باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #بدون_هراس / #من_ترسو_نیستم
به قلم #وندی_شرمن
انتشارات #سروش / #مرکز_اسناد_انقلاب_اسلامی
" No For the Fainof Heart "
نام کتابی است که از همان ابتدا در #آمریکا و بعد از ترجمه در #ایران، جنجالهای زیادی را به پا کرده است.
این کتاب، خاطرات یک #دیپلمات آمریکایی است که به دلیل بیان خاطراتی از روند #مذاکرات_هستهای برای ایران نیز اهمیت پیدا میکند. البته این کتاب را نمیتوان صرفاً مرتبط با #مذاکرات_هستهای قلمداد کرد زیرا «وندیشرمن» موضوعات مختلفی را مطرح میکند و با زیرکی در خلال موضوعات مدنظر خود، خاطراتش را از مسائل بینالمللی مانند مذاکراتهستهای ایران برای خواننده روایت میکند.
برخی موضوعات مطرح شده در #کتاب واکنشهای فراوانی را در ایران به دنبال داشته که تا امروز با سکوت مذاکرهکنندگان ایرانی همراه بوده است برای مثال: عقبنشینی تیم ایرانی از موضع خود بهخاطر اشکهای وندیشرمن در حین مذاکرات، تعامل و ارتباطهای غیر دیپلماتیک در حاشیۀ نشستها، موضوع پرتاپشدن خودکار به سمت مذاکرهکنندۀ ایرانی، ماجرای کارتپستالهای ارسالی #عراقچی برای شرمن و... موضوعاتی است که #شرمن از زاویۀ خود آنها را بیان میکند.
این کتاب هماکنون با دو ترجمه از دو #ناشر مختلف به بازار عرضه شده است.
انتشارات سروش این کتاب را با نام «بدونهراس» و با ترجمۀ آقای #دکتر_محمد_جمشیدی در مردادماه 98 با قمیت 50هزار تومان منتشر کرد و انتشارات مرکز اسناد #انقلاب_اسلامی نیز آن را با نام «من ترسو نیستم» و با ترجمۀ #مهدی_خانعلی_زاده، #ثمانه_اکوان و #زهرا_ساعدی در مهرماه 98 با قیمت 28 هزار تومان وارد بازار کرد.
این دو ترجمه، تفاوت قابل توجهی ندارند ولی برای کتاب بدون هراس دکتر #علی_باقری مقدمهای نوشته است که آن را میتوان خلاصهای از روند #مذاکرات #جمهوری_اسلامی و قدرتهای جهانی، بالآخص آمریکا به حساب آورد.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #چقدر_پنجره
به قلم #سعید_بیابانکی
نشر #شهرستان_ادب
#برشی_از_کتاب 👇🏻
تو چراغ آفتابی، گل آفتابگردان
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان
گل آفتاب ما را، لب کوه سر بریدند
نکند هنوز خوابی، گل آفتابگردان؟
نه گلی فقط که نوری، نه که نور بوی باران
تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان
نفس بهار دستت، من و روزگار مستت
قدح پر از شرابی، گل آفتابگردان
نه گلی نه آفتابی، من و این هوای ابری
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان؟
تو بتاب و گل بیفشان، سر آن ندارد امشب
که بر آید آفتابی، گل آفتابگردان
***
سعید بیابانکی از آن شاعران ناب ودرخشان #ایرانی است؛ شاعری با شعرهایی دلنشین در قالبهای گوناگون؛ از #غزل گرفته تا نیمایی، از #شعر طنز گرفته تا شعر آئینی؛ همه فن حریف است!
ولی آنچه بیشتر دلها و ذهنها را به خود درگیر میکند غزلهای بی نظیر اوست. غزلهایی که به عمق جان تو مینشیند.
حالا فکر کنید در"چقدر پنجره" چقدر غزل کنار هم ردیف شده است!
۶۰ غزل بینظیر این #کتاب را محمدحسین نعمتی و علی داودی از میان شعرهای آقا سعید بیابانکی ما انتخاب کردهاند.
#شاعر ما کتابش را با شکایت از زخم زبانهای دوستان شروع میکند:
«بيا كه آينه روزگار، زنگاریست
بيا كه زخمزبانهای دوستان، كاریست»
و در غزل پایانی از ندیدن محبوبش گله دارد:
«چندیست خو گرفته دلم با ندیدنت
عمری نمانده است، الهی ببینمت!»
خواندنی است!
در اولویت قرار گرفتنی است!
هدیه دادنی است!
و مهمتر از همه، داشتنی است...
سرودههای این شاعر عزیز را میشود مشتی از خرمن غزلهای این روزها دانست که به شما میگوید حال امروز این قالب قدیمی بهتر از قصیدهها و مثنویها است.
