خاطرات هاشمی - چهارشنبه ۹ آبان ۱۴۰۳ 💠اخوان صلاحمند آمدند. قبل از انقلاب، به خاطر تجارت گچ كه داشتند، در امر ساختمان‌سازى با آنها همكارى داشتيم و [آقای محمود صلاحمند]، يكى از آنها در زمان مسئوليت من، محافظ مجلس بود. بيكار شده و شغل مى‌خواهد و ديگري در مرغدارى و كارخانه اتوسازى دچار مشكل شده و براى مهلت دادگاه كه حكم جلب او را صادركرده، استمداد دارد.  💠آقاى [محسن] دعاگو، [امام‌جمعه شمیرانات] آمد. برنامه خطبه‌هاى جمعه‌اش را توضيح داد وگفت، در نظرخواهي از ائمه جمعه در اجلاس اخير، سخنرانى شما مثل سال گذشته رتبه بسيارعالى گرفته و صحبت آقاى دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] را پسنديده‌اند. معتقد است، دوم خردادى‌ها درصدد زمينه‌سازى براى تغيير قانون اساسى‌اند و بايد با آنها مبارزه كرد و از من خواست، براى سازماندهى نيروهاى انقلاب، پيشقدم شوم.  💠[آقاى هدايت قره‌داغى]، سفير جديدمان در مالى براى خداحافظى و مشورت آمد.گفتم، طرح‌هايي براى صدور خدمات فنى و مهندسى به مالى درآخر دولت سازندگي بودكه بايد پيگيرى شود؛ با سياست خارجى ايران، در موردكشورهاى اسلامى و جهان سوم سازگار است.  💠عصر مصاحبه‌اى با مركز اسناد انقلاب اسلامى داشتم؛ براى توصيح نكات مهمى كه در تاريخ انقلاب مى‌بينند.  غربى‌ها و دوم خردادى‌ها، از اظهارات ديروز رهبرى ناراحتند. مجلسى‌ها، مشاجره جديدى بر سر تأسيس كميته‌اى از سوى قوه قضایيه، براى پيگيرى مخالفت‌ها با سياست‌هاى مصوب شوراى عالى امنيت ملى، شروع كرده‌اند و آن را سياسى‌كردن قوه قضایيه و تجاوز از حد و حدود قانونى خوانده‌اند و متقابلاً جناح مقابل، تأسيس كميسيون جديد در مجلس، براى نظارت بر اوضاع سياسى جارى جهانى را به رخ مجلسيان مى‌كشند؛ به عنوان مقابله به مثل. هر روز موارد جديدى از سياه زخم در آمريكا و كشورهاى ديگر كشف مى‌شود؛ بدون اينكه از عوامل انتشار آن اطلاعى به دست آيد. در بعضى از استان‌هاى كشورمان، ميكروب تب‌كريمه‌كنگو شيوع پيدا كرده و جمعى را آلوده كرده است.  💠تيم ملى فوتبال ايران، امروز سه بر صفر بر امارات پيروز شد و يك مرحله به مسابقات جام جهانى نزديك شد و تا اين لحظه - ساعت ده و نیم شب- هنوز  بسيارى از ميدان‌هاى شهرهاى كشور، شاهد حضور جوانان شادى‌كننده است و در مواردى هم بى‌نظمى و برخورد وجود دارد. #خاطرات_هاشمی 😶

🔺غذای روح و غذای جسم! ▫️آیت‌الله #آقانجفی_قوچانی: 🔹وقتی با رفیق یزدی‌ام برای تحصیل وارد اصفهان شدیم، شش ماه در حجره مسجد بودم، تا اینکه در مدرسه عربان حجره مخروبه‌ای پیدا شد. در سال اول بر ما خیلی سخت گذشت به حدی که پوست خربزه‌هایی که بیرون می‌انداختند را شبانه برمی‌داشتیم و می‌خوردیم، اما دست از درس و مباحثه برنمی‌داشتیم. 🔅زمانی سه روز چیزی برای خوردن پیدا نکردیم، روز سوم بعد از مباحثه هم خبری از ناهار نبود. از کسی قرض خواستیم او هم نداشت. قرار شد به حجره خود برویم و بخوابیم و منتظر حکم خدا باشیم. 🔸وقتی دراز کشیدم، ناگاه چشمم به کتاب‌هایم افتاد و با خود گفتم: «من که الان مضطرم و اکل میته بر من حلال است، این کتاب‌ها را نگه داشتم برای چه؟! بعد از مردنم اینها به چه دردی می‌خورد؟!)) 💢بلند شدم که یکی را برای فروش انتخاب کنم، اما دلم نمی‌آمد. بعضی کتاب مباحثه بودند مثل مطول و برخی دیگر برای مطالعه بود مثل حاشیه. بالاخره کتاب معالمی را که از مشهد به چهار قران خریده بودم، بردم برای فروش. کتاب‌فروش بیش از دو قرآن حاضر به خرید نشد. 🌀بالاخره به دو قران فروختم و با آن یخ و نعنا و کباب خریدم و بردم حجره، سفره‌ای رنگین انداختم و رفیقم را بیدار کردم. رفیق تا سفره را دید و وقتی فهمید با فروش کتاب تهیه شده، ملامتم کرد که «چرا غذای روح را صرف غذای جسم کردی؟». 🌱گفتم: عجب! جسم مرکب روح است و چه‌بسا اگر این ناهار به ما نمی‌رسید با خدا چون‌وچرا می‌کردیم و مرتد می‌شدیم، نه حال نماز داشتیم و نه حال جواب سلام‌دادن و در مقابل فحش بارانش می‌کردیم. 📚کتاب سیاحت شرق، صفحه ۱۶۷.

