eitaa logo
『انقݪاب نۅجۅانۍ』
276 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
350 ویدیو
44 فایل
انقلاب‌نوجۆانۍ،یڪ تحول اساسی بࢪاے نوجۆان دهه هشتادےست...(: ོکانال وقف حضرت زینب  از شروط بخـۅان↯ @iffffff ناشناسیجـــاٺ↯ payamenashenas.ir/havalichadoram ོ پشـٺ سنگــر↯ @gomnamsoall
مشاهده در ایتا
دانلود
•|🌻|• ❣ از آسمــآن دلمـ تـا سقڣ آسمـاݩ هفتمـ💫 تنهــا خــدآ مــاهـ آسمـــاݩ پــر ستــارهـ امـ اســٺ✨ 🌟 @havalichadoram
خودتو‌بزرگ‌بشمار ‌رفیق🙃 • • • • • امیرالمومنین می فرمایند:🍃✨ {کسےکه خود را گرامے دارد🌸 هوا و هوس را خوار شمارد} حڪمٺ9⃣4⃣4⃣ @havalichadoram🌙
••|💠|•• 🌱 سر جلسه امتحان یک سوال رو بلد نیستی🔌 سریع میری سراغ میز معلم👤 و ازش یک راهنمایی میخوای💣⛓ اونم با کلی ایما و اشاره یک چیزایی بهت میفهمونه🗝 اونوقتہ کہ هر چی فهمیدی رو روی برگہ خالے مے کنے 📝 بعد دوباره میری سر میز و میگی تا اینجا درسته؟! 😖 و این روند ادامه داره تا اینکه برای هر خط جوابت تایید معلم رو بگیری و آخرش احتمال داره نمره کامل سواݪ رو بگیری📚 ❌اما توی مسئلہ هاے زندگیمون که ماشاالله خودمون استادیم ❌😒 کارے نداریم طراح سوال چہ جوابے می خواد😒 طراحمون اومده جواب همه سواݪات رو بهمون داده🌸 اما ما چی ...!🚶🏻‍♀ خودمونو بہ اون راه زدیم😔 😉 @havalichadoram🦋
💕 اوڃـ رفــاقتمـۅن جــایی ڪه وقتے جفتمـۅن بہ یه زبــون دیگہ بہ هم کد میدیمـ😜 بقیہ همـ چپ چپ نگــاهـ میکننـد و میرن🚶🏻‍♀ @havalichadoram🦋
•|🌸|• 🍃 مےدونی! شهــدآ ســال هــاے زندگی شــۅن خــدآ رو نــاظــر اعمــال شــوݩ میدیدن🌿 نمے گفتن طــرف میفهمـہ نــاراحت میشہ…🙃💔 میگفتــݩ خــدآ میبینہ نــاراحٺ میشہ♥️🙃 ✨🌸 @havalichadoram🙃
ســلامـ رفقــآ🙃 عصــر تون بخیـر☕️ اوݪ یہ خــوش آمــد بہ اعــضاے جــدید ڪاناݪ بگــم😍 ………‌(: دوم اینکہ طبق قول و قــرارموݩ ما قــرار بود براے آمـار 150-160-170 شگفتــانهـ بزاریمـ🤩 خــب الان که 170 شدیمـ بدقــوڶی نمیکنیمـ و سه تا رو با هم می ذاریم😉 ✍🏻 @havalichadoram✍🏻
هدایت شده از  『انقݪاب نۅجۅانۍ』
سلامـ رفقا🙃 دفاع از چــادر زینݕ خوش میگذرهـ♥️ رفقا اومدمـ بگمـ چند تــا شگفتانہ داریــمـ🤩 امــا شرط دارهـ…!🤔 ما رو بہ ۱۵۰ تـــــا برسونیـــد تا رو کنیــمـ 😁 ۱۵۰تـــا رمــاݩ علمـــدار عشڨ♥️ • ۱۶۰تــــا یہ فیلـــمـ خفݩ از ســردار حــاجۍ زادهـ قهـــرماݩ مظلــوم😍 • ۱۷۰تــــا ڪلید بـــرد ادمیݩ⌨ بمــونیـد براموݩ📲🦋 ✍🏻 @havalichadoram
『انقݪاب نۅجۅانۍ』
قــول ۱٦۰ تــایی مون😍🍃
