『انقݪاب نۅجۅانۍ』
•|🦋|• #غـــروٻجمــعہ🌤🌎 امیــد غریبـــاݩ تنهــا کجــایے……؟ @havalichadoram🌏
•|🦋|•
از امــامـ زمــان بہ منتڟـــراݩ🌏
نمیخواهد براے آمـــدنمـ ڪارے کنــے…😞
براے نیــامدݩ کارے نکنــۍ…💔
#منتظــرواقعۍ
@havalichadoram💔
•|🦋|•
[ فقطیکروز تا شروعماهرجبباقیست ]
#اینالرجبیون؟!💎🦋|°•
امام صادق(عليه السلام) در فضیلتاینماهِ
بزرگ میفرمايد :
آن گاه كه قيامت برپا شود، منادى الهى فرياد زند: [ أين الرجبيّون؟ ]
كجايند آنانكه ماه رجب را گرامى داشتند و از آن، بهره ها بردند؟🌊|°•
از آن انبوه جمعيت، گروهى برخيزند كه نور جمالشان محشر را روشن كند💥|°•
بر سر آنان تاج هاى شاهى كه مرصّع به درّ و ياقوت است، قرار دارد و در طرف راست هرنفر از آنان هزار فرشته، در سمت چپ نيز هزار فرشته به او كرامت و تعظيم الهى را تبريك گويند🌕|•°
از جانب الهى ندا آيد: بندگان من، به عزت و جلالم سوگند، شما را جاى و مقام گرامى و عطاياى فراوان دهمو شما در آن جاويد خواهيد بود زيرا شما داوطلبانه براى من در ماهى كه من بزرگش داشتم روزه گرفتيد🌈|°•
در اينجا حضرت صادق(عليه السلام) فرمود: اين پاداش، براى كسى است كه گرچه يك روز از اول يا وسط يا آخر ماه رجب را روزه بدارد🌸|°•
@havalichadoram🌼
🌸🌸🌸💫💫
نوکنیدجامه را 👕👚
پاک کنیدخانه را، 🚿
گل بزنید قبله را، 🌺💐
ماه رجب میرسد/
هوش کنیدمست را
،آب زنیددست را،
💦🙌
سجده کنیدهست را 🙏،
ماه رجب میرسد/سیرکنیدگشنه را
،آب دهیدتشنه را 🍶،
دورکنیدغصه را
،ماه رجب میرسد/عفوکنیدبنده را 💑،
أرج نهیدزنده را 👪،یادکنیدرفته را
،ماه رجب میرسد.
🌼♻️🌼♻️🌼♻️🌼♻️🌼♻️🌼
♻️🌼♻️🌼♻️🌼♻️🌼♻️🌼♻️
امام باقر(علیه السلام) :
✨هرمومنی راکه دوست دارید رسیدن این ماه رابه اومژده دهید
♻️پیشاپیش
فرارسيدن ماه رجب برشما مبارك✨
@havalichadoram✨
•|🦋|•
#شهیدانه🌱
ده ماه بود ازش خبری نداشتیم. مادرش می گفت« خرازی ! پاشو برو ببین چی شد این بچه ؟ زنده س ؟ مرده س؟»😥 می گفتم«کجا برم دنبالش آخه ؟ کار و زندگی دارم خانوم. جبهه یه وجب دو وجب نیس.از کجا پیداش کنم؟» رفته بودیم نماز جمعه. حاج آقا آخر خطبه ها گفت حسین خرازی را دعا کنید.آمدم خانه. به مادرش گفتم.گفت« حسین ما رو می گفت؟ »🤔
گفتم « چی شده که امام جمعه هم می شناسدش؟» نمی دانستیم فرمانده لشکر اصفهان است💔🕊
#مدعیان_بی_ادعا💔
@havalichadoram🕊
•|🦋|•
#آیاتدلبرانہ♥️
•قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّهِ🌸•
غمگین ڪہ میشوے، حواست باشد.
