eitaa logo
خاطرات هاشمی رفسنجانی😑
90 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
7.6هزار ویدیو
175 فایل
خاطرات روزانه علی اکبر هاشمی رفسنجانی . همراه با #تقویم_علماء و اخبار سیاسی تحلیلی و مطالب اخلاقی @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹خدایا با تمام وجودم به این انقلاب عشق می‌ورزم وبه همان مقدار که دوست‌دار انقلابیونم،نسبت به حامیان ضدانقلاب نفرت دارم. 🔶برشی از وصیت‌نامه شهید 🌹شهادت: 1شهریور ۱۳۷۷.
📆۱ شهریور ماه سال ۱۳۷۷ 🏳شهادت دادستان‌انقلاب‌تهران 🏳رئیس سازمان زندان‌ها 🏳عضو جمعیت موتلفه اسلامی 🏳شهید سید اسدالله لاجوردی 💠 پیام تسلیت طولانی و پرنکته ی رهبرانقلاب: ‼️من المؤمنین رجال صدقوا ما جاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا؛ شهادت و مرحوم آقای حاج سید اسدالله  که از و بود بار دیگر ارج و قدرِ سربازان دیرین اسلام و مبارزان سختکوش راه آزادی را در خاطره‌ها زنده ساخت. منافقان کوردل و خیانت‌پیشه با این جنایت عمق کینه‌ی خود را نسبت به یاران صادق امام امت و خدمتگزاران حقیقی مردم آشکار کردند و چهره‌ی منفور خود را تیره‌تر و منفورتر ساختند. این در تمام دوران مبارزات اسلامی به و و و شناخته شده بود. در راه خدا را به جان میخرید و در حاضر بود. پس از پیروزی انقلاب در همه‌ی مسؤولیتهایی که در راه خدمتگزاری به مردم و کشور به او محول شد با و و ادای وظیفه کرد و هیچگاه به خود راه نداد. شهادت در راه خدا اجر بزرگی است که خدای شاکر علیم به این انسان و مرحمت فرمود. خداوند روح مطهر او را با اجداد طیبین و طاهرینش محشور فرماید. این‌جانب شهادت این برادر ارجمند را به خانواده‌ی گرامی و دوستان همرزم و همسنگرش و به همه‌ی ملت ایران تبریک و تسلیت عرض میکنم. ۷۷/۶/۲ Jahade_tabeini
👆👆👆👆👆 ✅ ۲۰ پیام درباره ی چهره ی منوّر انقلاب اسلامی، پیشگام جهاد فی سبیل الله، شهید سعید و سرافراز، مجاهد کبیر، عبد صادق و صالح، سید بزرگوار، مومن با اخلاص، مبارز خستگی ناپذیر و بشدت شجاع، صبور و مقاوم در عصر سیاه پهلوی، زندانی سیاسی و شکنجه شده ی کم نظیر، ترور شده ی شخصیتی و فیزیکی، حاضر در میدان های سخت و بلاهای بزرگ، مسئولیت شناس باکفایت و ایثارگر و زاهد، سید اسدالله رضوان الله علیه در سالگرد ترور و شهادت تلخ، غریبانه و سرافرازانه ی او... الفاتحه مع الصّلوات... 🌹🌹🌹
خدمت امام ‌رسيدم. از ايشان تقاضا كردم كه در اين ايام به خاطر تواتر گزارش‏هاى انجام توطئه، از موجود در محل اقامت استفاده كنند، ولى ايشان معلوم نيست اين پيشنهاد را بپذيرند. 1360/5/28 آقاى محسن رفيق‏دوست آمد و نگران بركنارى آقاى [اسدالله] لاجوردى بود. گفتم آقاى بايد براى رفع اشكالات اقدام كند. امام سه نفر را تعيين كرده ‏اند كه وضع زندان‌ها را مشاهده و گزارش نمايند. ریيس‏ جمهور هم اصرار دارند. تا ساعت ده گزارش‌ها را خواندم و سپس به خانه آمدم. [آشيخ محمد] هاشميان كه براى معالجۀ چشم به اسپانيا رفته بود، راضى برگشته، در منزل ما بودند. 