eitaa logo
اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی
13هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
9.6هزار ویدیو
206 فایل
کانال رسمی اندیشه جویان استاد حسن عباسی Instagram.com/Hasanabbasi.students_ t.me/hasanabbasi_students حمایت مالی از اندیشکده یقین: andishkadeh.ir/publication/donate/
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ فرزند کدام رسانه؟! ✍️میلاد جلیل‌زاده | فرهیختگان مظلوم کیست؟ 🔺در فضای جنگ روانی ایران، یکی از موثرترین تدبیرها مظلوم‌نمایی است و اگر یکی از طرفین دعوا یا هر دوی آنها رسانه‌ای باشند، این جور کشمکش‌ها دامنه عمیق‌تری پیدا می‌کنند. مثلا هیچ کس نمی‌گوید گرچه «عادل فردوسی‌پور» مجری ورزشی بدی نیست اما آیا خود او جزء عواملی نبوده که باعث شده تلویزیون طی ۱۵-۲۰ سال اخیر نتواند حتی یک مجری و گزارشگر جدید در همین حد و اندازه‌ها یا بهتر از این را معرفی کند؟ تصمیم می‌گیرد به یکی از مجری‌هایش در مواردی تذکر بدهد و آن مجری به پشتوانه اینکه آلترناتیوی برای او در این مجموعه وجود ندارد، با قدرت تمام از موقعیتی که طی این سال‌ها ایجاد کرده دفاع می‌کند و همزمان با این حرکت پدرسالارانه، پروژه مظلوم‌نمایی را هم پیش می‌برد. کدام مظلومیت آقای فردوسی‌پور؟ 🔺در دعوایی که بین مدیر جوان شبکه سوم سیما و ، مجری برنامه ورزشی «نود» رخ داد، یک نکته ظریف اما نامرئی وجود داشت و آن هم ختم شدن معنای تمام مظلوم‌نمایی‌های «فردوسی‌پور» به این جمله بود که این آنتن و این موقعیت به‌طور انحصاری برای من است و من نه حاضرم از آن دست بکشم، نه اینکه آن را با کسی قسمت کنم. حتی بعد از این دعواها فردوسی‌پور در جام ملت‌های آسیا مثل تمام دوره‌های دیگر گزار‌شگری کرد اما حاشیه‌ها چنان می‌نمود که انگار اتفاق بزرگی رخ داده است. افکار عمومی باید بدانند که در این میان کدام طرف ماجرا بایستند و چه جهتی را نباید تقویت کنند؛ جهتی که هم مانع رشد فرهنگی می‌شود و هم در بسیاری از موارد، مجرا و بازویی برای فساد اقتصادی در کشور است. 🔺«فردوسی‌پور» در نطقی که موقع دریافت جایزه جشنواره تلویزیونی جام‌جم ایراد کرد با چند متلک منحنی و مستقیم، «علی فروغی» را نواخت و در همین لحظه کارگردان تلویزیونی برنامه اینسرت چهره مدیر جوان را روی آنتن فرستاد. نه‌تنها حرکت کارگردان تلویزیونی برنامه به هیچ‌وجه نمی‌تواند اتفاقی و غیرعمدی باشد، بلکه تشکر صمیمانه«فردوسی‌‌پور» از داوران جشنواره و بعضی از مسئولان سازمان نشان می‌داد که او با بخشی از مدیریت سیما میانه خوبی دارد و با بخش دیگر به چالش افتاده و این همان چیزی نبود که در جنجال‌های رسانه‌ای این دعوا بازتاب داده می‌شد و سعی داشت از