•|🦋|•
ســـلامــ مارا بہ مـــادر بــرساݩ😍😇♥️
از قــوݪ ما بــگۅ خــوش آمدے آیہ هاے ڪــوثـــر♥️
یڪ قـــرآن منتظـــر تۅ بــــود🍃♥️
@havalichadoram🍃
#مبحٿهفتہ✨
ضمن عرض تبریڪ به مناسبت ولادت مادر خوبے ها و مهربانے هــا😍
قــدم بعدی در راستاے
تــــرڪــ حســـــادٺــ
است...🍃
تــرڪ حسادٺ مقــدمہ سازگارے و در نهادیت رستگارےِ🕊
یڪ دیگر از نتایــج ترڪ حسادټ دنیــا طلب نبودݩ اســت😇
حسادت، علاوهـ ،برا اینڪه میتونہ آرامش اطرافیانت رو برهم بزنہ💔
بلڪہ باعث میشہ شما هیچ وقٺ از زندگے و امکاناتی کہ برات فراهم شدهـ راضی نباشے😣و همیشہ در تلاطم باشے و کسی رو بالاتر از خودٺ ببینی😖
پس چرا باید از زندگی ای که داریم لذت نبریم؟☺️
شڪر نعمت نعمتت افزون کنــد💎🦋
این داستان ادامہ دارد...🙃
@havalichadoram🙂
•|🦋|•
امیر المومنین علے{علیہ السلامـ}:
حسادت نتيجه اى جز زيان و ناراحتى كه دلت را سست و تنت را بيمار مى گرداند به بار نمى آورد.🍃
@havalichadoram🍃
•[🦋]•
هدیه روز مادر به حضرت زهرا 🦋🍃
🎈میــتونه:
۱. صلوات باشــه 📿
۲. کمک به نیازمندان باشه🫂
۳. ترک گنــاه برای ظهور گل پسرشون مهدی (عج)❤️
۴. خواندن دعا،نماز و هدیه ثوابش به حضرت زهرا(س)
[#کپیونشرحلال ]
@havalichadoram🌸
📚ࢪمان
❤ #دو_مدافع ❤
#قسمت_نهم
هل شدم و گوشے از دستم افتادو رفت زیر صندلے
داشت میرسید ب ماشیـݧ از طرفے هرچقد تلاش میکردم نمیتونستم گوشے و بردارم
در ماشیـݧ و باز کرد سرشو آورد تو و گفت مشکلے پیش اومده دنبال چیزے میگردید❓❓❓
لبخندے زدم و گفتم:ن چ مشکلے❓❓❓فقط گوشیم از دستم افتاد رفت زیر صندلے
خندید و گفت:بسیار خوب
چند تا شاخہ گل یاس داد بهم و گفت اگہ میشہ اینارو نگہ دارید.
با ذوق و شوق گلهارو ازش گرفتم وبوشون کردم
و گفتم: مـݧ عاشق گل یاسم
اصـݧ دست خودم نبود این رفتار
خندید و گفت:میدونم
خودمو جم و جور کردم و گفتم:بلہ❓❓از کجا میدونید❓❓❓
جوابمو نداد حرصم گرفتہ بود اما بازم سکوت کردم
اصـݧ ازش نپرسیدم براے چے گل خریده حتے نمیدونستم کجا داریم میریم
مثل ایـݧ کہ عادت داره حرفاشو نصفہ بزنہ جوݧ آدمو ب لبش میرسونہ
ضبط و روشـݧ کرد
صداے ضبط زیاد بود تاشروع کرد ب خوندݧ مـݧ از ترس از جام پرید
سریع ضبط و خاموش کرد ببخشید خانم محمدے شرمندم ترسیدید❓❓❓❓
دستم و گذاشتم رو قلبم و گفتم:
بااجازتوݧ
اے واے بازم ببخشید شرمنده
خواهش میکنم.
گوشیم هنوز زیر صندلے بود و داشت زنگ میخورد
بازم هر چقدر تلاش کردم نتونستم برش دارم
سجادے گفت خانم محمدے رسیدیم براتوݧ درش میارم از زیر صندلے
ب صندلے تکیه دادم
نگاهم افتاد ب آینہ اوݧ پلاک داشت تاب میخورد منم ک کنجکاو...
همینطورے ک محو تاب خوردن پلاک بودم ب آینہ نگاه کردم
اے واے روسریم باز خراب شده
فقط جلوے خودمو گرفتم ک گریہ نکنم
سجادے فهمید
رو کرد ب مـݧ و گفت:
دیگہ داریم میرسیم
دیگہ طاقت نیوردم و گفتم:
میشہ بگید کجا داریم میرسیم
احساس میکنم ک از شهر داریم خارج میشم
دستے ب موهاش کشید و گفت
بهشت زهرا....
پس واسہ همیـݧ دیروز بهم گفت نرم حدس زده بودماااا اما گفتم اخہ قرار اول ک من و نمیبره بهشت زهرا...
با خودم گفت اسماء باور کـݧ تعقیبت کرده چے فکر میکردے چے شد
با صداش ب خودم اومدم
رسیدیم خانم محمدے.....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
📚ࢪمان
❤ #دو_مدافع ❤
#قسمت_دهم
رسیدیم خانم محمدے...
_نزدیک قطعه ے شهدا نگہ داشت
از ماشیـݧ پیاده شد اومد سمت مـݧ و در ماشیـݧ و باز کرد مـݧ انقد غرق در افکار خودم بودم کہ متوجہ نشدم
_صدام کرد
بخودم اومدم و پیاده شدم
خم شد داخل ماشیـݧ و گوشے و برداشت
گرفت سمت مـݧ و گفت:
بفرمایید ایـݧ هم از گوشیتوݧ
دستم پر بود با یہ دستم کیف و چادرم و نگہ داشتہ بودم با یہ دستمم گلارو
_گوشے تو دستش زنگ خورد
تا اومد بده بہ من قطع شد و عکس نصفہ ای ک ازپلاک گرفتہ بودم اومد رو صفحہ
از خجالت نمیدونستم چیکار کنم
سرمو انداختم پاییـݧ و ب سمت مزار شهدا حرکت کردم
_سجادے هم همونطور ک گوشے دستش بود اومد دنبالم و هیچ چیزے نگفت
همینطورے داشتم میرفتم قصد داشتم برم سر قبر شهید گمنامم
اونم شونہ ب شونہ من میومد انگار راه و بلد بود و میدونست کجا دارم میرم
_رسیدیم من نشستم گلهارو گذاشتم رو قبر
سجادے هم رفت کہ آب بیاره گوشیم هنوز دستش بود
_از فرصت استفاده کردم تا رفت شروع کردم ب حرف زدݧ باشهیدم
سلام شهید جاݧ میبینے ایـݧ همون تحفہ ایہ ک سرے پیش بهت گفتم
کلا زندگے مارو ریختہ بهم خیلے هم عجیب غریبہ
عادت داشتم باهاش بلند حرف بزنم
یہ نفر از پشت اومد سمتم و گفت:
مـݧ عجیب و غریبم❓❓❓
سجادے بود
واااااااے دوباره گند زدے اسماء
از جام تکوݧ نخوردم
اصلا انگار اتفاقے نیوفتاده روی قبرو با آب شست و فاتحہ خوند
سرمو انداختہ بودم پاییـݧ
خانم محمدے ایرادے نداره
بهتره امروز دیگہ حرفامونو بزنیم
تا نظر شما یکم راجب مـݧ عوض بشہ
حرفشو تایید کردم
_خوب علے سجادے هستم دانشجوے رشتہ ے برق تو یہ شرکت مخابراطے مشغول کار هستم و الحمدوللہ حقوقم هم خوبہ فکر میکنم بتونم....
_حرفشو قطع کردم
ببخشید اما مـݧ منتظرم چیزهاے دیگہ اے بشنوم
با تعجب سرشو آورد بالا و نگام کرد
بلہ کاملا درست میفرمایید
دفہ ے اول تو دانشگاه دیدمتو....
ادامه دارد.....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
『انقݪاب نۅجۅانۍ』
•[🦋]• هدیه روز مادر به حضرت زهرا 🦋🍃 🎈میــتونه: ۱. صلوات باشــه 📿 ۲. کمک به نیازمندان باشه🫂 ۳. تر
پرش به پست آخر 🌱
شبتون زهرایی:)🌱
التماس دعا..)🌱
『انقݪاب نۅجۅانۍ』
کلیــپ ویژهـ روز ولادٺ حضــرٺ زهــرآ🎊
#صابر_خراسانی🎈
@havalichadoram🎉
•|🦋|•
#تلنگرانہ☘
غیبت میڪنی میگی دیدم
ڪه میگم؟!
رفیق!
اگه ندیده بودی ڪه تُهمت میشُد!!
ستارالعیوب باش؛
اگه چیزی هم میدونی نگو ((:
کجــا داریـــمـ میریـــمــ.....(:💔
@havalichadoram💔
#عاشقانہ_هاے_اللهے💞
عروسیمان رنگ و بوےِ
خاصے داشت😊
مسئول تالار بہ آقا مرتضے گفت :
عروسے مذهبے در این تالار
زیاد برگزار شده
اما عروسے شما خیلے متفاوت بود
برگه هایے را کہ در آن احادیث
و جملات بزرگان نوشتہ بودیم📝
بین مهمان ها توزیع کردیم
و جالب آن کہ عدہ اے
بہ ما گفتند : آن جُملات
راہ زندگیمـان را عوض کرد!