1361/5/28 عصر، در جلسۀ شوراى مركزى حزب [جمهورى اسلامى] شركت كردم... آخر جلسه، پيشنهاد توافق دربارۀ وزراى دفاع و آموزش و پرورش را به نخست‏ وزير و ریيس‏ جمهور ارایه دادم، به نتيجه نرسيد سليقه‌هايشان تضاد داشت. 1363/5/28 دنيا و منطقه از مسأله ی [حمله هوايى عراق به جزيره] خارك نگرانند. آنها احتمال مى‌دهند ما عكس‌العمل شديدى را در نشان بدهيم. ارتش‏هاى كويت و عربستان سعودى وضعيت آماده باش داده‌اند. 1364/5/28 آقای سجادی نژاد آمد. فردی را آورد كه توضيحاتی دربارۀ پروندۀ شركت هاتوراماك كه در دادستانی و كميسيون اصل 90 مطرح است، بدهد... عصر آقايان عبدالله نوری و دكتر هادی آمدند. توضيحاتی دربارۀ دادند. معتقدند نفوذ گروه تندرو در بعثه در بروز حادثه بی اثر نبوده و مهار از دست در رفته بود... شب سران قوا مهمان من در مجلس بودند. دربارۀ پيشنهاد حمله به كويت بحث شد؛ مخالفند. آيت‌الله خامنه‌ای در جلسه نبودند، در مشهدند. دربارۀ وضع خليج‌فارس و حضور انبوه كشتی های جنگی آمريكا، فرانسه و انگليس در منطقه مذاكره شد. خطر درگيری هست و راه مشخصی براي جلوگيری از آن به نظر نمی رسد. مگر كوتاه آمدن ما در جنگ كه آن هم مصلحت ديده نمی شود و امام هم نمی پذيرند. كيفيت برخورد با عربستان هم مطرح شد و به جائی نرسيديم. بحث در این خصوص به آينده موكول شد. 1366/5/28 دكتر روحانی دربارۀ كشتی عراقی كه بنا دارد بعد از اعلان آتش‌بس از تنگۀ هرمز بگذرد، تلفنی پرسيد. گفتم به درگيری نرسد، ولی كنترل شود. 1367/5/28 شب جلسۀ سران سه قوه در خدمت رهبری و با حضور احمدآقا داشتيم. دكتر ولايتی توضيحاتی دربارۀ ميانجيگری سوريه و پاكستان در امر گروگان‌های لبنان داد و قرار شد در صورت آزادی اموال ايران در آزادی گروگان‌ها، كمك كنيم. 1368/5/28 [آقاي‌علي‌بوذر]، وزير امورخارجۀ تركيه براى ملاقات آمد. راجع به اعمال تحريم‌ها عليه عراق مذاكره شد؛ نگرانند كه ايران را مراعات نكند؛ گفتم مراعات مى‌كنيم. 1369/5/28 [فرمانده كل سپاه] آمد. گزارش طرح‌هاى عمرانى كشور كه توسط [قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا(ص)] سپاه انجام مى‌شود را داد؛ خيلى زياد است: حدود ده ميليارد تومان. 1370/5/28 آقاى محمدجواد آمد. براى ماشين خودش و بيمه‌اش و استخدامش و منزل برادر كوچكش و نيازهاى اخوى محمدآقا و كمك براى تأسيس دانشگاه قرآن در كرمان و هزينه‌هاى كرمان‌شناسى و شرح حال خودم براى آنجا صحبت شد. وقت براى على آقا خواست... آقاى عادلى اطلاع داد طرف هنگ‌كنگى كه قرار بود ده ميليارد دلار بدهد، هنوز وقت كشى مى‌كند. گفت عجله نشود، شرايطش را سخت‌تر خواهد كرد. 1372/5/28 محسن دفترچه‌های را از فايل درآورد و در صندوق نسوز گذاشت و بعضى از يادداشت‌هاى قديمى‌ام را جمع‌آورى كرد و گفت، كپي پروندۀ گروه فرقان در رابطه با سوءقصد به من [در سال 1358] را از وزارت اطلاعات گرفته است. 1373/5/28 آقاى زنگنه، [وزیر نیرو] آمد و طرح آقای تيموريان براى انتقال آب رودخانۀ شيروان به دشت ذهاب را گرفت. 1375/5/28 جمعى از كسانى كه براى تنظيم و نشر آثار من با دفتر نشر معارف انقلاب كار مى‌كنند، آمدند. نمايشگاه كوچكى