سلام🙃 ذکر کنــید کدومـ کانال🙂 @Mimbano_70
••|🦋|•• 📚 امروز می خواهیم یک کتاب ناب ِناب معرفے کنیم♥️ کتابے کہ با هر سنے از پیر تا جوان حرف هاے در گوشے داره✨👥 اتفاقا نویسندش هم خیݪے مشهوره🌙 توے کتابش کلے تقلب بهمون داده🙂 کݪی راهنماییمون کردهـ🙃 کݪے دستمون رو گرفتہ🙂 خلاصه پیشنهاد میکنم یک سری بہ فهرسٺ کتاب حداقݪ بزنید🍃 برای سفارش به قفسه کتابخانه هایتان مراجعه کنید♥️ نویسنده:الله♥️ راستی ارسالش رایگانه☺️ @havalichadoram♥️
🌙ناشناسیجـــاٺ------>https://harfeto.timefriend.net/16119080563115 دوستان لطفا نظراتتون رو در مورد پست ها و فعالیت کانال بهمون بگید 😇 ✍🏻
•|🦋|• 😉 بہ خــا‌طر اشتـباهاتت نــاراحت نشۅ💔😞 شــاید بهــانہ اے بــاشنــد براۍ بزرگـ شدنٺ😉 👀 @havalichadoram😉
•|🦋|• 💎 در عجبــمـ از کسے ڪه انتظــار شهــادٺ را دارد…(: ولے بهــانہ گنــاهـانش ارحم و راحمینے خــداسټ(:💔 (: @havalichadoram(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••|🦋|•• اینم از کیبرد ادمیݩ🤩♥️
امشــݕ حــواسموݩ بــاشہ بہ ڪارا موݩ فڪر کنیــمـ🙃 امــامـ زمــان راضے بــود یانہ…؟(: @havalichadoram🙂
••|🌟|•• ♥️ ……(: جـواب هایی که تا حالا در پاسخ به این سوال شنیدیم چیہ؟ "اصلا خدا چرا ما رو آفریده؟!"🤔 میخواستہ به یڪی زور بگه!؟⚔ آوردهـ که عبادتش کنیم…؟!!♥️ که امتحانموݩ کنہ…‌؟!📈 که به تکامݪ برسیــمـ؟!🌙 اصلا این سوال جواب ندارهـ؟!😒 چرا عزیــز دݪ… جواب دارهـ☺️ خوبم جواب دارهـ😉 خدا ما رو آفریده تا بهتریــن چیز هایی که تو دنیــا وجود داره به ما بدهـ♥️ آفریده که زیبا ترین،♥️ دوست داشتنی تریـن♥️ و جذاب تریـن دارایی های خودشو به ما بدهـ …!♥️ و اون ها چی هستن؟!!!!! اینجا بهش میرسیم!😉 با ما همراه باشید🙃 @havalichadoram💛
📚رمان 💖 💖 _علے؟ازکے؟الا ساعت چنده؟ هیچے یکم فشارت افتاده بود دیروز آوردیمت اینجا ، نگرا نباش چیزے نیست ساعت ۴ بعد از ظهر ، مامانم اینا کجا؟ ایـ جا بود تازه رفتـݧ علے امروز پنج شنبست باید بریم بهشت زهرا تا فردا هم زیاد وقت نیست بریم _با تعجب نگاهم کردو گفت:یعنے چے بریم؟دکتر هنوز اجازه نداده بعدشم مـ جمعہ جایے نمیخوام برم بہ حرفش توجهے نکردم سرمم یکم مونده بود تموم بشہ از جام بلند شدم. سرمو از دستم درآردمو رفتم سمت لباسام اومد سمتم. اسماء دارے چیکار میکنے بیا بخواب _علے مـݧ خوبم ،برو دکترمو صدا کـݧ اجازه بگیریم بریم کجا بریم اسماء؟چرا بچہ بازے در میارے؟