براے ما خیلے جالب بود
کہ تاثیر یك ڪلام معصوم
در مکانے بہ نام تالار عروسے
تاثیرگذار باشد ..💜
#روایتے_از_همسرِ↓
شهید مرتضـی زارع🕊
@havalichadoram💍
•|🦋|•
#حاج_حسیݩ_یڪتا🌿
🌿 اکنون جهان منتظر ظهور مهدی(عج) است و ندای انقلاب #ایران به گوش آزادی خواهان در سراسر دنیا رسیده است و همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند ظهور نزدیک است و #جوانان باید خود را برای آن روز آماده کنند و همین جوانان آن روز را خواهند ساخت.🌿
@havalichadoram🌿
•|🦋|•
#شهیدانہ💎
دائم الوضو بود👌🏻
موقع اذان خیلی ها می رفتند
وضو بگیرند
ولے حسن اذان و اقامه را
مےگفت ونمازش راشروع میکـرد🗣
مےگفت: زمین جای جمع کـردن
ثوابه...🌎
حیف زمینِ خدآ نیست🙂
که آدم بدون وضو روش راه بره؟🙃
#شهید_حسنتهرانیمقدم🕊
@havalichadoram🕊
•[🦋]•
#رهبرانه❄️
اگر زنها این #انقلاب
را نمیپذیرفتند
و بھ آن باور نداشتند
مطمئناََ انقلاب اسلامی واقع نمیشد
#آسیدعلیآقاخامنهای
+چقدرکلام پرمحتوا و اوجزیباییست:)
• @havalichadoram🍓
•[🦋]•
° #حرف_حساب🌱
.
.
باکسے نشست
و برخاست کنید کہ...☝🏻
وقتے او را دیدید👀
یاد خدا و طاعت خدا بیفتید🌱
نہ با کسانے کہ یادِ
معاصی و گناه هستند💔
و انسان را از یاد خدا
باز مے دارند😔
.
#آیت_الله_بهجت•°|🍃
@havalichadoram♥️
•|🦋|•
#مـادر_مهــربانے_هـــا🌥
مے دو نستے توے عالمـ برزخ هیــچـ ڪــس نمے تــونہ شفــاعٺ ڪنہ...!💔
حتۍ امـــامـ حسیــݩ....!!!(:
امــا یڪے هســٺ ڪہ اجازهـ شفــاعټ دارهـ....🙂
اونــمـ حضــرٺ مـــادرِ....💓💕
#حضــرت_مــادر💕
@havalichadoram💕
•[🦋]•
#آرامشانھ 🦋
گفتمخدایا..
بااینهمھگناھچھڪنم؟
#مھربانم فرمود:
"اَلمیَعلموااَنّاللّه
هویَقبَلالتّوبةعَنعِباده"
مگرنمیدانند،
خداستڪھتوبھرا..
ازبندھهایشقبولمیڪند..؛🌱
@havalichadoram♥️
•|🦋|•
#حاج_حسیݩ_یڪتا🦋
بچهها! شهدا خوب تمرین کردند ولایت پذیریِ امام مهدی(عج) را در رکاب آسید روحالله خمینی. ما هم باید تمرین کنیم ولایت پذیریِ امام مهدی(عج) را در رکاب حضرت آقا.♥️
@havalichadoram🦋
•[🦋]•
#شهیدانه🌱
شهید •|مهدی باغیشنی|•🍃
خواهرانم! شما با حجاب خود مشت محکمی بر دهان ابرقدرتها بکوبید و بگوئید «ای از خدا بیخبران! ما مانند حضرت زهرا (س) و حضرت زینب کبری (س) هستیم و هرگز از راهی که آنان رفتهاند، برنمیگردیم و با تمام توان راه آنها را ادامه میدهیم.»
#چادرم_را_عاشقم🌸
خبرگزاری تسنیم 🌱
@havalichadoram🦋
•[🦋]•
#شهیدانه🌱
شهید •|علی اکبر بشنیجی|•🍃
«خواهرانم! همانطور که ما در جبههها با این دشمن کافر میجنگیم، شما نیز به نوبه خود با صبر و بردباری و با حجاب و پوشش خود با دشمنان داخلی بجنگید، زیرا پیروزی از آن ماست
#چادرم_را_عاشقم🌸
بانو قدر چادرت رو بدون 😉
@havalichadoram🍃
•|🦋|•
فردا همان روزی است که ممکن است هرگز آن را نبینی و دیروز همان روزی است که حتما دوباره آن را در قیامت خواهی دید.🎞
`
امروز همان روزی است که دو فرصت مهم در اختیار داری : 🙂
یکی جبران خرابی های دیروز و دیگری زمینه سازی برای خوبیهای فردا .🙃
فردای تو امروز ساخته میشود پس کار امروز را به فردا نینداز.
#استادپناهیان🍃
@havalichadoram🍃