🔺خیال شکایت پدر به پسر! ▫️آیت‌الله #آقانجفی_قوچانی : 🔹نیمه شعبانی بود که همه بار سفر بسته بودند برای زیارت پیاده #امام_حسین (ع). من هم خیلی دلم می خواست عازم شوم، اما فقط چهار قران پول داشتم. هر چه حساب کردم اگر پیاده می‌رفتم و پیاده بازمی‌گشتم باز این مبلغ کفاف مخارجم را نمی‌داد. 🔅با خودم گفتم:«اگر امروز پولی گیر نیاورم روز #نیمه_شعبان به وادی‌السلام رفته، پس از خواندن زیارت عاشورا از #حضرت_امام_علی (ع) به پسرش امام حسین (ع) شکایت می‌کنم که پول زیارت را به ما نداد. من که پول برای خودم نمی تواستم که بفرمایی مثل من ریاضت بکش». 🔸در همین خیالات در حجره نشسته بودم که دو نفر از رفقای خراسانی آمدند و موقع رفتن شش قران به من دادند و گفتند: «آیت‌الله سید محمد کاظم یزدی(صاحب عروه) برای شما فرستاده». 💢با رفتن رفقا سریع نانی گرفتم و میان دستمال گذاشتم و راه افتادم و خودم را به مشایه رساندم و خوشحال بودم که بیش از مبلغی که در ذهن داشتم به من عنایت شد.

👆👆👆👆 #جامانده_از_دیروز

﷽ #تقویم_علما 📅 امروز پنجشنبه ☀️ 10 #آبان ماه 1403 شمسی 🌙 27 #ربیع_الثانی 1446 قمری ☀️#شمسی ➕ شهادت سید محمدعلی قاضی طباطبایی اولین امام جمعه شهر تبریز و اولین شهید محراب (۱۳۵۸ش) 🌙 #قمری ➕ درگذشت ابوالهدی کلباسی فقیه، رجالی و از عالمان حوزه علمیه اصفهان (۱۳۵۶ق) ➕ درگذشت سید احمد خوانساری از مراجع تقلید شیعه در تهران و نویسنده جامع المدارک فی شرح المختصر النافع در فقه (۱۴۰۵ق) ➕ درگذشت شیخ عباسعلی صادقی از عالمان شیعه در استان لرستان و تولیت حوزه علمیه کمالیه خرم‌آباد (۱۴۴۳ق) #تقویم_علما 🌺🌺🌺🌺🌺

🔰شهادت #شهیدقاضی_طباطبایی اولین امام جمعه شهر تبریز بعد از انقلاب اسلامی ایران 💠سید محمدعلی قاضی طباطبایی (۱۲۹۳-۱۳۵۸ش) روحانی شیعی و اولین امام جمعه شهر تبریز بعد از انقلاب اسلامی و اولین شهید محراب در جمهوری اسلامی ایران نام گرفت. 🔹سیدمحمد علی قاضی طباطبایی در ۶ جمادی الاول ۱۳۳۱­ق (۲۴ فروردین ۱۲۹۲ش) در تبریز متولد شد. 🔅وی تحصیلات علوم دینی را از مدرسه طالبیه تبریز آغاز کرده و از سال 1359 قمری به مدت ده سال در قم و سپس در نجف ادامه تحصیل داد. 🌀ایشان از محضر اساتیدی بزرگی از جمله آیات عظام مرعشی نجفی، سیدمحمد حجّت، سیدصدر الدین صدر، سیدمحمدرضا گلپایگانی و سید حسین بروجردی، سیدمحسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی استفاده ها کرد و از بزرگانی زیادی از جمله علامه طباطبائی، امام خمینی و محمدهادی میلانی اجازه روایت دریافت کرد. ▪️کتاب «تحقیق درباره اولین اربعین سید الشهداء» مشهورترین اثر اوست. ⚡️وی به علت فعالیت های انقلابی در سال 1347 ش به بافت کرمان و سپس به زنجان تبعید شد. وی در سال 1352 ش صندوقی را برای کمک به خانواده های مبارزلن سیاسی راه اندازی کرد و در قضیه 19 دی 57 حرکت هایی را آغاز کرد که نقطه اوج آن قیام 29 بهمن تبریز می باشد. 🔸سید محمدعلی در سال 1358 ش طی حکمی از طرف امام خمینی به امامت جمعه تبریز منصوب شد و در هدایت حرکت انقلابی مردم تبریز نقش مؤثری داشت. ▫️وی سرانجام در ۱۰ آبان ۱۳۵۸ش مصادف با 10 ذی حجه 1399 ق، توسط گروه فرقان مورد حمله قرار گرفت و به شهادت رسید و در مسجد مقبره مدفون شد. #زندگی_نامه

🎥نحوه شهادت آیت الله #شهیدقاضی_طباطبایی 🌹🌹🌹🥺