eitaa logo
💚🌦 حسنات 🌦💚
164 دنبال‌کننده
964 عکس
1.6هزار ویدیو
36 فایل
🌦گلچینِ مجازی💚 🔍 عموماً با زمینه‌ی مذهبی و اعتقادی ✍️ مدیرِ «حسنات»: «سیدمحمدحسن صدری شال»، نمی از چشمه‌سار زلال حوزه‌‌ی علمیه‌‌ی قم @SADRI_SMH 🔻 إن‌شاءالله پاسخگوی سؤالات و شبهات خواهم بود.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸به حاكمان عرب 🔸 شيری كه برازنده‌ی فخر است و مباهات «سيدحسن» است آيا يا شيخ امارات؟ اين داده چو قواده به عشرت‌كده، رونق آن گشته ولی قائد احرار به شامات آن پخته سخن گويد با تكيه به قرآن اين خام ولی چون شتران، حامل تورات آن لرزه درافكنده به اركان تل‌آويو اين با تن لرزان شده پنهان به عمارات ای شيخ! كنی تكيه به قومی كه خداوند از دوستی‌اش كرده تو را نهی به آيات؟ اين نهی، نديدی و نخواندی تو به قرآن؟ يا خوانده‌ای از وحی، فقط لفظ و عبارات؟ هش دار و بپرهيز، از اين غده‌ی بدخيم جز ننگ چه بخشيد مناخيم به سادات؟ سيدحسن از چيست كه بی سلطنت و كاخ خورشيد عرب گشته و حكام چو ذرات زير قدمش له شده است ارتش صهيون با آن همه جنگنده و آلات و مهمات آيا نكنی شرم ز لبنان و فلسطين؟ آيا نشنيدی تو ز آيات و روايات؟ ايران چه بدی كرد به اعراب و به اسلام؟ كز كينه‌ی او كور شدی، كور به كرات! بحرين و عراق و يمن و شام چرا سوخت؟ در آتش بدخواهی‌ات ای شيخك بدذات! آيا نرهاندند نواميس عرب را سيدحسن و قاسم و ياران ز بليات؟ خنجر زدی از پشت به اعراب و نشستی با مرتكب آن همه كشتار و جنايات با قاتل كودك‌کش صبرا و شتيلا با جانی نفرين‌شده در ارض و سماوات يك‌باره عقال از سر بی‌عقل بيفكن خو كن چو جهودان به عرق‌چين و كراوات بيهوده مكش فيل دبی را به رخ ای شاه! وقتی كه ز سرباز يمن هم شده‌ای مات حيثيت خود دادی چون با ثمن بخس حقانيت فارس شد از خبث تو اثبات شاهان عرب، طايفه‌ی لوط و ثمودند هم بنده‌ی عزی و منات و هبل و لات خون عرب است آيا ای مردنمايان! اين ننگ كه بر دامن‌تان مانده ز عادات؟ هم قدس ز كف داده و هم مكه و يثرب جز غرب نداريد دگر قبله‌ی حاجات در عقد تل‌آويو در آييد از اين پس بوديد چو يك عمر، عيالات ايالات ای قوم عرب! غيرت اجدادی‌تان كو؟ بودند نياكان شما اهل فتوحات تكرار مبادا شود اندوه فلسطين تا چند برد غرب، از اين منطقه، سوغات؟ دزد است در اين قافله، تا چند تغافل؟ موش است در اين مزرعه، تا چند مماشات؟ تند است چرا اين همه توفان تجاوز؟ كند است چرا اين همه شمشير مجازات؟ خواند همه را قدس به ياری، ز چه خوابيد؟ اقليم عرب گشته چرا خانه‌ی اموات؟ با اين همه، ای غرب! بپرهيز كه دارد اين باديه، بس خار مغيلان و نخيلات دل خوش مكن ای خصم به ويرانی بيروت مكرون! مكن از مكر، گذر سوی خرابات لبنان نكند روی خود از پارس به پاريس چون ديده از او خير فراوان، ز تو آفات سوزنده‌ی قانا شده دلسوز شهيدان! غارتگر شبعا شده همدرد جراحات! ای ننگ به هر كس كه شود خام تو ای خصم ای وای به شيخی كه كند با تو ملاقات قوم عرب و اهل خليج كهن فارس هيهات كه ذلت بپذيرد ز تو، هيهات آينده از آن يمن و غزه و قدس است ای غرب به هش باش! رسد روز مكافات... ✍🏻افشين علا 🗓مرداد ٩٩ منبع: کانال اشعار و یادداشت‌های «افشین علا» ☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
