کتاب #شبیه_خودش
به قلم #حسین_شرفخانلو
انتشارات #روایت_فتح
#برش_کتاب📚
#دو_کلمه_حرفِ_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
#خوب_کتاب_بخوانیم
#باشگاه_هواداران_کتاب
#روزی_۳۴_صفحه_کتاب_بخوانیم
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #عباس_بابایی
به قلم #علی_مرج
انتشارات #روایت_فتح
#برشی_از_کتاب 👇🏻
یک روز در پارکی باهم فوارهای دیده بودند. مرد گفته بود بدش میآید از فواره که درست در لحظه اوج، سرنگون میشود. یا آدم نباید شروع کند، یا دیگر وقتی شروع کرد، ایستادن برابر با افتادن است.
***
کتاب #عباس بابایی، روایتی زیبا و دلنشین از زندگی مشترک #شهید_بابایی و همسرشان است که از زبان خانم حکمت روایت میشود؛ داستانی شنیدنی و خواندنی از ازدواج شیرین او با #ملیحه_حکمت که بخشی از آن در سریال #شوق_پرواز به تصویر کشیده شد و حالا خواندن کتاب، ما را با زندگی پر افتخار شهید ۳۷ ساله بیشتر آشنا میکند.
فرمانده شجاع سرتیپ عباس بابایی معاونت عملیات فرماندهی نیرویهواییارتش، پس از ۶۰ ماموریت جنگیِ موفق، هنگام بازگشت، در منطقهعملیاتی سردشت در شهر قزوین، مورد هدف شلیک توپ ضدهوایی پدافند خودی قرار گرفت و در پانزدهم مرداد سال ۶۶ مصادف با #عید_قربان به درجه عظیم شهادت نائل شد.
سخن گفتن از فرماندهای که جلوتر از سربازان در #خط_مقدم میجنگید، خلبان تیز پروازی که بیمهابا در #آسمان دشمن اوج میگرفت و به دل خطر میزد و پدر نازکدلِ مهربانی که جز مِهر از او در آیینه خاطرات فرزندانش ثبت نشده، بسیار سخت است. روایت آن کارِ کسی نیست جز خود او؛ صدیقه (ملیحه) حکمت دختردایی و یار وفادار عباس بابایی که تا آخرین لحظه عمر دل در گرو او داشت و سرانجام به همسر شهیدش پیوست.
بهمناسبت #سالگرد_شهادت_شهید_عباس_بابایی
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #تو_جای_همه_آرزوهایم
به قلم #سمیه_گنجی
انتشارات #روایت_فتح
#برشی_از_کتاب 👇🏻
بعد از نماز صبح دردش کمی فروکش کرده بود. ثریا صبحانه نعمتالله را آماده کرد که بخورد و برود سر کار. بیشتر از این نمیتوانست در خانه بماند. نعمتالله چایی را که به سمت دهانش برد، با ثریا چشم در چشم شد؛ لحظهای مکث کرد چایی را گذاشت روی سفره و گفت ثریا دیشب برای یه لحظه فکر کردم امشب رو دیگه صبح نمیکنم. پیش خودم گفتم تموم شد داشتم فکر میکردم که باید از همهچی دل بکنم به همه فکر کردم دیدم میتونم از همه دل بکنم حتی بچهها ولی از تو نه! دیدم چقدر محاله بتونم از تو دل ببرم اشک گوشه چشم ثریا جمع شد زبانش از شوق آنچه میشنید بند آمده بود فقط با چشمهایش به نعمتالله فهماند که او هم ...
***
مدتی است به برکت مجاهدتهای لشکر #فاطمیون خاطراتی از شهدای این جمع مخلص و باصفا در حال انتشار است و یکی از آنها کتاب «تو جای همۀ آرزوهایم» میباشد.
این کتاب که با تشویق شهید مدافعحرم «مرتضی عطایی» نوشته شده، تصویری از زندگی ساده، پرتلاش و سخت عزیزان افغانستانی را ارائه میدهد.
این اثر علاوه بر این که شهید #نعمت_الله_نجفی را به شما معرفی میکند، شما را دلباختۀ شخصیت دوستداشتنی این #شهید زحمتکش میکند و باعث میشود کمی از سختیها و مشکلاتی که مردم #افغانستان در کشورمان #ایران متحمل میشوند، آگاه شوید.
امیدوارم این آگاهی، آغازی باشد بر پایان تبعیضهای ناروایی که بر همکیشانمان متحمل میشود.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #کمی_بیشتر_بمان
به قلم #الهه_آخرتی
انتشارات #روایت_فتح
#برشی_از_کتاب 👇🏻
قبل از آنکه اکبر برای رسیدن به درک دقیقی از خوب و بد، مجالی داشته باشد، روزگار، با فراز و فرودهایش طوری با او بد تا میکند که برای خوب نماندن و به راه درست نرفتن، به اندازۀ کافی، دلیل و بهانه داشته باشد؛ با وجود این، او که نمیخواهد بازندۀ بازیهای گریزناپذیر روزگار باشد، عزمش را جزم میکند تا هم جای خالی هر آنچه در جای خودش نیست را با حضور خداوند پر کند و هم با توکل بر او بر سختیها غلبه کرده و به منبع آرامشی تبدیل شود تا بتواند به محیط پیرامونش، عشق، محبت و آرامش ببخشد.
زمان زیادی نمیگذرد که در این مسیر، آنگونه پیروز میشود که علاوه بر اینکه نبض زندگیاش را در دست میگیرد و آن را قدم به قدم، تا مقصد نهایی و مقدسی که در جوانی دوست دارد به آن برسد، هدایت می کند؛ به فردی تبدیل میشود که در طول زندگیاش چون عطری که بیدریغ و سخاوتمندانه با رایحۀ معطرش بر دیگران اثر میگذارد.
***
#شهید_اکبر_شهریاری را با خبر شهادتش شناختم. بعد از آن هربار که بهشتزهرا میرفتم در قطعۀ 26 بالای مزار سپیدش حاضر میشدم و به تصویرش نگاه میکردم. نمیدانم چه سَر و سِری با خدا دارد! فقط میدانم عزیز و دُردانهای است که اکنون در آغوش خالقش در قطعۀ از بهشت آرامیده و جاذبهاش دلهای آماده را مجذوب خود میکند.
مدتها بود که منتظر کتابی دربارۀ #شهید_شهریاری بودم تا بیشتر دربارهاش بدانم. اکبر شهریاری دریایی است که عمقش، نه فقط #نویسنده کتابش را، بلکه هر خوانندهای را هم غافلگیر خواهد کرد.
با خواندن #کتاب «کمی بیشتر بمان» با زندگی مردی آشنا میشویم که سختی برایش معنایی جز تلاش بیشتر نداشت و شادی و اخلاص را در هیچ مرحلهای از زندگی از خود جدا نکرده است. کتاب «کمی بیشتر بمان» این ظرفیت را دارد تا شروعی دوباره برای افرادی باشد که سختیهای زندگی ناامیدشان کرده است و انگیزۀ خود را از دست دادهاند.
کتاب را که به پایان رساندم اولین چیزی که به ذهنم آمد این بود:
«ای کاش قبل #شهادت با اکبر شهریاری آشنا میشدم؛ چون به شدت رفیقِ خوبی است.»
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚کتاب #هیچ_چیز_مثل_همیشه_نیست
✏️بهقلم #الهه_آخرتی
👤انتشارات #روایت_فتح
#کتاب
#رمان
#داستان
#پادکست
#کتابخوانی
#کتاب_خوب
#برش_کتاب
#امام_رضا
#کتاب_صوتی
#معرفی_کتاب
#هواداران_پادکست
#پادکست_صوتی
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://rubika.ir/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/