-دهه هشتادیا بی اعتقادن
+جدی میفرمایید؟
خدایا مارو بابت کارای زشتی که زشتی شونو حس نمیکنیم و انجام میدیم ببخش🥲
میخام بت ثابت کنم چقد زود داره میگذره و چقد زود بزرگشدیم:)
از پلاسکو ۸ سال
از کرونا ۶ سال
از زلزله پل ذهاب ۸ سال
و از سقوط هواپیما اوکراین ۵ سال
میگذره....
زمان داره پرواز میکنه؟:)💔
بااین سرعتی که کاخ سفید داره حسینیه میشه انشالا اربعین موکب سلنا گومز میبینمتون😂🇺🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولی اتحادمون >>🥲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی زیر بارونم مطمئنم زنده ام:)))
نوشته من تاریخ :۱۳۹۷/۳/۲۳
آخرین روز مدرسه
نمیدونم چی بگم چجوری بگم از چه کلماتی استفاده کنم تا بشه حداقل یک سوم از حسمو به این برگه کاغذ بی جون منتقل کنم..
لاقل بتونم به کسی که شاید یروزی اینو بخونه بفهمونم که امروز چه روزی برای من و دوستای مدرسم بود...
دیگه تموم شد همه ی اون روزا اون شور و شنگیا.. نشستن کف حیاط مدرسه..
فک زدنامون راجب همه چیی..
همین الان که دارم این حرفا رو از عمق دلم روی کاغذ میارم نتونستم درکشون کنم! نتونستم اینکه دیگه قرار نیس زهرا بااون قد بلندش دستاشو بندازه روی شونه من و فائزه و از خاطرات تلگرامش بگه.. رو هضم کنم..
دیه تموم شد اون روزایی که دورهم میشستیم و واسه چرت ترین چیزا از خنده پاره میشدیم..
این خیلی غم انگیزه که حتی اگه باارزش ترین چیز ینی جونت رو بدی هم دیگه اون روزای گذشته برنمیگرده:)
صبور باش و حرف نزن..
بزار این حرفا و این نوشته هام به صندوقچه قدیمی و کهنه خاطرات بپیونده..🚶🏽♀️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولد دوستمو تو بهزیستی گرفتیم🥲
_دوس دارم بدونم حس خدابه من چیه؟
+ببین حس خودت به خداچیه..
چالشای اونا/چالشای ما 😑😂
بهش گفتم من عجیبم
بهتره آدما ازم دور شن
بهش گفتم دردای پنهون زیاده روی دوشم
گفت: عشق بار داره
گریه کن!جای اشکاتو میبوسم:)
گفت گل خارداره
چشماتو ببند بیا به آغوشم
گفت اینجا یه جای بی داوره
اینجا خونه آخره
اینجا کنارت یاوره
اینجا عشق میشه باورت
اینجا گوش میدم حرفاتو
اینجا میگیرم درداتو
اینجا میکشم ترساتو:)...
ولی این شعر>>>
روتین دختر حافظمون: