🔰 کدام روش تامین مالی را انتخاب میکنیم؟
⬅️ بخش یکم ⬅️ بخش دوم
⬅️ بخش سوم ⬅️ بخش چهارم
◀️ بخش پنجم
🔹 آیا بازار بورس راهحل مناسبی برای #خصوصیسازی شرکتها یا جذب سرمایه برای آنها است؟
🔹 اگر #بورس با نگاه آسیبشناسانه مورد توجه قرار گیرد، باید روی اجزای اصلی آن تمرکز شود. شناخت این اجزا کمک میکند به فهم اینکه چه اجزایی از این نهاد قابل استفاده است و چه اجزایی از آن مناسب نیست و نباید از آنها استفاده کرد.
🔹 بورس دو بخش اصلی دارد #بازار_اولیه و #بازار_ثانویه. بازار اولیه بازاری است که در آن عرضههای اوّلیه صورت میگیرد و در آن برای اولین بار سهام یک شرکت عرضه میشود. منابعی که در #عرضهی_اولیه به دست شرکتی که سهام آن عرضه میشود قرار میگیرد، احتمال دارد تا در نهایت درخدمت آن هدف زیبایی که برای بورس ترسیم شده یعنی به کارگیری منابع در حوزه تولید، افزایش تولید و #رونق_تولید قرار بگیرد.
🔹 وقتی سهام یک شرکت برای اولین بار عرضه شده و قیمت اولیهی آن کشف میشود، قیمتی که مثلا در مورد عرضهی اخیر سهام #شستا 860 تومان بود، این قیمت اوّلیه وقتی پرداخت شد به آن شرکت، مثلاً شستا، این پول میتواند صرف #تولید بشود. پولی که برای شستا مبلغی بالغ بر 6.880 میلیارد تومان بوده است.
🔹 روشن است که پس از خریداری اولیه، فروش مجدد این سهام در بازار برای خریدار اولیه عایدی خواهد داشت اما این عایدی به تولیدکننده نخواهد رسید. در واقع تفاوت قیمت ایجاد شده میان قیمت اولیه و قیمت روز هر سهم، که مثلا امروز برای شستا چیزی حدود 700 تومان است، به دست شرکت شستا نمیرسد. به بیان دیگر جز در عرضهی اولیه، از محل دستبهدست شدن سهام شرکتها در بازار بورس، هیچ پولی به عرصه تولید نمیرسد و اینجا همان #بازار_ثانویه بورس است.
🔹 بازار ثانویه درست پس از اینکه خریدار اولیه، سهام خود را به نفر بعدی میفروشد شکل میگیرد و از آنجایی که در این بازار هر اندازه خرید و فروش صورت گیرد هیچ عایدی برای تولیدکننده ندارد. لذا بازار ثانویهی بورس فقط و فقط یک بازار برای #سفتهبازی است.
🔹 نقل و انتقالات سهام و بالا و پایین رفتن قیمتهای اسمی سهام نه تنها به تولید کمک مستقیم نمیکند بلکه به طور غیرمستقیم نیز اگر به یک عادت و رویهی غلط در اقتصاد تبدیل شود ضد تولید عمل خواهد کرد. اینکه افراد در کوتاهمدت یک سهام را بخرند چند صباحی نگه دارند و بعد دوباره به یک قیمت بالاتر بفروشند، این رویه، به صورت غیرمستقیم به جای تولید، سفتهبازی، و کسب پول #بیزحمت و به دست آمده از یُسر را در جامعه مرسوم میکند و از این جهت شباهت زیادی به #میسَر در عربی پیدا میکند؛ واژهای که در زبان فارسی از آن به #قمار تعبیر میشود.
🔹 اینکه گفته میشود اتفاقی که در بورس میافتد خیلی شبیه قمار است و بورس مانند #کازینو است، این به فرآیندی باز میگردد که در بازار ثانویهی بورس رخ میدهد. البته شباهت بورس به کازینو گذارهای است که اقتصاددانان شاخص غربی مثل #کینز نیز روی آن صحه گذاشتهاند.
🔹 کینز معتقد است همانگونه که کازینوها در بیرون از شهرها ساخته میشوند، تا به جریان واقعی اقتصاد صدمه نزنند، بورس را نیز باید از متن اقتصاد بیرون ببرند [19] چون این پدیده به عرصهی واقعی اقتصاد یعنی همان تولید، ضربه میزند.
⬅️ ادامه دارد...
⬅️ منابع
[19] When the capital development of a country becomes a by-product of the activities of a casino, the job is likely to be ill-done. The measure of success attained by Wall Street, regarded as an institution of which the proper social purpose is to direct new investment into the most profitable channels in terms of future yield, cannot be claimed as one of the out- standing triumphs of laissez-faire capitalism—which is not surprising, if I am right in thinking that the best brains of Wall Street have been in fact directed towards a different object. These tendencies are a scarcely avoidable outcome of our having suc- cessfully organised ‘liquid’ investment markets. It is usually agreed that casinos should, in the public interest, be inaccessible and expensive. And perhaps the same is true of stock exchanges. That the sins of the London Stock Exchange are less than those of Wall Street...
The General Theory of Employment, Interest, and Money by John Maynard Keynes, Page 139.
✊ جنبش مردمی کدآمایی؛ الگوی معیشت ایرانی
📡 @Kadamaei_ir