فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻خون کودکان غزه معجزه میکند!...
🔹زنان استرالیایی، تحت تاثیر حوادث غزه، گروه گروه مسلمان میشوند
🔹بانوی تازه مسلمان شده استرالیایی: اتفاقات غزه انقلابی درونم ایجاد کرد تا باورم را تغییر دهم
🆔@hatef_media
📘اصطلاحات کاربردی به انگلیسی :
🟣 He has a big mouth
👈🏻 اون دهن لقه
🟣 What are you driving at?
👈🏻 منظورت چیه؟
🟣 We are now even
👈🏻 حالا با هم بی حساب شدیم
🟣 Dream on
👈🏻 مگه خوابشو ببینی
#زبان_آموزی
🆔@hatef_media
" اَللهَمَّ اِنّی اَسئَلُكَ الْیُسْرَ بَعْدَ الْعُسْرِ
خدایا؛ از تو خواستارم آسانی پس از دشواری...❤️🩹🌱"
#مناجات 🌙
🆔@hatef_media
#حدیث_روز✨
💠امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام :
💢بسيار خموشى گزين تا انديشه ات بارور شود و دلت روشنايى گيرد و مردم از دست تو در امان بمانند ....
🆔 @hatef_media
به نام نامی تو، جنگل ایستاده هنوز🇮🇷
🗓١١آذر_سالروز شهادت میرزا کوچک خان جنگلی
🆔@hatef_media
⚙ ۵۶ درصد از واحدهای راکد خراسانشمالی به چرخه تولید بازگشت
با احیای این واحدهای تولیدی و رفع مشکلات آنها ۹۰۰ نفر در استان به کار خود بازگشتند. بدهیهای معوق از مشکلات اصلی این واحدهای تولیدی راکد بود که با حمایتهای ویژه دولت، مشکلاتشون رفع شد.
بیشتر بخوانید
📆۱۴۰۲/۹/۷
#خوش_خبر📢
#اقتصادی
🆔@hatef_media
💠 *هشتمین فن بازار و نمایشگاه دستاوردهای شرکت های فناور و دانش بنیان استان مازندران*
🔰 به همراه برگزاری کارگاه های آموزشی و انتقال تجربیات کسب و کار های پیشرو و مشاوره های تخصصی
🗓️ زمان برگزاری: ۱۲ الی ۱۴ آذر ۱۴۰۲
🕘 ساعت بازدید: ۹ صبح الی ۱۶ عصر
⬅️ افتتاح نمایشگاه: ۱۲ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۱۰ صبح
🏢 محل برگزاری: شهرستان ساری، خیابان ۱۵ خرداد، ۲۰ متری اول، دانشگاه پیام نور
🆔 @hatef_media
#زبان_آموزی 🌼
اگر کلمه " ish " را به آخر رنگ ها اضافه کنیم مایل به آن رنگ را ادا خواهیم کرد:
🌸🌿Greenish مایل به سبز
🌸🌿Pinkish مایل به صورتی
🆔 @hatef_media
#طنز_جبهه✍
شیخ مهدی می خواست آموزشِ پرتابِ نارنجک بده. گفت: « بچه ها خوب نگاه کنید. محمد! حواست این جا باشه. احمد! این جوری نارنجکو پرتاب می کنند. خوب نگاه کنید تا خوب یاد بگیرید. خوب یاد بگیرید که یه وقتی خودتون یا یه زبون بسته ای رو نفله نکنید. من توی پادگان بهترین نارنجک زن بودم. اول، دستتون رو می ذارین این جا. »
بعد شیخ مهدی ضامنو کشید و گفت: « حالا اگه ضامنو رها کنم، در عرض چند ثانیه منفجر می شه.» داشت حرف می زد و از خودش و نارنجک پرانی اش تعریف می کرد که فرمانده از دور داد زد:« آهای شیخ مهدی! چیکار می کنی؟» شیخ مهدی یه دفعه ترسید و نارنجک و پرت کرد. نارنجک رفت و افتاد رو سرِ خاکریز. بچه ها صاف ایستاده بودند و هاج و واج نارنجک و نگاه می کردند که حاجی داد زد: « بخواب برادر! بخواب!» انگار همه رو برق بگیره. هیچ کس از جاش تکان نخورد.
چند ثانیه گذشت. همه زُل زده بودند به سرِ خاکریز؛ که نارنجک، قِل خوردو رفت اون طرفِ خاکریز و منفجر شد. شیخ مهدی رو به بچه ها کرد و گفت: « هان! یاد گرفتید! دیدید چه راحت بود!» فرمانده خواست داد بزند سرش که یه دفعه ای صدایی از پشت خاکریز اومد که می گفت: « الله اکبر! الموت لِصدّام!» بچه ها دویدن بالای خاکریز ببینن صدای کیه؟ دیدند یه عراقی ای، زخمی شده و به خودش می پیچه.
شیخ مهدی عراقی رو که دید، داد زد:« حالا بگویید شیخ مهدی کار بلد نیست؟! ببینید چیکار کردم!»
راوی: محسن صالحی حاجی آبادی
فلش کارت جغله های جهاد📚
🆔 @hatef_media