eitaa logo
خاطرات هاشمی رفسنجانی😑
90 دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
7.6هزار ویدیو
172 فایل
خاطرات روزانه علی اکبر هاشمی رفسنجانی . همراه با #تقویم_علماء و اخبار سیاسی تحلیلی و مطالب اخلاقی @Soukhtee
مشاهده در ایتا
دانلود
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍فیلم انتخاباتی رفسنجانی،سال۸۴ 🔰 یکی از بهترین راه ها برای اثبات ناکارامدی دولت اصلاح طلب و اثبات طلایی نبودن آن دوران ، فیلم انتخاباتی هاشمی رفسنجانی در سال 84 است ، همان سالی که آمد . 💠 در این فیلم به وضوح وضع اقتصادی آن دوران توسط مردم گفته می شود . ✅ کانال های رسانه ای اصلاح طلب با تحریف تاریخ و گول زدن جوانانی که اصلا آن دوران را به یاد ندارند، به گونه ای از دولت می کنند که گویا طلایی ترین دوران بوده است. 🔶 آنها امروزه و را ناجی می دانند ، خوب است این فیلم تبلیغاتی هاشمی را ببنند تا بدانند نظر هاشمی درباره دولت چه بوده 😉
اختلاف نظر بنیادین هاشمی رفسنجانی با مقام معظم رهبری پیرامون به روایت و خبرگزاری دولتی ! 🔻🔻🔻 🔲موسوی خوئینی‌ها: اگر آقای در مسیر این هدف، معتقد بود كاری باید انجام شود، دیگر هیچ مانعی را بر سر راه نمی‌پذیرفت؛ چه این مانع قانون باشد، چه اشخاص و حقوق دیگران. هر حقی را در قبال این حقی كه معتقد بود باید زنده كرد، نادیده می‌گرفت. 🔹من بشخصه یكی از مواردی كه بارها با ایشان صحبت می‌كردم، بحث قانون بود. ایشان معتقد بود كار باید راه بیفتد، برای راه افتادن كار می‌شود قانون را دور زد، می‌شود از رهبری اجازه گرفت. كمااینكه قبل از آقای خامنه‌ای، می‌رفت از امام اجازه می‌گرفت. شاید هیچ‌كس به اندازه ایشان در اجازه گرفتن از رهبر چه زمان امام و چه زمان آیت‌الله خامنه‌ای، انقدر مصر و سمج نبوده است كه بالاخره اجازه كار را بگیرد تا كار راه بیفتد. معتقد بود افراد و گروه‌های مزاحم را باید با سخنرانی كردن، نهیب زدن یا محدود كردن از سر راه بر داشت. 🔹ایشان بهرحال «عملگرا» بود؛ عملگرا یعنی آنچه فكر می‌كرد درست است باید پیش برود و هر اقدامی اگر در این مسیر تعریف شود درست است و اگر مانع باشد نادرست است و باید كنار زده شود. اصلا برایش مهم نبود كه قانونی است یا غیرقانونی، حقی از بین می‌رود یا نه. 🔹من سر این مسائل بسیار با ایشان اختلاف داشتم، نمی‌خواهم مواردش را مثال بزنم ولی گاهی می‌گفتم آقای هاشمی این كار درست نیست، خلاف قانون است، می‌گفت از رهبری اجازه می‌گیرم. می‌گفتم این اجازه هم خلاف قانون است، این كار را نكنید، این باب باز می‌شود، فردا دیگری هم می‌رود اجازه می‌گیرد، آن وقت شما ناراحت می‌شوید، بگذارید كارها قانونی باشد. كار با تأخیر و به كندی، بهتر از كار خلاف قانون است. بگذارید مردم قانونمندی را بیاموزند. تنها شما نیستید كه می‌توانید اجازه بگیرید، دیگران هم به همان زبان و شیوه شما می‌روند و اجازه می‌گیرند.البته نمی‌خواهم بگویم اجازه‌دهنده و اجازه‌گیرنده، نیت بد داشته یا دارند، اتفاقا بنظرشان می‌خواهند كار انقلاب و مملكت را پیش ببرند. 🔹من با آقای هاشمی زیاد سر این چیزها حرف می‌زدم و می‌گفتم بگذارید مردم به قانونمندی عادت كنند. 🔲در ، یك وقت متوجه شدیم خبرهایی می‌آید كه بالاخره می‌خواهند یك جوری بازی انتخابات را به هم بزنند و بناست همان كسی را كه می‌خواهند، روی كار بیاورند. من و آقای كروبی رفتیم خدمت آقای هاشمی، گفتیم آقای هاشمی ظاهرا آنچه می‌فهمیم بنا نیست انتخابات روال عادی و طبیعی خود را طی كند. 🔻البته ما هم آن موقع اطمینان خاطر جدی نداشتیم كه حتما آقای خاتمی رأی دارد؛ ولی می‌خواستیم هركس به همان میزان كه رأی دارد شناخته شود و یك انتخابات آبرومندی برگزار شود. برای همین به ایشان گفتیم پرس‌وجو كنید ببینید اگر تمایل به یك فرد دیگری هست، از آنجا كه آقای خاتمی هم دنبال پست و مقام نیست، كنار بكشد. ▫️ آقای هاشمی در پاسخ گفت اتفاقا من با آقای خامنه‌ای اینجا اختلاف نظر دارم! آقای نظرش این است كه باید و مردم همه بیایند و هرچه مردم بیشتر بیایند بیشتر تأیید نظام است. 🔻اما من[=هاشمی] می‌گویم آقا شما بگویید نظرتان چه كسی است، ما همه می‌رویم كار می‌كنیم كه همان بشود! ▫️آقای هاشمی معتقد بود بالاخره یك رئیس جمهور لازم داریم، آقای خامنه‌ای بگوید چه كسی بشود یا با هم توافق كنیم كه چه كسی بشود. ما تلاش می‌كنیم كه همان بشود! ▫️متن کامل را در ایرنا ببینید: https://www.irna.ir/news/83169477/
