هدایت شده از نسیم معرفت
خبر فوری 📣◼️◾️◾️◼️
ساعاتی قبل پادشاه و حاکم عراق مورد سوء قصد قرار گرفت!
ضارب پس از این حرکت انقلابی توسط محافظین شخصی حاکم (موسوم به شرطة الخمیس) دستگیر شد
عملیاتهای مشابهی در شام و مصر نیز توسط همکاران این فرد انجام شده که موفقیت آمیز نبوده است
در مورد انگیزه این شخص و پیشینه ماجرا نکاتی حائز اهمیت است
در حکومت حدود 6 ساله این حاکم برای بقای قدرت و حاکمیت این حکومت چندین جنگ صورت گرفته مهمترین آنها جمل با 10 ها هزار کشته و صفین با 100 ها هزار کشته و نهروان با 4 هزار کشته بوده است
در جنگ صفین طرف مقابل برای جلوگیری از خونریزی بیشتر پیشنهاد گفتگوی سازنده و داوری قرآن و حکمیت را پیشنهاد داد
در ابتدا حاکم و برخی سران مزدور و تندروی او مثل مالک اشتر نخعی این پیشنهاد را نپذیرفتند و برای بقای خود نابودی طرف مقابل را خواستار بودند
لکن با فشار سایر منسوبین اعتدال گرا مانند اشعث بن قیس کندی که زمانی بر آذربایجان حاکم بود
کار به حکمیت کشید
حاکم برای حکمیت مالک اشتر را که فردی تندرو و جنگی بود پیشنهاد داد
لکن مردم و خواص که از جنگ و خونریزی او خسته بودند و احتمال می دادند مجدد این فرد باعث درگیری شود
فردی با تقوا و اهل عبادت و.. به نام ابو موسی اشعری را پیشنهاد دادند
از طرف دیگر جنگ فردی به نام عمرو عاص حکم شد
در جریان حکمیت با خدعه عمروعاص جریان به ضرر حاکم و جامعه کوفه شد
پس از این ماجرا برخی از مردم که در ابتدا خواهان حکمیت بودند از کشاندن کار به آن بسیار پشیمان شدند
و به حاکم معترض شدند و از او خواستند بخاطر این به کفایتی از خدا طلب عفو کند!
حاکم که خود را مبرا از این موضوع می دانست با آنها مخالفت کرد
و از آنها خواست برای ادامه جنگ با حاکم شامات آماده شوند تا به ادامه کشور گشایی برسند
اما مردم که از کشت و کشتار خسته و در جریان حکمیت هم سرخورده بودند تمایل چندانی به جمع شدن و جنگ نشان ندادند! تا جایی که حاکم بر روی منبر گریه می کرد و به صورت خود میزد!
در همین حین عده ای ازین جمع از فرماندهی حاکم سرباز زدند و به مارقین مشهور شدند
این افراد تماما از قاريان و حافظان قرآن و عموما نماز شب خوان بودند و کمتر کسی از آنها حتی یک مکروه سراغ داشت، (چه رسد به حرام)
و با توجه به سابقه خونریزی های مکرر حاکم و طرف مقابل اعتقاد داشتند
برای حکومت بر جامعه قران کافی ست و دو شعار معروف حسبنا کتاب الله و لا حکم الا لله سر میدادند
سرانجام
پس از چندین مرحله گفتگو از جمعیت حدود ۸ هزار نفری مارقین ۴ هزار نفر بر عقیده خود استوار ماندند و حاکم برای حفظ قدرت مجبور به جنگ با آنها شد
که در این جنگ تقریبا تمام مارقین قتل عام شدند و حدود 10 نفر باقی ماندند
3 از این ده نفر پس از جنگ هم پیمان شدند برای تحقق شعارهای انقلابی شان
حاکمان عراق و شام و مصر را به قتل برسانند
که فقط ابن ملجم مرادی موفق به این موضوع گردید
و در سحرگاه 19 رمضان حاکم عراق را در نماز (که کمتر کسی در شام فکر می کرد حاکم اهل نماز باشد) با شمشیر زهرآلود مورد حمله قرار داد
گفته می شود امیدی به زنده ماندن حاکم نیست
و خبر ها حکایت از آن دارد که
در صورت وفات حاکم به دلایل امنیتی و نارضایتی های موجود او به صورت مخفیانه به خاک سپرده می شود
📡این خبر از خبرنگار بی بی سی فارسی و اینترنشنال در اون زمان بود! 😐 😒
__
نحوه خبر رو دیدید؟!
