eitaa logo
خاطرات هاشمی رفسنجانی😑
79 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
73 فایل
خاطرات روزانه علی اکبر هاشمی رفسنجانی . همراه با #تقویم_علماء و اخبار سیاسی تحلیلی و مطالب اخلاقی @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰درگذشت آیت‌الله ؛ فقیه و حکیم ساکن اصفهان (1414ق) 🔹شیخ محمدباقر صدیقین اصفهانی از مدافعین پرشور ولایت علوی و مهدوی بود و در علم تعبیر رؤیا و گرفتن استخاره، تبحّری کم‌نظیر داشت 🌀او در سال ۱۳۰۷ شمسی در شهر اصفهان دیده به جهان گشود و پس از طی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان وارد بازار شد و به نویسندگی دفاتر تجاری مشغول شد و هم‌زمان به آموزش تحصیلات دینی همت گماشت. 🔸از اساتید ایشان در دوره مقدمات و سطح شیخ محمدحسین مشکینی، شیخ محمدرضا جرقویه‌‏ای، سیّد حسین موسوی خادمی و شیخ محمود مفید اصفهانی قابل‌اشاره‌اند. 💢وی بعد از آموزش علوم ظاهری، به علوم باطنی روی آورد و به درجاتی رسید و پس از آن شروع به تدریس فقه، کلام، حکمت و اخلاق اشتغال داشت. از جمله جلسات مهم آن مرحوم مباحث "ولایت" بود که به مدت ده سال ادامه داشت. ⚡️ایشان در اغلب ایام سال در مسجد درب کوشک به امامت و وعظ و نصیحت مؤمنین اشتغال داشت و در دانش تعبیر خوار و استخاره ید طولایی داشت و از مشکلات مردم گره‌گشایی می‌کرد. ◾️ایشان سرانجام در ۲۹ آبان ۱۳۷۲ شمسی؛ ( ۵ جمادی الثانی سال 1414ق) رحلت کرد و در تکیه کازرونی قبرستان تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد
🔺به عنایت حضرت (ع) ▫️یکی از شاگردان آیت‌الله حسن صافی اصفهانی و آیت‌الله محمدباقر صدیقین: 💢در مشهد مقدس و قبل از زیارت علی بن موسی الرضا سلام الله علیه خدمت آیت‌الله رسیدم و از ایشان پرسیدم: «برای اینکه بتوانیم تعبیر خواب،‌ استخاره های مجرب داشته باشیم و فهم قرآنی پیدا کنیم، ‌چه باید کرد؟». 🔹ایشان بعد از مکث چند دقیقه ای فرمودند: «هر چه که هست در خانۀ امام رضا سلام الله علیه است و جای دیگر هم نروید، باید حضرت رضا عنایتی کند». ▪️پرسیدم: «شما از کجا به شما تعبیر خواب و استخاره اعطاء شده؟» ▫️گفتند: «عنایت خودِ حضرت رضاست!».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عنایت به آیت الله در حرم امام کاظم (ع) در روز تولد (ع) 🎙به روایت فرزند مرحوم
🔺شفای چشم ▫️حجة الاسلام والمسلمین سید مجتبی بحرینی از طرف حاج شیخ حبیب کاظمی نقل میکند: 💢«عالم عارف سالک شیخ می گفت: یک وقتی کربلا مشرف بودم و در حسینیه اصفهانیها سکونت داشتم، رگی در سرم بود که به شدت درد میکرد و از چشمم آب می آمد. 🔹مرد عوامی آنجا بود. پرسید: «شما چه مرضی دارید؟» جریان را گفتم. 🔸گفت: «این جا کربلاست، این جا و این حرفها؟!». دستش را برد زیر زیلوی حجره و از همان گچها و خاکهای اتاق برداشت و مالید به سر و چشم من، خوب شد و تا به حال اثری از آن درد سر و چشم پیدا نشده است (ع)