#بریده_کتاب
_____
چهرهاش در هم بود و از اینکه در شرایطی قرار گرفته بود که نمیتوانست نماز بخواند، ناراححت بود. همهجا بسته بود و مکانی برای نماز پیدا نکردیم. سرانجام بعد از چند ساعت جایی را در ایستگاه راهآهن برای نماز پیدا کردیم. ابراهیم بیدرنگ وضو گرفت و نمازش را خواند. بعد از نماز گفت: «آقا، من دیگه باهاتون هیچ سفری نمیآم، هیچ کاری ارزششش بالاتر از نماز نیست، شغل شما طوریه که گاهی ناخواسته نماز به تاخیر می افته.»
📍کتاب «شمع بیصدا آب میشود» با ۲۴۸ صفحه
ــــــــــــــــــــــــــــ
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#کتاب_عقیق 📚زندگی داستانی فرمانده دلاور لشگر 14 امام حسین علیه السلام اصفهان، شهید حسین خرازی است که با یک دست لشگری را فرمان می داد.
در غائله کردستان بعد از رشادت هایی که در زمینه آزاد کردن شهر سنندج از خود نشان داد به سمت فرماندهی گردان ضربت درآمد و پس از یک سال خدمت صادقانه در کردستان راهی خط مقدم جنوب کشور شد. پس از عملیات پیروزمندانه طریق القدس بود که تیپ امام حسین علیه السلام رسمیت یافت.
حاج حسین در سمت فرماندهی رشادت های بسیاری از خود نشان داد. در عملیات کربلای پنج سال 1365 با خمپاره ای که در نزدیکی اش منفجر شد روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد.
~۲۷۲صفحه
~زندگینامه ی داستانی شهید خرازی
قیمت کتاب 180/000تومان
قیمت با تخفیف 165/000
@hasebabu
حسین جملهٔ آخر را بلندتر گفت تا بقیه بشنوند. کمی تأمل کرد و ادامه داد: «قرار است تیپ امامحسین در این عملیات محک بخورد. میخواهم در دل این رملها، در این تنهایی شب، در خلوت با خدا، اول از همه خودمان در حضور بیبی زهرا محک بخوریم. بخوان ردانی، بخوان که دلم خیلی گرفته، خیلی. تا سپیده یکساعت وقت داریم. دلم هوای دعای کمیل کرده؛ از آن دعاهایی که خودت میدانی.»
ــــــــــــــــــــــــــــ
#عقیق
#بریده_ای_از_کتاب
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا