eitaa logo
در حسرت وصال
33 دنبال‌کننده
69 عکس
12 ویدیو
0 فایل
مکانی برای بیان دغدغه های اجتماعی و بیان موضوعات روز پذیرای نظرات شما هستیم @sabokball
مشاهده در ایتا
دانلود
تفاوت جمهوری اسلامی با جمهوری دموکراتیک 🔸جمهوری اسلامی همه چیزش باید اسلامی باشد؛ اداراتش باید اسلامی باشد؛ تحول‌‎ ‌‏لازم دارد؛ حالا باز نیست. دادگستری باید اسلامی باشد، قضات باید قضاتی که اسلام‌‎ ‌‏تعیین کرده است باشند؛ تا حالا نشده است این. فرهنگ باید یک فرهنگ اسلامی باشد؛‌‎ ‌‏و از این فرهنگ وابسته و استعماری بیرون بیاید؛ و حالا نشده است باز. الآن بازار، که در‌‎ ‌‏دست بازاریهای به ظاهر متدین است، به اسم اینکه حالا دیگر کسی نیست که به ما فشار‌‎ ‌‏بیاورد و بگوید نرخ کذا، نباید اجحاف بکنند. با حاکم وقت است که جلوگیری کند؛ و ما‌‎ ‌‏ممکن است اجازه بدهیم جلوگیری کنند از یک اجحافاتی که می شود در بازار. «ما‌‎ ‌‏آزادیم هروئین بفروشیم، آزادیم تریاک بفروشیم، آزادیم قمارخانه باز کنیم، آزادیم‌‎ ‌‏شرابخانه باز کنیم، شراب فروشی باز کنیم»! همچو «آزادی» نیست. این آزادیها یک‌‎ ‌‏آزادیهای غربی است که اینطور چیزها را می آورد. آزادی ای که در اسلام است در‌‎ ‌‏حدود قوانین اسلام است. آن چیزی که خدا فرموده است نباید بشود، شما آزاد نیستید که‏ ‏اقدام کنید به آن. همچو آزادی نیست که کسی بخواهد قمار کند، بگویند «آزاد است،‌‎ ‌‏خودش می داند»! بله، اگر چنانچه آزادی دمکراتیک بود و جمهوری، جمهوری‌‎ ‌‏دمکراتیک بود، آن آزادیها به حسب قاعده اش هست. هرکس دلش می خواهد که دکان‌‎ ‌‏شراب فروشی باز کند، باز کند؛ اگر دلش می خواهد هم، قمارخانه باز بکند. مراکز فحشا‌‎ ‌‏هیچ مانعی با جمهوری دمکراتیک ندارد. اینها که جمهوری دمکراتیک می خواهند این‌‎ ‌‏را می خواهند. یک همچو آزادی را می خواهند. و ما که عرض می کنیم جمهوری‌‎ ‌‏اسلامی، این است که روی قواعد اسلام باید باشد. باید مراکز فحشا بسته بشود. جوانهای‌‎ ‌‏ما به مراکز فحشا وارد نشوند. (صحیفه امام، ج 8، ص 120و121)
ما هنوز در نیمه راه هستیم 🔸الآن یک سستی مشاهده می شود که پیدا شده است، و این سستی در اثر این است که‌‎ ‌‏خودشان را پیروز دانسته اند؛ و چون خودشان را پیروز دانسته اند، از این جهت یک‌‎ ‌‏قدری سست شده اند، و توجه به جهات شخصی شروع شده؛ «خانه ندارم، حقوقم کم‌‎ ‌‏است، درجه می خواهم» از این حرفهایی که آن وقت که انقلاب رو به جلو رفتن بود این‌‎ ‌‏حرفها هیچ نبود. حالا که رسیده است به یک حدی که یک شکستی به طرف داده است،‌‎ ‌‏قهراً در هر انقلابی اینطور است که بعد از اینکه طرف را شکست دادند و به پیروزی‌‎ ‌‏رسیدند باز برمی گردند به حالات خودشان و به حالات اولیه و چیزهایی که احتیاج دارند‌‎ ‌‏مورد نظرشان می شود؛ خانه ندارم و حقوق ندارم و من فرضاً مریض هستم؛ و این حرفها‌‎ ‌‏پیش می آید. الآن ما در نصفۀ راه واقع هستیم. ما راه را به آخر نرسانده ایم. رأی دادیم به‌‎ ‌‏«جمهوری اسلامی»، الآن هم ایران رسماً جمهوری اسلامی است، ... ‌‏[‌‏و‌‏]‌‏ همۀ ممالک‌‎ ‌‏هم شناخته اند ایران را به جمهوریت اسلامی؛ لکن ما محتوای جمهوری اسلامی را‌‎ ‌‏می خواهیم. زحمت ما، آنکه ملت ما داد، زحمتهایی، چیزهایی که تحمل کرد، برای این‌‎ ‌‏بود که اسلام تحقق پیدا بکند. جمهوری اسلامی لفظی ما نمی خواهیم که؛ یک جمهوری‌‎ ‌‏اسلامی که فقط به آن رأی بدهیم و خودش را کار نداشته باشیم! ما باید اسلام را به همان‌‎ ‌‏طوری که در صدر اسلام بود، آرزوی ما این است که اسلام را آنطور که در صدر اسلام‏ ‏بود، پیاده کنیم. آنطوری که در زمان خود رسول الله بود پیاده بکنیم. و این محتاج به‌‎ ‌‏جدیت تام است در همۀ اقشار. الآن یک مسئولیت بزرگی به دوش همۀ ما هست. من که‌‎ ‌‏یک طلبه هستم و در قم هستم، و شما آقایانی که در مراکز حساس هستید، مسئولیت‌‎ ‌‏دارید. یعنی به جایی رسیده است که اگر چنانچه ما سستی بکنیم، ممکن است آن ریشه ها‌‎ ‌‏تقویت بشوند، رشد پیدا بکنند، به هم متصل بشوند، و غائله بار بیاورند. اگر نتوانند هم‌‎ ‌‏توفیق پیروزی پیدا بکنند، لکن غائله می توانند ایجاد کنند که زحمت برای مملکت ما‌‎ ‌‏ایجاد کنند؛ و ما اگر چنانچه سستی بکنیم، ممکن است که آنها روابطشان را با هم درست‌‎ ‌‏بکنند، و لااقل برای ما، برای شما، زحمت ایجاد بکنند.‏ (صحیفه امام، ج 8، ص 124و125)
