eitaa logo
حرکت در مه
195 دنبال‌کننده
443 عکس
75 ویدیو
58 فایل
دربارۀ داستان و زندگی
مشاهده در ایتا
دانلود
پیرزن مثل همیشه شش چای برای‌مان ریخت. شش تا. زل زدیم توی چشم‌های هم. بغضم را قورت دادم. این بار نوبت من بود بگویم یکی اضافه ریخته.
از عشق همیشه مست مستم من حیدری‌ام قلم به دستم
هنر درد دارد، ولی از این بین نوشتن پاره‌ت می‌کند. قبلا گفته‌م هیچ چیز اندازه‌ی نوشتن به خدا بودن نزدیک‌ نیست .. آن‌هم آن‌گاه که یک کاراکتر می‌آفرینی و بزرگش می‌کنی و زیرِ بغلش را می‌گیری تا از آب و گل دربیاید و بعدمجبوری یک میزانسنی کنی و در بن‌بست بیاندازیش و پیستول را بگذاری رو شقيقه‌ش و یکی را بگذاری ماشه بکشد. نوشتن خداوندگاریِ مینیمال‌ست؛ مجبوری خیلی کارها کنی و صبور باشی. مجبوری کاراکتر بسازی، موقعیت بسازی، دیالوگ بسازی، اسلحه بسازی، خون بسازی و شلیک بسازی و بعد، با همه‌ش بسازی .. بسازی و قلبت بگیرد. خدا باشی شاعر می‌شوی، شاعر می‌شوی و شعری می‌نویسی که از آن خون چکه کند. حسین خون شعرِ خدا بود، خون خود خدا بود، چه صبری داشت الحق. ننوشتن صد دلیل می‌خواهد، هزار دلیل می‌خواهد، ولی نوشتن تنها یک دلیل می‌خواهد: تو. جناب لیا وطندوست از کانال تلگرام‌شان.
📖معروفترین پدرهای دنیای ادبیات @ehsanname برخلاف شخصیت مادرها، تصویر پدرها در دنیای ادبیات تنوع زیادی دارد و نویسندگان نگاه‌های متفاوتی به رابطه پدر و فرزندی دارند. این، فهرستی است که من (احسان رضایی) از پدرهای خیالی در داستان‌هایی که خوانده‌ام، در ذهن داشتم و آنها را طبق الگوهای متفاوت رابطه با فرزندان، در چند دسته تقسیم کردم. قاعدتا به این سیاهه می‌شود اسم‌های دیگر هم اضافه کرد و آن فهرست کاملتر را برای مطالعات بعدی استفاده کرد. فعلا همین را داشته باشید: @ehsanname 😵پدرهای کشته به دست پسر ادیپ، پدرش (لایوس) را می‌کشد/ ضحاک پدرش (مرداس) را می‌کشد/ «برادران کارامازوف» (جز آلیوشا) پدرشان را می‌کشند/ در «آتش بدون دود» یک مورد پدرکشی هست/ ولدمورت «هری پاتر» پدر ماگلش را کشته 😰پدرهایی که پسرشان را کشتند اودیسه و تلگونوس/ رستم و سهراب (داستان دنباله‌هایی در مورد برزو، پسر سهراب و شهریار، پسر برزو هم دارد که با رستم می‌جنگند)/ گشتاسپ، اسفندیار را به جنگ رستم می‌فرستد و عملاً او را به کشتن می‌دهد/ پدر نیل در «انجمن شاعران مرده» (ن. اچ. کلاین‌بام) آن‌قدر فشار می‌آورد که نیل خودکشی می‌کند @ehsanname 😔پدرهای ناکام و خیرندیده از فرزند پریام، پادشاه تروا/ فریدون در «شاهنامه»/ «شاه لیر» و دخترهایش (شکسپیر)/ پدر مقتولِ «هملت» (شکسپیر)/ «باباگوریو» و دو دخترش (بالزاک)/ «پدر خانواده» (دنیس دیدرو)/ بابای بازاروفِ جوان در «پدران و پسران» (تورگنیف)/ پدر رمان «ماهی بزرگ» (دانیل