بیا برو بخواب سر جات علے تو نمیاے خودم میریم. لباسامو برداشتم و رفتم سمت در ، دستم و گرفت و مانع رفتـنم شد آه از نهادم بلند شد ، دقیقا همو دستم کہ سوزݧ سرم ، زخمش کرده بود و گرفت دستم و از دستش کشیدم و شروع کـردم بہ گریہ کردݧ _گریم از درد نبود از ، حالے کہ داشتم بود درد دستم و بهانہ کردم اصلا منتظر یہ تلنگر بودم واسہ اشک ریختـ علے ترسیده بود و پشت سر هم ازم معذرت خواهے میکرد _دکتر وارد اتاق شد رفتم سمتش ، مثل بچہ ها اشکامو با آستیـ لباسم پاک کردم و رو بہ دکتر گفتم: آقاے دکتر میشہ منو مرخص کنید؟مـݧ خوب شدم دکتر متعجب یہ نگاه بہ سرم نصفہ کرد یہ نگاه بہ مـݧ و گفت: اومده بودم مرخصت کنم اما دختر جا چرا سرمو از دستت درآوردے؟چرا از جات بلند شدے؟ آخہ حالم خوب شده بود _از رنگ و روت مشخصہ با ایـݧ وضع نمیتونم مرخصت کنم ولے مـݧ میخوام برم. تو خونہ بهتر میتونم استراحت کنم با اصرار هاے مـݧ دکتر بالاخره راضے شد کہ مرخصم کنہ علے یک گوشہ وایساده بود و نگاه میکرد اومد سمتم و گفت بالاخره کار خودتو کردے؟ بلخندے از روے پیروزے زدم کمکم کرد تا لباسامو پوشیدم و باهم از بیمارستا رفتیم بیروݧ بخاطر آرام بخشے کہ تو سرم زده بودݧ یکم گیج میزدم سوار ماشیـݧ کہ شدیم بہ علے گفتم برو بهشت زهرا _چیزے نگفت و بہ راهش ادامہ داد. تو ماشیـݧ خوابم برد ، چشمامو کہ باز کردم جلوے خونہ بودیم... نویسنده‌:
📚رمان 💛 💛 چشمامو کہ باز کردم جلوے خونہ بودیم. پوووووفے کردم و گفتم: علے جا گفتم کہ حالم خوبہ ، اذیتم نکـ برو بهشت زهرا خواهش میکنم آهے کشید و سرشو گذاشت رو فرمو و تو همو حالت گفت: اسماء بہ وللہ مـݧ راضے نیستم بہ چے؟ _ایـݧ کہ تو رو ، تو ایـ حالت ببینم. اسماء مـݧ نمیرم کے،گفتہ مـ بخاطر تو اینطورے شدم ، بعدشم اصلا چیزیم نشده کہ ،مگہ نگفتے فقط یکم فشارت افتاده؟ سرشو از فرموݧ بلند کردو و تو چشمام نگاه کرد چشماش کاسہ ے خوݧ بود طاقت نیوردم ، نگاهم و از نگاهش دزدیدم ماشیـ رو روشـݧ کرد و حرکت کرد تمام راه بینموݧ سکوت بود از ماشیـݧ پیاده شدم ، سرم گیج میرفت اما بہ راهم ادامہ دادم جاے همیشگیموݧ قطعہ ے سرداراݧوبے پلاک شونہ بہ شونہ ے علے راه میرفتم شهیدمو پیدا کردم و نشستم کنار قبرش اما ایندفعہ نه از گل یاس خبرے بود نه از گلاب و آب علے میخواست کنارم بشینہ کہ گفتم: علے برو پیش شهید خودت ابروهاشو داد بالا و باتعجب گفت:چرا؟خوب حالا اونجا هم میرم برو اے بابا،باشہ میرم _میخواستم قبل رفتنش بہ درد و دل کردنش باشهیدش نگاه کنم ، یقیـݧ داشتم کہ حاجتشو از اوݧ هم خواستہ و بیشتر از اوݧ بہ ایـݧ یقیـݧ داشتم کہ حاجتشو میگیره رفت و کنار قبر نشست اول آهے کشید ، بعد دستشو گذاشت رو پیشونیش و طورے کہ مـݧ متوجہ نشم اشک میریخت پشتمو بهش کردم کہ راحت باشہ خودمم میخواستم با شهیدم درد و دل کنم سرمو گذاشتم رو قبر. خاک هاے روے قبرشو فوت کردم از کارم خندم گرفت مثل بچہ ها شده بودم .بیـݧ خنده بغضم گرفت لبخند رو لب داشتم اما اشک میریختم حالم و نمیدونستم. از خودش خواستم تو انتخابم کمک کنہ کمکم کرد و علے و انتخاب کردم حالا هم اومده بودم علیمو بسپرم بهش ، بگم مواظبش باشہ _بگم علے کہ بره قلبم و هم با خودش میبره ، کمکش کـݧ خوب ازش نگهدارے کنہ با صداے علے بہ خودم اومدم اسماء بستہ دیگہ پاشو بریم. هوا تاریک شده بلند شدم ، تمام چادرم خاکے شده بود خاک چادرمو با دستش پاک کرد و مـݧ بالبخند تلخے بهش نگاه میکردم چند قدم ک برداشتم سرم گیج رفت ، اگہ علے نگرفتہ بودم با صورت میخوردم زمیـݧ عصبانے شد و با صدایے کہ هم عصبانیت هم قاطیش بود گفت: بیا ، خوبم خوبمت ایـݧ بود؟ چیزے نیست علے از گشنگیہ خیلہ خوب بریم _روبروے یہ رستوراݧ وایساد دیگہ از عصبانیت خبرے نبود نگاهم کردو پرسید:خوب خانمم چے میخورے اوووووووم،فلافل فلافل؟ آره دیگہ علے فلافل میخوام آخہ فلافل کہ حرفشو قطع کردم. إ مگہ ازمـݧ نپرسیدے؟هوس کردم دیگہ خیلہ خب باشہ عزیزم _فلال و خوردیم و رفتیم سمت خونہ ے علے اینا وارد خونہ کہ شدیم ماماݧ علے زد تو صورتشو گفت : خاک بہ سرم اینجا چیکار میکنید؟ اسماء جان حالت خوبہ دخترم؟ نویسنده‌:
بہ نـــامـ حضـــرٺ خـــالڨ🌙
🍃 یڪے از راهــ هاے لذټ از زندگے🌈 شڪر گزارےِ🌟 شڪر گزارے از تمــامـ نعمٺ هــاے خــوب و بـــدش🌱 پـــس الحمـداللة الرحمــن الرحیمـ🍃 @havalichadoram
•|♥️|• 🌿 آمــدمـ اے شاه پنــاهمـ بدهـ🌿 دلمـ براے خــادمــآن آستان مهرٺ🌿 کبـــوتران در طـۅاف گنبدت🌿 ایـۅان طلاے نـابت🌿 تنڱــ شـدهـ🌿💔 پنــاهمـ بدهـ پنــاهـ بے پنــاهـاݩ🌿 🌿💔 @havalichadoram🌿
•|🦋|• 🌸 چشمــاݩ طُ بے واڙهـ تریــڹ شعـر جهـاڹ اسـټ♥️🍃 @havalichadoram🦋
••|🌻|•• ♥️ • • • • سخت ترین گناه،آن که گناه کار آن را کوچک بشمارد👥 حکمت8⃣4⃣3⃣ @havalichadoram🌈
•|🦋|• ♥️ شهید سلیمانی بسیار اهل مطالعه بود📚 و در مسیر ماموریت‌ها و با وجود خستگی‌ بخش زیادی از مطالعه‌ خود را انجام می‌داد.♥️📚 🍃 @havalichadoram📚
•|🕊|• از سر گذشتن(: سر گذشت مـــاست(: ✊🏿 @havalichadoram✊🏿
•|🧠|• رفیقــمـ(: از ایـݩ 🧠 درسٺ استفــادهـ ڪن(: این همون چیزےِ ڪه راهـ تو رو تعیین میکنہ(: یــادش بدهـ تو راهـ مهــدے(عڃ) قدمـ بردارهـ(:🧠 ✌️🏻 @havalichadoram🧠