#سفرنامه_اربعین
💠بسم رب الحسین(ع)
خدای متعال رو شکر میکنم که بار دیگر بر این بنده ناچیز و کمترین منت نهاد و توفیق شرکت در مهمترین رویداد عصر حاضر یعنی اربعین حسینی را نصیب کرد.
بدون اقرار عرض می کنم اصلا تصور نمی کردم با توجه به شرایطم، این توفیق نصیب حقیر بشود، مشغلههای کاری و شرایط زندگی شخصی و از همه مهتر نداشتن لیاقت باعث شد تا تقریباً ناامید بشم.
تا اینکه به همت دوستان و امر مسئولین بحث خادمی کاروان معلمان حسینی ۱۴۰۳ (بهتره بگیم خادمی و نوکری معلمان بسیجی استان) تکلیف شد و همه چیز یک دفعه جور شد.
الحمدلله با تفضلات الهی و نظر عنایات حضرت امام حسین (علیه السلام) امسال هم این کمترین توفیق نوکری پیدا کردم.
تصمیم دارم در طول این ایام کمترین وقت رو برای فضای مجازی بگذارم و بیشتر به خدمت زائران، هماهنگی امور و خلوت خودم تمرکز داشته باشم. بخاطر همین امسال کمتر به نوشتن و گذاشتن مطلب می رسم.
امروز(پایان شنبه و بامداد یکشنبه) از حرکت ما از اصفهان (روز سه شنبه)، حدود پنج روز گذشته و در پایان روز دوم پیاده روی فرصتی فراهم شد تا چند خط بنویسم.
ان شاالله در ادامه برخی خاطرات، رویدادهای این سفر و مطالب مربوطه رو به اشتراک میگذارم.
قطعا به یاد همه دوستان خواهم بود خصوصا عزیزانی که سفارش کردند به یادشون باشیم.
💫🌟کانال« یادداشتهای یک معلم»🌟💫
♦️پیوند عضویت 👇
https://eitaa.com/hassanali_ir
یادداشتهای یک معلم
#سفرنامه_اربعین 💠بسم رب الحسین(ع) خدای متعال رو شکر میکنم که بار دیگر بر این بنده ناچیز و کمترین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سفرنامه_اربعین
موقع استراحته. حوالی طویریج ساعت ۰۰:۴۵ به وقت عراق.. حدود ۶۰ کیلومتر اومدیم و ۲۰ کیلومتر مونده تا حریم عشق...
این چند خط زبان حال 😭😭😭😭
فکر کنید رفقا... لحد آخر و تمام... تاریک تاریک اون پایین. سمت راست صورت روی خاک.
هیچ کاری نمی تونیم انجام بدیم.
بخدا خیلی سخته.
یا امام حسین من هنوز آماده نیستم، تنها امیدمون به شماست.
آقا جان ما که کاری نکردیم، چند قدم اومدیم، اگر میشه جان دختر سه سالتون اون لحظه تنهایی شما بیایید و کنارم باش آقاجان ...
همینو فقط ازت می خواهم آقا جان.
آرزو کردن عیب نیست 😭😭
یعنی میشه اون لحظات بیایی و در گوشم زمزمه کنی:
اسمع افهم انا حسین بن علی
💫🌟کانال« یادداشتهای یک معلم»🌟💫
♦️پیوند عضویت 👇
https://eitaa.com/hassanali_ir