ریشه های فساد باقیست 🔸البته ما تاکنون نتوانستیم جمهوری اسلام به آن محتوایی که باید داشته باشد متحقق‌‎ ‌‏کنیم. ما در بین راه الآن هستیم ما الآن آنقدری که کردیم، ملت ما انجام داده است، این‌‎ ‌‏است که دست این جنایتکارها را تا یک حدودی قطع کرده است. و البته ریشه هایی هم از‌‎ ‌‏آنها هست الآن. و همین ریشه ها هستند که در بین آقایان اعراب می روند به آنها تزریق‌‎ ‌‏می کنند که اینها می خواهند بین عرب و عجم فرق بگذارند. در بین شما می آیند‌‎ ‌‏می گویند بین برادرهای سنی و شیعه می خواهند فرق بگذارند. در هر جا یک چیزی،‌‎ ‌‏نغمه ای می کنند. در کارخانه ها می روند یک طور دیگری آنها را از کار باز می دارند.‌‎ ‌‏پیش کشاورزها می روند، آنها را به طور دیگری اخلال می کنند پیش آنها. الآن از‌‎ ‌‏ریشه های آنها یک اشخاصی متفرق هست در همه جای ایران. و البته از خارج هم الهام‌‎ ‌‏می گیرند اینها و مشغول فساد هستند. (صحیفه امام، ج 8، ص 131)
از بین رفتن کشاورزی خدمت به آمریکا 🔹اگر کشاورزی ما محصول نداشته باشیم، آیا خلاف‌‎ ‌‏مصلحت ملت است، یا مصلحت ملت است؟ مصلحت ملت ما، توده های ما، این است‌‎ ‌‏که کشاورزی ما راه نیفتد و ما همه چیزمان محتاج به امریکا باشد؟ این خدمت، خدمت به‌‎ ‌‏امریکاست، یا به شوروی؟ به امریکاست. اینها یا می گویند ما شوروی هستیم یا چین‌‎ ‌‏هستیم و اهل کمونیست چین هستیم؛ یا اینکه، آنطور که ما می گوییم، امریکایی هستند.‏ (صحیفه امام، ج 8، ص 135)
قرآن و نهج البلاغه، دستاویزی برای منافقین 🔹من نجف که بودم، یک نفر از همین افراد [منافقین] آمد پیش من. قبل از این بود که آن‌‎ ‌‏منافقین پیدا بشوند. پیش من، شاید بیست روز ـ بعضیها می گفتند 24 روز ـ مدتی بود پیش‌‎ ‌‏من. هر روز ‌‏[‌‏می‌‏]‌‏آمد آنجا، و روزی شاید دو ساعت آمد صحبت کرد از نهج البلاغه، از‌‎ ‌‏قرآن. همۀ حرفهایش را زد. من یک قدری به نظرم آمد که این وسیله است. نهج البلاغه و‌‎ ‌‏قرآن وسیله برای مطلب دیگری است. و شاید، باید یادم بیاورم آن مطلبی که مرحوم‌‎ ‌‏آسید عبدالمجید همدانی به آن یهودی گفته بود. می گویند یک یهودی در همدان‌‎ ‌‏مسلمان شده بود. بعد خیلی به آداب اسلام پایبند شده بود؛ خیلی زیاد! این موجب‌‎ ‌‏سوءظن مرحوم آسید عبدالمجید که یکی از علمای همدان بود شده بود که این قضیه‌‎ ‌‏چیست. یکوقت خواسته بودش، گفته بود که تو مرا می شناسی؟ گفت: بله. گفت: من‏ ‏کی ام؟ گفت: شما آقای آسید عبدالمجید. گفت من از اولاد پیغمبرم؟ گفت بله. تو کی؟‌‎ ‌‏من یک یهودی بودم، پدرانم یهودی بودند و تازه مسلمان شده ام. گفته بود نکتۀ اینکه تو‌‎ ‌‏تازه مسلمان که همۀ پدرانت هم یهودی بودند و من هم سید و اولاد پیغمبر و ملاّ و این‌‎ ‌‏چیزها، تو از من بیشتر مقدسی، این نکتۀ این چیست؟ من شنیدم که یهودی گذاشت و‌‎ ‌‏رفت! معلوم شد حقه زده. یک قضیه ای بوده. می خواسته با صورت اسلامی کارش را‌‎ ‌‏بکند. تو یهودیها اینگونه کارها هست. من به نظرم آمد که این قضیه... اینقدر نهج البلاغه‌‎ ‌‏و خوب، من هم یک طلبه هستم؛ من اینقدر نهج البلاغه خوان و قرآن و اینها نبودم که‌‎ ‌‏ایشان بود! ده ـ بیست روز ماند. من گوش کردم به حرفهایش، جواب به او ندادم؛ همه اش‌‎ ‌‏گوش کردم و آمده بود که تأیید بگیرد از من، من همان گوش کردم و یک کلمه هم‌‎ ‌‏جواب ندادم. فقط اینکه گفت که ما می خواهیم که قیام مسلحانه بکنیم، من گفتم نه، قیام‌‎ ‌‏مسلحانه حالا وقتش نیست؛ و شما نیروی خودتان را از دست می دهید و کاری هم ازتان‌‎ ‌‏نمی آید. دیگر بیش از این من به او چیزی نگفتم. او می خواست من تأییدش بکنم. بعد‌‎ ‌‏هم معلوم شد که مسئله همان طورها بوده.‏ 🔸بعد هم که آقایان آمدند، از ایران هم برای آنها اشخاصی سفارش کرده بودند که اینها‌‎ ‌‏را تأیید کنید، اینها مردم کذایی هستند، فلان، مع ذلک من باور نکردم. حتی از آقایان‌‎ ‌‏خیلی محترم تهران سفارش کرده بودند که اینها مردم چطور هستند؛ و من باورم نیامده‌‎ ‌‏بود. اینهایی که اینقدر از قرآن و از نهج البلاغه و از دیانت زیاد دم می زنند و بعد فقرات‌‎ ‌‏قرآن را یکجور دیگری غیر از آنچه باید معنا می کنند و فقرات نهج البلاغه را یکجوری‌‎ ‌‏دیگر غیر از آنچه که باید معنا می کنند، اینها را نمی توانیم ما خیلی رویشان اطمینان داشته‌‎ ‌‏باشیم.‏ (صحیفه امام، ج 8، ص 143و144)
افرادی را انتخاب کنید که متعهد هستند 🔻باید‏‎ ‎‏کوشش کنید که خودتان انتخاب کنید. افرادی که متعهد هستند، متدین هستند، ملی‏‎ ‎‏هستند، چپ و راستی نیستند، اینها را تعیین کنید. (صحیفه امام، ج 8، ص 149)
دانشگاه باید بیدار باشد 🔹باید دانشگاه آگاه باشد، توجه داشته باشد به این نقشه ها. و جوانهای عزیز‌‎ ‌‏دانشگاهی ما توجه داشته باشند به این مسائل؛ که از دانشگاه است که می شود یک ملتی‌‎ ‌‏اصلاح بشود و از دانشگاه است که می تواند یک ملتی به تباهی کشیده بشود. این دانشگاه‌‎ ‌‏و تربیت دانشگاهی است که جوانهای ما را یا طرف غرب می کشد یا طرف شرق می کشد‌‎ ‌‏و آنها را از خودشان تهی می کند و وجهۀ آنها را متوجه به غرب و شرق ‌‏[‌‏می‌‏]‌‏کند تا اینکه‌‎ ‌‏یا شرق غلبه کند و تمام جهات ایران را و شرق را و تمام بلاد مسلمین را از بین ببرد یا‌‎ ‌‏غرب غلبه کند و همۀ فرهنگ و چیزهای دیگری را از ما بگیرند و به جای آن، یک مغز‌‎ ‌‏شرقی یا یک مغز غربی بنشانند و ملت ما را به تباهی بکشند.‏ ‏🔸لکن بحمدالله ، ملت ما بیدار شده است و ملت ما اجازه این اموری که به نفع شرق‌‎ ‌‏است یا به نفع غرب است نمی دهد. و ملت ما توجه پیدا کرده است به اینکه از دانشگاه‌‎ ‌‏است که می تواند یک کشوری کشور مستقل باشد؛ و از دانشگاه است که می تواند یک‌‎ ‌‏کشوری کشور وابسته باشد.‏ (صحیفه امام، ج 14، ص 430)
دانشگاه و فیضیه هوشیار باشند 🔹در سالهای طولانی، بنای آنها این بود که این دو قشر را، که سعادت یک ملت و‌‎ ‌‏عظمت یک ملت و استقلال یک ملت بسته به این دو قشر است ـ قشر روحانی و قشر‌‎ ‌‏دانشگاهی اینها مغز متفکر یک ملت هستند ـ کوشش کردند که این دو قشر را از هم جدا‌‎ ‌‏کنند، که با هم دشمن کنند. و ما دیدیم و شما دیدید که این دو قشر باهم دشمن بودند. تا‌‎ ‌‏این انقلاب اسلامی پیدا شد و اسلام دعوت خودش را شروع کرد. و دعوت اسلام پیوند‌‎ ‌‏همۀ قشرها و خصوصاً پیوند دانشگاه و فیضیه است. و تا این دو قشر باهم پیوند داشته‌‎ ‌‏باشند، استقلال کشور شما محفوظ می ماند. ‏ ‏🔸هم دانشگاه چشمهای خودش را باز کند، و هم فیضیه! بدانید شما که باز دستهایی در‌‎ ‌‏کار است که شماها را از هم جدا کنند! آنها، آنهایی که استعمارگرند، آنهایی که تابع‌‎ ‌‏استعمارگران هستند، آنهایی که قبله شان یا لندن است یا واشنگتن یا مسکو، پیوند این دو‌‎ ‌‏قشر را به مصالح خودشان و مصالح اربابانشان مضر می دانند. از این جهت، در صددند که‌‎ ‌‏این دو قشر از هم جدا باشد. همان طور که دیدید که در طول پنجاه سال سلطنت منحوس‌‎ ‌‏پهلوی، که سر سپردگی خودش را به دولتهای خارج اثبات کرد، بین این دو قشر جدایی‌‎ ‌‏افکندند و اینها را باهم دشمن کردند و دیگران و مخالفین این ملت از این آب گل آلود‌‎ ‌‏ماهی گرفتند. ثروتهای شما را در طول این پنجاه سال و خصوصاً این چندین سال سلطنت‌‎ ‌‏محمدرضا، به باد فنا دادند. و این نتیجۀ دشمنی دانشگاه و فیضیه ‌‏[‌‏بود.