مدت آشنایی ما از حضور در #جبهه شروع شد. او جوانی #رشید ، #رزمنده ای با اخلاق و #فرمانده_ای_بی_ادعا بود. آوازه اش را شنیده بودم... #فاتح_سوسنگرد بود و #پاسداری جانفدا... یه ته چهره ای بهم شبیه بودیم و هرکس که با من از قبل آشنا نبود ، فکر میکرد که برادریم! ولی واقعا #برادرم بود ، یک برادر مهربان و عزیز...♥️ دورانی که در جوارش تلمذ کردم چنان در یاد مانده که پاک شدنی نیست و‌حض معنویش هنوز هم ادامه دارد بلطف خدا🤲 آنقدر مواظبم بود که این پیمان برادری را دوصدچندان میکرد... من در غرب بودم و‌#حاج_حسن در #جزیره_مجنون #فرمانده_محور ، با #بیسیم_راکال تماس میگرفت و احوال من روسیاه را جویا میشد🥺 که این #سیدرضا کنجکاو هست و همه جا میرود ، تو #میدون_مین گرفتار نشه!!😁 در زمان عمل سنگین #بنتال قلبم سال ۹۱ هم به سراغم آمد و مرا بازگرداند به این دیار دنی!!...که بماند😢 بله... _او کسی بود که حتی چشمانش هم لبخند داشت_😭😭 #شهید_حاج_ابوالحسن_حقنگهدار #شهید_جاویدالاثر #شهید_مفقودالاثر #شهید_حسن_حقنگهدار #نقاش : خواهربزرگوار#شهیدمحمدمسرور

واااای🤣🤣 از بس خندیدم به این کلیپ ، روحم شاد شد😂 بیچاره داشت کلیپ سازی میکرد تا بعدا با فتوشاپ، بگه مثلا اینجا بمب ترکیده که یهو یکی از برادرا جلوش سبز میشه😂 فقط نگاهِ پسره که از شدت ترس و پشیمونی، نمیدونه چیکار کنه😂🤣

کاش فرشِ حرمت بودم، آقای امام رضا(ع)...

دستت را میگذاری روی مرزی ترین نقطه وجودت یک حس گمشده آهسته شروع میکند به جوانه زدن... سلام میکنی چشمت ، مست تماشای گنبد طلا میشود... بو می کشی تا ریه هایت پر شود از عطر حضور نگاه مهربان #امام_رضا و احساس تازگی ، اندیشه های خسته ات را فرا میگیرد... زیر لب زمزمه می کنی #یا_ضامن_آهو ، #یا_غریب_الغربا حواست به من هست؟ دلت را جا گذاشتی در حرم و گره اش زدی به ضریح امام رضا... راز نهانی ام را بخوان که هلال طلایى گنبدت، ماه شب‏هاى تار دل‏شکستگان است... ۳۰ صفر ۱۴۴۴ روز #شهادت_امام_رضا علیه السلام

✨💚 دلم کمی هوای لطیف میخواهد فقط کمی، کمی عطر زعفران کمی رزق حضرتی چند رج تسبیح شاه مقصود و چند دانه فیروزه شیخ شوشتری؛ دلم حرم میخواهد راستش، دلم عشـق میخواهد اصلاً دلم یک امام میخواهد همه را انکار میکنم دلم تو را میخواهد یا امام رضا(؏)

💢کار فرهنگی نیاز به داد و بیداد و شوآف ندارد ◀️ در این روزها که دلمان برای شهرمان شیراز می سوزد، و عده ای با دیدن چند عکس و یا کلیپ از دخترکان این شهر نوا می دهند که چرا کسی کار فرهنگی نمی کند؟ چرا کسی به داد جوانان شیرازی نمی رسد. چرا کسی به مقابله با ناهنجاری ها نمی پردازد؟ ✅ نه در گوشه ای از این شهر، بلکه در مرکز شهر شیراز در جایی که به نام شهید چمران نامگذاری شده عده ای جوان خوش ذوق بدون من من کردن ها و بدون اعتبارات میلیاردی دست به کار بزرگ فرهنگی زده اند. آن هم نه یک شب بلکه ۶۰ شب هر چند که شنیده‌ایم می خواهند روزهایش را زیاد کنند و این کار بزرگ را امتداد ببخشند ⭕ اگر در این وانفسای حجاب و پوشش و در این اسم رمز مهسا امینی نام بلوار شهید چمران و خصوصاً زمین اسکیت سواران آن برای اغتشاش و شورش نمی شنوید مطمئناً مرهون حضور همین جوانان است.جوانانی که معدود اداراتی و آن هم به صورت محدود به کمک شما آمدند اما کمک اصلی را خدایی کرد که فکر را در سرشان، اراده را در بدنشان، قوت را در دستانشان و استقامت و جدیت را در قدم هایشان نهاد ◀️ نامشان را به درستی نمی دانیم چه بگذاریم، حتی نام تشکیلاتشان را عده ای می گویند جمکرانی ها، عده‌ای دیگر آنها را مجمع گروه های های جهادی شیراز می‌دانند و عده ای دیگر می گویند بچه های سید غفار و یا علمدار جهاد، اما هر چه که هستند مطمئناً برکتشان در همین گمنامی و بی نامی است ◀️ فقط می دانم باید اینان تکثیر شوند، تکثیری که خدا کند سازمانی و از بالا به پایین نباشد ای کاش در شیراز که هیچ در کشور ده تایی چون اینان داشتیم ✍دکتر سید محسن هاشمی