ادامه از👆👆👆
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینهی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامهی جان من است
نامهی تو خط امان من است
ای نگهت خواستگه آفتاب
بر من ظلمتزده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعدهی دیدار ما
دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد
به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد
به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم
تویی که نقطهی عطفی به اوج آیینم
کدام گوشهی مشعر کدام کنج منا
به شوق وصل تو در انتظار بنشینم
ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش
تا صبا پیراهنش را سوی کنعان آورد
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلیخانهی پیغمبران را
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید شاید
پرده از چهره گشاید شاید
از در به دریاش در کوچهی تنهایی میگفت و از طعنهها و زخم زبانهایی که میشنود، آن هم به خاطر عشقش به ولایت.
یکی گوید سراپا عیب دارم
یکی گوید زبان از غیب دارم
نمیدانم که هستم هر چه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم
نه دِعبل نه فَرَزدَق نه کُمِیتَم
ولیکن خاک پای اهل بیتم
خیلی امام زمانی بود و آرزویش این بود که چه مرده باشد چه زنده، وقتی امام زمان آمد مُهر قبولی روی نامهی عملش بزند.
🔵 رفیقش میگفت گاهی به فکر زن و فرزندش میافتاد و نگران بود که در این سالهای عشقبازی و مستی خیلی به فکرشان نبود و درآمد چندانی نداشت تا دستشان را بگیرد. شاید به خاطر همین بود که اواخر عمرش کاست عشق ازلی را منتشر کرد تا شاید با عوایدش کمکخرج خانه باشد!
پسرش هم که در شاعری میخواست جا پای پدر بگذارد پس از فوت پدر زحمت زیادی در جمعآوری اشعارش کشید که ثمرهاش شد دیوان زیبای «بر مدار عشق»
که مطلعش پیام ولی بود:
بسمهتعالی
با تأسف و تأثر خبر در گذشت شاعر آزاده و بسیجی مرحوم محمدرضا آقاسی را دریافت کردم. این حادثهی غمانگیز ضایعهای برای هنر و ادبیات متعهد کشور و به ویژه شعر مذهبی و انقلاب به شمار میرود.
شعر روان و با مضمون و خوشساخت آقاسی که نمایشگر دل پاک و احساسات صادق و هنر خودجوش او بود، بیشک دارای جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر است. درگذشت این شاعر عزیز را به جامعهی ادبی و شعرای کشور و به علاقمندان آثار او و به طور خاص به خانوادهی گرامی و دوستان و یاران این بسیجی دلباخته تسلیت عرض میکنم و شادی روح و علو درجات او را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
۱۳۸۴/۳/۷
🔵 خرداد ۸۴ خلخال بودم. سوم خرداد بود که پسرعمویم را دیدم. گفت از آقای آقاسی چه خبر؟ شنیدهام مریض احوال است. گفتم بله. در تهران بستری است و احوال خوشی ندارد. گفت اخبار دقیقتری نداری؟ گفتم نه. ناگهان یاد شمارهتلفنی که از او گرفته بودم افتادم و گفتم شمارهاش را دارم، از خودش گرفتهام خوب شد گفتی الآن پیگیر حالش میشوم. تماس که گرفتم صدای لرزان و بغضآلود همسرش را شنیدم. وقتی از حالش پرسیدم و گفتم از ارادتمندانش هستم گفت حالش خوب نیست و در بیمارستان قلب تهران است، برایش دعا کنید که نیازمند دعای شماست!
آنقدر صدایش سوزناک بود که کاملاً به هم ریختم. بعدازظهر ساعت ۱۴ در اخبار سراسری که خبر فوتش در بامداد سوم خرداد پخش شد تازه فهمیدم چرا همسرش آنقدر پریشان بود!
مرحوم آقاسی در سن ۴۶ سالگی فوت کرد و وصیت کرده بود راضی نیست احدی از مسئولین در تشییعش شرکت کند(مسؤولین اصلاحطلب دورهی خاتمی). پیکر پاکش ۵ خردادماه از مقابل معراج الشهدای تهران تشییع و در قطعهی ۴۴ شهیدان بهشتزهرا به خاک سپرده شد.
طوری میگفت:
عاقبت این عشق هلاکم کند
در گذر کوی تو خاکم کند
که انگار از مرگش و مکان قبرش در جوار شهدا خبر داشت؛ او و مرحوم سپهر آنقدر از شهدا یاد کردند که در نهایت هم کنار شهدا آرام گرفتند.