‌‎ ‌‏]‌‏دشمنی دانشگاه‌‎ ‌‏و فیضیه بیمه کرد و می کند ـ اگر ‌‏[‌‏خدای ناخواسته‌‏]‌‏ اعاده بشود، بیمه می کند ـ مصلحتهای‌‎ ‌‏ابرقدرتها را.‏ 🔹عزیزان دانشگاهی من و عزیزان فیضیۀ من، آگاه باشید که دشمنها در صددند بین‌‎ ‌‏شماها تفرقه بیندازند! و توجه داشته باشید که اگر دانشگاه و فیضیه اصلاح بشود، کشور‌‎ ‌‏شما استقلال خودش را بیمه می کند! آن قلمها و زبانهایی که کوشش می کنند که این دو‌‎ ‌‏قشر را از هم جدا کنند، آنها هستند که یا قبلۀ آنها مسکو و یا قبلۀ آنها واشنگتن است. و‏ ‏شما هوشیار باشید که این مصلحت بزرگ را، که وحدت دانشگاه و فیضیه است، از دست‌‎ ‌‏ندهید! و امیدوارم که موفق باشید که خودتان، کشور خودتان را مستقلاً اداره بکنید؛‌‎ ‌‏دست شما از طرف شرق و غرب به سوی خودتان برگردد؛ و شرّ شرق و غرب از کشور ما‌‎ ‌‏به سوی خودشان برگردد. خداوند تبارک و تعالی یار و پشتیبان فیضیه و دانشگاه باشد و‌‎ ‌‏یار پشتیبان همۀ ملت.‏ (صحیفه امام، ج 14، ص 432و433)
امیدوارم دولتهای منطقه آنقدری که به باغ وحش خودشان اهمیت می دهند، به‌‎ ‌‏اسلام اهمیت بدهند 🔹امروز، روزی است که اگر با هم قیام کنند،‌‎ ‎ ‏اسرائیل بکلی از بین خواهد رفت. من امیدوارم که این دولتهایی که در عین حالی که‌‎ ‌‏اسرائیل با صراحت می گوید که «من باید همۀ اینجاها را بگیرم» و اینجاها را ملک خودش‌‎ ‌‏می داند و شاهدیم که قدم قدم دارد پیش می رود، این دولتها بیدار بشوند و با این مادۀ‌‎ ‌‏سرطانی که خطرش برای همۀ منطقه و برای اسلام است، قیام کنند و با حرف و صحبت و‌‎ ‌‏شوخی و مزاح مسائل را نگذرانند.‏ ‏🔸من امیدوارم که این دولتها آنقدری که به باغ وحش خودشان اهمیت می دهند، به‌‎ ‌‏اسلام اهمیت بدهند. خداوند ان شاءالله ، این قدرتهایی ‌‏[‌‏را‌‏]‌‏ که برای اسلام کار می کنند،‌‎ ‌‏پیروز کند. و خداوند ان شاءالله ، شما جوانهای عزیزی که از اول انقلاب تا حالا و از حالا‌‎ ‌‏به بعد هم در صحنه حاضرید و برای اسلام کار می کنید، شما را تأیید کند. امیدوارم که‌‎ ‌‏خداوند تمام مسلمین جهان را تأیید کند و از زیر بار ستم قدرتهای بزرگ خارج شوند.‏ (صحیفه امام، ج 16، ص 330و331)
نرجس سلیمانی و ؟ 🔹نماد خانواده شهید سلیمانی به راستی زینب سلیمانی است نه کسی دیگر. اولین تصویر از نرجس سلیمانی وقتی دیده شد که هنگام حضور رییس جمهور با اشک و زاری از روحانی درخواست میکرد انتقام خون پدرش را بگیرد... تقاضایی که همه ملت ایران داشتند اما نه از روحانی... کسی که هیچ کمکمی به نیروهای مقاومت نکرده و حتی در ابتدای امر مخالف حضور در سوریه بوده و همواره از ثمرات و میوه های مقاومت خورده است شایستگی چنین تقاضایی ندارد... چرا چنین درخواستی از رهبر انقلاب نشد؟ و... 🔸نرجس سلیمانی تحصیلات علوم سیاسی دارد ولی هیچ اظهار نظری از او قبل یا بعد از شهادت پدرش دیده نمی شود بلکه علمدار خانواده سلیمانی زینب دختر کوچک حاج قاسم است. 🔹با ورود او به این عرصه مشخص می شود که مسیری غیر از مسیر پدرش انتخاب کرده و تفکرات او با حاج قاسم متفاوت است. 🔸و اینکه شورای ائتلاف با دلیلی کوته بینانه آن را در فهرست خود قرار داده خود دلیلی بر زیر سوال بودن کل لیست فوق است، صرف فرزند شهید سلیمانی بودن دلیل بر انقلابی بودن و حرکت در مسیر پدر نیست. 🔻مسیر حق با عملکرد افراد سنجیده می شود نه نسبت خویشاوندی @rozhaye
⛔️این کوچه بن بست نیست 🔹انتخابات مظهر مشارکت و حضور مردم در اجتماع و جامعه است و همواره مردم تعیین کننده سرنوشت خود از ابتدا تا کنون بوده اند چه به طور مستقیم یا غیر مستقیم... 🔸سال 84 با حضور مردم بدنه بسته مدیریتی کشور تغییر کرد، تغییری که در ابتدا به نفع مردم بود اما در میانه راه دچار انحراف گشت، اگر نگوییم از ابندا دچار انحراف بود و با موج سواری توانست قدرت را به دست بیاورد. این انحراف و ضعف مدیریت سبب روی گردانی مردم از جبهه انقلاب شد و فاصله 8 ساله و 16 ساله به وجود آمده و حافظه ضعیف مردم از عملکرد کارگزاران و اصلاحات که هر دو روی یک سکه هستند سبب روی کار آمدن دولت اعتدال شد که آن هم سکه بزک شده کارگزان و اصلاح طلبان است. اینجاست که می گوییم خیانتی که احمدی نژاد به انقلاب کرد هیچکس نکرد... 🔹حال مواجهیم با مردمی که از انتخاب های خود سرخورده شده اند و احساس می کنند نظام با بن بست مواجه است، مردمی که تقابلی با اسلام و دین ندارند بلکه به سبب عملکرد ضعیف یا عامدانه برخی مسئولان سست عنصر دچار یأس شده اند. 🔸اما اگر بهتر نگاه کنیم و عملکرد برخی از مدیران انقلابی کشور را در حوزه مسئولیت خود زیر ذره بین قرار دهیم خواهیم دید که این کوچه بن بست نیست و انشاءالله نظام اسلامی با همت مردم به سوی فتح قله ها پیش خواهد رفت و نشاط و امید به جامعه باز خواهد گشت... 🔻امری که نیازمند حضور من و تو برای حفظ حریم ایران اسلامی است. کانال روزهای زندگی @rozhaye
سیره امیرالمومنین در کلام امام خمینی زندگی خود امیرالمؤمنین که معروف‏‎ ‎‏است همه می دانند. یک آدم متعارف نمی تواند آنطور زندگی کند. حتی اشکال کرده‏‎ ‎‏بودند که خوب، شما اگر زندگی ات این است، پس چرا همچو قوی هستید؟ در یک‏‎ ‎‏جایی می فرمایند که این درختهایی که در بیابان پیدا می شود هم چوبش محکمتر است،‏‎ ‎‏هم آتشش قویتر است، برای اینکه آب کم خوردند. اینطور نیست که هرکس زیاد خورد‏‎ ‎‏و چرب خورد و شیرین خورد، این یک آدم قوی ای بشود. بلکه شاید بسیاری از این‏‎ ‎‏غذاهای، خصوصاً این غذاهای غیر عادی، برای انسان، شاید سستی و ضعف و اینها هم‏‎ ‎‏می آورد. در هر صورت در زندگی اش وقتی که انسان می بیند، می بیند که یک پوستی‏‎ ‎‏بوده است ـ اینطور نقل می کنند ـ که شبها این پوست را می انداختند و خودشان با حضرت‏‎ ‎‏فاطمه ـ سلام الله علیها ـ رویش می خوابیدند. و روزها همین پوست را علوفه رویش‏‎ ‎‏می ریختند برای شترشان. و در خوراک هم کسی نمی توانست آنطور زندگی بکند. (صحیفه امام، ج 8، ص 231)
خمس، مالیات اسلامیِ عادلانه (توصیه اقتصادی امام که به آن توجه و عمل نشد) و اگر یک روزی هم ان شاءالله توانستیم و توانستید که همان مالیات اسلامی را بگیریم،‏‎ ‎‏و آن هم کم رقمی نیست، البته زکات خیلی نیست، اما به اندازۀ فقرا هست که دیگر فقیر را‏‎ ‎‏نمی گذارد وجود پیدا کند، اما خمس یک مالیات بسیار هنگفتی است که این مالیات‏‎ ‎‏بسیار هنگفت برای همه چیز است، یعنی سیستمش طوری است که اینطور نیست که خیال‏‎ ‎‏بشود برای فقرا است، خمس تمام عایدی تمام یک مملکت در هر سال، یک قلم بسیار‏‎ ‎‏درشت است و این می تواند اداره بکند؛ اگر ان شاءالله توانستید، توانستیم، همین سیستم‏‎ ‎‏اسلامی را، که دیگر در مالیاتها هم هیچ احتیاج به اینکه یک چیز دیگری زاید بر آن باشد‏‎ ‎‏نداشته باشیم، همین خمسِ تمام اموال، یعنی درآمدها، و بسیار عادلانه است، برای اینکه‏‎ ‎‏این بقال سر محله به اندازۀ خودش مالیات می دهد، آن آدمی هم که صاحب‏‎ ‎‏کارخانه های کذاست، آن هم به اندازۀ خودش مالیات می دهد، این یک طور سیستمی‏‎ ‎‏است که یکجور با عدالت رفتار شده و اگر چنانچه ان شاءالله هم بشود، دیگر هیچ‏‎ ‎‏احتیاجی به اینکه مردم زاید بر آن چیزی بدهند هم ندارد و البته حالا که باز آن ترتیب‏‎ ‎‏نشده است و امید است که بشود، و اگر بشود هم، یک درآمد بسیار سرشاری است که‏ ‏شاید همه چیز ما را اداره بکند؛ و ان شاءالله مملکت صحیح و سالم بشود و خودتان‏‎ ‎‏اداره اش بکنید.‏ (صحیفه امام، ج 8، ص 234و235)
