eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
173 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ مجموعه ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ تا به حال فکر کرده‌اید مَثَل‌هایی که روزمره از آن‌ها استفاده می‌کنیم از کجا آمدند؟! مثل‌ها برای راحت‌تر بیان کردن مفاهیم ذهنی ما و سهولت ارتباط کلامی استفاده می‌شوند؛ در ما کم نیستند قصه‌هایی که از شنیدنشان لذت ببریم اما خواندن و شنیدن قصه‌ای که تبدیل به شده باشد طعم دیگری دارد... ‌ ‌فایده‌ی دیگر خواندن این قصه‌ها آشنایی با شادی‌ها و غم‌ها، پیروزی‌ها و شکست‌ها و باورها و آرزوهای مردمان قدیم زمین است که موجب شناخت بیشتر و زیست و تمدن نه چندان دور کشورمان می‌شود. کتابِ قصه ما مثل شد شامل ۱۱۰ و حکایت ایرانی است که توسط آقای محمد میرکیانی نگاشته شده و نخستین بار درسال ۱۳۸۴ به چاپ رسید. در نگارش کتاب از منابعی چون ، ، گلستان و بوستان سعدی، و... استفاده شده است. چند نکته درخور توجه در مورد "قصه ما مثل شد": ▫️زبان قصه ساده و نزدیک به گفتار است که قصه‌گویی از روی را شیرین و آسان می‌کند. ▫️برای هر قصه یک اسم جذاب انتخاب شده است که اصل فاش نشود و قصه تا انتها دنبال شود. ▫️در پایان هر قصه موضوع و نحوه استفاده از آن مَثَل شرح داده شده است. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ با جمعی از برگزیده کوفه به محضر (علیه السلام) مشرف شد و به نمایندگی از همه سخنانی گفت و به گفته ، او نیز دیدار خود را با عبارت "السلام یا مذل المؤمنین" آغاز کرد و امام را برای پذیرش صلح سرزنش کرد. امام فرمودند: من خداوند و شما را شاهد می‌گیرم که جز جلوگیری از ریخته‌شدن خون شما و اصلاح روابط میانی‌تان هدفی نداشتم. پس تقوای الهی پیشه کرده و راضی به فضای الهی و تسلیم امر او باشید و در خانه‌های خود نشسته و دست بردارید تا خوبان از شر بدان آسوده خاطر باشند. اما این سخن که گفتی یا مذل المومنین! به خدا قسم اینکه ذلیل شوید، اما زنده بمانید برای من دوست‌داشتنی‌تر است از آن‌که عزت یابید و کشته شوید. اگر خداوند، حق ما را در به ما بازگرداند، آن را قبول خواهیم کرد و در امرش از او یاری خواهیم ساخت که آن را نیز بر ما مبارک گرداند. ‌ ‌*** ‌ ۴۰_سال مسلمانی، از زیر پای خود سجاده کشیدند و مجروحشان کردند... ۴۰_سال حق خویش را نشناختند... ۴۰_سال در غبار شیطان گم شدند... ‌ "پس از چهل سال " روایت گم‌گشتگی یاران خاص در پیچ و خم گردنه‌های فتنه و لغزش آن‌ها بر لبه‌ی پرتگاه‌های سیاه جهالت را به تصویر می‌کشد. ‌ عدم‌شناخت حیله‌گر، روش مقابله با حزب کفر و مردود شدن عده‌ی کثیری از مومنین در هر دوران سبب غربت و ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام بوده است؛ اما اتحاد جبهه ‌کفر در عین بطالت و در مقابل پراکندگی و بی بصیرتی شیعیان در مسیر حق زخمی عمیق تر بر قلب (علیه‌السلام) بر جای می‌گذارد. ‌ شناخت معاویه‌های زمان و خنثی سازی نیرنگ‌های پایان‌ناپذیر ابلیس برای هر انسانی بالاخص شیعیان که به واسطه‌ی درک و فهم خود باید یاری‌رسان امام خویش باشند اما در وقایع مهم هیچ‌گاه کوفیان بر این امر واقف نبودند. مطالعه کتاب "پس از چهل سال" مواجهه و روش های مبارزه امام‌حسن(ع) با اهل کفر و بطلان را بیان می‌کند. بررسی وقایع صُلح و مطابقت آن با عصر حاضر برای شناخت و مقابله به مثل با شایعات و سیاه‌نمایی‌ها بسیار موثر است. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ ‌_اگر چنین شخصی در میان شما بوده، پس چرا او را بر خلافت برنگزیدید؟ با اندوه سری تکان داد و گفت: ای برادر مصری! چه بگویم؟ خود بهتر می‌دانی دنیای و چگونه همه‌چیز را وارونه می‌کند. چون قدرتی شکل می‌گیرد، کفتارها از هرسو چشم دارند تا آن را ببلعند. زمانی که جنازه را برای خاکسپاری آماده می‌کرد، عده‌ای کاری کردند که نباید می‌کردند. مکثی کرد و ادامه داد: _اینان با نیرنگ، علی را خانه‌نشین کردند و اجازه ندادند لب بگشاید. با مرگ پیامبر، دوباره سربرآورد. ‌ *** ‌ او محمد است. آن‌ها به پیامبر(ص)، نامش را بر فرزندشان نهادند. پسری از قبیله‌ی قریش، نوه‌ی عتبه‌، از مشرکان بزرگ‌ مکه، و پسردائی معاویه‌بن‌ابوسفیان، که خونِ اموی در رگ‌هایش جاریست، پرورش‌یافته‌ عثمان(خلیفه‌سوم)، امّا وجودش سرشار از عشق و ارادت به علی(ع)... ‌ این ارادت چونان است که ابوالقاسم محمدبن‌ابی‌حُذَیفه، به هرچه مقام و تعلقات دنیایی بود، پشت‌پا زد و تمام‌قد خود را وقف پیامبر(ص) و خاندانش کرد تا جایی که به تیغ فرستاده‌ی معاویه، جام را سر کشید. ‌ ، برشی از اسلام است که نویسنده با قلمی شیوا و روان، وقایع آن روزگار را در قالب داستانی جذاب، به خوانندگان ارائه می‌دهد. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌‌"او سلمان شد" روندِ به صلیب‌کشیدنِ باورهای غلط برای رجعت حقیقت است؛ که در تورق‌ صفحات ابتدایی کتاب ناخواسته ذهن را در تقابل می‌تازاند، تقابل اما و اگرهای باورهای خود و داستانِ ؛ گویا در همه‌ی ادیان برخی را به بهای شهوت قدرت می‌پذیرند! سعی بر این دارد رفته رفته در قطارِ لغات، طعم کنکانش و جستجو‌گری بشر من باب خالق و را به تصویر بکشد و در نهایت آتشِ سوال‌های آتشکده‌ی که از ابتدا روشن شده فروکش می‌کند و الماسِ حقیقت میانِ گفتگوها رخ نشان می‌دهد. خداوند را کی ملاقات خواهم کرد؟ وقتی که را پیدا کردی! پدر، کی خودم را پیدا خواهم کرد؟ وقتی که بفهمی خودت را گم کرده‌ای .. ‌ "او سلمان شد" روایتی که ، هر روز آن را ورق می‌زند و تا آن زمان که "گوش‌ها تشنه‌ی شنیدند" ، این ادامه دارد ... https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌‌؛ واژه آشنای بسیاری از ماست؛ مایی که خواندن می‌دانیم و از برمی‌خوانیم. ‌ ؛ واژه‌ای که از [سفر] سخن می‌گوید و ما را با دوری همنشین می‌کند... و ابد؛ متشکل از سه حرف ساده که به نوعی بیان‌گر مفهوم [ادامه] است. ، این سه کلمه را چنان در هم فرو برده و داستانی زیبا از واقعیت به رشته تحریر درآورده که مخاطب هر چه می‌خواند بیشتر و بیشتر تشویق به خواندن آن می‌شود؛ او در کتاب «مردی در تبعید ابدی» به روایت زندگى پُرمشقتِ ، پرداخته است. ملایی که یکی از تاثیرگذارترین فیلسوفان و متألهان است و با ارائه‌ی اندیشه‌هاى نو درباره “حرکت جوهرى”، “تقدم وجود بر ماهیت”، و اندیشه‌هاى نابِ بى‌تکرار که از درکِ مردمان و حتى بزرگان زمانه خود خارج بود، دانشِ عالمِ را زیر و رو کرد. اصولا نوشتن شرح حال حکما و به دلیل اطلاعات محدود تاریخی، کار آسانی نیست اما نادر ابراهیمی با نوشتن کتاب «مردی در تبعید ابدی» به خوبی از عهده این کار سخت و دشوار برآمده است. ‌آنچه از نوع نگارش گفتگو محور به ذهن متبادر می‌شود، تسلط و آشنایی کامل با ملای شیرازى و نوع نگرش او به هستی است. نویسنده در این کتاب، مانند باقی آثار آهنگینش، با همان نثرِ شیرین که هر جمله را چون زر باارزش مى‌کند، با آمیختن و واقعیت، شاهکاری ساخته که خواننده را در جای‌ جای با خود همراه می‌کند؛ از کوچه باغ‌های سرسبز تا حجره در و شاگردی و ، از کاخ سلطانی شاه عباس صفوی تا مدرسه خواجه و بهره‌گیری از تا چرایی تبعید ابدی‌اَش... قصه کتاب از کودکی محمدصدرا، با پدری وزیر و مادری حکیم آغاز می‌شود و در ادامه از جملات نغز مادر سخن می‌گوید و از فوت زودهنگام پدر شکایت می‌کند. ‌ با شروع سفری نابه‌هنگام در ملاصدرا ادامه پیدا می‌کند. وقایع داستان، روایت قدکشیدن معنوی نوجوانی را به تصویر می‌کشد که با هوشِ سرشار و عطشِ سیری‌ناپذیر در کسب دانش، موفق به شاگردی فلاسفه معروف زمان خود شده و در جستجوی پاسخ پرسش‌هایش، اندیشه‌ای نو ورای مربیان خود ارائه می‌دهد. روایت زندگی صدرالمتالهین در کتاب «مردی در تبعید ابدی»، مخاطب را با آشنا می‌سازد و او را مشتاق آموختن این علم می‌کند. این رمان برای کسانی که می‌خواهند با شخصیت و او آشنا شوند، بسیار آموزنده است و چون چراغی روشن مسیر را برایشان روشن می‌کند. ‌ بمناسبتِ روزِ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/