eitaa logo
در حسرت وصال
33 دنبال‌کننده
69 عکس
12 ویدیو
0 فایل
مکانی برای بیان دغدغه های اجتماعی و بیان موضوعات روز پذیرای نظرات شما هستیم @sabokball
مشاهده در ایتا
دانلود
قوّه شهویه در انسان طوری است که اگر زنهای یک شهر، به فرض محال، به دست او بیاید، باز متوجه زنهای شهر دیگر است. و اگر از یک مملکت نصیبش شد، متوجه مملکت دیگر است. و همیشه آنچه ندارد می خواهد. با اینکه این ها که گفته شد فرضی است محال و خیالی است خام، با وجود این تنور شهوت باز فروزان است و انسان به آرزوی خود نرسیده.‏
اولا باید بدانی که شیخ صدوق، که این حدیث از اوست، کسی است که تمام علماء اعلام از او کوچکی می کنند و او را به جلالت قدر می شناسند. آن بزرگوار کسی است که به دعای امام، علیه السلام، متولد شده. آن کسی است که مورد لطف امام زمان، علیه السّلام و عجّل الله تعالی فرجه، بوده، و نویسنده به طریقهای عدیده از بزرگان علماء امامیه، علیهم رضوان الله، متصل به شیخ صدوق حدیث را نقل می کند، و مشایخ بین ما و صدوق همه از بزرگان و ثقات اصحاب اند. پس اگر از اهل ایمانی باید به این حدیث عقیده مند باشی.‏ (شرح چهل حدیث، ص 22) پی نوشت: احادیث سهو النبی هم از شیخ صدوق است. فتامل
🔴غول چراغ جادوی اصلاح طلبان کیست؟ پنجشنبه, 2 اردیبهشت 1400 🔹این روزها صحبت از گزینه های مختلفی برای ورود به انتخابات مطرح است... ظریف، جهانگیری، آذری جهرمی، نوبخت، و اسامی بسیاری که جایگاهی در میان مردم ندارند و صرفا برای مشغول کردن ذهن سیاسیون مطرح می شوند... 🔻اما غول چراغ جادو کیست؟ 🔸کسی که یک سال اندی است در آب نمک خوابیده... در حاشیه ای امن قرار دارد و کسی در حال حاضر جز به نیکی از او یاد نمی کند... کسی وقتی فارس انقلابیون را دچار تردید می کند بدون هیچ اشاره ای به او راحت از کنارش می گذرد... 🔹اصلاح طلبان می دانند با شرایط فعلی هیچ شانسی برای پیروزی نخواهند داشت به همین دلیل سناریوهای مختلفی رو دنبال می کنند من جمله تعویق انتخابات یا زودتر به ثمر رساندن مذاکرات و به دست گرفتن آبنبات آمریکایی و یا گزینه غیر خودی نزدیک به خود... کسی که وقتی در لیست اصلاح طلبان قرار گرفت خودشان هم تعجب کردند... 🔻گزینه غیر خودی به نظر بدترین راه پیش روی آن هاست و تا مجبور نشوند به سمت آن نخواهند رفت. قرائن نشان می دهد که دو گزینه اول محکوم به شکست است... انتخابات به تعویق نخواهد افتاد و آبنبات آمریکایی به دستشان نخواهد رسید... ▪️ناچارا مجبورند به سراغ چراغ جادو رفته و غول را خارج کنند... 🔻علی لاریجانی🔻 🔸کسی که هیچگاه حمایت جامعه مدرسین قم را از دست نداد، حتی زمانی که در لیست اصلاح طلبان قرار گرفت... 🔹کسی که حکم رهبری را دارد - البته خیلی از افراد حکم رهبری را دارند و صرف داشتن حکم به معنای تایید نیست گاهی برای سیاست جذب حداکثری است، امثال هاشمی رفسنجانی هم حکم رهبری را داشتند ولی نماز حضرت آقا مشخص کرد چقدر از حضرت آقا فاصله دارند- و جناب واعظی به بهانه قرار داد چین به دنبال دادن دفتر به او در پاستور و دایر کردن ستاد انتخاباتی او در بغل گوش روحانی است. 🔸کسی که نمایندگان انقلابی مجلس مثل ذوالنور جرات نمی کنند علنا دیکتاتوری های او را در مجلس مطرح کنند. کسی که درباره بودجه ای که در اختیار رئیس مجلس است به هیچکس پاسخگو نبوده است. ✳️چند ماه پیش کسی خوابی را برایم نقل می کرد: بعد از جلسه ای همراه رهبر معظم انقلاب شدم قصد داشتم درباره انتخابات صحبت کنم و از بدی های شخصی بگویم و از آقا کمک بخواهم، هر بار حضرت آقا میان حرفم آمدند و نگذاشتند بدگویی آن شخص رو بکنم، ولی راه چاره را نشانم دادند. می گفت با آن که در آن زمان هنوز گزینه های مختلفی مطرح می شد ولی در خواب فقط نگرانی ام از علی لاریجانی بود. 🔴به نظر سکوت در مقابل چنین شخصیتی جایز نیست... ♦️حتی اگر بر فرض محال در انتخابات شرکت هم نکند آشکار کردن چهره منافقانه او امری واجب به نظر می رسد. ⚫️از گوشه و کنار خبر هایی مطرح می شود که فلان آقا قصد ثبت نام ندارد یا فلان شخص برنامه و جلسه ای برای انتخابات نداشته است اما باید توجه کرد ذات است. اللهم انا نسئلک ان تختم لنا بالسعاده
همکاری مرکز خدمات حوزه های علمیه با حسن فریدون جهت تخریب وجهه روحانیت
ما مرد از تو هراسانیم
تهدمت والله ارکان الهدی...
