📚کتاب #قصه_ننه_علی
(روایت زندگی زهرا همایونی مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی)
💸قیمت 75000تومان با تخفیف 68000 تومان🔥
برای سفارش کتاب 👇🏻
@Yaa_zahra18
⏰ #دقایقی_با_کتاب 📚
گوشه ی لباسم را گرفت پیراهنم را دور گردنم پیچید و مرا روی زمین تا جلوی در حیاط کشاند. دست و پا می زدم نفسم بالا نمی آمد کم مانده بود خفه شوم از زمین بلندم کرد و با پای برهنه هلم داد بیرون خانه و در را پشت سرم بست بلند شدم آرام چند ضربه به در زدم و گفتم: «رجب! باز كن. شبه بی انصاف یه چادر بده سرم کنم زنجیر پشت در را انداخت و چراغ های خانه را خاموش کرد پشت در نشستم از خجالت سرم را پایین می انداختم تا رهگذری صورتم را نبیند پیش خودم گفتم اینم عاقبت تو زهرا مردم با این سر و وضع ببیننت چه فکری می کنن؟!
📙 برشی از کتاب #قصه_ننه_علی
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
⏰ #دقایقی_با_کتاب 📚 گوشه ی لباسم را گرفت پیراهنم را دور گردنم پیچید و مرا روی زمین تا جلوی در حیاط
#اندکی_تلنگر⭕️
❓این برش رو خوندید؟
چالش های مادر شهید با همسرشون که رفتارهای درستی نداشتند 😔
اما در همین خانواده و تلاطم ها تربیت صحیح فرزندان رو خواهید دید
در نهایت هم...✨
درسی برای امروز ما....
ــــــــــــــــ
@hasebabu
- - - - - - - - - - - - - - - - - - -
💙⇇ برای همه کسایی که اینقدر کتاب میخونن که زمان از دستشون در میره و حتی شبها به خاطرش بیدارن...
یه خواب عمیق و طولانی آرزومندم.🌚👓
- - - - - - - - - - - - - - - - - - -
@hasebabu
#ادب_حضور
ــــــ ـــــــــــ ــــــــ ــــــــــــ ـــــــــ
📣از اونجایی که در آستانه#ماه_رجب هستیم (3 بهمن، اولین روز ماه رجب)
بهتره #آداب و #مراقبتهای این ماه رو یاد داشته باشیم تا از این ماه مهم دست خالی رد نشیم
📚به همین خاطر #دنیای_کتاب_حسیبا برای شما مجموعهای به نام #ادب_حضور حاضر کرده که این مجموعه عصاره دستورات #اخلاقی و #عبادی و #تربیتی این ماه بنا بر مکتب #علامه_طباطبایی(ره) هست.
— — — — — — — — — — — —
☆✓ @hasebabu ≈≈≈≈≈≈≈
نویسنده: محمدتقی فیاض بخش
ناشر: واژه پرداز اندیشه
تعداد صفحه : 442 صفحه
نوع جلد: شومیز
مخاطب: عمومی
— — — — — — — — — — — —
مجموعه سه جلدی ادب حضور
💯 کتاب #اسرار_ماه_رجب
قیمت : 13.000 🍃
💯 کتاب #اسرار_ماه_رمضان
قیمت : 24.000 🌱
💯 کتاب #اسرار_ماه_شعبان
قیمت : 13.000🍃
— — — — — — — — — — — —
@hasebabu
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#معرفی_کتاب
16 سال داشتھ باشے و بتوانے بھ همچین مقـٰامـے برسے ! زیبـٰاست !🌸 خاطرات دخترے 16 سالھ با آرزو هایے دخترانھ ولی از جنس آسمان .
یک دفعہ در خود فرو رفت انگار مےخواست حرفـے را بھ زبان بیاورد . نگاھ مختصرے بھ من کرد و گفت : مامان من یھ آرزویے دارم ، دعا میکنین برآورده بشہ ؟!
التماس دعایش هنگام تحویل سال از یادم نرفتہ بود . خندان پرسیدم : چہ آرزویے؟!
از پنجره آشپزخانہ بیرون را نگاھ کرد .
_مامان دعا کنین بشم جراح قلب و خدا یه مطبے بھم بده کہ پنجرش رو بہ کعبه باز شہ : ))✨
-نویسندھ ❲ طاهرھ ڪوه کن ❳!
@hasebabu
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#معرفی _کتاب📚
راض بابا 🌱
داستان هایی از زندگی شهیده
راضیه کشاورز ❤
🔸️راضیه ۱۱شهریور۱۳۷۱ در مرودشت شیراز به دنیا آمد و تا قبل از بهار شانزدهسالگیاش موقعیتهای چشمگیری را در زمینۀ ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصیل کسب کرد. دختری که تمام تلاشش را به کار میبندد تا در زندگی اول باشد. در شانزدهمین بهار عمرش حادثهای رخ میدهد و او را در رسیدن به خواستهاش کمک میکند؛ بر اثر انفجار بمب در حسینیۀ کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز توسط عوامل تروریستی وابسته به غرب، بعد از تحمل هجده روز درد و رنج ناشی از جراحت، به جمع شهیدان سرفراز و سربلندی پیوست که ره صدساله را یکشبه پیمودند.
قیمت کتاب ۳٠/٠٠٠تومان📚
۱۲۰ صفحه
#پر_فروش_ها
برای ثبت سفارش 👇
@Yaa_zahra18
#راض_بابا #راضیه_کشاورز
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
یه قاچ خوشمزه از کتاب 👇
📖 یکدفعه در خود فرو رفت انگار میخواست حرفی را به زبان بیاورد. نگاه مختصری به من کرد و گفت: «مامان، من یه آرزویی دارم... دعا میکنین برآورده بشه؟» التماس دعایش، هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود. خندان پرسیدم: «دختر من چه آرزویی داره؟» از پنجرۀ آشپزخانه، بیرون را نگاه کرد. «مامان، دعا کنین بشم جراح قلب و خدا یه مطبی بهم بده که پنجرهش رو به کعبه باز بشه.»
#پیشنهاد_حسیبا♡
@hasebabu
دوستان امروز سالروز شهادت شهید محمودرضا بیضایی هس
نثار روح مطهرشون صلوات
عزیزایی که کتاب #توشهیدنمیشوی رو سفارش بدن امروز ارسالش #رایگانه
ــــــــــــــــــــ
@hasebabu
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
↫همیشهباوضو بود، موقع شهادتش هم با وضو بود.
دقایقی قبل از شهادتش وضو گرفت و رو به من گفت: ان شاءالله آخریش باشه
آخریش هم شد...♥️🌙
شهید محمودرضا بیضایی›:⇡♡
🎗کتاب تو شهید نمیشوی 📚
🎋زندگۍ نامہۍ شہید محمودرضا بیضایی📜
💰قیمت این کتاب زیبا 30/000 تومانهـ📚
↯براے سفارش هر چه زود تر مراجعه کنید ، چونکه تعداد محدوده☝️🏻
⸤🎁'•یک کتاب جذاب و خواندنۍ کہ مارو با شہید بیضایی بیشتر آشنا میکنہ😍💛⸣
ــــــــــــــــــــــ
@hasebabu
#واریزی🌺
#کرمان🌱
#توشهیدنمیشوی
نگاه شهید بدرقه ی زندگیتون🍃
ـــــــــــــــــــــــ📚ـــــــــــــــ
@hasebabu
سلام رفقای جان خوبین ان شاءالله 🌺❤️
ببخشید بنا به دلایلی امروز نتونستم معرفی کتاب بزارم
میدونم که صبور و مهربونید 😉❤️
ان شاءالله جبران میشه ☺️
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
🌟ستاره ها چیدنی نیستند
📔💫کتاب ستاره ها چیدنی نیستند برگرفته از #داستانی_واقعی پیرامون ماجراهای پر فراز و نشیب یک دختر آمریکایی، به قلم محمد علی حبیباللهیان است.
🔸️این رمان بلند، پیرامون سبک زندگی بانوان و با محوریت موضوع حجاب و با نگاهی فرادینی و فراملیتی است و شخصیتهای مشهور، فعال و جنجالی زیادی در آن حضور دارند!شخصیت و قهرمان اصلی داستان، دختری آمریکایی است که طی ماجراهایی با مرکز اسلامی نیویورک آشنا شده و در جلسات متعدد این مرکز، تمام افکار و آراء پیشین خود را به چالش میکشد. این دختر آمریکایی به سبب این اتفاق با دو نگاه و دو مدل سبک زندگی در مورد زنان آشنا میشود و همین آشنایی، منشا اتفاقاتی مهم در زندگی او و دوست نزدیکش خواهد شد. دو نگاهی که حداقل در 14 مساله، 180 درجه با یکدیگر اختلاف اساسی دارند و این قهرمان داستان است که باید در این میان، تصمیمی بزرگ بگیرد ... تصمیمی که مخاطرات زیادی برایش به همراه خواهد داشت.
ـ
کتاب «ستارهها چیدنی نیستند» تلاش دارد مقوله #حجاب را از دو منظر مورد بررسی قرار دهد؛ اینکه آیا حجاب، آزادی را از زنان میگیرد یا به آنها عزت بیشتری میبخشد، دو پرسش اساسی است که در این کتاب مطرح میشود. در کنار این، نویسنده کوشیده با نگاهی تاریخی به این مسئله و همچنین چرایی وجود نگاه سیاه و فرودستانه به زنان در طول تاریخ، بسیاری از پرسشهای ذهن مخاطب خود را پاسخ دهد.