بود كه بازديد كردم. سپس گزارش محسن را شنيديم كه براى خاطرات، خطبه‌ها، سخنرانى‌ها، پيام‌ها و سفرها، هر يك جمعى جدا كار مى‌كند.. آقاى [ابوالقاسم] وافى{رئیس مرکز تربیت مدرس قم} آمد. گزارشى داد از همكارى‌هایى كه با قوۀ قضایيه در نظارت سرّى دارد و نيز همكارى با وزارت كشور در رابطه با علما و ائمه یجمعه و نيز با رهبرى در مسایل بيمه و شهريۀ طلاب و از ضعف عملكرد شوراى ائمه ی جمعه و دفتر رهبرى اظهار نگرانى كرد و از من خواست كه كمك نمايم. 1376/5/28 ادامه 👇
ساعت ده و نيم براى نماز جمعه به دانشگاه رفتم، در يك خطبه، حركت تكاملى انقلاب را تشريح كردم، شاه زدایى، آمريكازدایى و منافق زدایى، يا استبداد زدایى، استعمارزدایى و فسادزدایى... در جلسۀ شوراى عالى دفاع در ستاد مشترك شركت كردم. تيمسار فلاحى گزارش وضع جبهه‌ها را داد. گزارش تحقيقات از متهمان و بازداشتي‎هاى جريان فرار بنى‌صدر و رجوى را شنيديم. ليست نيازمندي‏هاى لجستيكى ارتش مطرح شد كه هزاران خودرو از انواع بولدوزر تا جيپ بود. گفتيم كه وزارت دفاع تهيه كند، اما عمليات نظامى مقرر را نبايد موكول به رسيدن اينها كنند. از سد ابتكارى مهندس سردارى در شمال آبادان راضى بودند. ممكن است به زودى اثر قاطعى در جبهه داشته باشد. خريد تانك از كره شمالى، مطرح و تصويب شد. 1360/5/30 به آقاى [سيدحسين] موسوى تبريزى تلفن كردم. معلوم شد كه تعويض آقاى [اسدالله] [دادستان انقلاب تهران] در حال بررسى است. اول شب آقايان دكتر هادى [نجف آبادى]، [سيدمحمود] دعایى و هادى خامنه‏ اى كه از طرف امام مأمور رسيدگى به وضع زندان‌ها شده‌اند، آمدند و گزارشى دادند. شرايط خوبى نيست و ظرفيت زندان كمتر از تعداد بازداشت‏ شدگان است و بيش از پنجاه درصد وضع موجود از همين مسأله سرچشمه مى‌گيرد و مقدارى هم مربوط به مسئولان از تروريست‌هاست. سپس آقاى لاجوردى و همكارانش آمدند و دفاع كردند. بخشى قانع كننده و بخشى غير قابل قبول است. 1361/5/30 ظهر در دفترم، چند ملاقات داشتم و با جمعى از كسانى كه آقاى ناطق [نورى] را استيضاح كرده‌اند، براى انصراف‏شان مذاكره كردم. 1362/5/30 جلسۀ هفتگى با سران قوا امشب تشكيل نشد؛ به خاطر بى ‏رونقى و عدم تفاهم، جلسات كم اثر است، اصرارى بر تشكيل آن نكرديم. 1364/5/30 آقای دكتر ولايتی ]وزیر امور خارجه[ اطلاع داد كه فرانسه از طريق وزارت كشورش به سفير ما در الجزایر، پيشنهادهایی در مورد حل و فصل موارد اختلافمان داده است. گفتم كليّت پيشنهاد قبول شود و بحث در جزئيات را به بعد از جلسۀ سران قوا موكول كنيد. 1366/5/30 [آقای غلامرضا] آقازاده وزير نفت آمد. پيشنهادی در مورد فروش كالاهای آمريكايی كه به شركت مستقلی داده شده، آورد. گفتم با نيروی هوايی مذاكره شود. 1367/5/30 آقاي مشايخی مسئول تعزيرات نهادهای دولتي آمد. گزارش جامعی از تخلفات و سوء استفاده‌ها در شركت‌های دولتی و كارخانه‌های دولتي آورد؛ متأسفانه زياد است. قرار شد كارش را ادامه دهد... آقای موسوی خوئينی ها آمد. خودم ايشان را خواستم. دربارۀ شغل آينده‌اش صحبت شد. از رهبری رنجيده، به خاطر اينكه