گوشِ خدا براے شنیدن غمهایت شنواترین است.
حُسن، از آنِ خداے یوسف است، پس:
•تَوَكَّلْتُ عَلَے الْحَے الَّذے لایمُوتُ🌱•
•
•
♥️🌿 • •
@havalichadoram♥️
•|🦋|•
#چادرانه🌱
همه بــراے تـو باشد
❴👘❵لبــاس هاے شیـك براے "تـو"
❴👀❵تـوجـہ مـردم براے" تــو"
❴🙇♀❵آزادے و راحـتے بـراے" تــو"
و مــن همین تڪہ
پارچـہ مشڪے چـادرم را مے خواهم
و نیـم نگـاهے از آن بالــایے😌☝️
•| #ریحانهشـدنلیاقتمیخاد♥️
•|#چادرم_را_عاشقم♥️
@havalichadoram✌️
📚ࢪمان
❤ #دو_مدافع ❤️
#قسمت_بیست_پنجم
_اومدم کہ جواب بدم تلفـݧ زنگ زد خالم بود
نجات پیدا کردم و دوییدم سمت اتاقم...
چادرم و درآوردم تو آیینہ نگاه کردم چهرم نسبت به سه سال پیش خیلے تغییر کرده بود
بہ خودم لبخندے زدم و گفتم اسماء ایـݧ سجادے کیہ❓
چرا داره بہ دلت میشینہ❓
همونطور کہ بہ آیینہ نگاه میکردم اخمام رفت تو هم
_اسماء زوده مقاومت کـݧ نکنہ ایـݧ هم بشہ مث رامیـݧ تو باید خیلے مواظب باشے نباید برگردے بہ سہ سال پیش
علے فرق داره نوع نگاهش،صدا کردنش،حرف زدنش،عقایدش...
_خندم گرفت ...هہ علے❓هموݧ سجادے خوبہ زیادے خودمونے شدم
_در هر حال زود بود براے قضاوت
هنوز جلوے آیینہ بودم کہ ماماݧ در اتاق و باز کرد
کجا فرار کردی❓
خندم گرفت
فرار کجا بود مادر مـݧ اومدم لباسامو عوض کنم
خوب پس چرا عوض نکردے هنوز❓
داشتم تو آیینہ با خودم اختلاط میکردم
مامانم با تعجب بهم نگاه کرد و گفت:
بسم اللہ خل شدے ❓
خندیدم و گفتم بووووودم
راستے ماماݧ آقاے سجادے گفت کہ قرار بعدیموݧ اگہ شما اجازه بدید براے فردا باشہ
فردا❓چہ خبره اسماء
نمیدونم ماماݧ عجلہ داره
براے چے مثلا عجلہ داره
دستمو گذاشتم رو چونم و گفتم خوب ماماݧ براے مـݧ دیگہ
ماماݧ با گوشہ ے چشمش بهم نگاه کرد و گفت:بنده خدا آخہ خبر نداره دختر ما خلہ تو آیینہ با خودش حرف میزنہ
إ مامااااااااااا...
در حالے کہ میخندید و از اتاق میرفت بیروݧ گفت :باشہ با بابات حرف میزنم
راستے اسماء اردلاݧ داره میاد.
از اتاق دوییدم بیروݧ با ذوق گفتم کے داداش کچلم میاااااد
فردا
خبر داره از قضیہ خواستگارے❓
_معلومہ کہ داره پسر بزرگمہ هااا تازه خیلے هم تعجب کرد کہ تو بالاخره بعد از مدت ها اجازه دادے یہ خواستگار بیاد براے همیـݧ از پادگاݧ مرخصے گرفتہ کہ بیاد ببینتش
دستم و گذاشتم رو کمرمو گفتم:
آره تو از اولم اردلاݧ و بیشتر دوست داشتے بعد باحالت قهر رفتم اتاق
_ماماݧ نیومد دنبالم خندم گرفتہ بود از ایـݧ همہ توجہ ماماݧ نسبت بہ قهر مـݧ اصلا انگار ݧ انگار
خستہ بودم خوابیدم
باصداے اذاݧ مغرب بیدار شدم اتاقم بوے گل یاس پخش شده بود.