سیره امیرالمومنین در اخذ خمس و زکات حضرت امیر دستور می دهد که بروید صدا کنید آن آدمهایی که هستند، برای زکات صدا‏‎ ‎‏کنید، بگویید که ـ به حسب روایت ـ که زکاتتان را داده اید یا نداده اید؟ اگر گفتند داده ایم،‏‎ ‎‏برگردید بیایید. و آنها هم تخلف نمی کردند. وقتی یک حکومت آنطور شد و مردم در‏‎ ‎‏مقابل خدا مسئول شدند و خداوند را شاهد دیدند، آنها هم تخلف نمی کردند و آنها هم‏‎ ‎‏مالیاتی را که باید بدهند می دادند؛ زکات را می دادند؛ خمس را می دادند.‏(صحیفه امام، ج 8، ص 235
سیره مدیر جامعه چگونه باید باشد؟ وقتی که در صدر اسلام‏‎ ‎‏مأمورین را می فرستادند، همان که سردار بود، همان که استاندار بود، امام جماعت هم‏‎ ‎‏بود؛ یعنی اینقدر مورد اعتماد مردم بود و مردم او را به عدالت می شناختند که به او اقتدا‏ ‏می کردند و با او نماز می خواندند. و همان هم جنگ می رفت و مردم هم به او اعتنا‏‎ ‎‏می کردند. (صحیفه امام، ج 8، ص 235و236)
وقتی که اینطور باشد که بتواند یک سلطان مملکت، فرض کنید یا یک نخست وزیر‏‎ ‎‏مملکت، بتواند برود توی مردم، با مردم باشد، صحبت کند، حرف بزند، چه بکند، وقتی‏‎ ‎‏اینطور باشد، خوب، اساس به احترام صدرنشینی اش و حکومتی اش باز هست، با اضافۀ‏‎ ‎‏اینکه مردم پشتیبان او هستند، مردم او را چون پاسبان خودشان می دانند، پشتیبانشان‏‎ ‎‏هستند. (صحیفه امام، ج 8، ص 237)
ما بین راه هستیم این قدرت الهی را از دست ندهید. این امانت الهی را حفظ کنید. همان طوری که آن‏‎ ‎‏وقت به فکر گرفتاریهای خودتان نبودید، و فکر یک فکر بود و آن اسلام، و این رمز‏‎ ‎‏پیروزی شد. شما الآن پیروز نیستید باز؛ برای اینکه آنچه شما می خواهید، آنچه ما همه‏‎ ‎‏می خواهیم، این است که اسلام به همه معنا در ایران، و ان شاءالله در همۀ ممالک تحقق‏‎ ‎‏پیدا بکند. غرض این نبود که فقط ظالم از بین برود؛ مانع از بین برود؛ آن هم یکی بود؛ اما‏‎ ‎‏آنها مقدمه بودند. آنچه مقصد بود اسلام بود؛ آنچه مردم خونشان را در راه آن دادند‏‎ ‎‏اسلام بود؛ آنچه مردم جوانهایشان را دادند و زنها جوانهایشان را دادند، و بعد هم اظهار‏‎ ‎‏تشکر می کردند، آن اسلام بود و اعتقاد به اینکه باید اسلام تحقق پیدا بکند. ما تا حالا این‏‎ ‎‏مطلب برایمان حاصل نیست. الآن باز آن رنگهای رژیم سابق هست. نتوانستیم و‏ ‏نتوانستند که آن صبغه ها و رنگها را بزدایند. ما بین راه هستیم. ما بین راه هستیم. (صحیفه امام، ج 8، ص 244و245)
میزان در روابط سیاسی خارجی ‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ میزان در روابط سیاسی مکان نیست، که مکان دور باشد یا نزدیک. میزان جهات‏‎ ‎‏معنویت است.‏ ‏دو ملت اگر در معنویات نزدیک به هم باشند و در عدالت اجتماعی هر دو برابر‏‎ ‎‏باشند، اینها نزدیکند به هم، هرچند که در مکان دور باشند. و اگر در معنویات از هم دور‏‎ ‎‏باشند، ولو اینکه همسایه باشند، اینها دورند از هم.‏ (صحیفه امام، ج 8ص 247)
ملت ایران هم با استواری سرشاری که دارد می توانست پیشرفتهای خیلی بیشتر‏‎ ‎‏اقتصادی داشته باشد، اما نگذاشتند و به عناوین مختلف جلو مردم را گرفتند. نگذاشتند ما‏‎ ‎‏دانشگاه صحیح داشته باشیم. الآن هم اجانب بیکار ننشسته اند و می خواهند نگذارند ما‏‎ ‎‏دانشگاه مستقل داشته باشیم و اقتصاد مستقل ایجاد کنیم . ان شاءالله متفکرین بنشینند و‏‎ ‎‏فکری کنند که دانشگاه و اقتصادی پیدا کنیم که ما را از تسلط اجانب آزاد کند. (صحیفه امام، ج 12، ص 474)
همه می دانیم در این موقع حساس، که جمهوری اسلامی و اسلام عزیز مورد‏‎ ‎‏تهاجم تبلیغاتی رسانه های گروهی مرتبط با قدرتهای بزرگ و وابستگان آنان قرار گرفته ‏است و آنان در باطل خود آن فعالیتها و تبلیغات وسیع را به راه انداخته اند، ما و شما و‏‎ ‎‏همۀ طرفداران اسلام برای حق خود باید به این حربۀ برّندۀ روز مجهز باشیم؛ و چهرۀ‏‎ ‎‏واقعی اسلام و جمهوری اسلامی را در داخل، و بیشتر در خارج، در معرض شناخت‏‎ ‎‏همگان درآوریم. و این وظیفۀ الهی و انسانی بر عهدۀ ماست. (بخشی از پیام امام خمینی به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی) (صحیفه امام، ج 16، ص 370و371)
