eitaa logo
💚🌦 حسنات 🌦💚
172 دنبال‌کننده
999 عکس
1.6هزار ویدیو
36 فایل
🌦گلچینِ مجازی💚 🔍 عموماً با زمینه‌ی مذهبی و اعتقادی ✍️ مدیرِ «حسنات»: «سیدمحمدحسن صدری شال»، نمی از چشمه‌سار زلال حوزه‌‌ی علمیه‌‌ی قم @SADRI_SMH 🔻 إن‌شاءالله پاسخگوی سؤالات و شبهات مرتبط با معارف دینی و انقلابی خواهم بود.
مشاهده در ایتا
دانلود
📜شعری بسیار زیبا مرحوم علامه «محمدحسین غروی اصفهانی» معروف به «علامه کمپانی» با تخلص شعری «مفتقر» در مدح سیدة النساء سلام‌الله‌علیها دختر فکر بکر من، غنچه‌ی لب چه وا کند از نمکین کلام خود، حق نمک ادا کند طوطی طبع شوخ من، گر که شکرشکن شود کام زمانه را پر از، شکّر جان‌فزا کند بلبل نطق من ز یک، نغمه‌ی عاشقانه‌ای گلشن دهر را پر از، زمزمه و نوا کند خامه‌ی مشک‌سای من، گر بنگارد این رقم صفحه‌ی روزگار را، مملکت ختا کند مطرب اگر بدین نمط، ساز طرب کند گهی دائره‌ی وجود را، جنت دلگشا کند منطق من هماره بندد چه نطاق نطق را منطقه‌ی حروف را، منطقة السما کند شمع فلک بسوزد از، آتش غیرت و حسد شاهد معنی من ار، جلوه‌ی دلربا کند نظم برد بدین نسق، از دم عیسوی سبق خاصه دمی که از، مسیحا نفسی ثنا کند وهم به اوج قدس ناموس الٰه کی رسد؟ فهم که نعت بانوی، خلوت کبریا کند؟ ناطقه‌ی مرا مگر، روح قدس کند مدد تا که ثنای حضرتِ سیده‌ی نسا کند فیض نخست و خاتمه، نور جمال فاطمه چشم دل از نظاره در، مبدأ و منتهیٰ کند صورت شاهد ازل، معنی حسن لم‌یزل وهم چگونه وصفِ آیینه‌ی حق‌نما کند مطلع نور ایزدی، مبدأ فیض سرمدی جلوه‌ی او حکایت از، خاتمِ انبیا کند بسمله‌ی صحیفه‌ی فضل و کمال معرفت بلکه گهی تجلی از، نقطه‌ی تحت «با» کند دائره‌ی شهود را، نقطه‌ی ملتقیٰ بود بلکه سزد که دعویِ، «لو کشف الغطا» کند حامل سر مست‌سر، حافظ غیب مستتر دانش او احاطه بر، دانش ماسویٰ کند عین معارف و حکم، بحر مکارم و کرم گاه سخا محیط را، قطره‌ی بی‌بها کند لیله‌ی قدر اولیا، نور نهار اصفیا صبح جمال او طلوع از افق علا کند بضعه‌ی سید بشر، ام ائمه‌ی غرر کیست جز او که همسری، با شه لافتیٰ کند؟ وحی نبوتش نسب، جود و فتوتش حسب قصه‌ای از مروتش، سوره‌ی «هل أتیٰ» کند دامن کبریای او، دست‌رس خیال نی پایه‌ی قدر او بسی، پایه به زیر پا کند لوح قدر به دست او، کلک قضا به شست او تا که مشیت الٰهیه چه اقتضا کند در جبروت حکمران، در ملکوت قهرمان در نشئات «کن فکان»، حکم «بما تشا» کند عصمت او حجاب او، عفت او نقاب او سر قدم حدیث از آن، ستر و از آن حیا کند نفخه‌ی قدس بوی او، جذبه‌ی انس خوی او منطق او خبر ز «لا، ینطق عن هویٰ» کند قبله‌ی خلق روی او، کعبه‌ی عشق کوی او چشم امید سوی او، تا به که اعتنا کند بهر کنیزی‌اش بود، زهره کمینه مشتری چشمه‌ی خور شود اگر، چشم سوی سُها کند «مفتقرا» متاب رو، از در او به هیچ سو زان که مس وجود را، فضه‌ی او طلا کند 💚🌦حسنات🌦💚 ‎