#امام_رضا_مناجات
#زیارت_مخصوص
زیر ایوانِ طلا چشم ترم مخصوص ِ توست
جَلد خود کردی مرا! بال و پرم مخصوص ِ توست
ضامن آهو شدی! پشتم به عشقت گرم شد
آبروداریِ روزِ محشرم مخصوص توست
رو زدم بر غیر و تا درها به رویم بسته شد
زائرم کردی و گفتی: این حرم مخصوص توست
رد نکردی از درِ باب ٱلجوادِ(ع) خود مرا
آمدم آقا! امیدِ آخرم مخصوص توست
مشهدت حجّ فقیران است و اطرافِ ضریح
هر چه می بینم تویی! دور و برم مخصوص توست
چشم هایش قطره قطره اشک، بعد از هر نماز...
دست بر سینه سلام ِ مادرم مخصوص توست
لااقل ایکاش امشب زائرت بودم! ولی-
نیستم...امّا حسابم کن! کرم مخصوص توست!
#م_عاطفی
https://eitaa.com/hasan_heydarzade
کانال ایتا. حاج حسن حیدرزاده♦️♦️
#امام_رضا_مناجات
#زیارت_مخصوص
#رباعی
حالا كه نیامدم دمت را بفرست
من نیستم آن جا كرمت را بفرست
گفتم كه مریضم و دوا می خواهم
پس گرد و غبار حرمت را بفرست
#علی_اکبر_لطفیان
https://eitaa.com/hasan_heydarzade
#امام_رضا_مناجات
ببار ای روح باران بر بیابانی که من دارم
بتاب ای ماه در شام غریبانی که من دارم
بگیر از گونه ام اشک ملالی را که آوردم
بخوان از چهره ام حال پریشانی که من دارم
غریب و خسته از دنیا به پایین پا رسیدم تا
بگیری باز هم دستان لرزانی که من دارم
به سویت آمدم با غصه هایی تازه می دانم
که آگاهی تو از اندوه پنهانی که من دارم
به جز تو ای امید مردم درمانده ی عالم
که درمان می کند درد فراوانی که من دارم
جواب التماسم را بده ای ضامن آهو
ببین در اشکها قلب هراسانی که من دارم
دلم مثل کبوتر می پرد در صحن آزادی
به کاخ آسمان می ارزد ایوانی که من دارم
ندیدم زائری را از حرم نومید برگردد
همیشه سفره اش پهن است سلطانی که من دارم
امین الله میخوانم به چشم خیس و می گویم
امانت پیش تو ای شاه ایمانی که من دارم
قدم بگذار بر چشمان من هنگامه ی مردن
به صدق وعده روشن ساز پایانی که من دارم
#حسن_شیرزاد
https://eitaa.com/hasan_heydarzade
کانال رسمی حاج حسن حیدرزاده👆
#امام_رضا_مناجات
قطره بودم در حریم قدسی ات دریا شدم
ذره بودم با نگاهت آسمان آرا شدم
زندگی می برد سمت تیرگی هایش مرا
دیده گرداندی به من در روشنی پیدا شدم
سنگی از جنس عدم بودم شبی کنج رواق
توبه کردم از خودم آیینه ای زیبا شدم
در جدالِ سختِ بین بندگی و برده گی
دست پیش آوردی و از خواب غفلت پا شدم
من نمی دانم کجا بودم!؟ چه می کردم!؟ فقط
اینقدر می دانم از لطف شما آقا شدم
باز بود ابواب تو هر جا که درها بسته بود
گرم بود آغوش تو هر لحظه ای تنها شدم
نور تو دست مرا در عین گمراهی گرفت
پا به پا آورد تا در روضه ها معنا شدم
روضه گفتم ناله ی «یابن شبیب »آمد به گوش
باز دلخون از غم دردانه ی زهرا شدم
#حسن_شیرزاد, 𝐣𝐨𝐢𝐧👇
کانال رسمی حاج حسن حیدرزاده
https://eitaa.com/hasan_heydarzade
•••«══₪═«••🏴••»═₪══»•••