دیدید چقدر راحت میشه هم راست گفت و هم علی علیه السلام رو تخریب کرد!
توی متن تقریبا هیچ دروغی هم گفته نشده
همه حرف ها راست بود!
اما از نگاه کی!؟
بی بی سی فارسی!
حواسمون به #رسانه ها باشه
که کی و با چه نیتی برامون خبر پخش می کنن!
#سواد_رسانه_ای مون رو بالا ببریم!
ما در یک #جنگ_ادراکی پیچیده هستیم!
جنگی که هدف اصلی فکر و اندیشه ماست!
🔹رسانهها، امروز اصلیترین ابزار جنگی هستند و در جنگ روایتها، هر کسی که شروعکننده روایت باشد، اغلب مخاطبین را با خود همراه خواهد کرد.
#جنگ_شناختی
#جنگ_روایتها
https://eitaa.com/nasimemarefat1
https://splus.ir/nasimemarefat
📌خبررسان دشمن نباشید
🔸با پیش رفتن شرایط جنگی و امواج وعدههایی که صادق شده بر سر دشمن فرو میریزند برخی رسانهها #عضوگیری را بر رسالت خبریشان، ترجیح دادهاند.
🔸در #جنگ_روایتها که گاها دشمن حتی از فیلمهای برخورد موشکهای ایرانی به اراضی اشغالی بر علیه ما استفاده میکند هر یک خبر اشتباه و یا زاویهدار موجب تغییر روایت میشود!
🔸#بزرگنمایی برخی از رسانهها در پوشش خبری سوختن انبار نفت شهران بسیار زننده و غیرحرفهای است و نوعی بازی کردن در زمین دشمن است
🔸خبرهای مهمتر در حیفا و تل آویو است و نه در شهران در #جنگ_رسانهای باید مراقبت کرد تا خبررسان دشمن نشد
#وعده_صادق
میرزائی
✅جنگ بمبها متوقف شد،
ولی #جنگ_روایتها ادامه دارد
🔹آتشبس میان ایران و اسرائیل شاید به بمبارانهای نظامی پایان داده باشد، اما آتش جنگ روایتها همچنان شعلهور است. در جهانی که نبرد اصلی بر سر «ادراک» و «تاثیرگذاری بر افکار عمومی» شکل میگیرد، قدرت رسانهای طرفین گاهی بیش از توان نظامیشان سرنوشتساز است.
🔹در طول روزهای اخیر، رسانههای جهانی از نیویورکتایمز گرفته تا آروتز شوا و الجزیره، صحنه جنگی دیگر بودند: بازنمایی هویت، مقصرسازی، قربانینمایی، و مهندسی افکار بینالمللی. اسرائیل با بهرهگیری از شبکهای یکپارچه از رسانههای حرفهای، خود را بهعنوان قربانی نشان داد، در حالی که ایران در بسیاری از روایتها، بدون اینکه حتی فرصت دفاع داشته باشد، در نقش مهاجم قرار گرفت.
🔹 روایتسازی یعنی قدرت
تأثیرگذاری بر افکار عمومی بینالمللی منجر به شکلگیری اجماعهای سیاسی و حتی امنیتی میشود. روایتها هستند که تحریم میآورند، همراه میسازند، یا منزوی میکنند. اما در این نبرد، ما نه تنها عقب ماندهایم، بلکه ابزارهای محدودی هم برای بازی داریم.
🔹ضعف تاریخی رسانه ملی
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بهجای آنکه منبعی قابلاتکا برای مخاطب داخلی و صدایی رسا برای مخاطب جهانی باشد، امروز بیش از هر چیز، عامل «زدگی رسانهای» شده است. زبان کهنه، قالبهای فرسوده، و روایتهای تکبعدی و حماسی، نه تنها بر مخاطب خارجی تأثیر ندارد، بلکه مخاطب داخلی را هم خسته کرده است.