هدایت شده از کانال خبری رجانیوز
📸 تصویری از حمله پلیس فرانسه به حامیان فلسطین در پاریس ✅ @Rajanews
‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏جناب حجت الاسلام مجاهد متعهد، آقای هاشمی عزیز‏ ‏مرحوم مدرس که به امر رضاخان ترور شد، از بیمارستان پیام داد: «به رضاخان‏‎ ‎‏بگویید من زنده هستم». مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند.‏‎ ‎‏بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است.‏ ... من به آقای هاشمی ـ فرزند برومند اسلام‏‎ ‎‏ـ تبریک می گویم که در راه هدف تا نزدیک شهادت به پیش رفت. و سلامت و ادامۀ‏‎ ‎‏خدمت ایشان را از خدای تعالی خواستارم. والسلام علیه و علی عبادالله الصالحین.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ بخشی از پیام امام در پی ترور ناکام هاشمی رفسنجانی
مردم پای کار اصول انقلاب 🔹مردم تا آخر ايستادند و اكنون نيز ايستاده‏اند و اگر دريابند كه هاديان امت و رهبران ملت، وظايف و مسئوليت‏هاى اسلامى خود را بدرستى انجام مى‏دهند و براستى دلسوز ملتند، دلسوز اسلامند و براى «اللّه‏»، آرى فقط براى «اللّه‏» قيام مى‏كنند و سخن مى‏گويند و فرمان قرآنى: قل انما اعظكم بواحدة ان تقوموا للّه‏ مثنى و فرادى را با گوش دل شنوا و پذيرا هستند؛ مردم همه چيز خود را فدا خواهند كرد. 🔸چنانكه ديديم كه مردم در راه نهضت امام خمينى چگونه همه هستى خود را ايثار كردند؛ زيرا بحق دريافتند كه او اهل حقيقت است، خيرخواه ملت و در انديشۀ رفاه و آسايش، آزادى و ديگر حقوق امت است و در هر گامى كه بر مى‏دارد خدا را در نظر دارد و بجز خدا به چيز ديگرى نمى‏انديشد و مردم را نيز براى خدا مى‏خواهد و مى‏داند كه راه خلق از راه خدا جدا نیست. (نهضت امام خمینی، ج 2، ص 224)
حتما دور و بر شما هم افرادی هستند که به شما گفته اند در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نخواهند کرد، من میخواهم ایشان را به یک تور گردشگری به دور ایران دعوت کنم. این گفتار را برایشان بفرستید و بعد محکم کمربندهایتان ببندید و به علامت نکشیدن سیگار توجه کنید، تا حرکت کنیم.  ترکیه همسایه شمال غربی ایران:  این آقای اردوغان که میبینید، از سال ۲۰۰۳ نخست وزیر ترکیه شده تا ۲۰۱۴، بعد چون دیگر نمیتوانست نخست وزیر بماند ، رئیس جمهور شد و مقدمات تغییر قانون اساسی و ایجاد نظام ریاستی و حذف پست نخست وزیری را فراهم کردو از ۲۰۱۴ رئیس جمهور است تا حالا. یعنی یک کله، هجده سال قدرت را در دست دارد ، یعنی از زمانی که خاتمی در ایران رئیس جمهور بود تا امروز! و طبق تغییراتی که در قانون اساسی داده، حالا حق وتو مصوبات پارلمان را هم دارد و با این آشی که برای ترکیه پخته، تا ۲۰۲۹ هم میتواند قانونا رئیس جمهور بماند. به قول خودشان، تامام  افغانستان همسایه شرقی ایران:  در افغانستانی که از اول انقلاب ما در آن جنگ است تا امروز، در سال ۱۳۹۸ یک انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد. بعد از ماهها دعوا ، نتیجه این شد که دو تا رئیس جمهور، یعنی آقای اشرف غنی و آقای عبدالله عبدلله در یک روز مراسم تحلیف ریاست جمهوری بجا آوردند!  آخر سر با پادرمیانی ، قدرتهای جهانی، عبدالله عبدالله با گرفتن امتیازاتی از جمله ریاست شورای عالی مصالحه ملی و  حق انتخاب ۵۰ درصد اعضای کابینه، از ادعای ریاست جمهوری کنار کشید. این شورای عالی مصالحه ملی هم خیال نکنید کم چیزی است. تقریبا نصف افغانستان دست طالبان است و دولت مرکزی کنترلی بر آن ندارد و همین شورای عالی مصالحه ملی قرار است افغانستان را یکپارچه کند. جالب است بدانید این همه دعوا بین دو رئیس جمهور ، کلا بر سر یک میلیون و ششصد هزار رای بود. پرزیدنت اشرف غنی ۹۰۰ هزار رای آورده و پرزیدنت عبدالله عبدالله ۷۰۰ هزار رای! طبق آمار رسمی ، در آن انتخابات ، از افغانستان ۳۸ میلیون نفری فقط دو میلیون نفر خواستند یا توانستند در انتخابات شرکت کنند! پیدا کنید میزان مشارکت پرتقال فروش را!  