هوالعزیز زخم خورده های بدست زاکانیِ فساد ستیز اعم از ، خاندان ، ، ، و ... باهم بسیج شدن و دست بدست هم دادن و در کل کشور علیه زاکانی امضاء جمع کردن و حتی اونور آبی ها را هم به یاری خود طلبیدن ولی تیرشان عجیب به سنگ خورده و...!!! 🔶 هر چند همین امضاء جمع کردنها علیه مسئولان هم بدعتی قدرت طلبانه و خلاف قانون است ولی فتنه گرها و مفسدین با همه این غوغاسالاریها و شانتاژها هم راه به جایی نبرده و نمی برند. 🔺تلاش مذبوحانه این قماش☝️امری طبیعی و قابل درک است اما با کمال تاسف برخی بظاهر انقلابی ها هم در این دام افتادن و در زدن با مفسدین همراه شدن ، که شنیدیم امروز از بزرگان تذکر سختی گرفتن!!! ✅ انشاالله تا بیش از این بازیچه دست مفسدین واقع نشده اند به خود بیایند و عبرت بگیرند! ✍بهزادزارع https://eitaa.com/behzadzare
💥وقتی هاشمی در ذهنم تَرَک برداشت! 🔴 آقای هاشمی را قبول داشتم و معتقدم خیلی برای انقلاب زحمت کشید ولی چند سطری را برای عبرت خود و دوستانی که هنوز خطاهای او را توجیه میکنند می نویسم! مرحله دوم عملیات کربلای پنج، یک شب عاشورایی را شاهد بودم که برای عبور از یک کانال باید پا بر اجساد همرزمان شهیدمان می‌گذاشتیم که شب گذشته در این کانال دِرَو شده بودند! و بر اساس محاسبات نظامی بخشی از ما هم آن شب باید درو می‌شدیم و همین‌طور هم شد تا اون خط تثبیت شود و...! من در زمان جنگ یک رزمنده ساده بودم و مسئولیت خاصی جز سلاحی که در دستم بود نداشتم و به‌قول معروف عددی هم نبودم. اما آن شب شنیدم فرماندهان در قرارگاه برای توجیه و تبیین آن فرمان عاشورایی گفتند این دستور «آقای هاشمی» است و برای ما رزمندگان هم امر «هاشمی» یعنی امر امام؛ چرا که او جانشین فرمانده کل قوا بود و...! من در مورد فرمان نامتعارف آن شب نتنها حرفی ندارم بلکه فکر میکنم آن تصمیم کاملاً بجا بود، چرا که در دفاع نابرابر ما با دشمن تا دندان مسلح، همواره فرمان‌های عاشورایی بود که بن‌بست‌شکنی می‌کرد و راهگشا بود و چاره ای هم غیراز این نبود و...! چند سالی از آن شب عجیب گذشته بود و حالا من در اواخر دهه هفتاد دانشجو بودم و سلسله خاطرات «آقای هاشمی» را با علاقه در روزنامه کیهان دنبال می‌کردم، رسیدم به آن شب که «آقای هاشمی» می‌گوید: در ادامه عملیات کربلای پنج، کار گره خورده بود و باید با مرحله دوم این بن‌بست شکسته می‌شد و تصمیم سختی بود اما چون چاره‌ای نبود باید این تصمیم گرفته می‌شد و آن شب عده‌ای از عزیزان ما با فداکاری خط را تثبیت می‌کردند و...! او ادامه داده بود: فردای آن شب که خط تثبیت شد و خیالم راحت شد به تهران برگشتم، دو هفته‌ای بود که مجلس را تعطیل کرده بودیم... برای رفع خستگی با بچه‌ها تفریح رفتیم و در این تفریح شکاری زدیم و خیلی خوش گذشت و...!!! وقتی به این عبارات رسیدم شخصیت «آقای هاشمی» در ذهنم تَرَک برداشت و هرگز هم ترمیم نشد، شوکه شدم و تا مدتها در بُهت و حیرت فرو رفتم! با خود می‌گفتم من که در جنگ هیچ مسئولیتی جز جانِ ناقابل خودم نداشتم و فقط شاهدی در آن شب بودم، هنوز هم دل و دماغ تفریح ندارم، اما شگفت زده شدم کسی که آن شب چنین فرمانی صادر کرد و به موجب آن فرمان گرچه حماسه بزرگی رقم خورد ولی صدها پدر و مادر و زن و بچه هم داغدار شدند چطور تنها دو سه روز بعد چنین راحت به تفریح رفت و...؟! تاکید میکنم همان‌طور که ابتدای این نوشته آوردم؛ معتقدم آن فرمان درست و به‌حق بود اما حیرت من از آن است، کسی که واسطه چنین فرمانهایی بود چطور بلافاصله دل و دماغ چنین تفریحاتی هم داشت و...؟!!! البته بعدها موارد متعددی از مواضع عجیب آقای دیدم و شاهد بودم که از عاقبت بخیری او مأیوس شدم، آنجا که گفت « ادامه من بود» و را «دانشمند» خطاب کرد و از همه بدتر عبارت عجیب «دنیای آینده دنیای گفتمان است نه موشک» و...!!! به‌راستی که نه لباس و عمامه و آیت الله شدن عاقبت به‌خیری انسان را تضمین می‌کند و نه گرفتن دکتری و دانشگاه به انسان بصیرت می‌دهد... ✍بهزادزارع دانشجویِ مشروطیِ دانشگاه شهادت Behzadzare