حال امروز شعر ما، به لطف این غزل ها خوب است👌🏻
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
مک لوهان هر اختراع بشر را امتداد یکی از اعضایش میداند. مثلا اتومبیل امتداد پا یا دیوار امتداد پوست.
کتاب امتداد مغز است و کار نویسنده امتداد خواب. نه اینکه به خوابزدگی مخاطب بینجامد؛ بلکه خوابی که مغز را بیدار سازد.
نویسنده در بیداری خوابگونه، و رویایی بیدار، ذهنش را به پرواز وا میدارد و با دست و قلبش، هم فکر میکند و هم مینویسد. اگر کتابی از من خواندهاید امیدوارم رویایی شیرین باشد.
#کتاب_خوب_بخوانیم 👌🏻📚
#باشگاه_هواداران_کتاب
#نویسنده_هوادار_کتاب
#کتاب_دوست_همیشگی
#نه_به_کتاب_نخواندن
#حال_خوش_مطالعه
#با_کتاب_زندگی_کن
#باشگاه_هواداران
#هواداران_کتاب
#کتاب_خوب
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #به_نام_یونس
انتشارات #شهرستان_ادب
به قلم #علی_آرمین
یا مُجیبَ نِداءِ یونُسَ فِی الظُلُمات
#برشی_از_کتاب 👇🏻
آمنتقی نفس عمیقی کشید و گفت: «قندیلها نور دارند ولی آدم باید اوستای مشبکسازی باشه تا بتونه طرحهای منفی رو برش بزنه»
#یونس تمام توجهش به آمنتقی بود و سر تکان میداد. آمنتقی ادامه داد: «آدمها عین قندیلاند. حج آقا یونس، نور دارند ولی اوستا میخواند که بتواند نورانیشان کنه»
یونس استکان خالیاش را در سینی گذاشت. «وقتی خودشان نور نخواند، به زور نیست بزرگوار.» آمنتقی با لبخند سر تکان داد. «ها، ولی خیلی وقتها هم اوستاها یا نابلدند و یا کم #صبر.»
***
یونس #روحانی است و نذر میکند برای شفای دخترش به سفری تبلیغاتی در روستای دور افتادهای با آداب و رسوم خاص برود.
از قسمتهای دلنشین داستان میتوان به آن قسمتهایی اشاره کرد که #خواننده، با تصویرسازیِ مناسبِ #نویسنده، به خوبی میتواند خانههای کاهگلی و محیط روستایی را در ذهن خود متصور شود.
استفاده از گویش و لهجه خاص محلی در بین دیالوگها از دیگرجذابیتهای داستان است و همراهی مخاطب را تا انتهای داستان حفظ میکند.
قیاس بین شخصیت یونس و داستان #یونس_نبی نیز، این اثر را به یک اثر تلمیحگونه تبدیل کرده است.
هر دوی آنها برای تبلیغ آمدهاند، هر دو با ذهنهایی مملو از #خرافات رو به رو هستند، هر دو از طرف مردم طرد میشوند و باز هم قرعه به نام یونس میافتد...
یونس نبی به دریا میرود و یونس طلبه به چاه...
سیاهی چاه، یونس را به سمت #نور سوق میدهد ...
طراحی خلاقانه جلد به خوبی میتواند برای هر نوع مخاطبی وسوسهانگیز باشد.
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #ملاقات_در_فکه
انتشارات #سوره_مهر
به قلم #سعید_علامیان
#شهدا در خنده مستانه خود "عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُون" هستند و #نابغهها در این رقابت، گویِ سبقت را ربودهاند و حالا، همنشین رب الارباب شدهاند.
#حسن_باقری یکی از همان نوابغ است. ۲۴ ساله بود که در اتاق جنگ #ارتش، مقتدرانه ایستاد و از کم و کیف اوضاع و شرایط حاکم بر جبهه جنوب، سخن گفت. پس از آن از چنان شهرتی برخوردار شد که فرماندهان آن را دست نیافتنی میپنداشتند.
معدود یادداشتها و گزارشاتی که به نام او باقی مانده ؛ مربوط به دوره #خبرنگاری اوست و مشهورترین آنها، گزارش حمله #آمریکاییها به طبس است.
حالا که نشستهایم و "ملاقات در فکه" را میخوانیم، در مییابیم که او هم، مانند دیگران و از جنس همین انسانها بوده است.
او که همچون دیگر بچهها، کودکیاش با شیطنت سپری شده، در نوجوانی به #مطالعه کتابهایدینی، تفاسیر #قرآن و تحقیق درباره #امامت و #نبوت و #مهدویت مشغول میشود. اخلاق و منش و رفتار بزرگسالان را در خود نهادینه میکند. در دانشگاه 《رضائیه》 از رشته دامپروری اخراج میشود و پس از آن به #علوم_قضائی روی میآورد.
جزء اولین نفراتی است که پس از فرمان #امام_خمینی در ۱۱ آذر ۵۷، به جبهه رفت تا به وظیفهاش عمل کند.
