eitaa logo
حتی بیشتر
212 دنبال‌کننده
166 عکس
51 ویدیو
1 فایل
می گویند در روز حشر،از همه چیز می پرسند از همه ی داشته ها... و شاید از قلمی که می توانست بنویسد و بر زمین انداخته شد هم ! بی جواب ماندن برایم گران است ,می نویسم! #حتی_بیشتر @hamsayekarimeh پیام ناشناس 📝. https://harfeto.timefriend.net/17355487134513
مشاهده در ایتا
دانلود
حتی بیشتر
نوشته بودید که این خانه ی قدیمیِ باحال و روضه ی باصفایش برای شما چقدر جالب است. نوشته بودید روضه ی خانگی که از آن گفتم، برایتان دوست داشتنی و خواستنی است ! .
. دقیقا هدفم همین بود !
هرکسی در طول مدت زندگیِ خودش ، در این عالَم اثری می‌گذارد. قدیمی ها خوب بلد بودند نور خلق کنند. با نیت های پاک و فکرهای قشنگشان نور معنویت را خیلی قشنگ پخش می‌کردند ! و من معتقدم هرکس در این عالَم نور خلق می‌کند و ما مستفیض می‌شویم ،بر گردن ما این حق را دارد که از آن بگوییم و روایت کنیم !
. اعمال خوب، نباید با رفتن آدمها دفن شود. سینه به سینه باید یادبگیریم انجام بدهیم نور بپاشیم .
حتی بیشتر
این خانه ی همسایه ی ما که حالا سالهای سال است روضه خوانی دارد ، قصه ی قشنگی دارد! باید برایتان روایت کنم قصه ی خانه ی حاج ابراهیم !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌خواستم قصه ی حاج ابراهیم را امشب که مهمان سیدالشهداست ، اینجا بگذارم ! اما ...نتوانستم! هدیه به تمام کسانی که تک تکِ موهایشان را با عشق مولایشان سپید کردند ، امشب یک یاحسین❤️ بگویید ! تا فردا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
... و من تا مادر نشدم تا ناز دختری نازُک را نَکِشیدم ... غم تو را نفهمیدم ! هنوز هم ... گریه می‌کنم ، اما ... انگار نمی‌فهمم! حالِ تو را دختران مدافعانِ حریمت می‌دانند ! آنها که بابا را فدای تو کردند ! رقیه ی نازپرورِ ......بی بابا !🖤😭 @hattabishtar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حتی بیشتر
این خانه ی همسایه ی ما که حالا سالهای سال است روضه خوانی دارد ، قصه ی قشنگی دارد! باید برایتان روای
قولَم یادم نرفته. اما از آدمهای خوب از چیزهای خوب از اتفاقات خوب نوشتن ، فقط وقت نمی‌خواهد! اِذن می‌خواهد. حرفِ بیخود بخواهی بنویسی ، قلم توی دست می‌گیری و کاغذ سیاه می‌کنی! اما برای نوشتن از انوارِ عالَم ، این فقط تو نیستی که می‌نویسی! و شاید بشود گفت : این "اصلا" تو نیستی که می‌نویسی! شاید اسمش را بشود گذاشت اجازه. شاید توفیق و شاید... نمی‌دانم. فقط می‌دانم که دستِ خودم نیست ! وقتی نمی‌آید ، یعنی کارم درست نشده.اجازه اش صادر نشده.لیاقتش را نداده اند. و وقتی نوشته می‌شود ، من هم مثل شما بارها می‌خوانَمَش! انگار که خودم ننوشته باشم. انگار که برایم جدید باشد! انگار که یک نفر گفته و من دیکته کرده ام! حسّ عجیبی است. اگر تابحال تجربه نکرده اید ، یک بار امتحان کنید.
قصه ی خانه ی حاج ابراهیم🏠 کاسبِ باوجودی بود. نزدیک حرم،ظرفهای سفالی می‌فروخت. این خانه را که ساخت ، زیر تمام ستون هایش تربت گذاشت ! این متن را من دارم می‌نویسم! من که حتی عکسی از حاج ابراهیم هم ندیده ام. اما غذای ظهر شهادت امام سجادِ خانه اش را خورده ام. ستون های خانه باوفا بودند. تاحاج ابراهیم زنده بود، چهارستونِ خانه را برای روضه خوانی نگه داشتند. و حتی بعدِ رفتن حاج ابراهیم ، بازهم سرِ قولشان ماندند ! چه خواب ها که دراین خانه دیدند. و چه مریض ها که شفا گرفتند. تاهمین پارسال. گفتند بچه ها بعدِ سالیانِ سال می‌خواهند خانه را بفروشند و ارث را تقسیم کنند. غمِ نبودنِ خانه ی حاج ابراهیم ، برای من که درست چشم در چشمِ حیاط خانه بودم ، غم بزرگی بود. خانه نباشد. روضه اش نباشد. همین یک تکه آسمانِ روبرو نباشد . و معلوم نباشد که چه کسی می‌آید و چند طبقه خانه ، روی هم می‌سازد و کوچه ی باصفای ما ، میزبان چه جور آدم هایی می‌شود ؟ حدودِ یک سال ، همه جور آدمی آمد و رفت. مهندس، مدیری که می‌خواست مدرسه بسازد؛ عربهایی که می‌خواستند پول خوبی بدهند و خانه نزدیک حرم داشته باشند ؛ مشتری زیاد بود. اما نمی‌فروختند؟!!! دوباره دعوت شدیم روضه ی شهادت امام سجاد"علیه السلام" خانه فروش رفته بود. برای آخرین بار ، فرزندان حاج ابراهیم ، میزبان مجلس بودند. داشتند پوش می‌زدند. آب و جارو می‌کردند. کوچه را آماده می‌کردند. از بالای بالکن ، سری در آوردم که ببینم چه خبر است. صاحب خانه ی جدید ،با لهجه ی غلیظ اصفهانی داشت می‌گفت : "پوش را تا دو سه ماه دیگه جدا نمی‌کنیم ، خودمون دوماه دیگه، ده شب روضه داریم !" خنده روی لبم شکفت ، قند توی دلم آب شد. نور به قبرش ببارد! حاج ابراهیم ، تربت سیدالشهدا علیه السلام را ، نه فقط در ستون های خانه اش ، در جان و روح فرزندانش ، به امانت گذاشته بود! خوشا بر احوالش . @hattabishtar
وقتی که از تمامِ جهان خسته می‌شوم ، این چایِ روضه است ، که جان می‌دهد مرا چایخانه ی جدیدِ @hattabishtar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا