eitaa logo
در حسرت وصال
27 دنبال‌کننده
96 عکس
15 ویدیو
0 فایل
مکانی برای بیان دغدغه های اجتماعی و بیان موضوعات روز پذیرای نظرات شما هستم @sabokball
مشاهده در ایتا
دانلود
تفاوت جمهوری اسلامی با جمهوری دموکراتیک 🔸جمهوری اسلامی همه چیزش باید اسلامی باشد؛ اداراتش باید اسلامی باشد؛ تحول‌‎ ‌‏لازم دارد؛ حالا باز نیست. دادگستری باید اسلامی باشد، قضات باید قضاتی که اسلام‌‎ ‌‏تعیین کرده است باشند؛ تا حالا نشده است این. فرهنگ باید یک فرهنگ اسلامی باشد؛‌‎ ‌‏و از این فرهنگ وابسته و استعماری بیرون بیاید؛ و حالا نشده است باز. الآن بازار، که در‌‎ ‌‏دست بازاریهای به ظاهر متدین است، به اسم اینکه حالا دیگر کسی نیست که به ما فشار‌‎ ‌‏بیاورد و بگوید نرخ کذا، نباید اجحاف بکنند. با حاکم وقت است که جلوگیری کند؛ و ما‌‎ ‌‏ممکن است اجازه بدهیم جلوگیری کنند از یک اجحافاتی که می شود در بازار. «ما‌‎ ‌‏آزادیم هروئین بفروشیم، آزادیم تریاک بفروشیم، آزادیم قمارخانه باز کنیم، آزادیم‌‎ ‌‏شرابخانه باز کنیم، شراب فروشی باز کنیم»! همچو «آزادی» نیست. این آزادیها یک‌‎ ‌‏آزادیهای غربی است که اینطور چیزها را می آورد. آزادی ای که در اسلام است در‌‎ ‌‏حدود قوانین اسلام است. آن چیزی که خدا فرموده است نباید بشود، شما آزاد نیستید که‏ ‏اقدام کنید به آن. همچو آزادی نیست که کسی بخواهد قمار کند، بگویند «آزاد است،‌‎ ‌‏خودش می داند»! بله، اگر چنانچه آزادی دمکراتیک بود و جمهوری، جمهوری‌‎ ‌‏دمکراتیک بود، آن آزادیها به حسب قاعده اش هست. هرکس دلش می خواهد که دکان‌‎ ‌‏شراب فروشی باز کند، باز کند؛ اگر دلش می خواهد هم، قمارخانه باز بکند. مراکز فحشا‌‎ ‌‏هیچ مانعی با جمهوری دمکراتیک ندارد. اینها که جمهوری دمکراتیک می خواهند این‌‎ ‌‏را می خواهند. یک همچو آزادی را می خواهند. و ما که عرض می کنیم جمهوری‌‎ ‌‏اسلامی، این است که روی قواعد اسلام باید باشد. باید مراکز فحشا بسته بشود. جوانهای‌‎ ‌‏ما به مراکز فحشا وارد نشوند. (صحیفه امام، ج 8، ص 120و121)
ما هنوز در نیمه راه هستیم 🔸الآن یک سستی مشاهده می شود که پیدا شده است، و این سستی در اثر این است که‌‎ ‌‏خودشان را پیروز دانسته اند؛ و چون خودشان را پیروز دانسته اند، از این جهت یک‌‎ ‌‏قدری سست شده اند، و توجه به جهات شخصی شروع شده؛ «خانه ندارم، حقوقم کم‌‎ ‌‏است، درجه می خواهم» از این حرفهایی که آن وقت که انقلاب رو به جلو رفتن بود این‌‎ ‌‏حرفها هیچ نبود. حالا که رسیده است به یک حدی که یک شکستی به طرف داده است،‌‎ ‌‏قهراً در هر انقلابی اینطور است که بعد از اینکه طرف را شکست دادند و به پیروزی‌‎ ‌‏رسیدند باز برمی گردند به حالات خودشان و به حالات اولیه و چیزهایی که احتیاج دارند‌‎ ‌‏مورد نظرشان می شود؛ خانه ندارم و حقوق ندارم و من فرضاً مریض هستم؛ و این حرفها‌‎ ‌‏پیش می آید. الآن ما در نصفۀ راه واقع هستیم. ما راه را به آخر نرسانده ایم. رأی دادیم به‌‎ ‌‏«جمهوری اسلامی»، الآن هم ایران رسماً جمهوری اسلامی است، ... ‌‏[‌‏و‌‏]‌‏ همۀ ممالک‌‎ ‌‏هم شناخته اند ایران را به جمهوریت اسلامی؛ لکن ما محتوای جمهوری اسلامی را‌‎ ‌‏می خواهیم. زحمت ما، آنکه ملت ما داد، زحمتهایی، چیزهایی که تحمل کرد، برای این‌‎ ‌‏بود که اسلام تحقق پیدا بکند. جمهوری اسلامی لفظی ما نمی خواهیم که؛ یک جمهوری‌‎ ‌‏اسلامی که فقط به آن رأی بدهیم و خودش را کار نداشته باشیم! ما باید اسلام را به همان‌‎ ‌‏طوری که در صدر اسلام بود، آرزوی ما این است که اسلام را آنطور که در صدر اسلام‏ ‏بود، پیاده کنیم. آنطوری که در زمان خود رسول الله بود پیاده بکنیم. و این محتاج به‌‎ ‌‏جدیت تام است در همۀ اقشار. الآن یک مسئولیت بزرگی به دوش همۀ ما هست. من که‌‎ ‌‏یک طلبه هستم و در قم هستم، و شما آقایانی که در مراکز حساس هستید، مسئولیت‌‎ ‌‏دارید. یعنی به جایی رسیده است که اگر چنانچه ما سستی بکنیم، ممکن است آن ریشه ها‌‎ ‌‏تقویت بشوند، رشد پیدا بکنند، به هم متصل بشوند، و غائله بار بیاورند. اگر نتوانند هم‌‎ ‌‏توفیق پیروزی پیدا بکنند، لکن غائله می توانند ایجاد کنند که زحمت برای مملکت ما‌‎ ‌‏ایجاد کنند؛ و ما اگر چنانچه سستی بکنیم، ممکن است که آنها روابطشان را با هم درست‌‎ ‌‏بکنند، و لااقل برای ما، برای شما، زحمت ایجاد بکنند.