پاکستان همسایه جنوب شرقی:  ارتش کلیدی ترین نهاد سیاسی پاکستان است. ارتش حتی سهامدار عمده بسیاری از صنایع و بنگاههای اقتصادی پاکستان است.پاکستان وزارت اطلاعات یا سازمان اطلاعات و امنیت ندارد،سرویس اطلاعات پاکستان ارتشی است و بس یکی از دلایل کودتا در پاکستان، همین قدرت بیش از حد ارتش است. در سال های ۱۹۵۳و ۱۹۵۸ و ۱۹۷۷ و ۱۹۹۹ در پاکستان کودتا شده است و غیر از این ، چندین بار تلاش ناموفق برای کودتا رخ داده است و بخاطر همین عدم ثبات بود که در سال ۱۹۷۱ پاکستان تجزیه شد و بنگلادش از آن جدا شد. جالب است بدانید اینقدر دعوا و درگیری و ترور و کودتا در این همسایه شرقی هست که در سال ۲۰۱۳ ، برای اولین بار در تاریخ این کشور، راجا پرویز اشرف ، توانست اولین نخست وزیری باشد که موفق شده دوره ۵ ساله خوش را تمام کند! و پاکستانی ها این را موفقیت بزرگی برای خود دانستند. آذربایجان ، همسایه شمالی: پیروز انتخابات سال۲۰۰۳ الهام علی اف پیروز انتخابات سال ۲۰۰۸ الهام علی اف پیروز انتخابات سال ۲۰۱۳ الهام علی اف پیروز انتخابات سال ۲۰۱۸: اگر گفتید کی؟ بله! الهام علی اف همه هم با مشارکت بالای ۷۵ درصد در انتخاباتی پرشور و شدیدا رقابتی و از همه مهمتر غیر قابل پیش بینی.  ناگفته نماند قبل از الهام جان که از خوبهای روسای جمهور هستند، پدرشان حیدر علی اف هم ده سال رئیس جمهور بوده اند. ترکمنستان همسایه شمال شرقی: "صفر مراد نیازف" از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۶ یکسره رئیس جمهور بود، تا مُرد، از ۲۰۰۶ هم "قربان قلی بردی محمداف" رئیس هست تا زمانی که بمیرد. میگویند ترکمنستان کره شمالی دوم است. صفر مراد نیازف در زمان حیاتش به خود لقب ترکمن باشی داد، یعنی رئیس ترکمن ها و گفت من تا ابد رئیس شما هستم. یک کتاب نوشت بنام " روح نامه" و گفت همه باید از حفظ باشند ، چون با قرآن برابری میکند . این کتاب در مدارس تدریس میشود و حتی در امتحان گواهینامه رانندگی، از آن سوال می آید! حتی دکترها برای قسم نامه پزشکی باید به آن قسم بخورند. نیازف حتی نام ماه‌های سال را نیز تغییر داد و ماه ژانویه را به نام خود کرد و به ماه آوریل اسم مادرش را داد. در تمام کشور مجسمه‌های مادر نیازف قرار دارند و نام بسیاری از خیابان‌ها و سینماها  به نام مادر نیازف هستند. شاید باور نکنید، ولی او قصد داشت در سال ۲۰۰۱ خودش را پیامبر ملی کشور اعلام کند، اما عمرش کفاف نداد و به درک واصل شد. حالا در زمان این رئیس فعلی اوضاع بدتر هم شده است. داشتن ماشینی غیر سفید و نقره‌ای رنگ ممنوع است و فقط رئیس جمهور ماشین سبز رنگ دارد.فقط یک درصد مردم به اینترنت دسترسی دارند و نود درصد مردم کارمند دولت هستند. برویم سراغ بشکه های نفتی-همسایه های جنوبی: اگر در کشو
