نماز هم همینطوره. اصلا برنامت این باشه که هی شکست بخوری و دوباره تمرکز کنی. کم کم این کار تبدیل میشه به یه سرگرمی خیلی جالب و رشد دهنده😊
بعد میبنی که کلا به نماز علاقمند شدی. هر موقع وقت گیر بیاری سریع میری دو رگعت نماز میخونی تا ذهنت سرحال بیاد👌
✅ کاری که ابوعلی سینا میکرده. تا یه گره ذهنی براش پیش می اومده دو رکعت نماز میخونه و حل میشده!
خلاصه ان شالله از امشب نگاهمون رو به نماز درست کنیم و کم کم به سمت این بریم که ازش لذت واقعی ببریم❤️
#کنترل_ذهن🧠
#دختران_حریم_حورا🎀
#اللَّهُـــمَّ_عَـــجِّل_لِــوَلـِـیِّکَ_الــــفَــرَج💕
┈••✾•✨ @harime_hawra✨•✾••┈
سرانجام روزی...
به حکمت همه اتفاقات زندگیتان💫
پی خواهید برد...🌱
پس فعلا به سردرگمی ها بخندید😃
ازمیان اشکها لبخند بزنید😊
و همواره به خودتان یادآوری کنید😉
پشت هر حادثه ای...
دلیلی نهفته است!✨
#انگیزشی 🌈
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
💜هوالمتکبر💜
#رویای-نیمه-شب🌠🌜
#قسمت-نهم9⃣
🌿بادیدن من برخاست و به سویم امد🏃♂.پس از سلام و احوال پرسی دستم را گرفت و مرا نزد انهایی برد که بالای سکو بودند😍. ان ها هم به احترام من برخاستند.وقتی نشستیم ابوراجح از من وچدربزرگم تعریف و تمجید کرد🙂❤️.در جواب گفتم:همه بزرگواری ها در شما جمع است.🌹
🍇با اشاره ابوراجح خدمتکار جوانش مسرور ظرفی انگور اورد🍇.مسرور از کودکی ان جا کار می کرد.ظرف انگور را که جلویم گذاشت از حالت چهره اش فهمیدم که مثل همیشه از دیدنم بیزار است😒.از همان کودکی وقتی دیده بود ریحانه به من علاقه دارد کینه ام را به دل گرفه بود😶.مجبور بود در حمام بماند🤭.نمی توانست در گشت و گذارهاوبازی های من و ریحانه همراهی مان کند.ابوراجح دستم را گرفت وگفت:گرفته ای! طوری شده؟😕
🕊دست پاچه شدم.گفتم:در مقابل شما مثل یک تنگ بلورم.بایک نگاه هرچه رادر دلم می گذرد رامی بیند.♥️
دستم رافشرد و خندید.🖖🏻🤣
-ابونعیم هروقت ناراحت وغمگین بود می امد پیش من به چهره مهربانش نگاه کردم👀.چطور می توانستم بگویم که ناراحتی ام به خود اومربوط می شود.عجیب بود که باان چهره زرد ولاغر نجابت ومهربانی درچشم هایش موج میزد.👀😍
👑چشم هایش همان حالت چشم های ریحانه راداشت.👀🙂سال ها پیش پدربزرگ گفته بود:هیچ کس باور نمی کند که ریحانه به ان زیبایی فرزند چنین پدری باشد مگر اینکه به چشم های ابوراجح دقت کند.😻
💚می خواستم ان قدر شجاع باشم که انچه را دردلم بود💪🏻 به ابوراجح بگویم.می دانستم که با ارامش به حرف هایم گوش می دهداما نمی دانستم چرا باید چیزی به نام مذهب بین مافاصله بیندازد.اگر😕🤦♂ چنین فاصله ای نبود.چقدر احساس خوش بختی می کردم و حرف زدن درباره ریحانه و اینده راحت بود.🚶♂برای اینکه زیاد ساکت نمانده باشم گفتم:در راه نزدیک بود تخم مرغ های دستفروشی را لگد کنم.😅
🌹ابوراجح گفت:ذهن ودلت اینجا نیست.کجاست😜؟نمی دانم.باید کاری کنی که نزد صاحبش برگردد.🤓
ادامه دارد...🌿🌙
🦋برای سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات🦋
💐اللهم صل علی محمد وال محمدوعجل فرجهم💗
🌺با ما همراه باشید🌺
╔════🍭🌸═══╗
♡ @harime_hawra ♡
╚═══🌈🧚🏼♀════