از دور علے اکبرش را دید♥
به گمانم تاب رفتن تا قتلگاه را نداشت،
اما نمیتوانست بیشتر از این علے اڪبر را ارباً اربا روی زمین گرم کربلا نظاره گر باشد و هیچ نکند و نگوید🖐🏿
نه که نخواهد!
نتواند!
اما عشق پدرانه ای که داشت و میانشان موج میزد قدم هایش را به سمت مقتل هدایت کرد[♥]
بالای سر علی اکبر که رسید زانو هایش سست شد، بر زمین افتاد
میان تمام خون و عشق و فداکاری ها ، بین همه ی امواج محبت حسین به علے اکبر 💕 #ایناولینباریبودکهعلیاکبرپیشپایپدربلندنشد(:
#علےاڪبرحسیݩ
#حسینمن...
#کربلا...
#محرم
@havalichadoram