کمبود نان و برنج در زمان نخست وزیری میرحسن موسوی و پیام امام به نخست وزیر برای حل مشکل ‏🔹بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏جناب آقای مهندس موسوی، نخست وزیر‏ 🔸‏از مسئلۀ کمبود نان خبرهایی می رسد که اینجانب را شدیداً نگران کرده است.‏‎ ‎‏جنابعالی مأمور هستید این مسئله مهم را هر چه زود حل کنید. اگر کسانی در این امر‏‎ ‎‏اخلال می کنند مورد تعقیب قرار دهید. و اگر اشخاصی مسامحه می کنند و از کارمندان‏‎ ‎‏هستند اخراج کنید؛ و اشخاص متعهد را به این کار بگمارید. در درجۀ دوم، قضیۀ برنج‏‎ ‎‏باید حل شود. به شما مأموریت حل آن نیز داده می شود. مراتب را پس از انجام به اطلاع‏‎ ‎‏اینجانب برسانید.‏‎توفیق شما را خواهانم.‏ 16 تیر ماه 1362‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ (صحیفه امام، ج 17، ص 515) ◀️پی نوشت : هر وقت درباره میرحسین صحبت میشد عملکرد اون در دوران جنگ رو مطرح میکردند جوری که انگار کشور گل و بلبل بوده در طول جنگ و آب هم تو دل کسی تکون نخورده حالا که این پیام امام رو دیدم معلوم شد تاریخ رو چقدر وارونه جلوه دادند. وضع به حدی بد میشه که کشور تو اساسی ترین خوراک مردمش یعنی نان و برنج دچار مشکل میشه و کار به جایی میرسه که رهبر جامعه پیام میده تا این مشکل رو حل کنند. درسته الان مشکلات زیاده ولی نه خورد و خوراک اصلی مردم بلکه بیشتر آسایش و رفاه مردم دچار مشکل هست. 🔻حالا جدای از این بحث پاورقی صحیفه امام چقدر جالبه: «علاوه بر عامل جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و محاصرۀ اقتصادی جمهوری اسلامی ایران از سوی امریکا و دولتهای غربی، اختلاف نظرها و بعضاً کار شکنی جریاناتی که با نخست وزیری آقای میر حسین موسوی علیرغم حمایت امام خمینی از ایشان ، موافق نبودند نیز در آن زمان سبب بروز مشکلاتی در توزیع نان و برنج ـ که تأمین آنها با قیمتهای نازل ـ به عنوان یکی از سیاستهای اصلی نخست وزیر در تمام دوران هشت سالۀ تصدی این پست تعقیب می شد، گردید. با فرمان امام خمینی مشکل مذکور به سرعت مرتفع گردید، هر چند که مخالفتها با دولت ایشان تا پایان دوران مسئولیت ادامه یافت. » 🔴یه جوری نوشته انگار میرحسین فرشته بوده... بی گناه... معصوم... اصلا هیچ تقصیری نداشته... بقیه نمیذاشتن... بعد نوشته با فرمان امام مشکل حل شد!!! میشه بگی امام به کی فرمان داد؟ اها امام به مخالفان میرحسن فرمان داد که کارشکنی نکنین بعدم مشکل حل شد... احتمالا از نظر شما خوده میرحسین کارشکنی میکرده چون تا امام بهش فرمان مشکل حل شد... بعدم شما به چی حقی نظرات شخصیتون رو پاورقی پیام امام چاپ میکنین؟؟؟ اها حواسم نبود پول دارین البته از بیت المال زورتونم زیاده... موفق یاشیذ
چگونگی تاسیس حزب توده در بیان امام‏ ‏🔹... شما توجه داشته باشید به اینکه اینها را هدایت کنید. این جوانها بسیارشان گول‏‎ ‎‏خورده اند ؛ نمی دانند چه بکنند. اصلاً آن «حزب توده» را من اولش را می دانم؛ ابتدای‏‎ ‎‏حزب توده را. آن کسی که حزب توده را ایجاد کرد همسفر مکۀ ما بود! می خواهم‏‎ ‎‏بگویم که قضیۀ توده ای نبود؛ توده ای آن وقت همان بود که از شوروی صادر می شد!‏‎ ‎‏این همسفر مکۀ ما بود. سلیمان میرزا؛‏‎ و یک آدم مقدس مآبی بود و دو ـ سه نفر هم‏‎ ‎‏همراه خودش آورد. خودش اولاد نداشت لکن یک کسی را به اولادی قبول کرده بود‏‎ ‎‏و او را هم برداشته بود آورده بود مکه. خودش هم یک آدم نمازخوان! در آن شعرها،‏‎ ‎‏آن وقت که تکفیر سلیمان نمازی‏‎ و کذا برایش گفته بود که این نماز می خواند، چرا‏‎ ‎‏تکفیرش می کنی؟! 🔸حزب توده به دست سلیمان میرزای نمازی و طاعتی و مکّه برو ایجاد‏ شد! این مستقیماً از انگلیس ها بود. حزب تودۀ شوروی نبود؛ حزب تودۀ انگلیس ها بود!