قصه‌های راستگو به سر رسيد... 🔹هم‌نشين كودكان🔹 «قصه‌های راستگو به سر رسيد عمر راستگوی قصه‌ها تمام شد...» تا به گوشم اين خبر رسيد، بغض كهنه‌ام شكست مثل بچه‌ها شدم كودكان سال‌های شصت... رفتم از بزرگسالی‌ام به كودكی ديدم از صميم جان در اتاق كوچكی پای حرف‌های او نشسته‌ام پشت قاب شيشه‌ای پای قصه‌های راستگو نشسته‌ام او كه بر تنش جامه‌ی رسول پاك بود پست و منصبی نداشت هم‌نشين كودكان خاك بود با گچ سفيد و تخته‌ی سياه بچه‌های نسل انقلاب را سوی روشنی روانه كرده بود انس با كتاب را بازی قشنگ كودكانه كرده بود بچه‌های روستا و شهر و پايتخت را پای تخته می‌نشاند آيه‌های سخت را مثل جرعه‌های آب در گلوی كودكان تشنه می‌نشاند در كلاس او هر كسی برای شيطنت اجازه داشت راستگو در جواب بچه‌ها به جای اخم حرف‌های تازه داشت روی تخته‌ی سياه دست‌خط او كه موج می‌گرفت در ميان خانه‌ها شور كودكانه اوج می‌گرفت با گچی كه جان نداشت نقش‌های زنده می‌كشيد هيچ‌كس در آن كلاس درس ترس امتحان نداست چون كه او به جای ترس طرح خنده می‌كشيد جای ميله‌ی قفس، پرنده می‌كشيد بچه‌ها به محض ديدنش يا شنيدن صدای او بارها ز خنده روده‌بر شدند چشم‌هايشان ولی با شنيدن حقايقی كه پشت خنده بود بارها ز اشك شوق پر شدند... خوش به حال راستگو در تمام عمر خود همان كه خواست بود كار خويش را رها نكرد جز به آيه‌ها و بچه‌ها اعتنا نكرد حرف‌های او اگرچه قصه بود راست بود ✍️افشين علا 🗓آذر ٩٩ مشاهده‌ی منبع و فیلم خواندن شعر توسط شاعر ☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
به اردوغان نه شام لقمه‌ی چربی برای شام تو شد نه در عراق، قضا و قدر به کام تو شد نه در سيادت اعراب، نقشه‌ی تو گرفت نه افتخار اروپا شدن به نام تو شد نه با ریا و دغل، سنگ دین به سینه زدن دلیل رونق بازار و احترام تو شد كنون هم از هوس ساحل ارس بگذر گمان مبر دل ايران زمين كنام تو شد دوام عزت اين خطه از ولای علی است اگر كه كافه و می، پایه‌ی دوام تو شد ارس ز هر دو طرف زير گام شيران است ترشحی اگر از آن نصيب جام تو شد رفیق قافله‌ای و شریک دزد اما گمان مدار كه تُرك غيور، خام تو شد فقط به حرمت همسایگی است صبر يلان گمان مبر وجبی هم نصيب گام تو شد نه تُرك گنجه و باكو نه تُرك ايرانی نه قوم كُرد هماهنگ با مرام تو شد سكوت شير برادر! ز ترس روبه نيست ز خوان اوست اگر لقمه‌ای طعام تو شد به خود، قيافه‌ی فاتح گرفته‌ای با شعر چه غم؟ كه قافيه اسباب التيام تو شد فسانه گشت و کهن شد حديث عثمانی به خود بیا كه همای ظفر ز بام تو شد نه غرب با تو وفا می‌کند نه اسرائیل نه داعشی که به دستور او غلام تو شد خود آگهم كه روا نيست هجو همسايه حلال کن اگر اين بیت‌ها حرام تو شد! ✍🏻افشين علا آذر۹۹ ☁️🌦@HASANAAT🌦☁️