🔹اسرائیل و جنگ در توئیتر/یوتیوب
اسرائیل بهخوبی میداند که جنگ امروز در توییتر، فاکسنیوز، و یوتیوب تعیین میشود، نه صرفاً در جولان یا حیفا. از روایت زنان سرباز تا فیلمهای احساسی از شهروندان، از حضور حسابشده در برنامههای تلویزیونی تا کمپینهای هماهنگ در فضای مجازی، همه بخشی از یک استراتژی روایتسازی هستند که ایران تقریباً هیچ حضور مؤثری در مقابل آن ندارد.
🔹هر سه سخنرانی گیلاد اردان نماینده اسرائیل در شورای امنیت سازمان مللمتحد نیز در ادامه همین روایت رسانهای طراحی شده بودند؛ سخنرانیهایی بهشدت دقیق، هدفمند، و حاوی مؤلفههای قوی روایتگری رسانهای که همزمان برای سیاستمداران، رسانهها و افکار عمومی جوانان غربی نوشته شده بودند.
🔹تحلیل و تجویز راهبردی
۱. بازسازی ساختار رسانهای ایران:
ضروری است نهادهای رسانهای رسمی از حالت ابلاغیهای به وضعیت روایتمحور، گفتوگومدار و متنوع تغییر شکل دهند. رسانهای که تنها برای «بیانیهخوانی» ساخته شده، نمیتواند در میدان روانی رقابت کند. حضور نخبگان رسانهای، استفاده از قالبهای نوین، و بهرهگیری از تجربه ایرانیان رسانهکار خارج کشور ضروری است.
باید به فطرت انسانی باور داشت و «برای هوش مخاطب» احترام قائل شد.
۲. پرهیز از تولیدات رسانهای تحریکآمیز علیه یهودیان:
هر کنش رسانهای که به مظلومنمایی اسرائیل کمک کند، عملاً ضربهای به روایت ایران وارد میکند. جامعه غرب نسبت به موضوع هولوکاست و مظلومیت یهودیان بسیار حساس است—این یک فکت است، نه تحلیل. دشمنی شعاری با یهودیان یا تکرار ایده «از بین بردن اسرائیل» نهتنها مخاطبی نمیآورد، بلکه به سادگی در قالب نفرتپراکنی در جامعه بینالمللی بازنمایی میشود و میدان را برای اسرائیل باز میگذارد. ما باید برای جوانان غربی، زبانی نو، انسانی و مستند داشته باشیم، نه فریادهای بیحاصل.
۳. هشیاری نسبت به نفوذ در تولیدات رسانهای داخلی:
موجی از تولیدات رادیکال، احساسی و شعاری در رسانههای مختلف داخلی که بعضاً از بسترهای رسمی منتشر شدند، نهتنها باعث عصبانیت و دلزدگی مردم، بلکه موجب تقویت روایت دشمن شدند. نفوذ امنیتی و رسانهای در دستگاههای داخلی جدی است. باید مراقب جاسوسانی بود که با تولید محتوای خشن، غیرعقلانی و محرک، جامعه را به سمت افراط سوق میدهند و چهره ایران را در جهان تخریب میکنند.
۴. لزوم بازنگری در غیبت دیپلماتیک ایران در آمریکا:
ایالات متحده فقط اقتصاد اول جهان نیست؛ بلکه بزرگترین «میدان» رسانهای، تولید روایت و تأثیرگذاری فرهنگی در جهان نیز هست. ایران در این میدان نهتنها ضعیف عمل کرده، بلکه به دلیل نبود سفارت و نهاد رسمی در واشنگتن، هیچ امکان مستقیمی برای گفتوگو با رسانهها و افکار عمومی آمریکایی ندارد. آیا زمان آن نرسیده که غیبت ایران در میدان رسانهای بازنگری شود؟ آیا ایران باید تا ابد با بستهنگهداشتن سفارتش، این میدان را بهطور کامل به اسرائیل، عربستان، و دیگر بازیگران واگذار کند؟
جنگ بمبها شاید ۱۲ روز طول کشید، اما جنگ ذهنها و روایتها سالها ادامه خواهد داشت. پیروزی در این میدان، نه با موشک، بلکه با روایتهای هوشمندانه، و حرفهای رقم میخورد. برای هوش مخاطب احترام قائل باشیم.
@hassanmirzaei