رهایی مثل آذربایجان و ترکمنستان، لااقل برای حفظ ظاهر هم که شده، دیکتاتورها اسم خودشان را رئیس جمهور میگذارند و یک انتخابات الکی برگزار میکنند، مردم بیچاره در کویت و بحرین و امارات و قطر و عمان و عربستان، اصلا نمیدانند چیزی بنام صندوق رای خوردنی است یا پوشیدنی. مثلا در کویت از سال ۱۹۶۵ این افراد حکومت کرده اند تا به حال: صباح السالم الصباح، جابر احمد الصباح،سعد عبدالله السالم الصباح،صباح احمد جابر الصباح و نواف الاحمد الجابر الصباح. فقط نمیدانم این همه صباح ، آن صبحی که صدام حمله کرد، کجا بودند که کویت تا مساء روز حمله هم دوام نیاورد و دو ساعته توسط مهاجم فتح شد. در عربستان طبق وصیت عبدالعزیز اولین پادشاه آل سعود ، پادشاهی نسل به نسل به بزرگترین فرزند پسر بعد از او میرسد و طبق باورهایی که در مخ اهل سنت فرو کرده اند، قیام علیه حاکم حرام است، چه عادل باشد و چه ظالم. فرقی ندارد و اینگونه است که این خاندان صد سال است دارد غنی ترین کشور جهان را میچاپد. بحرین، دختر زیبای ایرانی که محمدرضا پهلوی شوهرش داد به آل خلیفه،هفتاد درصد شیعه دارد که حاکم سنی بر آنان حکمرانی میکند و طبق همان فلسفه سلطنت موروثی یا ژن خود برتر  پنداری، هرکس که از آل خلیفه باشد،باید رئیس بقیه باشد. عراق ، همسایه غربی هم باشد تا در زمانی دیگر به آن بپردازیم، تا این گفتار ،زیاده از حد طولانی نشود. اما عجالتا تکلیف عراق صدام  که جای بحث ندارد. بعد از آن هم صحبت در باره انتخابات و صندوق رای کشوری که بر لبه پرتگاه تجزیه قرار دارد،چیزی عایدمان نمیکند. بهتر است در این قسمت فقط درودی بفرستیم به روان سردار دلها که همسایه غربی را از خطر تجزیه نجات داد و همینطور دعا کنیم برای توفیقات بیشتر مرجعیت شیعه در عراق، که عراق ، عراق نبود ، اگر این دو شخصیت نبودند. هموطن عزیز! امیدوارم الان با دیدن وضع همسایه ها، قدر نعمت هایی را که در خانه داری، بهتر بدانی. اینکه ما برای انتخاب نوع حکومت مان، رفراندم برگزار کرده ایم، اینکه ما برای تصویب قانون اساسی مان ، به آرای مردم مراجعه کرده ایم، اینکه ما عالی ترین مقام کشورمان، یعنی رهبر را هم ،خودمان انتخاب میکنیم، اینکه در سخت ترین روزهایی که پاره های تن ایران، بلوچستان و کردستان و خوزستان داشت از ایران جدا میشد، هیچ انتخاباتی در این کشور حتی یک روز عقب نیافتاد، اینکه نتیجه انتخابات در کشور ما اصلا قابل پیش بینی نیست،و اینکه کودتاهای رنگینی که یک شبه کشورهای ضعیف را کله پا میکند، در ایران قابل اجرا نیست، نعمتهای کمی نیست. اینکه انتخابات چهل میلیون نفری در کشور برگزار میشود و حتی در یک شعبه رای گیری یک تیر و ترقه در نمیشود، کم نعمتی نیست. اگر امروز به واسطه جای پای محکم ایرانمان، برادر لبنانی را یاری کردیم تا کشورش را پس بگیرد و مظلوم فلسطینی را کمک میکنیم تا به خانه اجدادی اش برگردد و سوریه را از خطر تجزیه نجات میدهیم و وحوش داعشی را از عراق و مکانهای مقدس اش دور میکنیم و اینکه از امنیت ایرانمان دو هزار کیلومتر دورتر از مرزهایش حفاظت میکنیم، نعمت های کمی نیست. همه اینها از قدرت برخاسته از صندوقهای رایی است که ایرانی آگاهِ مسلمان پای آن صف بسته است. از برکت مشارکت مردمی است که ایران و انقلابش را از آن خود میدانند، نه ملک شخصی فلان شاه و شاهزاده عیاش یا بهمان رئیس جمهور دیکتاتور یا جولانگاه دخالت قدرتهای جهانی یا گاو شیرده غرب و شرق اگر میخواهی ایران قوی بماند و قوی تر شود، آگاهانه  در انتخابات شرکت کن و مطمئن باش که هر  رای من و تو ، تیری است که در چشم اهریمن بدخواه این ملت فرو میرود. و یقین بدان، اگر از نعمت هایی که هم اکنون داری ،حفاظت نکنی و عملا شکر آنرا بجا نیاوری ، چوبش را دیر یا زود، یک روزی خواهی خورد.
🔸ما می خواهیم شما را از زیر بار بیرون کنیم، شما می گویید که ما‏‎ ‎‏می خواهیم زیر بار استعمار باشیم! نمی رسد، ما باید تو‏‏[‏‏ی‏‎ ‎‏]‏‏سرتان بزنیم تا بیرون‏‎ ‎‏بروید. ما باید بکنیم تا از زیر این بار بیرونتان بکشیم، دستتان را بگیریم با ‏‎ ‎‏بیرونتان بکشیم؛ شما نمی رسد.
گم شده خاطرات کودکی ام گریه گریه در ازدحام حرم باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان، بانو
اعجاز این ضریح که همواره بی حد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
مادران نجات دهنده جامعه 🔹خواهران من، کوشش کنید که فرزندان خودتان را خوب تربیت کنید؛ کوشش کنید که‌‎ ‌‏فرزندان خودتان را با ایمان و با اراده تربیت کنید؛ کوشش کنید که فرزندانی تحویل‌‎ ‌‏جامعه بدهید که برای اسلام مفید باشند. فرزندان، از مادران بیشتر حرف را قبول می کنند؛‌‎ ‌‏دلبستگی فرزندان به مادران از هر کس دیگر بیشتر است؛ شما بهتر می توانید بچه ها را‌‎ ‌‏تربیت کنید. بچه هایی که الآن در دامن شما هستند فردا در جامعه هستند؛ مقررات‌‎ ‌‏مملکت ممکن است به دست آنها باشد؛ اگر شما آنها را اسلامی، مؤمن، متقی بار بیاورید‌‎ ‌‏ممکن است کشور شما را نجات بدهند. من از شما تشکر می کنم که از راه دور آمدید و‌‎ ‌‏زحمت کشیدید و در این هوای گرم در اینجا مجتمع هستید. من خدمتگزار همه هستم؛ و‌‎ ‌‏دعاگوی همه. خداوند همۀ شما را سلامت و سعادت و عزت، عنایت کند.‏ (صحیفه امام، ج 8، ص 117)
انقلاب نا تمام 🔹ما باز جمهوری اسلامی را به آنطور که می خواهیم تحقق پیدا نکرده. البته الآن رژیم‏‎ ‎‏فعلی به حسب رفراندمی که شد رژیم جمهوری اسلامی است؛ لکن ما مقصودمان نبود‏‎ ‎‏که فقط رأی بدهیم به جمهوری اسلامی و برویم کنار؛ ما جمهوری اسلامی را‏‎ ‎‏می خواهیم که احکام اسلام در آن جمهوری تحقق پیدا بکند. احکام اسلام در سرتاسر‏‎ ‎‏کشور؛ و ان شاءالله در سرتاسر بلاد مسلمین؛ و امید است که سرتاسر کشورهای همه جا‏‎ ‎‏باشد. (صحیفه امام، ج 8، ص 118)
آزادی در حدود قانون 🔷آزادی در حدود قانون است. همه جای دنیا اینطور است که آزادی که هر ملتی دارد،‌‎ ‌‏در حدود قانون آزادی دارد. نمی تواند کسی به اسم آزادی قانون شکنی بکند. آزادی‌‎ ‌‏این نیست که مثلاً شما بایستید در کوچه به هرکس رد می شود یک ناسزایی بگویید‌‎ ‌‏خدای نخواسته؛ یا با چوب بزنید او را: «من آزادم!» آزادی این نیست که قلم را بردارید و‌‎ ‌‏هرچه دلتان می خواهد بنویسید، ولو بر ضد اسلام باشد، ولو بر ضد قانون باشد.‏ (صحیفه امام، ج 8، ص 119)
تفاوت جمهوری اسلامی با جمهوری دموکراتیک 🔸جمهوری اسلامی همه چیزش باید اسلامی باشد؛ اداراتش باید اسلامی باشد؛ تحول‌‎ ‌‏لازم دارد؛ حالا باز نیست. دادگستری باید اسلامی باشد، قضات باید قضاتی که اسلام‌‎ ‌‏تعیین کرده است باشند؛ تا حالا نشده است این. فرهنگ باید یک فرهنگ اسلامی باشد؛‌‎ ‌‏و از این فرهنگ وابسته و استعماری بیرون بیاید؛ و حالا نشده است باز. الآن بازار، که در‌‎ ‌‏دست بازاریهای به ظاهر متدین است، به اسم اینکه حالا دیگر کسی نیست که به ما فشار‌‎ ‌‏بیاورد و بگوید نرخ کذا، نباید اجحاف بکنند. با حاکم وقت است که جلوگیری کند؛ و ما‌‎ ‌‏ممکن است اجازه بدهیم جلوگیری کنند از یک اجحافاتی که می شود در بازار. «ما‌‎ ‌‏آزادیم هروئین بفروشیم، آزادیم تریاک بفروشیم، آزادیم قمارخانه باز کنیم، آزادیم‌‎ ‌‏شرابخانه باز کنیم، شراب فروشی باز کنیم»! همچو «آزادی» نیست. این آزادیها یک‌‎ ‌‏آزادیهای غربی است که اینطور چیزها را می آورد. آزادی ای که در اسلام است در‌‎ ‌‏حدود قوانین اسلام است. آن چیزی که خدا فرموده است نباید بشود، شما آزاد نیستید که‏ ‏اقدام کنید به آن. همچو آزادی نیست که کسی بخواهد قمار کند، بگویند «آزاد است،‌‎ ‌‏خودش می داند»! بله، اگر چنانچه آزادی دمکراتیک بود و جمهوری، جمهوری‌‎ ‌‏دمکراتیک بود، آن آزادیها به حسب قاعده اش هست. هرکس دلش می خواهد که دکان‌‎ ‌‏شراب فروشی باز کند، باز کند؛ اگر دلش می خواهد هم، قمارخانه باز بکند. مراکز فحشا‌‎ ‌‏هیچ مانعی با جمهوری دمکراتیک ندارد. اینها که جمهوری دمکراتیک می خواهند این‌‎ ‌‏را می خواهند. یک همچو آزادی را می خواهند. و ما که عرض می کنیم جمهوری‌‎ ‌‏اسلامی، این است که روی قواعد اسلام باید باشد. باید مراکز فحشا بسته بشود. جوانهای‌‎ ‌‏ما به مراکز فحشا وارد نشوند. (صحیفه امام، ج 8، ص 120و121)
