🌸🍃حریم یاس
#طنز
#جبهه
✨دو تا از بچههای گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند و های های میخندیدند.
گفتم: 'این کیه؟'
گفتند: 'عراقی'
گفتم: 'چطوری اسیرش کردید؟ '
میخندیدند .. !
گفتند: 'از شب عملیات پنهان شده بود ..! تشنگی فشار آورده ، با لباس بسیجیها
آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود، پول داده بود! '
اینطوری لو رفته بود.
بچه ها هنوز میخندیدند ..
🔰شادی روح شهدا صلوات
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
🌸🍃حریم یاس
#طنز
#جبهه
🔸اول كه رفته بوديم گفتند كسي حق ورزش كردن نداره يه روز يكي از بچه ها رفت ورزش كرد مامور عراقي تا ديد اومد در حالي كه خودكار و كاغذ دستش بود براي نوشتن اسم دوستمون جلو آمد و گفت : مااسمك؟ اسمت چيه؟
رفيقمون هم كه شوخ بود برگشت گفت : گچ پژ .
🔸باور نمي كنيد تا چند دقيقه اون مامور عراقي هر كاري كرد اين اسم رو تلفظ كنه نتونست ول كرد گذاشت و رفت و ما همينطور مي خنديديم.😄
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
🌸🍃حریم یاس
#طنز
#جبهه
یہ جا هسٺ:•°✨°•
شہید •°🧡°•
پُست نگہبانےرو •°💥°•
زودتر ترڪ میڪنه•°👀°•
بعد فرمانده میگهـ •°🤨°•
۳۰۰صلوات جریمتہ•°📿°•
یڪم فڪر میڪنه و میگه؛•°😌°•
برادرا بلند صلوات•°🔊°•
همه صلوات میفرستن•°😁°•
برمیگرده و میگه بفرما از ۳۰۰تا هم بیشتر شد...•°😂°•
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
🌸🍃حریم یاس
#طنز
#جبهه
🔻مرد هزار لبخند
♨️خبردار شدم موشک هاي عراقي شهر دزفول را مورد اصابت قرار داده اند و تعداد زيادي از مردم به شهادت رسيده و خانه هاي فراواني تخريب شده بود که يکي از آن خانه ها مربوط به اقوام رضا بود.
🚩با تعجب پرسيدم رضا چي شده؟ کي شهيد شده؟ چرا اين قدر خاکي هستي؟
خيلي عادي دستهايش را به لباسهايش زد و گفت: هيچي- خواهرم و دو تا بچه هايش شهيد شده اند و ما آنها را دفن کرديم.
🎗اگرچه هيچ اثري از ناراحتي در چهره نداشت اما اين تنها روزي بود که نديدم رضا بخندد،
قبل از آن او را ديده بودم که وقتي ترکش خمپاره اي نوک بيني اش را برده بود با خنده مي گفت: خدايا خودم خوشگل بودم که زدي و جلو چنبرم را به هم ريختي؟
🐾 و يا وقتي که در جبهه عنکوش به خاطر نزديکي نيروهاي خودي به دشمن براي جابه جايي مهمات جبهه از الاغي استفاده مي کرد او در بين خنده هاي بچه ها، دست و پاي الاغ را مي بوسيد و او را بغل مي کرد و مي گفت: احسنت به اين الاغ زرنگ خودت نمي داني که چه خدمتي به رزمنده ها مي کني.
🌹 مردي که در سخت ترين شرايط هميشه لبخندي بر چهره داشت سردار شهيد «رضا پورعابد» بود.
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas
🌸🍃حریم یاس
#طنز
#جبهه
📝بار اولش نبود كه فيلم بازي مي كرد. آنقدر هم نقشش را دقيق اجرا مي كرد كه براي هزارمين بار هم آدم گولش را مي خورد.
📢ميكروفون را دست گرفت، چند تا فوت محكم كرد و درست در لحظاتي كه بچه ها بيش از هميشه منتظر اعلان خبری بودند گفت:«كليۀ برادران حاضر در پادگان، برادراني كه صداي مرا مي شنوند، در زمين ورزش، نمازخانه، ميدان صبحگاه، داخل آسايشگاه ها، كليۀ اين برادران» .... بعد از مكثي، آهسته گفت: "با كبدشان فرق مي كند."😂
#واحد_خواهران
#هیئت_مکتب_الزهرا_سلام_الله_علیها_دارالعباده_یزد
•┈•✨✿🌸✿✨•┈•
🆔 @harimeyas