دیدم رو میزم چند تا شاخہ گل یاسہ
تعجب کردم تو خونہ ما کسے براے مـݧ گل نمیخرید ولے میدونستـݧ گل یاس و دوست دارم اولش فکر کردم ماماݧ براے آشتے گل خریده ولے بعید بود ماماݧ از ایـݧ کارا نمیکردم
موهام پریشوݧو شلختہ ریختہ بود رو شونہ هام همونطور کہ داشتم خمیازه میکشیدم اتاق رفتم بیروݧ و داد زدم:
ماماااااااݧ ایـݧ گلا چیہ❓
مـݧ باهات آشتے نمیکنم تو اوݧ کچل و بیشتر از مـݧ دوست دارے
اردلاݧ یدفہ جلوم ظاهر شد و گفت:
بہ مـݧ میگے کچل❓از هیجاݧیہ جیغے کشید م و دوییدم بغلش و بوسش کردم هنوز لباس سربازے تنش بود میخواستم اذیتش کنم دستم و گرفتم رو دماغم گفتم:
_اه اه اردلاݧ خفہ شدم از بوے و جورابو عرقت قیافشو ببیـݧ چقد سیاه شدے زشت بودے زشت تر شدے
خندید و افتاد دنبالم
بہ مـݧ میگے زشت❓
جرئت دارے وایسااا
ماماݧ با یہ اللہ اکبر بلند نمازشو تموم کرد و گفت چہ خبرتونہ نفهمیدم چے خوندم
قبول باشہ ماماݧ مگہ نگفتے اردلاݧ فردا میاد
چرا منم نمیدونم چرا امروز اومد
_اردلاݧ اخمی کردو گفت ناراحتید برم فردا بیام
خندیدم هولش دادم سمت حموم نمیخواد تو فعلا برو حموم...
راستے نکنہ گلارو تو خریدے❓
ناپرهیزے کردے اردلان...
خندید و گفت:بابا بغل خیابوݧ ریختہ بودݧ صلواتے مـݧ پول نداشتم برات آبنبات چوبے بخرم گل گرفتم
گل یاس❓اونم صلواتے❓
برو داداااااش برووو کہ خفہ شدیم از بو برو.
_داشتم میخوابیدم کہ اردلاݧ در اتاق و زد و اومد داخل ...
نویسنده: #خانمعلےآبادے
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
📚رمان
❤️ #دو_مدافع ❤️
#قسمت_بیست_ششم
_داشتم میخوابیدم کہ اردلان در اتاق وزد و اومد داخل...
برق و روشـݧ کرد و گفت:
خواهر گلم ساعت ۱۰ از کے تا حالا تو انقدر زود میخوابے❓
نمیخواے داداشتو ببینے باهاش حرف بزنے❓حالشو بپرسے❓مثلا تازه اومدمااااا
درازکشیده بودم بلند شدم رو تخت نشستم و باخنده گفتم:
داداش خلِ کچلم ماماݧ بهت یاد نداده وقتے یہ نفر میخواد بخوابہ یا داره استراحت میکنہ مزاحمش نشے❓😂
_اردلان اخم کرد و برگشت کہ بره
باسرعت از رو تخت بلند شدم و بازوش و گرفتم
کجااااااا لوس ماما❓
_اخماش بیشتر رفت تو هم و گفت میرم شما استراحت کنے....لوسم خودتے
همونطور کہ میکشوندمش سمت تختم گفتم خوب حالا قهر نکـݧ بیا بشیـݧ ببینم چیکار داشتے
اردلان نشست رو تختم
مـݧ هم رو صندلے روبروش دستم گذاشتم زیر چونم و گفتم
به به داداش اردلاݧ حموم لازم بودیااااا
ترو خدا زود بزود برو حموم
اینطورے پیش برے کسے بهت زݧ نمیده هااااااا
خندید و گفت:
_تو بہ فکر خودت باش یواش یواش بوے ترشیدگیت داره در میاد.