نویسنده، ۶ روایت اصلی را در این کتاب گنجانده است؛ روایاتی که راویان آنها شهدایی همچون: #محمدابراهیم_همت، #مهدی_زینالدین، #مهدی_باکری، #حمید_معینیان، #داوود_کریمی و #علی_صیادشیرازی هستند.
در فصل 《خواستگاری جنگی》 #پروین_داعیپور ، همسر #شهید_حسن_باقری این خاطره را روایت میکند : «صدای پختهای داشت. گفت: اسم من حسن باقری نیست. من #غلامحسین_افشردی هستم...» و در《نبرد چزابه》 سرلشکر #محمد_باقری این چنین روایت میکند: «اخوی هنوز جراحت داشت و شکافی روی جمجمهاش بود. پزشکان او را از حضور مستقیم و فعالیت در جبهه منع کرده بودند. ایشان طاقت نیاورد. همه فرماندهان تلاش میکردند جلوی او را بگیرند؛ اما او توجه نکرد و رفت. پس از چند ساعت برگشت و وضعیت آن منطقه را تشریح کرد.»
《کلید قلعه طریق القدس》باعت آن《فتح بزرگ》شد و 《بازگشت پیروزی》روح مبارزان را صیقل داد. «ملاقات در فکه: زندگینامه شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی)» به عنوان ششصدوشصتویکمین #کتاب تولید شده در دفتر #ادبیات و هنر مقاومت و بیستودومین یادنامه از شهداست.
#بمناسبت_ایام_شهادت_شهید_حسن_باقری
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
یادداشت اختصاصی #مریم_راهی https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab
کتاب خواندن بیش از اینکه سرگرمی باشد و حتی بیشتر از اینکه علاقمندی باشد، یک اندیشه است؛ اندیشهای که توانایی اندیشهسازی دارد.
انسان برای اینکه بتواند حرکت کند، نیازمند اندیشه است. تا اندیشهای برای حرکت وجود نداشته باشد، حرکت کردن نیز اتفاق نمیافتد. برای انسانیت داشتن همینطور است. چگونه انسانی که خود را نمیشناسد، انسانیت به خرج دهد؟ آیا غیر از این است که برای شناختن و محک زدن خود باید زندگی کرد؟
و همین انسان برای زندگی کردن، متاسفانه تنها یک فرصت دارد؛ عمری که متوسط آن هفتاد سال است. که قطعا این فرصت، کم و کوتاه است. او برای اینکه بتواند بهسرعت به شناختی مطلوب از خودش و از پیرامونش برسد و آن را طی سالهای عمرش به اجرا درآورد، ناگزیر از این است که زندگی انسانهای دیگر را مطالعه کند.
و اما این زندگیها کجا هستند؟ و این مطالعه چگونه باید اتفاق بیفتد؟
طبیعیست که بخش عمدهای از این زندگیها در کتابها هستند؛ در داستانها، زندگی نامهها و خاطرات، در فرهنگنامههای اقوام و ملل، در تاریخچه جهان و احوالات مردمش.
و بخش اعظم دانش را هم در کتابها باید پیدا کرد؛ در دانشنامهها و دایرهالمعارفها، در کتابهای درسی و دانشگاهی.
البته این را هم باید دانست که مطالعه، تنها و تنها کتاب خواندن نیست. کتاب خواندن یکی از روشهای مطالعه است. اگر هدف از مطالعه، رسیدن به آگاهی و شناخت باشد، دیدن و شنیدن و بوییدن و احساس کردن و تفکر کردن و سفر کردن نیز مطالعه است.
انسانی که به این درجه از مطالعه و شناخت برسد، بهحتم صاحب اندیشه شده است. و انسان اندیشمند همان موجودی است که جهان را با خود به حرکت درمیآورد، نگاهش به دنیا تغییر میکند، پا را از مرزهای انسانیت فراتر میگذارد، در برابر ظلم میایستد، حرف میزند و حرف میزند.
پس چه حسرتی بالاتر از انبوه کتابهایی که تا به امروز نخواندهایم... و چه امیدی بالاتر از کتابهایی که به زودی خواهیم خواند.
غیر از این باشد، انسان مسیر زندگی را درست انتخاب نکرده است؛ باید برگردد و از راه دیگری برود.
#کتاب_خوب_بخوانیم 👌🏻📚
#باشگاه_هواداران_کتاب
#نویسنده_هوادار_کتاب
#کتاب_دوست_همیشگی
#نه_به_کتاب_نخواندن
#حال_خوش_مطالعه
#با_کتاب_زندگی_کن
#باشگاه_هواداران
#هواداران_کتاب
#کتاب_خوب
https://t.me/havadaran_ketab
https://ble.im/havadaran_ketab
https://eitaa.com/havadaran_ketab
https://www.instagram.com/havadaran_ketab/