ما هنوز در نیمه راه هستیم 🔸الآن یک سستی مشاهده می شود که پیدا شده است، و این سستی در اثر این است که‌‎ ‌‏خودشان را پیروز دانسته اند؛ و چون خودشان را پیروز دانسته اند، از این جهت یک‌‎ ‌‏قدری سست شده اند، و توجه به جهات شخصی شروع شده؛ «خانه ندارم، حقوقم کم‌‎ ‌‏است، درجه می خواهم» از این حرفهایی که آن وقت که انقلاب رو به جلو رفتن بود این‌‎ ‌‏حرفها هیچ نبود. حالا که رسیده است به یک حدی که یک شکستی به طرف داده است،‌‎ ‌‏قهراً در هر انقلابی اینطور است که بعد از اینکه طرف را شکست دادند و به پیروزی‌‎ ‌‏رسیدند باز برمی گردند به حالات خودشان و به حالات اولیه و چیزهایی که احتیاج دارند‌‎ ‌‏مورد نظرشان می شود؛ خانه ندارم و حقوق ندارم و من فرضاً مریض هستم؛ و این حرفها‌‎ ‌‏پیش می آید. الآن ما در نصفۀ راه واقع هستیم. ما راه را به آخر نرسانده ایم. رأی دادیم به‌‎ ‌‏«جمهوری اسلامی»، الآن هم ایران رسماً جمهوری اسلامی است، ... ‌‏[‌‏و‌‏]‌‏ همۀ ممالک‌‎ ‌‏هم شناخته اند ایران را به جمهوریت اسلامی؛ لکن ما محتوای جمهوری اسلامی را‌‎ ‌‏می خواهیم. زحمت ما، آنکه ملت ما داد، زحمتهایی، چیزهایی که تحمل کرد، برای این‌‎ ‌‏بود که اسلام تحقق پیدا بکند. جمهوری اسلامی لفظی ما نمی خواهیم که؛ یک جمهوری‌‎ ‌‏اسلامی که فقط به آن رأی بدهیم و خودش را کار نداشته باشیم! ما باید اسلام را به همان‌‎ ‌‏طوری که در صدر اسلام بود، آرزوی ما این است که اسلام را آنطور که در صدر اسلام‏ ‏بود، پیاده کنیم. آنطوری که در زمان خود رسول الله بود پیاده بکنیم. و این محتاج به‌‎ ‌‏جدیت تام است در همۀ اقشار. الآن یک مسئولیت بزرگی به دوش همۀ ما هست. من که‌‎ ‌‏یک طلبه هستم و در قم هستم، و شما آقایانی که در مراکز حساس هستید، مسئولیت‌‎ ‌‏دارید. یعنی به جایی رسیده است که اگر چنانچه ما سستی بکنیم، ممکن است آن ریشه ها‌‎ ‌‏تقویت بشوند، رشد پیدا بکنند، به هم متصل بشوند، و غائله بار بیاورند. اگر نتوانند هم‌‎ ‌‏توفیق پیروزی پیدا بکنند، لکن غائله می توانند ایجاد کنند که زحمت برای مملکت ما‌‎ ‌‏ایجاد کنند؛ و ما اگر چنانچه سستی بکنیم، ممکن است که آنها روابطشان را با هم درست‌‎ ‌‏بکنند، و لااقل برای ما، برای شما، زحمت ایجاد بکنند.‏ (صحیفه امام، ج 8، ص 124و125)
ریشه های فساد باقیست 🔸البته ما تاکنون نتوانستیم جمهوری اسلام به آن محتوایی که باید داشته باشد متحقق‌‎ ‌‏کنیم. ما در بین راه الآن هستیم ما الآن آنقدری که کردیم، ملت ما انجام داده است، این‌‎ ‌‏است که دست این جنایتکارها را تا یک حدودی قطع کرده است. و البته ریشه هایی هم از‌‎ ‌‏آنها هست الآن. و همین ریشه ها هستند که در بین آقایان اعراب می روند به آنها تزریق‌‎ ‌‏می کنند که اینها می خواهند بین عرب و عجم فرق بگذارند. در بین شما می آیند‌‎ ‌‏می گویند بین برادرهای سنی و شیعه می خواهند فرق بگذارند. در هر جا یک چیزی،‌‎ ‌‏نغمه ای می کنند. در کارخانه ها می روند یک طور دیگری آنها را از کار باز می دارند.‌‎ ‌‏پیش کشاورزها می روند، آنها را به طور دیگری اخلال می کنند پیش آنها. الآن از‌‎ ‌‏ریشه های آنها یک اشخاصی متفرق هست در همه جای ایران. و البته از خارج هم الهام‌‎ ‌‏می گیرند اینها و مشغول فساد هستند. (صحیفه امام، ج 8، ص 131)