والاس) که بچه‌ها هیچوقت حرفهایش را باور نمی‌کنند/ اغلب پدرهای «آتش بدون دود» (نادر ابراهیمی) 😎پدرهای قدرتمند «پدرخوانده»های ماریو پوزو/ پدر سارا کرو (فرانسیس هادسن بارنت) که خیلی خرپول است/ بابای جسی در «خداحافظ گری کوپر» (رومن گاری)/ لرد عزریل در «نیروی اهریمنی اش» (فیلیپ پولمن) @ehsanname 😡پدرهای زیادی گیر پدر تام (گدا) در «شاهزاده و گدا» (مارک تواین)/ دنتور و پسرهایش در «ارباب حلقه‌ها» (تالکین)/ پدر «خانواده تیبو» (روژه مارتن دوگار) 😴پدرهای بی‌مسئولیت تناردیه پدر در «بینوایان» (ویکتور هوگو)/ بابای اسکارلت «بربادرفته» (مارگارت میچل)/ هنچارد که «شهردار کاستربریج» هم می‌شود ولی فکر فروختن بچه‌اش رهایش نمی‌کند (تامس هاردی)/ دکتر هورنیکور «گهواره گربه» (کورت ونه‌گات) 🤕پدرهای بی‌عرضه پدر مومو در «زندگی در پیش رو» (رومن گاری)/ پدر مخترع بوگیر کفش در «گودال‌ها» (لوییس ساکار) @ehsanname 😇پدرهای مؤثر در تربیت بچه بابای کیتی در «آنا کارنینا» و باقی کارهای تولستوی/ سروانِ «دختر سروان» (پوشکین)/ آتیکوس فینچ در «کشتن مرغ مینا» (هارپر لی) که خیلی از منتقدها او را بهترین تصویر پدر در دنیای ادبیات می‌دانند/ پدر راوی در «راستی آخرین بار پدرت را کی دیدی؟» (بلیک ماریسن) 🤔پدرهای با شخصیت پیچیده پراپسرو در نمایشنامه «طوفان» (شکسپیر)/ پدر سونیا در «جنایت و مکافات» (داستایوسکی)/ پدر نیک در قصۀ «پدرها و پسرها» (همینگوی)/ قصه‌های دن چاون/ «گاوخونی» (جعفر مدرس صادقی) @ehsanname 😜پدرهای بامزه «قصه‌های بابام» (ارسکین کالدول)/ کمیک «قصه‌های من و بابام» (اریش اُزِر)/ داستان جراحی «زبان کوچک بابام» در «شلوارهای وصله‌دار» (رسول پرویزی)/ پدر سعید در «دایی‌جان ناپلئون» (پزشکزاد)/ پدر مهاجرت‌کردۀ «عطر سنبل، بوی کاج» (فیروزه جزایری دوما) 🤗پدرخوانده‌ها پدر ژپتو در «پینوکیو» (کارلو کلودی)/ ژان والژان در «بینوایان» (ویکتور هوگو)/ «بابا لنگ‌دراز»ِ جودی ابوت (جین وبستر) @ehsanname 😀پدربزرگ‌های حامی بابابزرگ نل (قصه «جعبه جواهر» چارلز دیکنز)/بابابزرگ «هایدی» (جوانا اسپیری)/ پدربزرگ سوفی در «راز داوینچی» (دن براون)/ باباجونِ علی فتاح در «من او» (رضا امیرخانی)
12-Golchine Milade Emam ALI - Karimi 25 [Rasekhoon.Net].mp3
4.61M
از عشق همیشه مست مستم جای قلندر هستم هم بگذارید قلم به دستم
هم‌سایه پدرم بود. دخترک آن‌قدر قشنگ مزار بابا را گل‌باران کرده بود که دل آدم ریش می‌شد. میان این همه دخترکان و مردمان شیرینی به دست و کیک به دست که محبت‌شان را این‌طور به باباها نشان می‌دهند، یکی را هم این‌طوری دیدم. حتم از آن بالا این چیزها را می‌بینند یا بویی از این کارها به مشام‌شان می‌رسد، اما بگویید که این دل‌تنگی را چه‌طور تجسم ببخشیم؟