مولا حسن داشتن از کوچه ای رد میشدن
یک عده جزامی داشتن غذا میخوردن با ناامیدی به آقا تعارف میکنن
مولا هم میشینن کنارشون، غذا رو میخورن..
بعد از اتمام غذا رو کردن به امام حسن گفتن
هیچکس باما همنشین نمیشه کسی مارو تحویل نمیگیره..
چرا شما تعارف مارو پذیرفتید؟ چرا اومدید پیش ما؟
مولا حسن فرمودند قبول کردم تا شماهم کاری که میگم رو قبول کنید
گفتن چه کاری آقا شما جان بخواه..
مولا فرمودند به شرطی قبول کردم که شماهم بیایید خونهی من!!💚
#کریمحسن