‏‎ ‎‏آن وقت انگلیس ها اینجا ‏‏[‏‏نفوذ‏‏]‏‏ داشتند؛ حالا امریکایی ها هستند. در دربار همین‏‎ ‎‏محمدرضا خان از همین کمونیست ها خدمتگزار بودند! از همین سران اینها خدمتگزار‏‎ ‎‏بودند. مطلب این نیست که ما خیال کنیم که نه اینها کمونیست اند؛ کمونیست نیستند اینها،‏‎ ‎‏کمونیست به آن معنایی که خودشان ادّعا می کنند که ما طرفدار ضعفا و مستضعفین‏‎ ‎‏هستیم و می خواهیم اینها زندگی‏‏[‏‏راحتی داشته باشند‏‏]‏‏ نه اصلاً اینها آن نیستند. اینها‏‎ ‎‏طرفدار سرمایه دارها و طرفدار قلدرها هستند، و می خواهند ما محتاج به آنها باشیم، و‏‎ ‎‏گندمها را از آنها بیاوریم و پولش را بدهیم. و بعد هم نفت ما را بیایند ببرند.‏ (صحیفه امام، ج 9، ص 22و23)
من خوف این را دارم که به‏‎ ‎‏واسطۀ بعض تبلیغات، حوزه های علمی از آن کار اساسی که حفظ فقاهت است سستی‏‎ ‎‏بکنند، و کم کم فقه مَنسی بشود، و در درازمدت اینها نتیجه بگیرند. شما این را خیال‏‎ ‎‏نکنید که آنها خیلی دستپاچه اند که همین دو ـ سه روز این کارها را انجام بدهند. اگر‏‎ ‎‏توانستند، حالا، اگر نتوانستند نقشه می کشند که در پنجاه سال دیگر کار خودشان را انجام‏‎ ‎‏بدهند، دست برنمی دارند و یکی از نقشه های مهم همین است که قشرهای ملت را از هم‏‎ ‎‏جدا کنند، و مهم این است که روحانیت را از ملت جدا کنند. ‏(صحیفه امام، ج 13، ص 19)
هیچ گاه دنبال ، اگرچه او باشد، مباش که ، گرچه‏‎ ‎‏حلالش باشد، همه است؛
🔴بلای سیاستهای حاکم بر حرم شریف دوشنبه, 28 تیر 1400 🔹رهبر معظم انقلاب امروز در پیام خود به مسلمانان جهان مناسبت حج به بلای حاکم بر حرم شریف اشاره کردند، بلائی، که حدود یک قرن دامن گیر حرمین شرفین شده است و قبیله ای توسط انگلیسی ها از صحراهای دور افتاده حجاز سر برآورده و بر حریم امن الهی حاکمیت پیدا کرده است. 🔸در مواجهه با بلایا همیشه باید اقدامات مفید، اثر بخش و فوری صورت پذیرد؛ در حالی که در مواجهه با این بلای بزرگ کمتر تلاشی حتی به صورت تدریجی صورت گرفته است. 🔹نتیجه سیاست های دولت اعتدال در مواجهه با این گاو شیرده جز تحقیر پذیری چیز دیگری بوده است؟ 🔸آنجا که پس از فاجعه منا در سال 94 ظریف با التماس به سعودی ها و زانو زدن در برابر شراکایشان سعی در پیگیری وضعیت زائران ایرانی دارد نه احقاق حق آن ها، که هیچ چیزی هم به دست نمیارد. 🔹و تنها سخنان عزت مندانه و مقتدرانه رهبر انقلاب است که رژیم سعودی را مجبور به همکاری و پاسخگویی می کند. یا در قضیه محاصره یمن، وقتی همه چیز برای شکستن حصر آماده است به یکباره دیپلماسی میدان را به شکست می کشاند و سال ها می گذرد و هنوز دیپلماسی به دنبال نجات مرمان قحطی زده یمن از زیر خروار ها خاک است؛ نوش دارویی که نه بعد مرگ سهراب بلکه بعد از پوسیده شدن او در درون خاک هنوز هم به سهراب نرسیده است. 🔸به راستی دیپلماسی چه دست آوردی برای ما داشته است؟ کسانی که ادعای بلد بودن زبان جهانشان گوش عالم را کر کرده است ای کاش به جز عذر و بهانه عملکردی از خود نشان می دادند. 🔹در یمن که میدان مقابلشان نبود و دیپلماسی حرف اول را می زد نتیجه چه شد؟ آیا جز شکست و شهید شدن هزاران نفر بر اثر محاصره و کمبود مواد غذایی و دارویی دستاورد دیگری داشته اند؟ 🔸زبان حاکم بر دنیا قدرت، ایستادگی و مقاومت است که کسانی که حتی دوره سربازی خود را در پشت میزهای آمریکایی گذرانده اند چیزی از آن نمی فهمند. 🔹امروز وقت تدبیر برای برطرف کردن بلایی 100 ساله است که اکنون با توجه به اختلافات و ضعف قدرت داخلی رژیم سعودی که بیشتر از همیشه حس می شود و همچنین جبهه باز یمن در مقابل آل سعود بهترین وقت برای کنار زدن مدعیان اسلام آمریکایی است. امری که نیاز به تدبیر و توجه همه جانبه دارد. 🔴اگر از صدام بگذريم، اگر مسأله قدس را فراموش کنيم، اگر از جنايت هاي امريکا بگذريم از ال سعود نخواهيم گذشت.(امام خمینی) @rozhaye