بسمه تعالی شانه
سلام علیکم جمیعا به جمیع سلام.
گفت: امروز روز طبیعت است نمیری بیرون؟
گفتم: طبیعت چیه؟
گفت: خوب همین باغ و راغ و دشت و دمن.
گفتم: اینها طبیعت هستند یا در طبیعت اند؟
گفت: در طبیعت اند.
گفتم: طبیعت چیه؟
گفت: نمیدانم.
گفتم: ما را گفتند به طبیعت بروید اگر میتوانی برو.
گفت: چگونه برم؟
گفتم: با عقل. چون طبیعت عقل اول است برخی هم گفتند صادر اول است، منطقیون گفتند، جسم ساری در اجرام سفلی و علوی است، در هر صورت به این طبیعت که همه ی ما در آنیم نمیتوان رفت مگر با سیر و سیاحت عقلی...
گفت: عقل میتواند طبیعت را بفهمد و ببیند و سیاحت کند؟
گفتم: بقدر سعه ی وجودیش میتواند. عقل هر چه فصحت پیدا کند سیاحت و سباحتش نیز بیشتر خواهد شد.
گفت: چطور عقل فصحت و وسعت مییابد؟
گفتم: به سیاحت در کتب و اندیشیدن در اندیشه ها و دوام طهارت و محبت که حقیقتِ طبیعتِ کلیه، مولای موحدان علیه السلام فرمود: «الکُتُبُ بَساتینُ العُلَماءِ»، جاهل در عوارض متوقف است و عارف در جواهر متوغل!! بلکه او طالب مقام فوق مقوله است.
گفت: یعنی عارف با آفاق کار ندارد و به دشت و دمن و باغ و راغ نمیرود؟
گفتم: چرا او نظرش عبرت است؛ «المُؤمِنُ نَظَرُهُ عِبْرَةٌ»، به طبیعت برای خوش گذرانی و... نمیرود. ایام را نحس نمیداند، به ظهورات طبیعت بی احترامی نمیکند و... بلکه از سیر آفاقی به سیر انفسی میرسد و همه را در خود مییابد، حضرت امام موسی بن جعفر علیهما السلام در جواب هارون الرشید لعنة الله علیه که به امام عرض کرد:
«ما را موعظه کن، موعظهای مختصر و کوتاه!»
امام علیه السلام در پاسخ در فرمایشی بلند و فوق عرشی فرمودند: «ما مِنْ شَیءٍ تَراهُ عَيْنُکَ اِلاّ وَ فيه مَوعِظَةٌ»: چشمت چیزی را در جهان نمیبیند مگر اینکه در آن چیز برای تو موعظه و پند است.
گفت: زدنی بیانا
گفتم: همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نه بنشین کنار جویی
گفت: بازم بگو
گفتم: در هر چیزی مولا علی علیه السلام را ببین در درخت و جنگل و سبزه و کوه و دریا و....
«ان اسم علی مکتوب علی کل شئ.»
«اجسادکم فی الاجساد.»
گفت: دگر
گفتم: هیچ
#ح_م
هدایت شده از کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#وقت ،نفحه لیلةالقدر 3⃣
▪️هر ادراکی که از صبح تا شام داری، همه را خودت میسازی. خدا به تو نفْسی داده که به واسطه آن، این حقایق را در درون خودت میسازی و منشئات خودت را میبینی و ادراک میکنی. خدا میفرماید ما در قیامت برای شما بهشت را -به واسطه نفس ناطقه خودت- انشاء میکنیم. تو هم بهشت میسازی و هم جهنم لذا بیرون از تو هیچ خبری نیست. اینکه حکما در معنای لیلةالقدر فرمودهاند که قدر خودت را بدان یعنی همین. این جمله را بگیرید و با همین جمله محشور باشید که «شما تجلی منحصر به فرد حق متعال هستید»... یعنی خداوند طوری که در تو ظهور کرده، در غیر تو مطلقاً به این نحو ظهور نکرده است لذا همه مخلوقات خدا مظهر لَیسَ کَمِثْلِهِ شَیء هستند. هر کدام از مخلوقات خدا واحد هستند. آنگونه که در تو جلوه کرده در هیچ چیز دیگری جلوه نکرده است لذا حق متعال میفرماید وقتی بنده من به نماز میایستد، من طوری به او توجه دارم که گویا جز این بندهای ندارم... اما خدا در بینهایت حقیقت جلوه کرده است لذا من و شما در نماز این توجه را به حق متعال نداریم اما او دارد... اصلا کار او همین است... جلوهی اتمّ حق متعال، امام زمان علیهالسلام ارواحنا فداه نیز چنین است که میفرماید: إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، ولاناسینَ لِذِکْرِکُمْ. منِ امام جوری به شیعانم نگاه میکنم که کَانّه کسی جز این شیعه ندارم.
▪️توجه به باطن اصالت دارد. آیه شریف «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ» (انفال/۲۴) بسیار قابل تأمل است. خدا کجاست؟ بین تو و تو! یعنی چه؟! خیلی حرف، حرف سنگینی است... «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (ق/۱۶) رگ گردن جسمانی است، کمی فاصله است اما او مطلب را بالاتر برد و فرمود وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ؟! و بالاتر برد و فرمود، يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ...
دوست نزدیکتر از من به من است
وین عجبتر که من از وی دورم
▪️ما از حق متعال دوریم. او که از ما دور نیست... لیلةالقدر یعنی درک همین معنا که حق متعال نزدیکتر از من به من و در حقیقت و باطن من است و اوست که در شراشر وجودی من جریان دارد. امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: ما رَأَيتُ شَيئاً اِلاّ وَ رَأَيتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فيهِ. من در همه چیز اشیاء عالم خدا را دیدم. در خودت چه؟ به طریق اولی... قبل از تو، بعد از تو، با تو و در تو خداست... لذا فرمود «وَهُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنْتُمْ» (حدید/۴) حق متعال خود را تنزل داده و چنین سخنی گفته است. در این آیه حرفهاست... این چه نوع معیتی است که حق متعال در عین حال که از همه کمالات عالمین بینیاز است، از آن مقام هُوَ الْغَنِي آمده است و با تو معیت دارد و از تو به تو نزدیکتر است؟! این باطن تو وقت است، این باطنت را دریاب. شیطان وقت معلوم دارد، «قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ • إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» (ص/۸۰ و ۸۱) وقت معلوم خودت را دریاب که اگر به وقت معلوم برسی، از آن لحظه دیگر شیطان بر تو تسلطی ندارد... آن وقت معلوم که اتصال حقیقت تو با حق متعال است، آنجا دیگر شیطان راه ندارد...
#ح_م