▪️ايرا! صبور باش...▪️ شعر زیبای افشین علا در وصف «علامه حسن‌زاده‌ی آملی» آمد خبر كه خرمن دانش تباه شد عرفان و فقه و فلسفه بی‌تكيه‌گاه شد رود از ميان شكافت و كوه از كمر شكست از زخم اين تبر، طبرستان تباه شد پيری رهيد از قفس تن كه در غمش پيراهن جوانی و غيرت سياه شد پيری كه آسمان به عبايش چو وصله بود پيری كه از مهابت او كوه، كاه شد پير ارچه بود، لشكر همت ز هم گسيخت يك تن اگرچه بود، خرد بی‌سپاه شد تاج دلاوری ز سر مهتری جدا تخت سخنوری تهی از فر و جاه شد علامه‌ای، سپهردلی، كيمياگری كز او خزف چو لعل و شفق چون پگاه شد يعقوب دهر بار دگر جامه را دريد زيرا كه ديد يوسف حكمت به چاه شد سلطان اشك، بار دگر بار عام داد پس خيل ديده راهی آن بارگاه شد برداشت عقل، افسر فرزانگی ز سر دستار عشق سوخت، جنون بی‌كلاه شد باور نمی‌كنم كه حسن‌زاده رفته است مازندران؟ نه! ملك جهان بی‌پناه شد آمل گريست، بحر خزر سينه چاك كرد جنگل خميد، بيشه پر از دود آه شد البرز شاهد است دماوند خون گريست آسيمه‌سر، هراز بر اين غم گواه شد ايرا! صبور باش حسن‌زاده چون برفت فردا تو را به حشر، شفيع گناه شد در سينه‌ات جواهر اسرار خفته است هرچند ديده‌ات تهی از آن نگاه شد خاموش شد اگرچه صدای عصای او پژواك آن عجين به رگ هر گياه شد ايرا به خود ببال كه فرزند خطه‌ات مقصود دير و مدرسه و خانقاه شد ايرا به خود ببال كه بال فرشتگان تا پا نهد به عرش برين، فرش راه شد ايرا به خود ببال كه در اربعين شاه دردانه‌ات روانه به ديدار شاه شد ايرا ببين كه دوخت فلك ديده سوی تو خاك ره تو قبله‌گه مهر و ماه شد ابيات ناشيانه سرودم، مرا ببخش تقصير گريه بود، اگر اشتباه شد... @HASANAAT
🔰سلام ما به شهیدان‌ سرفراز یمن 🔸افشین علا، شاعر متعهد کشورمان تازه‌ترین شعر خود را در بزرگداشت مجاهدان یمن سرود: فرشته‌ها! برسانید از این دیار کهن سلام ملت ما را به حوثیان یمن به آن قبیله بگویید سرزمین شما شده‌ست قبله‌گه سروها به دشت و دمن سلام ما به شهیدان‌ سرفراز شما که خفته‌اند به هر سو بدون غسل و کفن سلام ما به زنان و به کودکان شهید که چید دست خزان، برگ و بارشان ز چمن به رغم این‌همه ماتم رسیده‌اید از دور به داد غزه‌‌ مظلوم مثل پاره‌ی تن امید خلق فلسطین به دست‌های شماست نه شاخ و شانه‌ حکام در شعار و سخن مثال صعده و قدس است اتحاد دو جان مثال غزه و صنعاست روح در دو بدن خوشا به پنجه‌ صیادتان که از ره دور فشرده حلق تل‌آویو را میان رسن خوش آن شهاب که رد شد به رغم گنبد خصم ز شام تیره و سوزاند آشیان زغن به حکم‌تان سفر دزدهای دریایی چه قاطعانه به دریای سرخ شد قدغن به روز واقعه بلعند تا فراعنه را خلیج فارس درآمیخت با خلیج عدن اگرچه دور ز مایید، خاک پاک شما به چشم ماست گرامی شبیه خاک وطن شما صحابی پیغمبرید در این قرن جهان به حسرت دیدارتان اویس قرَن گزیده‌اند شما را برای عصر ظهور نبی و فاطمه و حیدر و حسین و حسن 💚🌦حسنات🌦💚 ‎