از بین رفتن کشاورزی خدمت به آمریکا 🔹اگر کشاورزی ما محصول نداشته باشیم، آیا خلاف‌‎ ‌‏مصلحت ملت است، یا مصلحت ملت است؟ مصلحت ملت ما، توده های ما، این است‌‎ ‌‏که کشاورزی ما راه نیفتد و ما همه چیزمان محتاج به امریکا باشد؟ این خدمت، خدمت به‌‎ ‌‏امریکاست، یا به شوروی؟ به امریکاست. اینها یا می گویند ما شوروی هستیم یا چین‌‎ ‌‏هستیم و اهل کمونیست چین هستیم؛ یا اینکه، آنطور که ما می گوییم، امریکایی هستند.‏ (صحیفه امام، ج 8، ص 135)
قرآن و نهج البلاغه، دستاویزی برای منافقین 🔹من نجف که بودم، یک نفر از همین افراد [منافقین] آمد پیش من. قبل از این بود که آن‌‎ ‌‏منافقین پیدا بشوند. پیش من، شاید بیست روز ـ بعضیها می گفتند 24 روز ـ مدتی بود پیش‌‎ ‌‏من. هر روز ‌‏[‌‏می‌‏]‌‏آمد آنجا، و روزی شاید دو ساعت آمد صحبت کرد از نهج البلاغه، از‌‎ ‌‏قرآن. همۀ حرفهایش را زد. من یک قدری به نظرم آمد که این وسیله است. نهج البلاغه و‌‎ ‌‏قرآن وسیله برای مطلب دیگری است. و شاید، باید یادم بیاورم آن مطلبی که مرحوم‌‎ ‌‏آسید عبدالمجید همدانی به آن یهودی گفته بود. می گویند یک یهودی در همدان‌‎ ‌‏مسلمان شده بود. بعد خیلی به آداب اسلام پایبند شده بود؛ خیلی زیاد! این موجب‌‎ ‌‏سوءظن مرحوم آسید عبدالمجید که یکی از علمای همدان بود شده بود که این قضیه‌‎ ‌‏چیست. یکوقت خواسته بودش، گفته بود که تو مرا می شناسی؟ گفت: بله. گفت: من‏ ‏کی ام؟ گفت: شما آقای آسید عبدالمجید. گفت من از اولاد پیغمبرم؟ گفت بله. تو کی؟‌‎ ‌‏من یک یهودی بودم، پدرانم یهودی بودند و تازه مسلمان شده ام. گفته بود نکتۀ اینکه تو‌‎ ‌‏تازه مسلمان که همۀ پدرانت هم یهودی بودند و من هم سید و اولاد پیغمبر و ملاّ و این‌‎ ‌‏چیزها، تو از من بیشتر مقدسی، این نکتۀ این چیست؟ من شنیدم که یهودی گذاشت و‌‎ ‌‏رفت! معلوم شد حقه زده. یک قضیه ای بوده. می خواسته با صورت اسلامی کارش را‌‎ ‌‏بکند. تو یهودیها اینگونه کارها هست. من به نظرم آمد که این قضیه... اینقدر نهج البلاغه‌‎ ‌‏و خوب، من هم یک طلبه هستم؛ من اینقدر نهج البلاغه خوان و قرآن و اینها نبودم که‌‎ ‌‏ایشان بود! ده ـ بیست روز ماند. من گوش کردم به حرفهایش، جواب به او ندادم؛ همه اش‌‎ ‌‏گوش کردم و آمده بود که تأیید بگیرد از من، من همان گوش کردم و یک کلمه هم‌‎ ‌‏جواب ندادم. فقط اینکه گفت که ما می خواهیم که قیام مسلحانه بکنیم، من گفتم نه، قیام‌‎ ‌‏مسلحانه حالا وقتش نیست؛ و شما نیروی خودتان را از دست می دهید و کاری هم ازتان‌‎ ‌‏نمی آید. دیگر بیش از این من به او چیزی نگفتم. او می خواست من تأییدش بکنم. بعد‌‎ ‌‏هم معلوم شد که مسئله همان طورها بوده.‏ 🔸بعد هم که آقایان آمدند، از ایران هم برای آنها اشخاصی سفارش کرده بودند که اینها‌‎ ‌‏را تأیید کنید، اینها مردم کذایی هستند، فلان، مع ذلک من باور نکردم. حتی از آقایان‌‎ ‌‏خیلی محترم تهران سفارش کرده بودند که اینها مردم چطور هستند؛ و من باورم نیامده‌‎ ‌‏بود. اینهایی که اینقدر از قرآن و از نهج البلاغه و از دیانت زیاد دم می زنند و بعد فقرات‌‎ ‌‏قرآن را یکجور دیگری غیر از آنچه باید معنا می کنند و فقرات نهج البلاغه را یکجوری‌‎ ‌‏دیگر غیر از آنچه که باید معنا می کنند، اینها را نمی توانیم ما خیلی رویشان اطمینان داشته‌‎ ‌‏باشیم.‏ (صحیفه امام، ج 8، ص 143و144)
افرادی را انتخاب کنید که متعهد هستند 🔻باید‏‎ ‎‏کوشش کنید که خودتان انتخاب کنید. افرادی که متعهد هستند، متدین هستند، ملی‏‎ ‎‏هستند، چپ و راستی نیستند، اینها را تعیین کنید. (صحیفه امام، ج 8، ص 149)
