eitaa logo
حسن عباسی
833 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
553 ویدیو
4 فایل
هدف از ایجاد این کانال ، به اشتراک گذاشتن دیدگاه های شخصی و مطالبی است که در حوزه مسائل اقتصادی و فرهنگی میپسندم علم اقتصاد ، فریب بزرگ است تبلیغات بازرگانی حرام است دنیای آینده ، دنیای فلسطین است🇵🇸 ارتباط : @hassanabbasi1727
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بسلام آمنين
۹ مهر ۱۴٠۲/ سال سوم آیا در اسلام خانه سالمندان داریم؟ هر چه بیشتر می اندیشم، عیان تَرَم می شود که اساسا سبک زندگی مدرن غرب، به محوریت اداره ها و ساختارهای متمرکز حکومتی، بر روی بنا شده است. خانواده در غرب نابود شد و برای جبران کارکردهای آن، نهادهای مختلفی در حیطه مدیریت روابط انسانی سربرآورد. امروز روز جهانی سالمندان است و خانه سالمندان، نمونه ای واضح از آن نهادها و ساختارها. توضیح بیشتر آنکه: از روزی که ، محور تمامی برنامه ریزی های تمدن مدرن شد و ارزش هر کس به میزان کارکرد اقتصادی او، و از زمانی که ساختارهای جامعه، خانواده را به سمت جهنم هسته ای شدن و تنهایی راندند، قشری روی دست جوامع پیشرفته!! ماند که نه ارزشی داشتند، چرا که دیگر رمقی برای کارشان نبود و نه سرپرستی، که حداکثر یکی دو فرزندشان هم دنبال کسب هویت خود (پول) بودند. نهایتا !!! تصمیم گرفتند که این قشر بی خاصیت مزاحم را در جایی متمرکز کنند که باهم بمیرند. نامش را گذاشتند همانطور که (مهدکودک) هم ساخته بودند، چرا که نصف جمعیت جامعه یعنی زنان، نباید بیکار باشند و مشغول وظایف سخیف و بی اهمیت مادری!! در این سوی اما اسلام عزیز، احترام و اهتمام به سالمندان را، از عوامل سعادت در قیامت شمرد(کافی ج۲ ص۶۵۸). بزرگداشت سالخوردگان را بزرگداشت خدا معرفی کرد(کافی ج۲ص۱۶۵). یکی از نشانه های جامعه فاسد را بی توجهی به سالمندان عنوان (نهج البلاغه خطبه۲۳۳) و پیامبرش فرمود: کسی که سالمند را گرامی ندارد از من نیست(کافی ج۲ ص۱۶۵) و تنها منافق است که حقوق سالخوردگان را نادیده می گیرد(کافی ج۲ص۶۵۸). همچنین پذیرش شکر خداوند متعال را منوط به سپاسگزاری از پدر و مادر دانست(خصال ص۱۵۶) و صادق آل محمدش(علیهم السلام) نیز، در تفسیر «وبالوالدین إحسانا» فرمودند: یعنی آنقدر نسبت به رفع نیازهای پدر و مادر اهتمام داشته باشی که اجازه ندهی مجبور شوند آنچه را نیاز دارند از تو بخواهند(کافی ج۲ص۱۵۷). اینها و دهها درّ و گوهر قرآنی روایی دیگر یعنی: از منظر اسلام عزیز، هر چقدر که والدین جایگاهی رفیع دارند و بر فرزندانشان حقوقی، این وضعیت در کهن سالی دهها برابر می شود و همه اینها به ما می گوید: اساسا ، نماد یک جامعه کثیف ضد انسانی و بی رحم است و فرسنگها از اسلام و هدایت اسلامی به دور. یادداشت مشابه: دادگاه خانواده یا خانواده دادگاه(دریافت) @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۴مهر ۱۴٠۲/ سال سوم امام خمینی ره: شما چهل هزار قنات ما را خشک کردید! شاید تا حالا کمتر شنیده و خوانده باشید که یکی از مهم ترین فصلهای مواجهه و انتقاد حضرت امام رحمه الله از حکومت پهلوی، موضوع بسیار بنیادین کشاورزی و دامداری است. اساسا چگونه می توان آیات را خواند و نسبت به اَبَر مسئله کشاورزی و دامداری بی تفاوت بود؟ فقط کلید واژه بیش از دویست و پنجاه بار در فرمایشات حضرت امام تکرار شده است. یکی از قابل تامل ترین آن موارد مربوط می شود به مخالفت های صریح امام با مثلا ملی کردن مراتع، سد سازی ها و خشک شدن قناتها در اثر آن است. سیاست های نادرستی که پس از انقلاب هم به واسطه دستگاه کارشناسی علیل حاکم بر نهادهای مربوطه ادامه یافت. «دشت مغان از دشتهايى است كه باز ملى كردند و مردمش را بيرون كردند و دامدارها از بين رفتند. اين سد دز را كه هفتصد ميليون براى ساختنش است و يك ميليارد و دويست ميليون دلار- يا تومان- هم خرج كردند براى كانالى كه آب برسانند به آنجا که باعث شد صد و پنجاه روستا از بين رفت‏(صحيفه امام ؛ ج۳ص۴۱۳).» «قريب چهل هزار قنات‏ خشك شده است در ايران، براى اينكه اين سدها را كه بستند، اين قناتها خشك شده است؛ و قهراً وقتى قناتها خشك شد زراعت نمى‏شود؛ وقتى زراعت نشد مردمش كوچ مى‏كنند و مى‏آيند به فقر و فلاكت در تهران يا در يك شهر ديگرى(صحيفه امام ؛ ج۳ص۴۱۵)». احیای کشاورزی به عنوان ترین شغل در نزد خداوند و زنده کردن کشاورزان به عنوان های_خدا در زمین(تهذیب الاحکام ج۶ ص۳۸۴)، امری فرابخشی و چند بعدی است و به همین دلیل، مدیریتش تنها و تنها از عهده ی کلام الله زندگی و علم امام بر می آید که فرمود: وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً (۸۲ نساء). مدیریت ابر مسئله ی کشاورزی و دامداری کجا و دانش و تجربه پر از و و بشری کجا؟ که در جدیدترین پژوهش های علمی!!، گاوها و گوسفندان را از عوامل گرمایش زمین دانسته و بصورت جدی پیگیر نابودی همه دامهای زمینند. آنهم که تنها مخلوق خداوندی است که به داشتن متصف شده(۲۱مؤمنون) و سوره ای بزرگ در قرآن به نامشان خورده. و این معنای کلام سراسر نور و صدق صادق آل محمد علیهم السلام است که فرمودند: را و را جز نمی تواند به صلاح و اصلاح برساند(المحاسن ج۱ ص۲۳۴). برنامه اولویت های تمدنی دوازده گانه (دریافت) یکی از مهم ترین راهبردهای جامع برآمده از زلال آیات و روایات است که یکی از دهها ثمره اش احیای همه جانبه مسئله بنیادین کشاورزی است. ✍️ قاسم یزدانی قوچانی @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۹ ۲۰ تیر ۱۴۰۰ !!!! برادری ساکن یک مجتمع مسکونی میگفت با خجالت تمام رفتم خدمت همسایه و گفتم: شرمنده ام صدای اتاق خوابتان را میشنوم! و چرا نشنود وقتی بینشان تنها یک آجر ده سانتی فاصله است. حقیقتا بر این باورم که ضد حریم خصوصی ترین پدیده دنیا خانه آپارتمانی است.