قیمت کتاب 99000تومان
قیمت با تخفیف 89000تومان
ـــــــــــــــــــــــ🌺ــــــــــــــــــــــ
📲برای ثبت سفارش👇🏻
@Yaa_zahra18
#ستاره_ها_چیدنی_نیستند #نشر_معارف #آمریکا #حجاب #زن_عفت_کرامت
🌼🌱این کتاب #پرفروش و خاص و عالی و همه چی تموم که همش چاپ تمام میشه دوباره موجود شد...
داستان واقعی زندگی یه #دخترآمریکایی که مسلمان شد ...
اگه زبونتون لکنت داره برا دفاع از حجاب🌱 و پوشش، این کتاب رو در قالب یه داستان جذاب بخونین تا لکنت زبونتون با کلی دلیل و استدلال برا همیشه👌 باز بشه
💗اگر عزیزی دارید که مقداری در عقاید و حجابش ضعیف شده حتما این کتاب جذاب روبهش #هدیه بدین🌸
#ستاره_ها_چیدنی_نیستند
@hasebabu
📚#معرفی_کتاب
📕{ #تابِ_طنابِ_دار}
🖋{مهدی پناهیان}
📕< #رمان تاب طناب دار نوشته مهدی پناهیان رمانی است که در بستر حوادث سال ۸۸ اتفاق می افتد.
📕<داستانی پر از گره ها و اتفاقات گیرا که شخصیت های داستان را گاهی در فضای سیاست به تصویر می کشد و گاهی احساسات عاطفی آنان را در فضایی به دور از هیاهوهای سیاسی نشان می دهد.
📕<رمان دارای سه شخصیت متفاوت و متضاد است که از لحاظ سیاسی افکار و عقاید مختلفی دارند. سخن هر یک از شخصیت ها نمایانگر افکار و عقاید متفاوت سیاسی بخشی از جامعه و دردل های آنان است.
📕<یکی از شخصیت ها جوان دانشجویی است که با کمک دوستانش در صدد به ثمر نشاندن اقدامات خود در ستاد سبز است و دیگر شخصیت درگیر حوادث خطرناکی می شود که...
๑| @hasebabu
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
📚#معرفی_کتاب 📕{ #تابِ_طنابِ_دار} 🖋{مهدی پناهیان} 📕< #رمان تاب طناب دار نوشته مهدی پناهیان رمانی است
🍉#قاچ_دلبر
📕<می دوید و گاهی به خودش فحش می داد، گاهی به سهرابی و گاهی به متین. سردر سفید و سبز نمایشگاه در میان دودی که از درِ اصلی بیرون می آمد، پیدا بود: «چله سیاسی انجمنْ اختر.»
📕<مجتبی از همان اول هم می دانست تنها همین عنوان کافی است تا نمایشگاه تیری باشد توی چشم کسانی که خواب های خوشی را توی این یکی دو ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری دیده اند.
📕<برای همین وقتی توی آخرین جلسه انجمنْ اختر قرار شد شعاری برای نمایشگاه انتخاب کنند، محسن کاویانی « چله سیاسی انجمنْ اختر » را پیشنهاد کرد و همین عنوان سر زبان ها پیچید و جا به جا خورد بالای سردر ورودی نمایشگاه.
📕<جلوی نمایشگاه که رسید، خم شد و دو دستش را روی زانوهایش گذاشت تا کمی نفس تازه کند.
📕<چند قطره از عرق صورتش چکید روی آسفالت زمین دانشگاه و او را یاد خونِ دل هایی که تا رسیدن نمایشگاه به اینجا خورده بود انداخت و سختی هایی که تحمل کرده بود.
@hasebabu
🔖در بخشی دیگر از این کتاب میخوانیم:
🔥<صدای قلبش را می شنید. آشفته تر از خودش به تلاطم افتاده بود و محکم به قفسه سینه اش میکوبید.
🔥<نفس هایش بریده بریده بود و عرق از پیشانی بلندش سُر می خورد روی پلک های پُرپشتش. هرچه توان داشت به پاهایش سپرده بود تا زودتر او را به نمایشگاه برسانند.
🔥<نمایشگاهی چندهزارمتری و هِرمی شکل وسط محوطه سرباز دانشگاه که حالا داشت میسوخت!
🔥<صدایی توی ذهنش می گفت: «مجتبی، اگر نتونی به داد نمایشگاهت برسی، باید بری قبر خودت رو بکَنی!»
#تابِ_طنابِ_دار
@hasebabu