فردوسی‌پور چهره‌ای بسازد که مدیریت سازمان است. اتفاقات اختتامیه جشنواره جام‌جم نشان داد که بسیاری از چهره‌های مشهور و احتمالا بسیاری از چهره‌های بانفوذ اما در سایه نشسته، توانسته‌اند طی این سال‌ها روی گسل اختلافات مدیریتی در سازمان صداوسیما و رقابت فرقه‌ها و باندهای مختلف حساب باز کنند و از این وضعیت بهره ببرند. دوگانه ابتذال، انحصار 🔺دوگانه‌ای در افکار عمومی ایجاد شده بود که برنامه با اجرای «محمدرضا گلزار» را نقطه مقابل ارزیابی می‌کرد، همان‌طور که دو قطبی و شکل گرفته بود و احتمالا بعدها بین جدید و یک برنامه دیگر... هر از چند گاهی برای فراموش شدن جای خالی چیزهایی که باید در سبد فرهنگی سیما می‌بودند و نیستند، یک دوقطبی ایجاد می‌شود و بالا بردن هیجان رسانه‌ای از این طریق، با هم جفت می‌شوند. 🔺 در اختتامیه جام جم گفت خوشحالم به خاطر برنامه من، خیلی‌ها که پیش از این تلویزیون نمی‌دیدند، جذب تماشای تلویزیون شدند و در ادامه عنوان کرد که سال‌های سال در خدمت مردم خواهد بود. چه کسی به گلزار و احتمالا دیگر چنین وعده‌ای می‌دهد؟ موضع مدیری که در صداوسیما گفته بود سلبریتی‌ها سرمایه کشور هستند در قبال این سخن «محمدرضا گلزار» که خودش را عامل دیده شدن رسانه ملی می‌داند، چیست؟ اگر فردا روزی بین یکی از مدیران سازمان با «گلزار» اختلافی در گرفت، او که حتی از «فردوسی‌پور» هم برخوردهایی به‌شدت مغرورانه‌تری داشته و اساسا خاستگاه اولیه‌اش تلویزیون نبوده، با مدیران مجموعه چه خواهد کرد؟ اینها سوالاتی است که هرچه زمان بیشتر می‌گذرد بر پیچیدگی و تعداد آنها افزوده می‌شود. @MovieReviewMag yon.ir/vgFMW
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت دربی تهران چند ماه پیش، عوض شدن مربی تیم ملی ایرلند به یک جنجال ملی در این کشور تبدیل شد (چیزی شبیه به جنجال فردوسی پور در کشور ما)، و رسانه‌ها و سیاستمداران این موضوع را در صدر توجه خود قرار دادند. در واکنش به این جنجال، یک یوتیوبر ایرلندی به نام دیو کالن، که ویدیوهایش در حوزه سیاست مخاطبان بسیاری دارد، به تحلیل جایگاه فوتبال در دنیای مدرن پرداخت. در این ویدیو او به سیاست نان و سیرک می‌پردازد، سیاستی که در دوران افول روم باستان به وجود آمد و بر اساس آن حاکمان با برگزاری سیرک مردم را سرگرم و با دادن نان آنها را آرام می‌کردند و به این ترتیب مخالفت عمومی با حکومت را خاموش می‌کردند. به گفته او، فوتبال در دنیای امروز نقش سیرک را دارد، و حاکمان با استفاده از فوتبال مردم را از مسائل مهم و تاثیرگذار غافل می‌کنند. در این روزها که جنجال بر سر #عادل_فردوسی_پور و برنامه #نود بالا گرفته، دیدن این ویدیو خالی از لطف نیست. ویدیو دارای زیرنویس فارسی است.
