eitaa logo
هشتگ
161 دنبال‌کننده
914 عکس
492 ویدیو
33 فایل
🔰 شبکه های اجتماعی #هشتگ 🔻ایتا: eitaa.com/hashtag_ir 🔻سروش: sapp.ir/hashtag_ir 🔻گپ: gap.im/hashtag_ir 🔻آیگپ: iGap.net/hashtag_iri 🔻بله: ble.ir/hashtag_ir 🔻تلگرام: https://t.me/hashtag_iri 🔻روبیکا: https://rubika.ir/hashtag_ir #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید بابایی به روایت : سال 61 را گذاشتیم فرمانده پایگاه هشتم شکارى اصفهان. درجه‌ این سرگردى بود، که او را به سرهنگ تمامى ارتقاء دادیم. آن‌وقت آخرین درجه‌ ما سرهنگ تمامى بود. مرحوم بابایى سرش را مى‌تراشید و ریش مى‌گذاشت. بنا بود او این پایگاه را اداره کند. کار سختى بود. دل همه مى‌لرزید؛ دل خود من هم که اصرار داشتم، مى‌لرزید، که آیا مى‌تواند؟ اما توانست. وقتى بنى‌صدر فرمانده بود، کار مشکل‌تر بود. افرادى بودند که دل صافى نداشتند و ناسازگارى و اذیت مى‌کردند؛ حرف مى‌زدند، اما کار نمى‌کردند؛ اما او توانست همان‌ها را هم جذب کند. خودش پیش من آمد و نمونه‌اى از این قضایا را نقل کرد. خلبانى بود که رفت در بمباران مراکز بغداد شرکت کرد، بعد هم شد. او جزو همان خلبان‌هایى بود که از اول با نظام ناسازگارى داشت. شهید عباس بابایى با او گرم گرفت و محبت کرد؛ حتى یک شب او را با خود به مراسم برده بود؛ با این‌که نسبت به خودش ارشد هم بود. شهید بابایى تازه سرهنگ شده بود، اما او سرهنگ تمام چند ساله بود؛ سن و سابقه‌ خدمتش هم بیشتر بود. در میان نظامى‌ها این چیزها خیلى مهم است. یک روز ارشدیت تأثیر دارد؛ اما او قلبا و روحا تسلیم بابایى شده بود. شهید بابایى مى‌گفت دیدم در دعاى کمیل شانه‌هایش از گریه مى‌لرزد و مى‌ریزد. بعد رو کرد به من و گفت: عباس! کن من شهید بشوم! این را بابایى پس از شهادت آن خلبان به من گفت و گریه کرد. او الان در الهى است؛ اما بنده که سى سال قبل از او در میدان بودم، هنوز در این دنیاى خاکى گیر کرده‌ام و مانده‌ام! ما نرفتیم؛ معلوم هم نیست دستمان برسد. تأثیر این‌گونه است. خود عباس بابایى هم همین‌طور بود؛ او هم یک انسان واقعا و و و بود. بیانات در دیدار مسؤولان عقیدتى، سیاسى نیروى انتظامى 1383.10.23 🙏لطفا باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. 👇 | ✍️ 🆔 @hashtag_Islam