ايشان را رئيس قوۀ قضائيه نكرده است. 1368/5/30 چمدانم را بستم. ساعت شش صبح برای سفر به يزد و نوق، به سوی فرودگاه [مهرآباد] رفتم. محسن و مهدی و حسين[مرعشی] و كاظم[مرعشی] و [آقایان، محمدرضا نعمت ‏زاده، علیرضا مرندی، محمد فروزنده و بیژن نامدار زنگنه]، وزرای صنايع و بهداشت و دفاع و نيرو و [حمید]ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و [رضا] امراللهي، [رییس سازمان انرژی اتمی] و محافظان همراه بودند. ساعت هفت‏ ونیم در فرودگاه يزد، با مراسم استقبال رسمی و مصاحبه وارد شديم. بلافاصله به سوی طرح انتقال آب از زاينده ‏رود به يزد حركت كرديم. هواپيمای خاص خبرنگاران كه بايستی قبل از ما بنشيند، بعد از ما رسيد. 1374/5/30 با فائزه دربارۀ روزنامه‌اش{روزنامۀ زن} صحبت و نصيحت‌ كردم كه از خصومت با ديگران خوددارى كند. 1377/5/30 عصر آقای [امیر] تهرانی، از وزارت اطلاعات، همراه آقای هدايت (نام مستعار) كه مسئول اقليت و هاست، آمدند. توضيحاتی دربارۀ يهوديانی كه ظاهراً اسلام را می پذيرند – جديدالاسلام- داد؛ معتقد است، اكثريت قاطع اينها دروغ می گويند و تظاهر به اسلام‌شان برای منافع مادی يا سياسی و ... است. اسم چند خانوادۀ بزرگ سرمايه‌دار و متشخص را بُرد و ادله‌ ای هم ارایه‌ كرد و نيز در مورد ۱۳ يهودی متهم به جاسوسی، مطالبی گفت... آقای [کمال] خرازی، از آقای [عباس] سليمی نمين، مسئول روزنامۀ تهران‌ تايمز شكايت كرد كه خبر پيام آمريكا توسط عمان را پخش كرده است. قرار است، مورد تعقيب قرار گيرد. 1378/5/30 ادامه 👇
دو نفر از تصفيه شدگان سپاه آمدند و از برخورد خط امامي‏ها، با دوستان -به‌ اصطلاح خط بنى‌صدر - گله داشتند. 1360/6/2 به آقاى ربانى املشى{دادستان کل کشور} دربارۀ گواهى فوت مرحوم [حسن] تلفنى صحبت كردم. 1361/6/2 عصر، جلسۀ شوراى عالى اقتصاد داشتيم؛ شركت نكردم. [آیت ‏الله]آقاى خامنه‌اى، تلفنى خواستار شركتم شدند؛ چون رفتن مشكل است، نپذيرفتم. از عبور و مرور در خيابان‏ها با چند اتومبيل ناراحتم. 1362/6/2 شب، آقاى محسن رضایى آمد و طرح جامع خود را براى ادامۀ جنگ آورد. اين طرح جالب به نظر نرسيد. قرار شد با آقاى صياد [شيرازى] مذاكره كنند و سپس براى تصميم‏ گيرى نهايى با هم بيايند. از اينكه با تشكيل وزارت اطلاعات، سپاه قدرتى را از دست مى‌دهد و آقاى [محمد محمدى] رى‌شهرى براى گرفتن نيروهاى اطلاعاتى سپاه، فشار مى‌آورد، ناراحتند. بعضى‌ها هم، اين‏گونه مسایل و نيز موضوع به دست آوردن امتيازات بيشتر را عامل ركود عمليات در جبهه‌ها مى‌دانند. 1363/6/2 خدمت امام رفتم و راجع به مشكل كابينۀ آينده، با توجه به عدم موافقت آقاى [آیت‏ الله] خامنه‌اى با آقاى [ميرحسين] موسوى مذاكره كردم، اما نتيجه‌اى به دست نيامد. امام همان حرف قبلى خودشان را تكرار فرمودند كه تغيير دولت را صلاح نمى‌دانند و حاضر هم نيستند در اين خصوص امر صادر كنند و اظهار نظر را كافى مى‌دانند. در مورد اينكه به شوراى نگهبان توصيه كنند در تفسير قانون اساسى كه معرفى نخست ‏وزير را بعد از انتخاب مجدد ریيس‌جمهور لازم مى‌دانند، تجديد نظر كنند كه خود به خود دولت بماند، امام فرمودند نمى‌خواهيم اين بدعت باب شود كه موجب تضعيف شوراى نگهبان شود. گفتم فتنه پيش خواهد آمد. فرمودند با آقاى [آیت‏ الله] خامنه‌اى صحبت كنيم و ايشان را قانع كنيم و ضمناً گفتند براى خود آقاى [آیت‏ الله] خامنه‌اى ضرر دارد و خبر از رسيدن نامۀ آقاى [آیت‏ الله] خامنه‌اى و جواب خودشان به همين مضامين دادند. آيت‌الله خامنه‌اى تمايلى به نامزد شدن مجدد نداشتند و با اصرار ماها و نيز خواست امام پذيرفتند و همان موقع گفتند كه نظرشان را راجع به كابينه گفته‌اند و اكنون حجت دارند، ولى نمى‌خواهند از نظر امام تخلف كنند. 1364/6/2 به دفتر رهبرى رفتم؛ براى ملاقات ايشان... مسأله ی مطرح شد. ايشان با ورود و اقدام نظامى ايران در افغانستان، موافق نيستند و دو شرطى كه كرده‌اند، تقريباً تعليق به محال است؛ گرفتن هدف و تحويل آن به گروهى از افغان‌ها كه قدرت حفظ آن را داشته باشند و مراجعت نيروها، ظرف 48 ساعت، چون قابل اجرا نيست، نيروها از اقدام نظامى منصرف شده‌اند، ولى دستور يافته‌اند كه حدود شش لشكر از سپاه و ارتش را براى جلوگيرى از شرارت طالبان و آمادگى براى اقدام احتمالى، در مرز مستقر كنند و نيز دستور يافته‌اند كه طرح گرفتن گروگان‌ هاى مهم از طالبان، به منظور نجات اُسراى ايرانى را آماده كنند... آقاى دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. در مورد ترور شهيد [سیداسدالله] و ضرورت حفاظت بيشتر صحبت كرديم. معلوم شد، يكى از تروريست‌ها بازداشت شده، ولى با خوردن سيانور، خود را كشته است. دربارۀ افغانستان و استعفاى آقاي [علاءالدین] بروجردى صحبت شد كه قرار شده فعلاً بماند. دكتر روحانى از اينكه اطرافيان آقاى خاتمى، مسایل امنيت را آلوده به سياست مى‌كنند، انتقاد كرد. در مورد انتخابات مجلس خبرگان و تبليغات و جوى كه جناح چپ راه انداخته‌اند و تصميم شوراى نگهبان بر سخت‌گيرى در شرايط و امتحان و مشكل آقای خاتمی كه اگر بخواهد نامزد شود، ناچار است امتحان بدهد و احتمال داغ شدن مشاجرات و دربارۀ شرايط كلى سياسى كشور و زير سئوال رفتن اصل ولايت فقيه و مشكل برگرداندن اعتماد گذشتۀ مردم به اين اصل و مشكل جايگزينى با اصلاح نظام ولایى و احتمالات انتخابات خبرگان و نيز مشكلات اقتصادى كشور و عدم كارآیى طرح‌ سامان‌دهى اقتصادی رئيس‌جمهور، بحث شد. 1377/6/2 ادامه 👇
حاج احمدآقا خمينى، تلفن كرد و دربارۀ فرمانده سپاه پاسداران مشورت كرد. قرار شد آقاى عباس دوزدوزانى، وزير سابق ارشاد اسلامى نصب شود... قرار بود در جلسۀ شوراى مركزى حزب جمهورى اسلامى شركت كنم، ولى نكردم. به‌ خاطر ملاحظات امنيتى، كمتر در خيابان‏ها حركت مى‌كنيم. 1360/6/4 شب، آقاى دكتر وحيد [دستجردى] آمد؛ از وضع زندان‏ها انتقاد كرد؛ تنگى جا، نگه‌داشتن غيرلازم افراد مسن و قديمى و يا نوجوانان فريب‏ خورده و يا تائبين واقعى، سوءظن آقاى [اسدالله] [دادستان انقلاب تهران] به تائبان، و خبرهايى مثل اينها. بنا گذاشتم، رسيدگى كنم. 1362/6/4 آقاى مجيد انصارى [ریيس شوراى سرپرستى سازمان زندان‏ها] آمد. گزارشى از