظله العالی) دختران باید بخوانند😇 یک بانویِ موفقِ مسلمانِ ایرانی😍 🎪|@harime_hawra
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
دلم از نبودنت پُر است آنقدر که اضافه اش از چشمانم میچکد...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 فردا پنجشنبه تو یزد مهمان داریم... 🌹 همه رو دعوت کنیم برای میزبانی...
‹بِسـمِ‌ربَّ‌آراـم‌دلِ‌علۍ🖤..!›
شب‌های‌بی‌مادری‌شرو‌ع‌شده‌ها حواست‌هست؟!
از کسی شنیدم که میگفت‌یه‌جوری‌گریه‌کن‌ که‌از بغلت ردمیشن‌متوجه‌بشن‌مادرما۱۸سالش‌بوده:)💔
خانوم‌خیلی‌باباشودوست‌داشت خیلی‌وابسته‌بودبه‌پدرش(:
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
خانوم‌خیلی‌باباشودوست‌داشت خیلی‌وابسته‌بودبه‌پدرش(:
چند‌دقیقه‌مونده‌ب‌وفات‌پدرشون پیغمبردیدزهراش‌خیلی‌بی‌تاب‌میکنه بلندبلندگریه‌میکنه... برااینکه‌دخترشوآروم‌کنه آروم‌بهش‌گفت‌گریه‌نکن‌باباجان چندروزدیگه‌میای‌پیشم(:
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
چند‌دقیقه‌مونده‌ب‌وفات‌پدرشون پیغمبردیدزهراش‌خیلی‌بی‌تاب‌میکنه بلندبلندگریه‌میکنه... برااینکه‌دخترشو
روایت‌هست میگه‌یهودیدم‌مادرم‌آروم‌شد باشنیدن‌حرف‌پدرش..یه‌لبخندی‌رولبش‌اومد پیغمبرهمه‌رودورخودش‌جمع‌کرده‌بود اینکه‌توآینده‌چه‌اتفاقی‌میوفته‌روتک‌به‌تک‌داشت تعریف‌میکرد(((:
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
روایت‌هست میگه‌یهودیدم‌مادرم‌آروم‌شد باشنیدن‌حرف‌پدرش..یه‌لبخندی‌رولبش‌اومد پیغمبرهمه‌رودورخودش‌جمع‌
روکردسمت‌مولاعلی میخواستم‌یه‌چیزی‌بهت‌بگم میگفت‌ی‌جایی‌رسید دیدمولا‌دستاشو‌مشت‌کرده رگای‌گردنش‌بادکرده...بی‌قرارشده
میگه‌آقا‌یعنی‌فاطمه‌رو‌جلو‌من‌می‌زنن؟!! کدوم‌نا‌نجیبی‌دست‌روفاطمه‌ی‌من‌بلندمیکنه؟! مگه‌من‌میزارم... پیغمبر‌براش‌تعریف‌میکنه علی‌بی‌قراروبی‌قرارترمیشه...(:
چند شب هه که شروع شده‌ها... چند‌شبه‌آقا‌امام‌زمان‌شال‌عذاشو‌میزاره‌روشونه‌ش آقا‌می‌مونه‌و‌کوچه... آقا‌می‌مونه‌ومدینه... آقا‌می‌مونه‌ودیوار... بچه‌ها‌این‌روزا‌کمتر‌بخندیم من‌که‌دلم‌بدجور‌گرفته(:
شما‌بگو... مادرت‌بمیره‌میخندی؟! شما‌بگو... مادرت‌وبزنن...خوشحال‌میشی؟! آقا‌امام‌حسن‌فقط۸سالش‌بود.. جلو‌چشمش او‌ن‌نانجیب‌دست‌بلند‌کرد‌زد‌به‌صورت‌مادرش...
یه‌مرتبه‌حسن‌داد‌زد نزن‌نامرد...نزن رفت‌سمتش خواست‌هلش‌بده... قدش‌نمیرسید آقا‌یه‌بچه‌۷.۸ساله‌چه‌قد‌مگه‌زور‌دارع که‌مقابل‌اون‌همه‌آدم‌بایسته.. دا‌دمیزدمیگفت‌آخه‌نامرداچند‌نفر‌به‌یک‌نفر.. چهل‌نفرریختن‌رو‌در... اولین‌شهیدوداد‌اهل‌بیت‌فاطمه... محسن‌شیش‌ماهه...💔
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
هر‌شب‌جمعه‌ای‌میرفتیم‌کربلا... امشب‌بریم‌مدینه(:💔
امشب‌بریم‌کوچه... چشای‌مادر‌تاره... دیگ‌علیشو‌نمیبینه... میگه ... فاطمه‌جان...نور‌چشم...منم‌علی..
دُخْتَـرانِ‌حَریمِ‌حَوْرا|𝐇𝐚𝐮𝐫𝐚❥︎
نگام‌نمیکنی؟!! مادر‌روشواز‌علی‌برمیگردوند... میگفت‌فضه‌نمیخوام‌علیم‌ببینه‌صورتم‌کبوده... آخ مادر جان
مادرمونو...جوری‌زدنش‌که‌از‌سر‌جاش نمیتونست‌بلند‌شه سخته.... خیلی‌سخته‌جلو‌چشمت‌مادرتو‌بزنن... هیچی‌نتونی‌بگی..زورت‌نرسه(:
مادر نکنه‌اذن‌کنیزی‌تو‌ندی(:💔
ببین‌جون‌نداره... ماداریم‌میشنویم...انقددردداره‌برامون آخ‌فدای‌دل‌آقا... آقاایناهمه‌رومیبینه‌ها(((:💔
امشب‌فقط‌بشین‌یه‌گوشه بزن‌به‌سینه‌ت‌بگووای‌مادرم... بگو‌یا‌اماه.. بگو‌آقا‌اومدم‌باهات‌همدردی‌کنم... آقا..منم‌راه‌بده..(:💔
نکنه‌نزاری‌فاطمیه‌برات‌کنیزی‌کنم(: مادر... ببین‌دخترت‌اومده...
آقا‌میبینه‌مادرشو‌میزنن... امشب‌حسن‌میگه‌وای‌اماه... امشب‌روضه‌نمیخوادکه(:
آخ...زینب‌بی‌مادر‌شد(: آخ...حسین‌بی‌مادر‌شده((:💔