از بی حجابی و اختلاط میگویند غافل از اینکه اصل اختلاط و تضعیف حریمها از خود خانه ی آپارتمانی و در بین محارم شروع و نهادینه میشود. چرا که از نظر اسلام خانه باید اتاق جداگانه برای دخترها، برای پسرها و برای والدین داشته باشد. اسلام عزیز میگوید خانه باید حیاط داشته باشد و اساسا شرافت خانه را به وجود حیاط گره میزند درحالیکه اهل خانه را مجبور به خروج مستمر از خانه میکند و آنها را به برهوت ناامن خیابان و پارک می کشاند. بچه ها، دخترها و پسرهای پر شور و نشاط که از زندان آپارتمان خلاص شده اند نیاز به تفریح دارند و اگر حکومت نتواند امکان تفریح پاک خانواده را در حیاط خانه فراهم آورد، تا کی میتواند بنر نصب کند، از وصیتنامه شهدا مایه بگذارد و بگوید: برادرم چشمانت!خواهرم گیسوانت!؟ یکی از اولویت دارترین اقدام ها برای نجات جمهوری اسلامی ساخت خانه ی اسلامی یا است. صرفا جهت اطلاع عرض میکنم که اگر به هر خانواده ایرانی هزار متر زمین رایگان اعطاء شود فقط و فقط دو درصد از کل مساحت ایران را در بر میگیرد. @besalamen_amenin
۸ آبان۱۴٠۲/سال سوم از نظمیه ی کنت فورت اتریشی تا امنیت مسجد محور محلات ظاهرا تاسیس اولین اداره پلیس یا «نظمیه» ایران به شکل مدرن و به تقلید از غرب، به سال۱۲۵۸ شمسی باز می گردد(حدود ۱۴۴ سال پیش). مسئول تاسیس و مدیریت هم «کنت دومونت فورت» اتریشی بوده که به درخواست ناصرالدین شاه در سفر اتریش، به ایران می آید و کار را شروع می کند( تاریخ موسسات تمدنی ایران، محبوبی اردکانی ج۲ص۱۴٠). به جد میتوان گفت که یکی از بنیادی ترین تفاوت های نوع هدایت جامعه در اسلام و مدرنیته در همین کلمه نهفته است: ، که قرین جبر، کم دقتی و پر هزینه بودن است. اما اسلام عزیز که معتقد به است(آیه۲۵حدید)، این هدف بنیادین را از طریق روشهای مدیریتی عملیاتی می کند. فی المثل می توان تامین امنیت یک شهر را به ده مرکز نیروی انتظامی سپرد، یا آنرا به صد ، به عنوان قلب یک واگذار کرد. در واقع نظام هدایتی پیشرفته اسلام، واحد ها را خُرد و کوچک می کند، آنگاه مدیریت آسانش را به می دهد. تجربه بسیار بسیار گرانقدری که در تاسیس های انقلاب اسلامی داشتیم، آنهم دقیقا یک روز بعد از پیروزی انقلاب! تامین امنیت در قالب خُرد، محله ای و به محوریت مساجد، چند خاصیت بسیار مهم دارد: ۱. به دلیل کوچکی واحد مدیریت، دقت و سرعت کار بالا می رود ۲. اعضای هر محله، مسئول تامین امنیت خودشانند، به همین دلیل تعهد بسیار بالایی به کار دارند ۳. تامین امنیت بین اعضای محل پخش می شود، به همین دلیل نیاز به استخدام نیروی دائمی ندارید ۴. مدل تامین امنیت محله ای، بستر بسیار مناسبی است برای ضرب کردن شور و نشاط جوانان محل، در تامین امنیت خود، خانه و ناموسشان و هکذا دهها فایده دیگر. در واقع تشکیل به عنوان یکی از شعبه های ، یکی از بارزترین نمونه های مواجهه تمدنی امام ره، با ساختارهای متمرکز جبری سازمانی غیر مردمی غربی بود. مدلی که به هرکجا که صادر شد نجاتش داد: از بسیج مردمی سوریه، از عراق، از در یمن و... . مدلی که رهبر انقلاب به حق در وصفش فرمودند:«هیچ نظیری در دنیا نداشت و کاملا و صد در صد متکی به اندیشه اسلامی بود». جالب تر اینکه در پاسخ به منشا بسیج می گویند:«امام این پدیده بی نظیر را، از دل کوچه پس کوچه های شهرها و از دل خانه های مردم به وجود آورد»(۹۸/۹/۶). آن معمار فقید نیز در آخرین پیامشان برای تعیین نماینده در و پس از حدود ده سال تجربه تامین امنیت به محوریت مساجد محله ها می گوید: این نهاد انقلابی، حافظ اسلام و انقلاب گردید، مسلمانان را شاد و دشمنان اسلام و کشور را ذلیل کرد(۶۶/۵/۲۲). آیا عجیب، مشکوک و غم انگیز نیست؟ مدلی که در کوران سخت ترین مصائب این کشور، انقلاب و اسلام را نجات داده بود، یک سال پس از رحلت حضرت امام منحل شد و مردم از فواید فراوانش محروم. ، یکی از ارکان نُه گانه خدمات مسجد طراز است که در دوره مسجد و اداره جامعه به آن پرداخته شده. ایضا لبیکی است به تاکید رهبر معظم انقلاب به استفاده مجدد از تجربه کمیته ها در دهه شصت(۹۸/۹/۶). ✍️قاسم یزدانی خراسانی @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۸ آذر ۱۴٠۲/سال سوم امان از امضای تضمین جان کری های سلامت! آغاز واکسیناسیون و فقه بیش از حد پویا! سلام و عرض ادب خدمت خواهران و برادران محترم این یادداشت👆 را ۹۴٠ روز پیش نوشتم (۲۳ اردیبهشت ۱۴٠٠) و بهانه بازنشر آن، گزارشی است که چند روز پیش از تلویزیون پخش شد: به گزارش خبرگزاری رویترز، میزان تاثیرگذاری در مهار کرونا کمتر از یک درصد بوده(همان تقریبا هیچ برجام). نمی دانم از این خبر بگریم یا خوشحال باشم. خبری که شاید برای خیلی ها شوک آور باشد، اما برای بنده کاملا طبیعی بود. یادداشت های متعددی که درین باره نوشته ام گواه ماجراست. این خبر مرا به ایام تلخی برد که بارها و بارها از جانب دوستان انقلابی مان، متهم و متصف به ضد ولایت فقیه و بازیگر زمین دشمن شدیم. تنها به این دلیل که می گفتیم: می توان از راه های آزموده شده بسیار ارزان تر، بی عارضه تر و سریع تری هم کرونا را درمان کرد. بگذریم که همان دوستان وقتی برخلاف ، میلیون میلیون دز واکسن انگلیسی آمریکایی وارد شد، هیچ نگفتند و دم برنیاوردند. شاید به این دلیل که رندان حیله گر و بازی بلد مافیای کرونا، مانند توصیه به ماسک رهبری، تمام مملکت را از این حرف حضرت آقا پر نکرده بودند. و باز هم بگذریم که قریب به اتفاق همان عزیزان تلخ زبان، مدتهاست که دیگر ماسک نمی زنند، با اینکه رهبری کماکان بر همان طریقه پیشینند. راستی مگر فایزر، گُل سر سبد و یکی از گرانترین واکسنهای مهار کرونا نبود که بارها و بارها بر تاثیر نود درصدی و حتی بالاتر آن سوگند خورده بودند؟ پس چه شد؟ پس کجا رفت تجربه گرانقدر علوم بشری که چون وحی تقدیس می شد و می تازید و دهان معترضان را گِل می گرفت؟ امان از «جان کری» های عرصه سلامت! راستی کسی از جناب عین اللهی خواهد پرسید که چرا می خواستند به زنان باردار مملکت فایزر بزنند؟ نکند ایشان _ناخواسته_ باید کار ناتمام دکتر مرندی را تمام می کردند. نکند همان چند شیربانو که دراین شرایط دشوار، دغدغه جمعیتی رهبری را لبیک گفته اند، قرار بود از قِبَل فایزر، عقیم شوند و نسل شیعه هرچه سریع تر خشک و نابود شود. آیا جناب عین اللهی خواهند گفت که چرا در زمان حسن روحانی به اتفاق ۲۵٠٠ نفر از پزشکان طراز اول مملکت، در نامه ای سرگشاده از خطرات و ابهامات جدی واکسیناسیون گفتند، اما وقتی مسند وزارت را تکیه زدند: کَأَنْ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکورا؟ حقیقتا چقدر می توانید به این دانش علیل و قلیل و مذبذب آقایان اعتماد کنید؟ راستی آقای !! فراموشمان نشده که بعد از حدود دو سال از کرونا و دعوت شبانه روزی به واکسن، شبه مناظره ای بین موافقان و مخالفان واکسیناسیون برگزار کردید که مخالف واکسن همان اول گفت: من مخالف واکسن نیستم!!!!!! فقط میگویم راههای دیگری هم وجود دارد. چرا گزارشی از میزان تاثیرگذاری دیگر واکسنها منتشر نمی کنید؟ سینوفارم، برکت، آسترازنکا و... به قول حضرت روح الله: بگذارم و بگذرم و کامها را بیش از این تلخ نکنم. اما بنده و دوستانمان: در آن ایام زندگی عادی مان را داشتیم،آرام و راحت. در پناه پروتکل های قدرتمند، ارزان و بی عارضه ای (دریافت) که از دل آیات کلام الله زندگی استخراج شده بود. والأمر إلیکم أحبائي... ارادتمند @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۷ دی ۱۴٠۲/سال سوم ده، معدل امتحانات نهایی کل کشور! نیاز به یک نهضت سوادآموزی جدید و فاصله ی کهکشانی تا خمینی! از منظر خالق انسان چه کسی بهترین گزینه برای تعلیم و تربیت اوست؟ پاسخ به این سوال در سبک زندگی مدرن، وزارت آموزش و پرورش است که حداقل شش اشکال دارد. یکی از آنها محتوای بسیار ناقص و منحرف کننده از صراط مستقیم زندگی است: قبله نظام تعلیمی ما، انیشتین ها و نیوتن ها هستند نه دروازه شهر علم، آقا امیرالمؤمنین علیه السلام. آنکه پس از ۱۲ هزار ساعت آموزش نرم و تدریجی، در قلب دانش آموز، بزرگ می شود و همه چیز زندگی ، دانشمندان تمدن کفرند نه پیامبری که شهر علم اولین و آخرین است. رعایت نکردن متفاوت هر فرد، حفظ محوری، هدف نادرست حاکم بر این ساختار و بودن از دیگر معایب نظام تعلیمی ماست. در این نظام آموزشی که فاقد بنیانهای پرورش دهندگی است، هیچ چیز به انتخاب دانش آموزان نیست. نه معلم، نه کتاب و محتوا، نه روش تدریس و نه هدف درس خواندن. همه ی این موارد باعث شده که تا یک دهه آینده شاهد فروپاشی نرم و تدریجی هرچه بیشتر عریض و طویل ترین ساختار مدرن این کشور باشیم. نمونه اش هم خبری که چندی پیش اعلام شد: معدل امتحانات نهایی کل کشور ۱٠،٠۲ صدم است. مسائل اخلاقی مدارس هم به کنار. حال که تعلیم و تربیت تفکیک شدنی نیست(۱۶۴آل عمران/۲جمعه) و باید با رعایت اختیار، ظرفیت و رفق حداکثری نسبت به دانش آموز باشد، پاسخ به سوال فوق در منطق اسلام عزیز است. اساسا اگر خانواده با طراحی های اسلام محقق شود، به تنهایی یک حکومت است و یکی از کارکردهای حکومتی اش، تکفل تعلیم و تربیت کودکان(نمونه دیگر). فواید بی بدیل نظام آموزش و پرورش خانواده محور را اینجا توضیح داده ام. از طرفی امروز سالروز صدور فرمان به وسیله فقیه تمدن، حضرت امام خمینی ره است(۷دی۵۸). چقدر پیام کوتاه ایشان قابل تامل است. اولا که برای تحقق این امر اعلام بسیج عمومی می کنند(آیه۲۵سوره حدید). ثانیا دوبار هشدار می دهند که مبادا ، اسیر و گرفتار بازی ها و ساختارهای اداری خسته کننده شود. ثالثا علاوه بر آموزش و پرورش، در راهبردی بسیار روشن و معنادار خطاب به ائمه جمعه و جماعت می گویند: «مردم را دعوت کنید تا در و تکایا، با سوادان، نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد بدهند و منتظر اقدامات دولت هم نباشند!». سپس تیر نهایی را می زنند و می گویند:« در خودتان هم اعضای بی سواد را تعلیم بدهید». بدیهی است که ادعای تمدن اسلامی و زمینه سازی ظهور بدون ارائه و جدید در تعلیم و تربیت، بیشتر به طنزی تلخ می ماند. به همین دلیل پندار بنده این است که آنچه در سالهای اخیر تحت عنوان «مسجد مدرسه ها» و «مدارس خانگی» می بینیم، یک نهضت سوادآموزی جدید برای تمدن اسلامی است و تحقق مدلی که حضرت امام رحمه الله علیه از حدود پنجاه سال پیش طلب کرده بودند. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۷۵ ۱۷اردیبهشت ۱۴۰۱/ سال دوم أمیر المؤمنین علیه السلام: اقتصاد دان اولین و آخرین /تحلیل ارزانی انگشتر در بازارچه گذر خان قم گرانی های گسترده و سریع، نُقل تلخ محافل این روزها. موضوعی که بارها گفته ایم بیش از آنکه به راننده امور مربوط شود، به این ژیان فرسوده و ساختارهای عقب افتاده و زنگ زده ی اقتصاد مدرن بر می‌گردد. بازار انگشتر هم مستثنای ازین قاعده نیست. اما نکته ی بسیار جالب و قابل تامل این است که در بازارچه انگشتر فروشان سنتی قم در کوچه گذر خان، قیمت ها گاهی حدود نصف پاساژها و دیگر دکان‌های انگشتر فروشی است.از مهمترین دلایل این امر، ساختار فوق پیشرفته این بازار کوچک است. شهرداری بر خلاف منطق علیل و مَکَنده ی سرمایه داری، از انگشتر فروشان این بازارچه، روزانه فقط دوازده هزار تومان حق اجاره میگیرد( ماهی ۳۶۰ هزار تومان) و همین باعث شده که فروشنده برخلاف پاساژ های گران قیمت بازار های سرمایه داری، نخواهد اجاره بهای مغازه اش را با گران فروختن اجناس تامین کند. این تنها جزئی از ساختار فوق پیشرفته بازار حضرت پدر، مولا أمیر المؤمنین علیه السلام است. امام صادق علیه‌السلام در وصف نحوه مدیریت آن اقتصاد دان اولین و آخرین می فرمایند: ایشان احکام بازار را همان احکام مسجد قرار داده و از طرف حکومت، بازار احداث می کردند و رایگان در اختیار همه مردم قرار می دادند و هیچ کرایه ای هم برای غرفه ها اخذ نمی کردند (کتاب شریف کافی ج ۵ص ۱۵۵). و این یعنی پایان دادن ساختاری به فقر و محرومیت. الگوی پیشرفته بازار و همچنین دیگر اصول شفابخش اقتصادی ایشان را می توانید در کتاب فقه المکاسب مطالعه کنید. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۲دی ۱۴٠۲/سال سوم دو پرسش از سخنان رهبری انقلاب درباره مهم ترین مشکل کشور! : اگر ما در کشورمان چهار پنج نقطه‌ضعفِ مهم داشته باشیم، در رأس همه‌ی اینها مسئله‌ی اقتصاد کشور است...شاید بشود گفت مهم‌ترین مشکل اقتصاد ما است۱/۱/۱۴٠۲ آنجایی که دشمن توانست مانع از حضور مردم در صحنه بشود پیروز شده؛ در خیلی از بخشهای اقتصادی همین‌جور است...بیشترِ این ضعفهای اقتصادی هم به خاطر عدم حضور مردم است؛ آن جاهایی که مردم حضور داشتند، این ضعفها کمتر است. ۱۹/۱٠/۱۴٠۲ فرمایشات راهبر حکیم انقلاب درباره نقش و جایگاه مردم در حل امور بسیار واضح است. از طرفی معتقدند مهم ترین مسئله کشور، وضعیت بد اقتصاد است و از دیگر سوی، مهم ترین مشکل اقتصاد را تصدی گری دولتی و عدم حضور مردم عنوان می کنند. باتوجه به این رهنمودها دو پرسش مهم مطرح می شود: ۱. چه نسبتی است میان مدل کارخانه محور و میزان مشارکت مردم؟ ۲. چه نسبتی است میان مدل و بازارهای محدود انحصاری و میزان حضور و مشارکت مردم در اقتصاد؟ توضیح بیشتر اینکه وقتی شما تولید یک کشور را(حداقل در عرصه مواد غذایی) به محوریت کارخانه ها به انجام می رسانید، خود به خود مردم را از اقتصاد و مشارکت اقتصادی می رانید، زیرا افرادی که در هر شهر و استان، توانایی افتتاح و مدیریت یک را داشته باشند بسیار کم هستند. درباره ی نحوه ی توزیع هم، چون بازارها و مراکز فروش کنونی به صورت محدود و در نتیجه گران ساخته می شوند، قاعدتا امکان مشارکت همه مردم در امر توزیع و بهره مندی از برکات فراوان آن وجود ندارد. ناگفته نماند که ، مضرات بسیار فراوان دیگری هم دارند و از اصلی ترین بنیادهای بی عدالتی ساختاری اند. راه حل باز کردن مهم ترین مشکل کشور(تصدی گری دولتی=عدم حضور مردم در اقتصاد)، در بسترسازی برای تولید و توزیع غیرمتمرکز است که عرصه را برای مشارکت حداکثری مردم در اقتصاد فراهم می کند. شرح چگونگی تولید و توزیع مردمی غیرمتمرکز @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
٠ ۲ اردیبهشت ۱۴٠۳/ سال چهارم شجره نامه یا کد ملی؟ یکی از اساسی ترین مسائل زندگی انسان، روشی است که خود را با آن معرفی می کند و متقابلا دیگران را شناسایی. از گرانقدر ترین آیات قرآن که دلالت های روشنی بر اهمیت این موضوع دارد، آیه ۱۳ سوره حجرات است. خداوند متعال تصریح دارد که اساسا شما را گروه گروه و قبیله قبیله قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید. بی اغراق صدها اثر بر این بار می شود که در محیط زندگی، انسان ها همدیگر را بشناسند یا در فضای زیست کنند. مثلا در حال حاضر بسیاری از افراد برای ازدواجشان با مشکلات جدی مواجهند، چرا که اساسا کسی دیگری را نمی شناسد! یا کثیری از جرائمی که در جامعه رخ می دهد، به دلیل از بین رفتن و مفهوم تمدنی . امری که برآمده از شناخت و آشنایی گسترده است و بی معنا در محیط های کلان مدرن. در واقع ساختارهای ضد انسان غربی، ما را به سمت تنهایی، فردیت و ارتباطات واقعی حداقلی سوق داده است. در سالهای اخیرا هم تبدیل به چند عدد و رقم شده ایم () و تنها برایمان باقی مانده، البته اگر هدف پنجم سند ۲٠۳٠ توسعه پایدار () اجازه دهد. مهم این است که بدانیم سرنوشت محتوم همین است. مدیریتی که هرچه بیشتر انسانها را تنها، وابسته و ضعیف بار می آورد، تا توان کنترل بیشتری بر آنها داشته باشد. بدیهی است که نمود این ساختار طاغوتی کنترل گر در معرفی افراد، چیزی فراتر از کد ملی نخواهد بود. امری که پایه های ابتدایی اش را در زمانه منحوس پهلوی اول بنا نهادند( تاریخ مؤسسات تمدنی ایران، محبوبی اردکانی ج۲ص۱۵۷). اما در عالم اسلام که به دنبال تجمع حداکثری، افزایش روابط و شناخت طرفینی گسترده است، برای معرفی افراد و هویت بخشی به آنها راه دیگری پیشنهاد می شود. در دنیای زیبای اسلام، نویسی معرف انسان هاست که علاوه بر این که سند و طهارت نسل اندر نسل فرد است، القای هویت جمعی، پشتوانگی و دلگرمی هم دارد. حضرت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: خویشاوندان انسان، بزرگ ترین گروهى هستند که از او حمایت مى کنند و اضطراب و ناراحتى او را مى زدایند و در هنگام مصیبت ها نسبت به او پر عاطفه ترین مردم مى باشند(خطبه ۲۳ نهج البلاغه). علاوه بر این ها، شجره نامه به مثابه نقشه ای خانوادگی برای راهبرد تمدنی نیز محسوب می شود. ریشه این نوع از هم به قرآن کریم باز می گردد. مثلا خداوند متعال برای معرفی مهم ترین خاندان مؤثر در درگیری های حق و باطل تاريخ( خاندان نبوت و امامت و خاندان بنی امیه) از مفهوم استفاده می کند: «شجرة طيبة و شجرة مباركة» و در مقابل «شجرة خبيثة و شجرة ملعونة».( آیات ۲۴ ابراهیم/ ۳۵ نور/ ۲۶ ابراهیم/۶٠ إسراء). مبتنی بر همین مفهوم قرآنی، نبی مکرم اسلام نیز در معرفی خودشان می فرمایند: يَا عَلِيُّ: خَلَقَ اَللَّهُ اَلنَّاسَ مِنْ أَشْجَارٍ شَتَّى وَ خَلَقَنِي وَ أَنْتَ مِنْ (الأمالي للطوسی ج ۱ ص ۶۱۰). البته باید در نظر داشت که احیای شجره نامه ها در ثبت اطلاعات، سومین مرحله کار است. ابتدا باید ساختار را احیا کنیم و در دومین قدم جایگاه را. فرد عریف واسطه بین حکومت و محله در جمع آوری اطلاعات است و حقوقش هم باید از بیت المال تامین شود. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۳٠ خرداد ۱۴٠۳/سال چهارم از تلخ ترین مسئله در ذائقه امام خمینی تا واردات امساله گندم از آمریکا!!!!!!!!!! مسائلی در زندگی وجود دارد که هرچند واقعی است، لکن آدمی را توان پذیرفتنش نیست و دوست ندارد که باشد. موضوعاتی که کام انسان را تلخ می کند و وجودش را ذوب! فقر، و بدتر از همه، اظهار نداری یکی از آنهاست. بویژه برای کسانی که در فضای تربیت فاخر قرآنی اند که فرمود: يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ(۲۷۳ بقره). حال اگر این نداری و وابستگی را ضربدر فضای کلان یک جامعه کنید، صدها برابر تلخ تر و غم انگیز تر هم می شود. رحمه الله علیه می فرمایند: همه ما موظفیم کشوری را که از گلوی استعمار بیرون کشیدیم، حالا خودمان اداره اش کنیم به طوری که دیگر محتاج به آنها نباشیم. این تلخ ترین چیزهائی است که در ذائقه انسان باید باشد. یک وقت انسان احتیاج دارد به برادرهای خودش، اینهم خوب نیست، لکن یک وقت احتیاج داشته باشد به دشمن خودش، یعنی آنی که در طول تاریخ، ما را استضعاف کرده، در طول تاریخ به ما خیانت کرده، جنایت کرده است، حالا ما محتاج به او باشیم در . دستمان را پیشش دراز کنیم که بده. این تلخ ترین چیزهائی است که در ذائقه انسان باید باشد که پیش دشمنش، پیش آنکه همه چیزش را از بین برده، دست دراز کند که ارزاق ما را بده. باید ملت ما این تحول را پیدا کند که بیاید که به آمریکا بگوید گندم بده... خودش باید دنبال کار خودش باشد، خودش باید قیام کند و حوائج خودش را برآورد(صحیفه نور ج۱٠ ص۱۱۲/ ۱۱ آبان چهل و پنج سال پیش!). در همین راستا یکی از تلخ ترین انواع وابستگی های کشور عزیزمان، آنهم پس از حدود نیم قرن، نیاز به واردات مختلف است. تلخ از آن جهت که به تصریح حضرت روح الله، اگر ما تنها در مثل خراسان، آذربایجان، خوزستان، و یا استان فارس، برای اصلی ترین شغل اسلام یعنی بستر سازی کنیم، می توانیم تمام نیازهای کشور را تامین کنیم و محصولات مابقی استان ها را صادر(صحیفه نور ج۱ص۲۱۲/ ج۳ص۲۱۵/ج۵ص۲۳). مصیبت آن است که برای اقسام مختلف واردات از جمله نهاده های دامی، نیازمند هستیم و قریب به اتفاق امورات کشور، بسته به زلف نابکار و پریشان دلار می شود. از اینجاست که پرسش درباره ، یکی از اصلی ترین سؤالات کارشناسی جریان انقلابی و غیر انقلابی شده است. انگار وابستگی کشور حتی از منظر انقلابی ها هم امری مفروض و لایتغیر است. حال آنکه از نگاه پیشرفت اسلامی و الگوی فقهی مهار تورم(مطالعه تفصیلی)، پرسش صحیح در مسئله ارزآوری این است: تلاش برای پیدا کردن راههای جدید ارزآوری یا تلاش برای کاهش نیاز به ارز؟(مطالعه اجمالی). فی المثل آیا باورتان می شود که به تصریح (سایت رسمی اتحادیه واردکنندگان نهاده های دام و طیور ایران)، در همین سه ماهه ۱۴٠۳، هزاران تن نهاده دامی مانند گندم، جو، سویا، کلزا و... از کشورهایی مثل آلمان، فرانسه، کانادا و حتی آمریکا وارد کرده ایم؟(اینجا). این قصه تلخ به همین جا ختم نمی شود و للأسف الشديد به تصریح این نهاد رسمی، کثیری از نهاده های وارداتی مذکور، (و البته سرطانی) بوده. یعنی کسانی که خود را از خدا هم عالمتر می دانند، خلقت الهی این محصولات را تغییر داده اند(۱۱۹ نساء). این است که وقتی دستگاه کارشناسی مبتنی بر نباشد، معیشت ها تلخ می شود و جان ها مریض و هدر(۱۲۴ طه)هر چند مجریان، انقلابی باشند و اهل نماز شب. به همین دلیل است که معتقدیم: بهترین کمک ها به داوطلبان محترم ریاست جمهوری، ارائه و تبیین راه حل های مبتنی بر آیات و روایات به این بزرگواران است(نمونه). @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۷ تیرماه ۱۴٠۳/ سال چهارم از مگامال تا مگا هیئت!!!! تا کنون بارها عرض کرده ایم که یکی از مهم ترین تفاوت های تمدن مدرن با تمدن اسلامی، در گزاره بنیادین و محوری: لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ (۲۵حدید) است. مدل مدیریتی اسلام به این شکل است که واحدهای مدیریتی را کوچک، پراکنده و غیر متمرکز می کند. آنگاه وظایف را به همه می سپارد و ازین رهگذر، ایجاد میکند، مردم را رشد می دهد و ظرفیتها را فعال می کند. مدرنیته در مقابل، واحدهای مدیریتی را کلان و متمرکز می کند و با این روش، قریب به اتفاق مردم را از کنار می نهد و بسترهای رشد را عقیم می کند. فی المثل برای دفاع از کشور، یک منسجم متمرکز ایجاد می کند، انسانها را استخدام میکند و وظیفه دفاع را تنها به آنها می سپارد. اما اسلام، دفاع را بر عهده همگان می گذارد و مردمش را با: جَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ(۱۵حجرات) پرورش می دهد. امری که در اندیشه فقیه تمدنی عصر ما با عنوان ظهور و بروز یافت. باز در نظام تولید مدرن، کلان متمرکز را داریم با نتیجه ای واضح: یک ارباب و مالک با کسب سود حداکثری و صدها کارگرِ بله قربان گو و بی اختیار با سودی حداقلی. همین مدل تولید متمرکز، یکی از اصلی ترین ریشه های نظام سرمایه داری، نابود کننده عدالت و ایجاد کننده فاصله طبقاتی است. در اسلام اما با تربیت انسانها بر اساس مانند کشاورزی، باغداری و دامداری، مکروه دانستن اجیر و استخدام دیگران شدن(کافی ج۵ص۹٠) و لزوم هر فرد به غذایی که می خورد(عبس۲۴)، یک نظام تولیدی غیرمتمرکز، سبک، ارزان و بسیار باکیفیت طرح ریزی می شود. با نظام تولیدی اسلام، در تولید غذای طیب ایجاد می شود و ضمنا هر کسی آقای خودش است، همانطور که خدا او را آقا و آزاد آفریده(نامه۳۱ نهج البلاغه). مثال دیگر این نزاع تمدنی در مدل توزیع و بازار است. مدرنیته هرچه بیشتر پیش می رود، بازار هایی متمرکز تر، بزرگتر و در نتیجه گرانتر درست می کند. هایی که برای حدود نود درصد مردم، امکان خرید یک غرفه هم در آنها وجود ندارد. چرا که بسیار کم است و در نتیجه گران. به همین راحتی در عرصه توزیع و بازار هم را