وضع زندان‏هاى دادستانى انقلاب تهران{اسدالله لاجوردی} داد؛ از تنبيه‌ها، تعزيرها، سختگيرى‌ها و آزاد نكردن عده ‏اى كه مدت محكوميت آنها تمام شده، ناراحت بود. قرار شده زندان‌ها را از دست دادستانى [انقلاب] بگيرند و به شوراى سرپرستى [زندان‏ها] واگذار نمايند... [آقاى رضا امراللهى] ریيس سازمان انرژى اتمى آمد و گفت آلمان‌ها در انجام كار نيروگاه [اتمى] بوشهر، مسامحه مى‌كنند و مى‌خواهند تا بعد از جنگ جدى نباشند. 1363/6/4 عصر آقازاده وزير نفت آمد... در مورد سفر چين كه فردا مى‌رود، مشورت كرد. گفتم تأكيد كند در آموزش كاركنان سايت‏هاى ضدهوايى و ساحل به دريا تسريع شود. 1365/6/4 آقای [حسین] شيخ‌الاسلام [معاون سیاسی وزیر خارجه] آمد. دربارۀ ملاقات با [آقای چی هوا یوان] معاون وزير خارجۀ چين، تذكراتی داد كه بلافاصله به ملاقات آمد. رهبران چين پيغام داده بودند كه ما با سازمان ملل همكاری كنيم و با قطعنامۀ شورای امنيت مخالفت نكنيم. جواب دادم، شورا ابتدا متجاوز را مشخص كنند و سپس ممكن است به انتظار دادگاه بنشينيم و بدون اعلام آتش بس، در جبهه‌ها تحركی نباشد... آقای [محسن] رفيق‌دوست [وزیر سپاه] آمد. دربارۀ توليد مهمات در كارخانه‌های غير نظامی مذاكره شد. قرار شد نماينده‌ای برای نظارت و هماهنگی تعيين كنم؛ از برنامه خيلی عقب‌اند. قرار بود از سال گذشته تا اين تاريخ، حدود ده ميليون گلولۀ توپ و خمپاره توليد كنند كه هنوز دو ميليون هم تحويل نداده‌اند؛ گر چه بعضی از كارها جلو است. 1366/6/4 حدود پنجاه هزار نفر كويتى آمده‌اند كه اغلب داراى اتومبيل هستند و در ايران خانه يا فاميل دارند و مشكلى براى دولت نيستند. 1369/6/4 آقاى [محمدحسن]رحيميان، معاون بنياد شهيد آمد. گزارش وضع موجود و كمبود اعتبارات در مقابل توقعات زياد خانواده‌هاى شهدا و برنامه‌اش براى آينده را گفت. قرار شد حكم سرپرستى را صادر كنم. كار بسيار مشكلى است؛ حدود چهارصد هزار نفر پدر و مادر، حدود شصت هزار نفر همسر، حدود يكصد و پنجاه هزار فرزند و تعداد زيادى برادر و خواهر و توقعات درخصوص مسكن و تحصيل و مداوا و سفر و اسباب منزل و وسيلۀ نقليه و خدمات فرهنگى دارند. 1371/6/4 [آقای سعد مصطفی مُجبر]، سفير ليبى آمد و نامۀ آقاى [معمر] ، [رهبر ليبی] را در مورد تهديدهاى اخير آمريكا و انگليس و فرانسه و اولتيماتوم تشديد محاصرۀ اقتصادى در صورت عدم تحويل متهمان اسقاط هواپيما براى محاكمه در آمريكا و انگلستان آورد. در اين نامه از موضع زورگويانۀ غربى‌ها انتقاد شده و براى رفع شر آنها استمداد کرده است. وقت خصوصى خواست و تقاضا نمود كه مشكل ناپدید شدن آقاى سيد را كه مشكل ليبى در رابطه با لبنان و شيعيان شده حل كنيم. دلداريشان دادم و گفتم اگر تسليم خواستۀ آنها بشوند، در مواجهه با مسائل، متهم تر خواهند شد... تلفنى به [آقای ولایتی]، وزير امور خارجه گفتم مى‌توانند براى عبور رزمندگان افغانى به آذربايجان اقدام كنند. دو طرف خواسته‌اند، سلاح و مهمات بدهند و براى حفاظت سايت سد خداآفرين در آذربايجان در مقابل ارامنه اقدام كنند. آقاى فروزنده، [وزیر