همہ از خداشونہ مـݧ دامادشوݧ بشم حیف کہ مـݧ قصد ازدواج ندارم
دوتایے زدیم زیر خنده.
ماماݧ در اتاق و باز کرد و با یہ سینے شربت و بیسکوییت وارد شد بہ بہ خواهر برادر باهم خلوت کردید
راستے اسماء با،بابات حرف زدم بہ مادر اقاے سجادے هم گفتم براے فردا مشکلے نیست
جلوے اردلاݧ خجالت کشیدم و سرمو انداختم پاییـݧ
اردلاݧ خندید و گفت:
خوبہ دیگہ اسماء خانوم مـݧ باید از ماماݧ میشنیدم❓
_سرم همونطور پاییـݧ و گفتم آخہ داداش یدفہ اے شد بعدشم هنوز کہ خبرے نیست...
ماماݧ لیواݧ شربت و یہ بیسکوییت داد دست اردلاݧ و گفت بخور جوݧ بگیرے ببیـݧ چہ لاغر شدے
چپ چپ بہ ماماݧ نگاه کردم و گفتم:
ماماݧ مـݧ احتیاج ندارم بخورم جوݧ بگیرم❓
اردلاݧ بادست زد پشتم و گفت:
آخ آخ حســـــودے❓
ماماݧ هم لیواݧ شربت و داد دستم و گفت بیا تو هم بخور جوݧ بگیرے
لیواݧ و ازش گرفتم و گفتم پس بیسکوییتش کو بلند شد و همونطور کہ از اتاق میرفت بیروݧ گفت
واااااااا بچہ شدے اسماء❓خودت بردار دیگہ
حرصم گرفتہ بود لیواݧ شربت گذاشتم تو سینے و بہ اردلاݧ کہ داشت میخندید دهـݧ کجے کردم
اردلاݧ شربت و تا تہ خورد و گفت:آخیش چہ چسبید...
_بعد دستش و گذاشت رو شونم و گفت:اسماء میخوام باهات جدے حرف بزنم
سرمو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ دادم
اردلاݧ آهے کشید و شروع کرد:
سہ سال پیش اونقدرے کہ الاݧ برام عزیزے، عزیز نبودے
اسماء حجابتو دوست نداشتم نوع تیپ زدنات، دوستات،بیروݧ رفتنات و.....
همیشہ متفاوت بودے با کل خوانواده
اینکہ بگم همه چیت بد بود و دوست نداشتما ݧ بالاخره خواهرم بودے
چند بار بہ ماماݧ و بابا شکایتت و کردم اما اونا اجازه ے دخالت و بهم ندادݧ براے همیـݧ منم کارے بهت نداشتم
_تا وقتے کہ اوݧ اتفاق برات افتاد،نمیدونم چے باعث شده بود کہ خواهر همیشہ شیطوݧ و درس خوݧ مـݧ گوشہ گیر بشہ و با هیچ کسے حرف نزنہ،دنبالشم نیستم چوݧ هرچے کہ بود باعث شد تو اینے بشے کہ الاݧ هستے،اسماء وقتے تورو،تو اوݧ وضعیت میدیدم داغوݧ میشدم
کلے برات نذرو نیاز کردم کہ خوب بشے، حضرت زهرا رو قسم دادم کہ بہ خواهرم کمک کـݧ،اشک ریختم ،زجہ زدم و....
روزے کہ چادرے شدے
_فهمیدم کہ حضرت زهرا جوابمو داده
دیگہ خیالم از بابتت راحت شد فهمیدم کہ راهت رو درست انتخاب کردے.