✍ اندیشه‌جویان: در چهل سال گذشته، بزرگترین تشییع جنازه سیاست مداران، در بین کشورهای جهان، مربوط به ایران بوده‌است: تشییع پیکر شهید بهشتی و یارانش، شهید رجایی و باهنر، امام خمینی (ره)، حاج قاسم سلیمانی، و اکنون قیام مردم تبریز و قم و تهران و مشهد در تشییع پیکر شهید ابراهیم رییسی. 🔹 اما به محورهای عملیات روانی سازمان های جاسوسی توجه کنید؛ مثلاً اگر بخش میز ایران بخواهد این حماسه‌ی عظیم را کوچک جلوه دهد، از چه ترفندی می تواند استفاده کند؟ بله، ابتدا از فاحشه‌های فارسی زبان کانادا بخواهد که برای شادی از شهادت امثال حاج قاسم یا آیت الله رییسی از بدن لخت خود منتشر کنند و تایم لاین توئیتر را به فاحشه خانه‌ی ایلان ماسک تبدیل کنند و سپس القاء کند که امثال امام خمینی (ره) و حاج قاسم و آیت الله رییسی، شخصیت ملی نیستند، و سند این ادعا، همان های لخت فواحش حقوق بگیر سرویس جاسوسی کانادا است. 🔹 حالا کی باید این ادعا را در ایران مطرح کند؟ بله طبیعی است، یک تربیت شده‌ی دانشگاه های فاسد کانادا، که در روز روشن دروغ ببافد و با کوری مصلحتی، قیام عظیم مردم تبریز و قم و تهران و مشهد در تشییع آیت الله رییسی را نبیند. 🔹 البته پرسش از عوامل سرویس جاسوسی کانادا این است: چرا هیچ فیلم و عکسی از جمعیت عظیم و داغدار کانادا در تشییع جنازه رهبران « ملی » کانادا در اینترنت وجود ندارد؟ 👇👇👇 - - - - - ✍ میلاد دخانچی: صبح برای کاری سری به شهر زدم. از قضا مقصدم یک نهاد عمومی- سرگرمی بود که کارمندانش در محل کار حضور پیدا کرده بودند ولی همانجا متوجه شدند که دولت امروز را تعطیل اعلام کرده است. مسئول آنجا را شنیدم که می‌گفت پرچم های سیاه را بالا می‌بریم و تا جمعه تعطیلیم! البته صدای مسئول گرفته یا غم زده هم نبود. انگار که داشت وظیفه قانونی- رسمی اش را انجام میداد و علقه شخصی به دستور خود نداشت. در خیابان هم که به صورت مردم عادی نگاه میکردم خبری از بهت و غم نبود. زندگی عادی بود که در جریان بود و انگار نه انگار رئیس دولت مستقر فوت شده است. در واقع نه مردم عادی را احساساتی یافتم و نه نهاد عمومی را چنان درگیر. راستش را بخواهید خودم هم نسبت به شنیدن این اخبار حس خاصی درونم تحریک نمی شد. قطعا خوشحال نشدم ولی چنان احساساتم هم جریحه دار نشد. انگار که خبر شنیدن یک سانحه رانندگی را شنیدم و آه افسوسی خوردم و حالا باید به زندگی روزمره برمیگشتم. و این حس اصلا عادی نیست. اینکه ما به مثابه جامعه در مجموع احساسات خود را جریحه دار نمی یابیم خود محل بررسی است. واقعیت این است که رییسی، در عین حال که آدم فعال، سخت کوش و ظاهراً خیرخواهی بود، یک چهره ملی نبود. محل رشد رییسی نهادهای انتصابی بود، او با انتصاب بالا آمده بود و نه انتخاب و زور! شاید تعجب کنید که چرا زور را کنار انتخاب می آوردم! شخصی که با زور به قدرت می‌رسد پژوه و هدف و آرمانی دارد و آخر روز آدم خودش است. شخص انتخابی هم تعهدی به انتخاب کنندگان خود دارد.‌ شخص انتصابی اما مال دیگران است، اراده اش مال خودش نیست و برای همین در بهترین حالت مورد توافق منتصبان خود است و همین. و این امر ملی موضوع مخاطره جدی ماست. فرد ملی آنی است که مورد توافق جامعه و حکومت است و یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که چهره های ملی تولید نمی‌کنیم! نه در سیاست نه در هنر و نه در ورزش! اگر هم تولید میکنیم ماندگار نیستند، می آیند و میروند! مقصر این وضعیت هم جریانهای نزدیک به حکومتند که هیچ موضوعیتی برای جامعه و مردم قائل نیستند. مورد رییسی یک درس بزرگ است برای همه سیاست مدارانی که امروز در قدرتند! آیا شما نیز میخواهید چنین سرنوشتی داشته باشید؟ آیا میخواهید فردای خداحافظی شما با این جهان مثل روز قبلش باشد!؟ اگر نه، بیایید کمک کنیم و امر ملی را احیا کنیم چرا که بدون امر ملی، آنجا که کثرات جامعه به وحدت میرسد، نمیتوان کشور داری کرد! به نظرم کمک به احیای امر ملی در شرایط کنونی یک ضرورت ست. ملی بودن هم آسان نیست. بیایید ملی باشیم و ملی بودن را تمرین کنیم. ddinstagram.com/p/C7MDsE6pTJM @Hasanabbasi_students