✴️چند دقیقه چرت زدن برای #افزایش بهروری کافیه؟
😴🚀🚀
#درسخوان📚
#تسلط_بر_سختیها😎
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
الزایمری های عزیز حالتون چطوره؟!🤪
#ایستگاه_خنده😄
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
هُوَ رَبُّ المُستَحیل و أنت تبكي عَلَي المُمكن
او خداوند ناممکن هاست،
در حالی که تو بر ممکن ها گریه میکنی...
#انگیزشی🌈
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
انرژی هاتون😍🎈
چشم می گذاریم😉🌸
ممنون که همراهین و نظراتتون رو بهمون میگین✨🙆🏻♀
#دختران_مهربان_حورایی🤩
@harime_hawra
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
انرژی هاتون به ما انرژی میده و کارمونو بهتر می کنه😘❤️
چشم می گذاریم💐💫
ممنون که همراهین و نظراتتون رو بهمون میگین🙈💋
#دختران_مهربان_حورایی🎊
@harime_hawra
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
انرژیتون🙃🌸
نمیدونین چه کیفی می کنیم😙😇
ممنون که همراهین و نظراتتون رو بهمون میگین🙈
#دختران_مهربان_حورایی🎊
@harime_hawra
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
🌩هوالحاکم🌩
#رویای-نیمه-شب🌠🌜
#قسمت-بیستم
اتاقم در طبقه دوم خانه مان بود❤️.آن جا را به سلیقه خودم آراسته بودم.تختم کنار پنجره بود و شب ها به آسمان نگاه می کردم🙂 تا به خواب می رفتم.پیش از آن که ریحانه را در مغازه ببینم،احساس خوش بختی می کردم.😍خسته از کار روز در بسترم دراز می کشیدم.🙂🌸
آن شب هم مثل چند شب قبل آرام و قرار نداشتم😫.تا دیروقت خواب به چشمم نیامد😶.هیچ راهی در مقابلم نمی دیدم.هر سو بن بست بود.بین من و ریحانه دیواری بود که هیچ دریچه ای در آن باز نمی شد.😕
بارها در دل ساکت و سنگین شب،صحنه ی آمدن ریحانه و مادرش را به مغازه مرور کردم😥.میخواستم از معمای عشق سر در آورم🤔♥️.میان خواب و بیدار ی سعی می کردم بدانم چه چیزی از وجود ریحانه ،مرا آن طور به هم ریخته بود😅؛نگاهش که لحظه ای به نگاهم تلاقی کرده بود🤕؟سکوت و وقارش؟😅آهنگ صدایش🎶؟همه ی این ها؟هیچ کدامشان؟همه این ها بود و هیچ کدامشان نبود.🤕
امیدوار بودم پس از چند روز فراموشش کنم،ولی نتوانستم😢.مثل صیدی بودم که هرچه بیشتر تلاش می کردم،بیشتر گرفتار حلقه های دام می شدم😄🤕.گیج و ناامید در بسترم نشستم و چنگ در موهایم زدم.در آن بیچارگی این تنها چاره بود؛ولی چگونه؟🙂💔
تصمیم گرفتم صبح فردا،سراغ ریحانه و مادرش بروم و هرچه را در دل داشتم،به آن ها بگویم😅❤️.ساعتی بعد تصمیم گرفتم سراغ اوراجح بروم و با فریاد بگویم:آن مشتری که علاوه بر گوشواره دل مرا هم با خود برد،دختر تو بود.🗣💔
دلم می خواست او را در خواب ببینم و بگویم:تمام خاطره های گذشته ی ما با یک نگاه تو،در ذهن و دلم به رقص درآمده اند.😭آرزو داشتم در خواب با او،کنار پل فرات قدم بزنم و درددل کنم.در خواب هم آرامش نداشتم☹️.او را می دیدم،اما همراه با مسرور که از من دور می شدند.😱😒
شبی خواب دیدم که مسرور گوشواره های ریحانه را کند و از بالای پل،میان رود انداخت.😒
صبح به کندی از پله ها پایین رفتم.پدربزرگ در حیاط،روی تخت چوبی منتظرم نشسته بود.خیره نگاهم کرد.☹️♥️
ادامه دارد...🍎🍒
💫برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات💫
🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم♥️
🍇با ما همراه باشید🍇
╔════🍭🌸═══╗
♡ @harime_hawra ♡
╚═══🌈🧚🏼♀════
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
۲۸ بهمن ۱۳۹۹
۲۹ بهمن ۱۳۹۹
هر صبح در بازار دنيا به
"خوشبختی"
چوب حراج میزنند!اینکه ما قدم بر نمیداریمو قیمت پیشنهاد نمیکنیم داستان دیگریست...
"خوشبختی"پیداکردنی نیست، بدست آوردنيست!🌼
سلام و صبح تون بخیر 💕💕
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
۲۹ بهمن ۱۳۹۹