وقتے ماماݧ بهم قضیہ ے خواستگارے و گفت:خیلے خوشحال شدم و میدونستم کہ تو اونقدر بزرگ شدے کہ تونستے تصمیم بگیرے
_همچنیـݧ مشتاق شدم ببینم کیہ کہ خواهر ما بیـݧ ایـݧ همہ آدم اجازہ داده بیاد براے خواستگارے....
خندیدمو گفتم:
یکے مث خودت
مثل من❓خوب پس قبول کن دیگه..
خندیدمو گفتم:
ارہ تسبیحش همیشہ دستش دکمہ هاے پیرهنشو تا آخر میبنده سر وتهش بزنے تو بسیج دانشگاس
وقتے هم کہ با آدم حرف میزنہ زمینو نگاه میکنہ
اهاݧ راستے ریشم داره برادریہ براے خودش هههههه...
دستشو گذاشت روشونم گفت خستہ نباشے،یکم از اخلاقش بگوووو
_إ اردلاݧ پاشووو برو میخوام بخوابم خستم
إ اسماء مـݧ هنوز کلے حرف دارم حرفاے اصلیم موند....
نویسنده: #خانمعلےآبادے
بامــــاهمـــراه باشـید🌹
•|🦋|•
#شهیدانہ💎
•°منشنیدمسرعشاقبهزانوی شماست
واز آن روز سرم،میل ِبریدن دارد°•🕊
@havalichadoram🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|🦋|•
امــامـ ریسڪ را پذیرفٺ🌙
از زبــاݩ حــاج قاسمـ🌙
#استورے🌸
@havalichadoram🌙
•|🦋|•
ما ساده دلیم به دلی کار نداریم جز حضرت ارباب خریداری نداریم ♥️
با لطمه به روی بدن خویش بنوشتیم ما مست حسینیم به کسی کار نداریم✋🏻♥️
@havalichadoram♥️
•|🦋|•
#بیو•|🌿
حجاب یعنی...🌿
قدر خودتو بدون😌
تو عروسک دست ساز کسی نیستی💕🍃
@havalichadoram🌿
•|🦋|•
#روشنگری
صحبتهاے مصے علینژاد رو خوب گوش بدید تا ناهنجاریهاے اجتماعے در چند سال اخیر براتون روشن بشه...!😏
اگر دیوار حجاب شڪسته شود بقیهے ڪارها (براندازے) راحت میشود!😔
متاسفانه فهم امثال مصے در مورد حجاب از بعضے مسئولین ما بیشتره!
@havalichadoram❄️
•|🦋|•
#چادرانه🌸
بهترین حرفے ڪه راجب حجاب فهمیدم اینه:👇🏻
اگر #حجاب شمارا به 1400 سال قبل میبرد....
برهنگے شمارابه عصر #حجر خواهد برد....😌✋🏻
☔️•° #ریحانه
@havalichadoram♥️
#بیو•|🌿
يافٺہ هایَٺ ڔآ🍃 ...
بآ بآخٺه هآيَٺ🍂...
مُقآیسه نڪن💎...
اڱر#خدا ڔآ یآفٺے🦋✨...