دفاع]، اطلاع داد كه معاملۀ سى ميليون دلارى سلاح و مهمات با آذرى‌ها انجام شده است. 1372/6/4 عصر شورای عالی امنيت ملی جلسه داشت. دكتر [حسن] روحانی، گزارش سفر را داد و دربارۀ مسایل جديد عراق و در رابطه با اخراج دو كارمندمان از آلمان و مقابله به مثل و در مورد فعال ‏شدن قرارداد با روسيه تصميم‌گيری شد. 1374/6/4 آقاى [رضا] امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمی]، تلفنى گفت آقاى خاتمى پس از ملاقات با رهبرى مى‌گويد كه رهبرى هنوز مخالف ابقای ايشان ‏اند... فاطى از كانادا تلفنى خبر داد كه به دكتر رفته و براى ضعف بدن، كليه و حنجره‌اش مشغول معالجه است. 1376/6/4 ادامه 👇
🌹 اول شهریور، سالروز شهادت شهید سید اسدالله بدست گروهک تروریستی منافقین گرامی باد... 🕊شادی روح بلندش صلوات 🌹🌹🌹🥺
🌹شهید سید اسدالله شب ها در زیر زمین خانه اش خیاطی می کرد تا حقوق خود را بر جمهوری اسلامی تحمیل نکند. 🌹🌹
1.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴وقتی مخفیانه سرویس بهداشتی زندانیان را نظافت می‌کرد! 🌹روایتی از زیبایی‌های دهه شصت و منش شهید ؛ دادستان تهران 📌به مناسبت سالروز ترور شهید لاجوردی 🌹🌹🌹
📆۱ شهریور ماه سال ۱۳۷۷ 🏳شهادت دادستان‌انقلاب‌تهران 🏳رئیس سازمان زندان‌ها 🏳عضو جمعیت موتلفه اسلامی 🏳شهید سید اسدالله لاجوردی 💠 پیام تسلیت طولانی و پرنکته ی رهبرانقلاب: ‼️من المؤمنین رجال صدقوا ما جاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا؛ شهادت و مرحوم آقای حاج سید اسدالله  که از و بود بار دیگر ارج و قدرِ سربازان دیرین اسلام و مبارزان سختکوش راه آزادی را در خاطره‌ها زنده ساخت. منافقان کوردل و خیانت‌پیشه با این جنایت عمق کینه‌ی خود را نسبت به یاران صادق امام امت و خدمتگزاران حقیقی مردم آشکار کردند و چهره‌ی منفور خود را تیره‌تر و منفورتر ساختند. این در تمام دوران مبارزات اسلامی به و و و شناخته شده بود. در راه خدا را به جان میخرید و در حاضر بود. پس از پیروزی انقلاب در همه‌ی مسؤولیتهایی که در راه خدمتگزاری به مردم و کشور به او محول شد با و و ادای وظیفه کرد و هیچگاه به خود راه نداد. شهادت در راه خدا اجر بزرگی است که خدای شاکر علیم به این انسان و مرحمت فرمود. خداوند روح مطهر او را با اجداد طیبین و طاهرینش محشور فرماید. این‌جانب شهادت این برادر ارجمند را به خانواده‌ی گرامی و دوستان همرزم و همسنگرش و به همه‌ی ملت ایران تبریک و تسلیت عرض میکنم. ۷۷/۶/۲ Jahade_tabeini
هدایت شده از مصباحیه ...
👆👆👆👆👆 ✅ ۲۰ پیام درباره ی چهره ی منوّر انقلاب اسلامی، پیشگام جهاد فی سبیل الله، شهید سعید و سرافراز، مجاهد کبیر، عبد صادق و صالح، سید بزرگوار، مومن با اخلاص، مبارز خستگی ناپذیر و بشدت شجاع، صبور و مقاوم در عصر سیاه پهلوی، زندانی سیاسی و شکنجه شده ی کم نظیر، ترور شده ی شخصیتی و فیزیکی، حاضر در میدان های سخت و بلاهای بزرگ، مسئولیت شناس باکفایت و ایثارگر و زاهد، سید اسدالله رضوان الله علیه در سالگرد ترور و شهادت تلخ، غریبانه و سرافرازانه ی او... الفاتحه مع الصّلوات... 🌹🌹🌹