دانشگاه باید بیدار باشد 🔹باید دانشگاه آگاه باشد، توجه داشته باشد به این نقشه ها. و جوانهای عزیز‌‎ ‌‏دانشگاهی ما توجه داشته باشند به این مسائل؛ که از دانشگاه است که می شود یک ملتی‌‎ ‌‏اصلاح بشود و از دانشگاه است که می تواند یک ملتی به تباهی کشیده بشود. این دانشگاه‌‎ ‌‏و تربیت دانشگاهی است که جوانهای ما را یا طرف غرب می کشد یا طرف شرق می کشد‌‎ ‌‏و آنها را از خودشان تهی می کند و وجهۀ آنها را متوجه به غرب و شرق ‌‏[‌‏می‌‏]‌‏کند تا اینکه‌‎ ‌‏یا شرق غلبه کند و تمام جهات ایران را و شرق را و تمام بلاد مسلمین را از بین ببرد یا‌‎ ‌‏غرب غلبه کند و همۀ فرهنگ و چیزهای دیگری را از ما بگیرند و به جای آن، یک مغز‌‎ ‌‏شرقی یا یک مغز غربی بنشانند و ملت ما را به تباهی بکشند.‏ ‏🔸لکن بحمدالله ، ملت ما بیدار شده است و ملت ما اجازه این اموری که به نفع شرق‌‎ ‌‏است یا به نفع غرب است نمی دهد. و ملت ما توجه پیدا کرده است به اینکه از دانشگاه‌‎ ‌‏است که می تواند یک کشوری کشور مستقل باشد؛ و از دانشگاه است که می تواند یک‌‎ ‌‏کشوری کشور وابسته باشد.‏ (صحیفه امام، ج 14، ص 430)
دانشگاه و فیضیه هوشیار باشند 🔹در سالهای طولانی، بنای آنها این بود که این دو قشر را، که سعادت یک ملت و‌‎ ‌‏عظمت یک ملت و استقلال یک ملت بسته به این دو قشر است ـ قشر روحانی و قشر‌‎ ‌‏دانشگاهی اینها مغز متفکر یک ملت هستند ـ کوشش کردند که این دو قشر را از هم جدا‌‎ ‌‏کنند، که با هم دشمن کنند. و ما دیدیم و شما دیدید که این دو قشر باهم دشمن بودند. تا‌‎ ‌‏این انقلاب اسلامی پیدا شد و اسلام دعوت خودش را شروع کرد. و دعوت اسلام پیوند‌‎ ‌‏همۀ قشرها و خصوصاً پیوند دانشگاه و فیضیه است. و تا این دو قشر باهم پیوند داشته‌‎ ‌‏باشند، استقلال کشور شما محفوظ می ماند. ‏ ‏🔸هم دانشگاه چشمهای خودش را باز کند، و هم فیضیه! بدانید شما که باز دستهایی در‌‎ ‌‏کار است که شماها را از هم جدا کنند! آنها، آنهایی که استعمارگرند، آنهایی که تابع‌‎ ‌‏استعمارگران هستند، آنهایی که قبله شان یا لندن است یا واشنگتن یا مسکو، پیوند این دو‌‎ ‌‏قشر را به مصالح خودشان و مصالح اربابانشان مضر می دانند. از این جهت، در صددند که‌‎ ‌‏این دو قشر از هم جدا باشد. همان طور که دیدید که در طول پنجاه سال سلطنت منحوس‌‎ ‌‏پهلوی، که سر سپردگی خودش را به دولتهای خارج اثبات کرد، بین این دو قشر جدایی‌‎ ‌‏افکندند و اینها را باهم دشمن کردند و دیگران و مخالفین این ملت از این آب گل آلود‌‎ ‌‏ماهی گرفتند. ثروتهای شما را در طول این پنجاه سال و خصوصاً این چندین سال سلطنت‌‎ ‌‏محمدرضا، به باد فنا دادند. و این نتیجۀ دشمنی دانشگاه و فیضیه ‌‏[‌‏بود.‌‎ ‌‏]‌‏دشمنی دانشگاه‌‎ ‌‏و فیضیه بیمه کرد و می کند ـ اگر ‌‏[‌‏خدای ناخواسته‌‏]‌‏ اعاده بشود، بیمه می کند ـ مصلحتهای‌‎ ‌‏ابرقدرتها را.‏ 🔹عزیزان دانشگاهی من و عزیزان فیضیۀ من، آگاه باشید که دشمنها در صددند بین‌‎ ‌‏شماها تفرقه بیندازند! و توجه داشته باشید که اگر دانشگاه و فیضیه اصلاح بشود، کشور‌‎ ‌‏شما استقلال خودش را بیمه می کند! آن قلمها و زبانهایی که کوشش می کنند که این دو‌‎ ‌‏قشر را از هم جدا کنند، آنها هستند که یا قبلۀ آنها مسکو و یا قبلۀ آنها واشنگتن است. و‏ ‏شما هوشیار باشید که این مصلحت بزرگ را، که وحدت دانشگاه و فیضیه است، از دست‌‎ ‌‏ندهید! و امیدوارم که موفق باشید که خودتان، کشور خودتان را مستقلاً اداره بکنید؛‌‎ ‌‏دست شما از طرف شرق و غرب به سوی خودتان برگردد؛ و شرّ شرق و غرب از کشور ما‌‎ ‌‏به سوی خودشان برگردد. خداوند تبارک و تعالی یار و پشتیبان فیضیه و دانشگاه باشد و‌‎ ‌‏یار پشتیبان همۀ ملت.‏ (صحیفه امام، ج 14، ص 432و433)