هَڔڇهبآخٺے مُهݥ نيسٺ✌️
#خداجونم_عاشقتم♥️
@havalichadoram🌈
•|🦋|•
شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند🍃
ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم💔
غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند . . .✨♥️
@havalichadoram🦋
•|🦋|•
#رفیقِشهیدروحاللهقربانی... یهشبخوابشهیدرومیبینه...💭
بهشمیگه:
+روحاللهازاونورچهخبر!؟
شهیدمیگه:
_خبرایخوب...😇
تاسال۱۴۰۰ ظهورانقدرنزدیکمیشهکه
دیگهنمیگینآقاکدومجمعهمیاد؟
میگینآقاچندساعتدیگهمیاد...🌿😍♥️
#نسلِمانسلِظهوراست💕
هرچیزیکهتوروازمولاتدورمیکنه،
بریزدور🎼🖐🏻
@havalichadoram😍
•|🦋|•
*+میدونی امروز چه روزیه*⁉️
*–آره،روز عشقه*😍
*+آفرین، چرا امروز روز عشقه*⁉️
*–چون روز ولنتاینه*😁
*+نه😕چون سالروزتولدامام محمد باقر هستش*🤩
*–خوب ولنتاینم روز عشق و عاشقیه*😚
*+کی گفته*🤨
*–همه میگن*🙄
*+مگه هر چی همه بگن درسته*😐
*توچیزی در مورد روز ولنتاین میدونی*❓
*–نه فقط میدونم روز عشقه*🤤
*+ببین روز ولنتاین اصلا روز عشق* *نیست روز شکست عشقیه یه یهودیه* *یعنی اصلا به ما مسلمونا ربطی نداره.*
*میدونی دشمن های اسلام و کشورمون*
*قصددارند که فرهنگ ایرانی اسلامی*
*مارو کمرنگ کنن و به جاش فرهنگ*
*غربی خودشونو دربین مردم رواج بدن*😞❓
*میدونی جشن گرفتن روز هایی مثل* *کریسمس و ولنتاین و روز هایی که* *متعلق به فرهنگ ایرانی اسلامی ما نیستن*
*یعنی اینکه ما ایرانی ها خودمون فرهنگ و تمدن نداریم و داریم از شما الگو برداری میکنیم*😖
*–واقعااا😳من هیچ کدوم اینا رو نمیدونستم🙁*
*+مشکل خیلی از مردم ما هم همین ندونستنه*😒
*–خوب من تا الان داشتم اشتباه میکردم و اونم از سر ندونستن بود.*
*به نظرت میتونم اشتباهمو جبران کنم*🥺
*–چرا که نه*😊 *تو میتونی کسایی رو که دارن به اشتباه ولنتاینو جشن* *میگیرن و بهم تبریک میگن کادومیدن رو متوجه اشتباه شون کنی*☺️
*میدونی این کارو چه قدر ثواب داره و میتونه موثر باشه*😍
*کسایی که روز ولنتاینو روز عشق میدونن در واقع تیشه به ریشه دینشون میزنن.هدف دشمن ما هم همینه*😤
*روز عشق یعنی روز ازدواج امام علی (ع)و حضرت زهرا(س)*🥳
*روز عشق یعنی روز ولادت امام محمد باقر*🤩
*–خیلی ازت ممنونم که منو متوجه اشتباهم کردی،چه طور میتونم کارتو جبران کنم*🥰
*+تومیتونی بافرستادن این پیام برای دوستات اونارو هم متوجه اشتباه شون کنی*
*⚠️حواسمون باشه دشمن ما میخواد فرهنگ کاملا غلطشوجایگزین فرهنگ ایرانی اسلامی ما کنه*
*♨️در روز قیامت همه ما به ازای تک تک*
*کارهامون باید جواب پس بدیم*
*📛فراموش نکنیم روزولنتاین به نوعی داره روابط نادرست دختر و پسر رو تریج میده*
*💯این پیامو بفرست برای دوستات،تا اون ها هم متوجه اشتباهون بشن*
*⚜️این کارو تو صدقه جاریه برات میشه😉چون داری فرهنگ درست اسلامی رو ترویج میدی*
*#انتشار–حداکثری*
*#فرهنگ–سازی–کنیم*
*#من–مسلمان–هستم*
@havalichadoram🌱
•|🦋|•
#حاج_حسیݩ_یڪتا💡
●#شهــــادت
آمدنی نیست رسیدنی
است!●
باید آن قدر بدوی تا
به آنبرسی...▪
اگر بنشینی تا
بیاید همه #السابقــون میشوند
میروندو تو جا میمانی🥀...!:)
#اللهمالرزقناشهادتفےسبیلالله🍃
@havalichadoram💡