سیدمحمدحسن صدری
سوم خرداد ۱۳۹۸ مصادف با ۱۸ ماه رمضان ۱۴۴۰
🌹شادی روحش الفاتحة مع الإخلاص والصلوات
#محمدرضا_آقاسی
💚🌦حسنات🌦💚
هدایت شده از 💚🌦 حسنات 🌦💚
ادامه از👆👆👆
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینهی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامهی جان من است
نامهی تو خط امان من است
ای نگهت خواستگه آفتاب
بر من ظلمتزده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعدهی دیدار ما
دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد
به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد
به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم
تویی که نقطهی عطفی به اوج آیینم
کدام گوشهی مشعر کدام کنج منا
به شوق وصل تو در انتظار بنشینم
ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش
تا صبا پیراهنش را سوی کنعان آورد
ببوسم خاک پاک جمکران را
تجلیخانهی پیغمبران را
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید شاید
پرده از چهره گشاید شاید
از در به دریاش در کوچهی تنهایی میگفت و از طعنهها و زخم زبانهایی که میشنود، آن هم به خاطر عشقش به ولایت.
یکی گوید سراپا عیب دارم
یکی گوید زبان از غیب دارم
نمیدانم که هستم هر چه هستم
قلم چون تیغ میرقصد به دستم
نه دِعبل نه فَرَزدَق نه کُمِیتَم
ولیکن خاک پای اهل بیتم
خیلی امام زمانی بود و آرزویش این بود که چه مرده باشد چه زنده، وقتی امام زمان آمد مُهر قبولی روی نامهی عملش بزند.
🔵 رفیقش میگفت گاهی به فکر زن و فرزندش میافتاد و نگران بود که در این سالهای عشقبازی و مستی خیلی به فکرشان نبود و درآمد چندانی نداشت تا دستشان را بگیرد. شاید به خاطر همین بود که اواخر عمرش کاست عشق ازلی را منتشر کرد تا شاید با عوایدش کمکخرج خانه باشد!
پسرش هم که در شاعری میخواست جا پای پدر بگذارد پس از فوت پدر زحمت زیادی در جمعآوری اشعارش کشید که ثمرهاش شد دیوان زیبای «بر مدار عشق»
که مطلعش پیام ولی بود:
بسمهتعالی
با تأسف و تأثر خبر در گذشت شاعر آزاده و بسیجی مرحوم محمدرضا آقاسی را دریافت کردم. این حادثهی غمانگیز ضایعهای برای هنر و ادبیات متعهد کشور و به ویژه شعر مذهبی و انقلاب به شمار میرود.
شعر روان و با مضمون و خوشساخت آقاسی که نمایشگر دل پاک و احساسات صادق و هنر خودجوش او بود، بیشک دارای جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر است. درگذشت این شاعر عزیز را به جامعهی ادبی و شعرای کشور و به علاقمندان آثار او و به طور خاص به خانوادهی گرامی و دوستان و یاران این بسیجی دلباخته تسلیت عرض میکنم و شادی روح و علو درجات او را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
۱۳۸۴/۳/۷
🔵 خرداد ۸۴ خلخال بودم. سوم خرداد بود که پسرعمویم را دیدم. گفت از آقای آقاسی چه خبر؟ شنیدهام مریض احوال است. گفتم بله. در تهران بستری است و احوال خوشی ندارد. گفت اخبار دقیقتری نداری؟ گفتم نه. ناگهان یاد شمارهتلفنی که از او گرفته بودم افتادم و گفتم شمارهاش را دارم، از خودش گرفتهام خوب شد گفتی الآن پیگیر حالش میشوم. تماس که گرفتم صدای لرزان و بغضآلود همسرش را شنیدم. وقتی از حالش پرسیدم و گفتم از ارادتمندانش هستم گفت حالش خوب نیست و در بیمارستان قلب تهران است، برایش دعا کنید که نیازمند دعای شماست!
آنقدر صدایش سوزناک بود که کاملاً به هم ریختم. بعدازظهر ساعت ۱۴ در اخبار سراسری که خبر فوتش در بامداد سوم خرداد پخش شد تازه فهمیدم چرا همسرش آنقدر پریشان بود!
مرحوم آقاسی در سن ۴۶ سالگی فوت کرد و وصیت کرده بود راضی نیست احدی از مسئولین در تشییعش شرکت کند(مسؤولین اصلاحطلب دورهی خاتمی). پیکر پاکش ۵ خردادماه از مقابل معراج الشهدای تهران تشییع و در قطعهی ۴۴ شهیدان بهشتزهرا به خاک سپرده شد.
طوری میگفت:
عاقبت این عشق هلاکم کند
در گذر کوی تو خاکم کند
که انگار از مرگش و مکان قبرش در جوار شهدا خبر داشت؛ او و مرحوم سپهر آنقدر از شهدا یاد کردند که در نهایت هم کنار شهدا آرام گرفتند.
سیدمحمدحسن صدری
سوم خرداد ۱۳۹۸ مصادف با ۱۸ ماه رمضان ۱۴۴۰
🌹شادی روحش الفاتحة مع الإخلاص والصلوات
#محمدرضا_آقاسی
☁️🌦 @hasanaat 🌦☁️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 یادی از شاعر دلسوخته و ولایی زندهیاد حاج محمدرضا آقاسی رحمةاللهعلیه
➖به مناسبت سالگرد درگذشت
#محمدرضا_آقاسی #شاعر_مخلص_و_بسیجی
☁️🌦@HASANAAT🌦☁️