از دست می دهید. اما اسلام عزیز و مردمی، درست در نقطه مقابل تمدن طاغوتی انحصاری، بازار پراکنده فراوان می سازد و در اختیار همه مردم قرار می دهد(کافی ج۵ص۱۵۵) . میتوان دهها مثال دیگر هم آورد. مثلا می توان مدل معیوب و پر اشکال و متمرکز را با مدل پیشرفته، پراکنده و سبُک داری مقایسه کرد و امثله دیگر. در همین راستا و با توجه به اینکه در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام هستیم، باید توجه کنیم که اسلامی ترین مدل برپایی مجالس سوگواری، آنست که نیروهای بیشتری را درگیر خود کند و از ظرفیت انسان های بیشتری استفاده کند. با توجه به مسائل فوق الذکر، باید به دنبال تکثیر هیئتها باشیم نه تکبیر آنها! هیئت کلان متمرکز، جدای از اشکالات متعددی که دارد، نمی تواند بسترساز خوبی برای «لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِٱلۡقِسۡطِ» (۲۵حدید) باشد. اما هیئتهای کوچک و ، می تواند یکی از مهم ترین عوامل در مراسم انسان ساز محرم باشد. فی المثل فلان هیئت که بیست سی هزار نفر مستمع دارد و تنها با یک سخنران و یک مداح مدیریت می شود، در صورت تبدیل به روضه های خانگی کوچک بیست سی نفره، بسترساز تربیت حدود هزار و پانصد مداح و همین تعداد سخنران است. به جای پرداخت هزینه های سنگین سیستم صوتی، در بسیاری از موارد، حتی نیازمند یک بلندگوی ساده هم نیست. به جای استخدام یک یا چند تیم خبره آشپزی، مدل روضه خانگی هزاران هزاران نفر را درگیر پخت غذای مجلس سیدالشهدا علیه السلام می کند. بدیهی است که کیفیت غذای مجالس کوچک، بسیار بهتر از غذاهایی است که برای هیئت های بزرگ طبخ و آماده می شود. چه اینکه حجم کار اندک است و سبک. از دیگر سوی هرکسی برای اهالی خانه و همسایه های خودش غذا تهیه می کند که موجب دقت و اهتمام بیشتر است. باز برخلاف ها، برپایی جلسات خانگی کوچک، قریب به اتفاق کوچه خیابان های شهر را بهره مند از حال و هوای روضه و ذکر معارف اهل بیت علیهم السلام می کند. البته که می توان به فواید بی بدیل دیگری هم اشاره کرد. امید که با برپایی ، شاهد و بهره مندی حداکثری از این فرصت گرانقدر شویم. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۵ مرداد ۱۴۰۳/ سال چهارم اجتماع یکصد هزار نفری امت حزب‌الله! موضوع: ده پیشنهاد برای بهبود معیشت مردم!!!! پرهیز از ایجاد دوقطبی، امید آفرینی، مشارکت دادن مردم در کارها و ایجاد وحدت در میان آنها از مهم ترین کلید واژه ها و اصطلاحات رهبر انقلاب در سالهای اخیر بوده اند. حال پرسش مهم این است که چگونه؟ از چه راهی می توان به سمت تحقق این خواسته های مهم حرکت کرد؟ شاید بتوان گفت مهم ترین، آسان ترین و قابل تفاهم ترین راه برای تحقق این خواسته ها، توجه به و برتر از آن است. نکته مغفول در این میان، توجه به در رفع نیازهای انسانی است. به عبارت دیگر هر گروه، جریان و یا تمدنی که بتواند گسترده تری را لحاظ و برای آنها بدهد، توان بیشتری برای هدایت و بسیج مردم خواهد داشت. چرا که اساسا ارتباطش با مردم وصل است و محکم. با اینهمه می بینیم که متاسفانه جریان های و حزب اللهی توجه چندانی به اهمیت این مسئله ندارند. مثال واضح این رویکرد، تجمعات و مدل مطالبه گری های ما برای مسئله و است. البته که در اهمیت عفت و حیا کمترین تردیدی نداشته و نداریم. اما چرا در ما تنها حجاب و عفاف وجود دارد؟ چرا نیروهای انقلابی هیچگاه برای موضوعات بسیار مهم دیگر تجمع نمی کنند و بیانیه نمی دهند؟ فی المثل چرا تاکنون حتی یک تجمع برای مردم نداشته ایم؟ چرا نباید جریان حزب اللهی یک بار برای وضعیت غیرعادی، بسیار حزن انگیز و رقت بار تجمع کند؟ این کم مصیبتی است که سالی یک میلیون و سیصد هزارنفر در کشور به نام سقط جنین کشته می شوند؟(اینجا) آیا دغدغه جان انسان ها و جمعیت کشور از پرتکرار ترین مطالبات رهبری نبوده؟ چرا برای وضعیت بسیار بسیار کم ثمر آموزش و پروش نگران نیستیم و تجمع نمی کنیم؟ چه دردی بالاتر از این که دوازده سال از گُل ایام زندگی فرزندانمان، در ساختاری ضایع شود که فاقد ابتدائیات است؟ چرا جریان حزب الله کمترین نگرانی بابت ام الفساد ندارد، برایش تجمع نمی کند، وااسلاما سر نمی دهد و مردم را به تجمع صدهزار نفری ورزشگاه آزادی نمی کشاند؟ اینها و دهها مسئله دیگر که اگر مهم تر از حجاب نباشند، قطعا کم اهمیت تر از آن نیستند، ولی ما درباره آنها خاموشیم و اساسا آنها را نمی بینیم. سخن آخر اینکه مطالبه گری های به حق دلسوزان انقلاب، اگر ضربدر جامعی نشود، به مرور خاصیت خود را از دست خواهد داد، مردم را بیش از پیش ناامید خواهد کرد و چه بسا بر شکاف های اجتماعی هم بدمد. حال تصور کنید در مقام مطالبه گری دست روی مسائلی بگذاریم که دغدغه همه مردم است، با هر نوع تفکر و باوری. می توانیم شکاف های موجود در جامعه را رفته رفته کاهش داده، وحدت ایجاد کنیم و امید. چرا که تلاش کرده ایم در همه چیز را لحاظ کنیم و همه دردها را ببینیم. ثانیا با موضوعاتی شروع کرده ایم که در اهمیتش کسی تردید ندارد. سلامت مردم، معیشت آنها، تعلیم و تربیت فرزندان شان، نظام تفریحات سالم جامعه و مسائلی از این دست. در همین راستا روز چهارشنبه در شهر مقدس مشهد جلسه ای برگزار می گردد. یک گردهمایی مردمی، وحدت ساز و . چرا که دست روی مسئله ای گذاشته که احدی در اهمیتش تردیدی ندارد و درد همه است. در این جلسه مجموعه تصمیماتی کاربردی و عملیاتی بر اساس برای بهبود وضع ارائه خواهد شد(اینجا). ان شاءلله @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۶ مرداد ۱۴٠۳/سال چهارم ماه، هم بر کازینوهای لاس وگاس می درخشد، هم بر حسینیه حاج همت در دوکوهه! دنیای عجیبی است مگر نه؟! آن طرف را میبینی که برترین شهرهای جهان را اعلام می کند و این طرف را، یکی از اسرار آمیزترین نقاط عالم و از چهار شهر برتر جهان در نگاه قرآن(اینجا). دنیای عجیبی است مگر نه؟! در آن سوی است و ، که خارهای سرسبد تمدن اومانیستی غربند و برای ایجاد امنیت، بیشترین دوربین های مداربسته جهان را در خود دارند. در این سوی است و و میلیون ها انسان که در اوج امنیت و آرامش، کیلومترها می روند و دوربینی نمی بینند. آنها کنترل حداکثری دارند و اینها آزادی حداکثری. دنیای عجیبی است مگر نه؟ آن طرف نوادگان را ببین که ندای «أنا ربكم الأعلى» سر داده اند و برای سلطه حداکثری بر بشر، سودای حذف مخلوقات گرانقدر الهی مثل گاو و گوسفند را در سر دارند و مفتخر به ساخت اند و این طرف، در ، روزانه دهها راس گاو و گوسفند ذبح می شود و به رایگان در اختیار زائران قرار می گیرد. دنیای عجیبی است مگر نه؟ آن طرف هتل «پالمز کازینوی لاس وگاس» قرار دارد با شبی چند ده هزار دلار حق اقامت، که تنها پذیرای های عصر مدرن است و این طرف، فراوان حسینی که به رایگان، پذیرای تمامی می شوند(اینجا). دنیای عجیبی است مگر نه؟! در آن سوی به نام علم و به پشتوانه انواع کدکس های غذایی علمی!!، کهنه ترین و کپک ترین غذاها را می کنند و با انواع و اقسام افزودنی های مضر به خورد بشر می دهند و در این سوی، در مسیر تمدن اربعین، در جریان است و سلامت. دنیای عجیبی است مگر نه؟! در آن سوی از تمدن شیطان، را می بینی که برای سلطه حداکثری بر بشر، تنها کردن و حذف می تازد و در این سوی، اربعین را، با واقعی ترین، زنده ترین و گسترده ترین روابط عمیق انسانی. دنیای عجیبی است مگر نه؟! دنیای قارونها و فرعونها را ببین که ثمره اقتصاد مریض و متمرکز نظام سرمایه داری اند و خیل عظیم بردگان بی اختیار را. و این طرف را نظاره کن! دنیای تمدن اربعین و خیل عظیم آزادگان مختار را. در اینجا هرکسی نقشی دارد و سهمی! آنقدر که یکی برای زائران می شود و آن مادر پیر، با تکه کارتنی رهروان را خنک می کند. دنیای عجیبی است مگر نه؟! آن طرف را ببین که در دنیای ظلمانی سند۲٠۳٠ و چه می گذرد. ابلیس را که در تدارک نبردی تمام عیار با خانواده و انسانیت است. از سویی به دنبال احیای است و از دیگر سوی، با انواع روشهای علمی! برای اختلاط نطفه ها و حرام زادگی و تغییر جنسیتها در تلاش. این طرف اما در دنیای تمدن نور، مردان و زنانی وجود دارند که در دانشگاه اربعین، مشق جوانمردی، غیرت، عفاف و حریم می کنند و برای واژه مقدس جان می دهند. دنیای عجیبی است مگر نه؟! آن طرف پاریس را می بینی که مدعی بر شهرهای عالم است و برای میزبانی کمتر از بیست هزار ورزشکار دچار مشکل می شود و این طرف، نجف و کربلا را ببین که بیش از بیست میلیون نفر را به رایگان پذیرا می شوند و پذیرایی می کنند و مشکلی هم ندارند. دنیای عجیبی است مگر نه؟! آن طرف را ببین که با انواع و اقسام دلایل علمی!! کندن از دیگران و له کردن شان را توجیه می کنند و این طرف را دل بده! هرچه دارند فدایت می کنند و باز خود را شرمنده و مدیون تو می دانند. دنیای عجیبی است مگر نه؟! مطالعه بیشتر: تمدن اربعین التماس دعا برای جاماندگان @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۱۲ مهر ۱۴٠۳/سال چهارم همین؟!؟! مگر اسرائیل در تامین اف۳۵ مشکل داشت؟ بهتر است قبل از اینکه حرفم را با شما خواهران و برادران عزیز در میان بگذارم بگویم: بنده هم مثل میلیونها انسان آزاده در سراسر جهان افتخار می کنم. افتخار به اینکه در کشوری زندگی می کنم که در طرف یاری مظلومان، کودکان و مادران بی پناه و فلسطین ایستاده. اما مگر نه این است که خداوند متعال می فرماید: اگر از _که مصداق اَتَم آن قرآن است_ روی بگردانید، باید آماده زندگی سخت و دشوار شوید؟(طه۱۲۴). و مگر نه اینکه قاعده انتقام می فرماید: در همان سطحی که ضربه خوردید باید پاسخ دهید؟(بقره۱۹۴). فی المثل پاسخ واقعی شهادت حاج قاسم به عنوان فرمانده بین المللی اسلام، کشتن فرمانده وقت سنتکام آمریکا بود. با این وصف می شود بفرمایید در وعده صادق۲، دقیقا پاسخ کدام ضربه را داده ایم؟ آنهم بعد از دو ماه تلخ و زهرآگین. اینکه بعد این مدت، تنها سه چهار پایگاه نظامی را بزنیم و ژست انسانیت بگیریم که بله ما زیرساختها را نزدیم، دستاورد خیلی مهمی است؟ مگر اسرائیل مشکل تامین دارد که این فرصت تاریخی بسیار بسیار بی نظیر را تنها صرف آن کردید؟ دیروز در صفحه اینستاگرام شبکه اماراتی خواندم، که بلافاصله بعد عملیات موشکی ایران، آمریکا با سه فروند هواپیمای باری جنگی، یک بسته جدید از پیشرفته ترین امکانات را به اسرائیل فرستاده. یا سه چهار روز پیش نوشته بود: تمام هزینه جنگ یکساله برای اسرائیل، تنها چهل میلیارد دلار بوده. آیا برای آمریکا با بودجه نظامی حدود ۸۶٠ میلیارد دلار، تامین چهل میلیارد در سال کار سختی است؟ دلارهای بی نهایت شرکت سعودی هم به کنار. اینکه بگویید اگر اسرائیل غلط دیگری بکند چنین و چنان می کنیم... می شود بفرمایید سگ هار صهیون، دقیقا باید چه غلط دیگری بکند؟ در کمتر از پنج ماه، چند نفر از سرلشگران نظامی ما را که شهید کرده، وزیر ما را همچنین، رئیس جمهور بی نظیرمان را به آن شکل و مهمان عزیزمان را نیز. انسانهای اسطوره ای مانند و که جانشینان خلف بودند و ده فرمانده ارشد دیگرمان را، تنها در دو هفته به شهادت رسانده. نهایتا را و آه از داغ سوزان آن ولی الهی. در چنین شرایطی سخن از غلط دیگر می کنید؟!؟ تنها یک غلط مانده که پناه بر خدا از آن یک غلط. بله به عنوان کسی که هر روز مهم ترین خبرگزاری های دنیا را رصد می کنم، از وضعیت خراب اقتصادی اسرائیل مطلعم. البته که این وضعیت طبیعی همه جنگهاست. مگر سایر کشورهای درگیر جنگ، به لحاظ اقتصادی شکوفا می شوند که به وضع نابسامان اقتصادی صهیونها دل بسته اید؟ وعده صادق۲ می توانست کار را برای همیشه تمام کند که ظاهرا عزیزان منتظر حوادث دیگری اند. اگر به هر دلیلی توان به درک واصل کردن صهیونی را ندارید، چرا بهترین فرصت برای ویران کردن و فلج کردن مردمی دشمن را، به زدن چند پایگاه نظامی و امنیتی تقلیل دادید؟ کاش حداقل تاسیسات برقی و مخابراتی شان را نابود می کردید. در اینصورت پانصد هزارنفری که هرچند روز در اعتراض به نتانیاهو بیرون می آیند، به چند میلیون نفر تبدیل می شدند. مگر نتانیاهو بدون پشتیبانی مردمش چقدر می توانست ادامه دهد؟ بهترین راه برای زمین گیر کردن ماشین ترور و انسان کشی یهود، ایجاد است و بهترین راه آن، نابودی زیرساخت های زندگی مستعمره نشینان که متاسفانه از دست رفت. بله بنده هم مثل شما از همراهی نکردنهای بعضی ها مطلعم. بنده هم می دانم که عزیز در وصیت نامه اش می گوید: آیه الله خامنه ای را خیلی مظلوم و تنها می بینم. به همین دلیل اینها را می نویسم برای ، برای همانهایی که در آخرین پیام، مورد خطاب رهبری قرار گرفتند. مردم عزیز: باید به مطالبه گری و تبیین ادامه دهیم. تصور نکنیم که کار تمام شده. پناه بر خد از روزی که و قتال با دشمنان خدا، اولویت اول زندگی ما نباشد(۲۴ توبه). @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲ دی ماه ۱۴٠۳/سال چهارم رفتارشناسی اَبَر اژدهای سرای ایرانی و حکومت طاغوتی اسنپ!! اگر بپرسند مهم ترین مسئله در تربیت، هدایت و تمدن سازی چیست؟ خواهم گفت: . تنها از این طریق می توان: هم تبلیغ و دعوت داشت، هم را به عنوان شاهرگ حیاتی زندگی انسانی رعایت کرد. بگذارید مثالی بزنم: سبک زندگی ما تا حد بسیار زیادی ناشی از دستگاه کارشناسی ضد و ضد غربی است. در این «ظُلُماتٌ فوق ظُلُمات» مدرنیته، جوان و نوجوان ما به محض اراده، می تواند با یک یا چند نفر از جنس مخالف دوست شود و هر کاری که دلش خواست بکند. یعنی دستگاه حاکم بر سبک زندگی مدرن، به شکل حداکثری برای ضلالت انسانها کرده. نتیجه اینکه انجام گناه، بسیار بسیار آسان، سریع و در دسترس است. حال اگر انسان قصد ازدواج کند چه؟ در همان مرحله اول کارش قفل می شود، چرا که اساسا شناخت درستی از افراد برای ازدواج ندارد. یکی از دهها دلیلش این است که ، بسترساز توسعه گمنامی است. جوان پاکدامن در این فضا، برخلاف شهرسازی مبتنی بر که بسترساز شناخت گسترده و ماندگار است، حتی طبقه بالای آپارتمان خود را هم نمی شناسد. تازه اینها در شرایطی است که مشکل اقتصادی، شغل، سربازی، مخالفت خانواده و.... هم نداشته باشد. با این مقدمه به اصل سخن بپردازیم: در کلام الله مجید، تنها دو دستگاه ولایی داریم که محور همه تحولات تاریخ است: دستگاه ولایت الله، دستگاه ولایت طاغوت(۲۵۷بقره). همانطور که ، قرین الله است، کفر نیز قرین طاغوت است(۷۶نساء/۶۸مائده). اگر خداوند متعال دستگاه حاکمیتی دارد، طاغوت نیز دستگاه حکومتی و حاکمیت دارد(۶٠ نساء). به همان شکلی که خداوند متعال می شود، طاغوت هم معبود انسانها قرار می گیرد(۵۱نساء/٦٠مائده/١٧زمر). دقیقا به همین دلیل است که اصول اساسی دعوت انبیاء علیهم السلام، در دو رکن بنیادین خلاصه می شود: عبادت خدا و اجتناب از طاغوت(٣٦نحل). حال پرسش تمدنی بسیار بسیار مهم این است: چه عواملی رشد طاغوت و طغیان کردن انسانها است؟ پاسخ مشخص این پرسش در قرآن: كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ ‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏(۶و۷علق)، انسان اگر خود را بی نیاز ببیند قطعا طغیان می کند و طاغی می شود. در این فضا یکی از مهم ترین راهکارهای دستگاه ولایت الهی برای خشکانیدن ریشه طغیان و رشد طاغوت، ممنوعیت و سرمایه در دست عده ای محدود است(۷ حشر). در واقع به میزانی که ساز و کارهای اقتصادی جامعه(مدل تولید، بازار، نوع پول و...) قله های بلند ثروت و دره های عمیق فقر ایجاد کند، یعنی از حاکمیت و ولایت الله دور و به ولایت شیطان و طاغوت نزدیک می شویم. یک نمونه از ساز و کارهای اقتصادی طاغوت ساز در نظام توزیع، همین اَبَر اژدهای است. مدلی از توزیع متمرکز که افتتاح اولین نمونه آن(فروشگاه رفاه) به ۱۱ اسفند ۱۳۷۳ به وسیله رئیس جمهور وقت، مرحوم هاشمی رفسنجانی باز می گردد(اینجا). از طرفی طغیان، قرین کفر است و ، یکی از ریشه های سه گانه کفر. به همین دلیل اختاپوس های برآمده از ، هیچگاه سیر نمی شوند و دائما برای بلعیدن در تلاشند. این است که می بینید سرای ایرانی با وقاحت و بی شرمی تمام، بنر می زند و می گوید: بیهوده در شهر نگردید همه چیز اینجاست. این دقیقا همان ذات کثیف است. برایش مهم نیست که هزاران هزار نفر که به صورت مستقیم و غیرمستقیم در کار عرضه و فروش لوازم خانگی اند به خاک سیاه بنشینند. به جهنمی می ماند که تنها یک دغدغه دارد: هَلْ مِنْ مَزِيدٍ؟(۳٠ق). این همان منطقی است که سرمایه داری زالو صفت تولید می کند و این، سرّالاسرار کلام کبیر ره است که می فرمود: به خون سرمایه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت.(۳/۱۲/۱۳۶۷) مبنای این سخن هم واضح است: تنها دغدغه روحانیت واقعی، پیاده کردن احکام اسلام است. از طرفی ، آقا امیرالمؤمنین علیه السلام نیز فرموده اند: العدل حیاة الاحکام(مستدرک الوسائل ج۱۱ص۳۱۸). پس بی عدالتی، مخرب ترین و کشنده ترین مسئله برای پیاده سازی احکام اسلام است و تجمیع ساختاری ثروت، یکی از اصلی ترین آبشخورهای آن. اندوهناک اینکه تنها در سال گذشته حدود۱۷هزار نفر به خاطر سوء مدیریت در تحویل کالا و... از سرای ایرانی شکایت کرده اند. ناگفته پیداست که بسترسازی برای رشد طواغیت، تنها در اقتصاد نیست و عرصه های مختلفی مانند بهداشت، تعلیم و تربیت و... را شامل می شود. همینطور می توان به عرصه حمل و نقل هم اشاره کرد. پیش از آنکه گرفتار حکومت تکخوار شویم، آژانس های محله ای داشتیم. مبتنی بر شناخت و محیط که سودش به هزاران خانواده می رسید و البته فواید بسیار دیگر. @besalamen_amenin