‏ (صحیفه امام، ج 8، ص 124و125)
ریشه های فساد باقیست 🔸البته ما تاکنون نتوانستیم جمهوری اسلام به آن محتوایی که باید داشته باشد متحقق‌‎ ‌‏کنیم. ما در بین راه الآن هستیم ما الآن آنقدری که کردیم، ملت ما انجام داده است، این‌‎ ‌‏است که دست این جنایتکارها را تا یک حدودی قطع کرده است. و البته ریشه هایی هم از‌‎ ‌‏آنها هست الآن. و همین ریشه ها هستند که در بین آقایان اعراب می روند به آنها تزریق‌‎ ‌‏می کنند که اینها می خواهند بین عرب و عجم فرق بگذارند. در بین شما می آیند‌‎ ‌‏می گویند بین برادرهای سنی و شیعه می خواهند فرق بگذارند. در هر جا یک چیزی،‌‎ ‌‏نغمه ای می کنند. در کارخانه ها می روند یک طور دیگری آنها را از کار باز می دارند.‌‎ ‌‏پیش کشاورزها می روند، آنها را به طور دیگری اخلال می کنند پیش آنها. الآن از‌‎ ‌‏ریشه های آنها یک اشخاصی متفرق هست در همه جای ایران. و البته از خارج هم الهام‌‎ ‌‏می گیرند اینها و مشغول فساد هستند. (صحیفه امام، ج 8، ص 131)
دانشگاه باید بیدار باشد 🔹باید دانشگاه آگاه باشد، توجه داشته باشد به این نقشه ها. و جوانهای عزیز‌‎ ‌‏دانشگاهی ما توجه داشته باشند به این مسائل؛ که از دانشگاه است که می شود یک ملتی‌‎ ‌‏اصلاح بشود و از دانشگاه است که می تواند یک ملتی به تباهی کشیده بشود. این دانشگاه‌‎ ‌‏و تربیت دانشگاهی است که جوانهای ما را یا طرف غرب می کشد یا طرف شرق می کشد‌‎ ‌‏و آنها را از خودشان تهی می کند و وجهۀ آنها را متوجه به غرب و شرق ‌‏[‌‏می‌‏]‌‏کند تا اینکه‌‎ ‌‏یا شرق غلبه کند و تمام جهات ایران را و شرق را و تمام بلاد مسلمین را از بین ببرد یا‌‎ ‌‏غرب غلبه کند و همۀ فرهنگ و چیزهای دیگری را از ما بگیرند و به جای آن، یک مغز‌‎ ‌‏شرقی یا یک مغز غربی بنشانند و ملت ما را به تباهی بکشند.‏ ‏🔸لکن بحمدالله ، ملت ما بیدار شده است و ملت ما اجازه این اموری که به نفع شرق‌‎ ‌‏است یا به نفع غرب است نمی دهد. و ملت ما توجه پیدا کرده است به اینکه از دانشگاه‌‎ ‌‏است که می تواند یک کشوری کشور مستقل باشد؛ و از دانشگاه است که می تواند یک‌‎ ‌‏کشوری کشور وابسته باشد.‏ (صحیفه امام، ج 14، ص 430)
ما بین راه هستیم این قدرت الهی را از دست ندهید. این امانت الهی را حفظ کنید. همان طوری که آن‏‎ ‎‏وقت به فکر گرفتاریهای خودتان نبودید، و فکر یک فکر بود و آن اسلام، و این رمز‏‎ ‎‏پیروزی شد. شما الآن پیروز نیستید باز؛ برای اینکه آنچه شما می خواهید، آنچه ما همه‏‎ ‎‏می خواهیم، این است که اسلام به همه معنا در ایران، و ان شاءالله در همۀ ممالک تحقق‏‎ ‎‏پیدا بکند. غرض این نبود که فقط ظالم از بین برود؛ مانع از بین برود؛ آن هم یکی بود؛ اما‏‎ ‎‏آنها مقدمه بودند. آنچه مقصد بود اسلام بود؛ آنچه مردم خونشان را در راه آن دادند‏‎ ‎‏اسلام بود؛ آنچه مردم جوانهایشان را دادند و زنها جوانهایشان را دادند، و بعد هم اظهار‏‎ ‎‏تشکر می کردند، آن اسلام بود و اعتقاد به اینکه باید اسلام تحقق پیدا بکند. ما تا حالا این‏‎ ‎‏مطلب برایمان حاصل نیست. الآن باز آن رنگهای رژیم سابق هست. نتوانستیم و‏ ‏نتوانستند که آن صبغه ها و رنگها را بزدایند. ما بین راه هستیم. ما بین راه هستیم. (صحیفه امام، ج 8، ص 244و245)