آقای امجد را از ۲۰ سال پیش می‌شناسم. از همان اول طلبگی‌ام. به عنوان استاد اخلاق می‌آمد مدرسه‌مان و با شور و نشاط و طراوت خاصی که داشت یک استاد اخلاق خاص و خندان بود. جوری با شوخی‌هایش سرحالمان می‌آورد که معلوم بود قشنگ می‌شناسدمان و دوای کسالتمان بود و جلساتش بسیار جذاب بود. اول هر ماه قمری یک جلسه‌ داشت که طلبه‌های زیادی رو جذب کرده بود و برایشان از اخلاق و اهل بیت علیهم‌السلام می‌گفت و طلبه‌ها حظ می‌بردند. مهرماه سال ۸۲ بود که عوامل فیلم مارمولک که به دنبال یک روحانی بودند که بشود او را به عنوان یک الگو قرار داد بودند،‌ با آقای امجد ملاقات می‌کنند و بحث به جمله‌ی «الطرق إلی الله بعدد أنفاس الخلایق‏» می‌رسد و توضیحاتی را از زبان ایشان می‌شوند و این قضیه در یک نشریه‌ به نام «حجره» منعکس می‌شود. پس از اکران «مارمولک» و تأثیرات شگرفش خیلی‌ها پیش آقای امجد می‌روند و نظر وی را درباره‌ی این فیلم جویا می‌شوند. پاسخ ایشان اما بسیار هوشمندانه و زیرکانه بود: «من این فیلم را ندیدم،‌ الآن هم عمداً نمی‌بینم، چون ما باید عامل وحدت باشیم نه اختلاف، این سر و صداها که خوابید فیلم را می‌بینم و نظرم را اعلام می‌کنم» نشد بعداً بفهمم که ایشان فیلم را دید و اظهارنظر کرد یا نه اما آن موقع کاملاً در خط نظام و انقلاب بود و از قطار انقلاب پیاده نشده بود! از بعد از فتنه‌ی ۸۸ اما این شیخ خاص همراه بسیاری از قطار انقلاب پیاده شد و انگار که از آن گذشته‌اش کلاً‌ رها شد و متأسفانه ۱۸۰ درجه خلاف آن می‌گفت و عمل می‌کرد! چرایش را نمی‌دانم! در عجب هم هستم اما نمی‌دانم دلم برای او بسوزد یا خودم و امثال خودم که دوستش داشتیم! خودش که البته با این شدت سرعتی که در به قهقرا رفتن و زمین خوردن دارد دیگر جایی برای این دل سوزاندن‌ها نگذاشته! خداوند آخر و عاقبت همه‌مان را ختم به خیر کند. یکی از رفقای طلبه‌ این روزهای آقای امجد را که دیده در موردشان این‌ مطلب را نوشته: یادم هست وقتی ایشون از کربلا برگشته بودن توی یه صحبتی گفتن: «یه حرفی در حرم حضرت امیر سلام‌الله‌علیه به خدا گفتم که خاص خودمه و هیچکدوم ازشما حق ندارید چنین حرفی بزنید! به خدا گفتم منو با هر چی دوست داری امتحان کن!» اگر واقعاً چنین طرز تفکر مغرورانه‌ای داشته یکی از دلائل سقوطش همین بوده است! از دلایل دیگر سقوط ایشان ولد ناخلف است همان چیزی که از صدر اسلام بسیاری را از راه به در کرده! به این مطلب توجه کنید👇 ((یک‌بار از یکی از بزرگان اهل دل پرسیدم: چی شد محمود امجد چپ کرد؟ در پاسخ داستانی را تعریف کرد: «فرمودند: آقای امجد در غیاب مرحوم آیةالله خوشوقت رحمةالله‌علیه گفته بودند اگر یک نفر باشد که به عوالم بالا دسترسی داشته باشد، کسی نیست جز آیةالله خوشوقت. روزی خدمت آیةالله خوشوقت بودیم. فرمودند: همه بروند و شما اینجا باشید. حدود سال ۷۸ بود. همه که رفتند فرمودند: این‌قدر این جوان‌ها و طلبه‌ها را به آقای امجد وصل نکنید! ایشان در آینده مشکلی برایش پیش می‌آید و به انحراف می‌رود و هر که را دور و برش داشته باشد با خود غرق می‌کند! ما ناراحت شدیم. به خصوص که آقای امجد ارتباط خوبی با جوان‌ها برقرار می‌کرد. به آیةالله خوشوقت عارض شدیم: آقای امجد درباره‌ی شما چنین نظری دارد که با عوالم بالا در ارتباط هستید. چرا ایشان را نصیحت نمی‌کنید که اتفاقی نیفتد؟ آیةالله خوشوقت فرمودند: ایشان چمدانش را بسته و حرف ما را گوش نمی‌کند و تأثیری ندارد! شما به فکر خودتان و جوان‌هایتان باشید! این بزرگ در ادامه فرمودند: ما حرف آیةالله خوشوقت را گوش کردیم اما نه با جدیت. ده سال بعد در سال ۸۸ خیلی جوان‌های اطراف ایشان هم با ایشان چپ کردند. و پسر آقای امجد گام مؤثری در انحراف ایشان برمی‌داشت.»)) همین قضیه (مکالمات آیةالله خوشوقت و آقای امجد) با بیانی دیگر توسط آقای مهدوی‌ارفع نیز نقل شده است! متأسفانه آقای امجد الآن پا جای پای منتظری گذاشته و به قول آيةالله فاطمی‌نیا این فعل ایشان و امثالهم (تضعیف رهبری) از شرب خمر هم بدتر است! کاش آقای امجد که زمانی خودش از مریدان نظام و ولایت‌فقیه بود و در حمایت ولی‌فقیه سخنرانی می‌کرد به این چاه نمی‌افتاد و کاش شهادت سردار دل‌ها و پیام ویژه‌ای که برای علما در وصیت‌نامه‌شان داشتند رویش تأثیر می‌گذاشت و باعث توبه و انابه‌اش می‌شد! اللهم اجعل عواقب أمورنا خیراً اللهم عجل لولیك الفرج #امجد #ولایت_فقیه #رفوزه_فتنه_هشتادوهشت #آیةالله_خوشوقت #آینده‌_بینی #سردار_سلیمانی #وصیت_به_علما #عاقبت_به_خیری #زبیر #پسرنحس ☁️🌦@HASANAAT🌦☁️