🔻#داستان‌واقعےپدرآیت‌الله‌سیستانےرحمه‌الله‌علیه 🔻حڪایت شنیدنے #خانمےڪه‌امام‌زمان‌عج در #تشییع‌جنازه ش‌حاضرشدند 🖇اسمش سید علے بود، #سیدعلےسیستانے، پدر همین آیت‌الله سیستانے خودمان، ساڪن مشهدالرّضا،با تقوا و پرهیزڪار، نیت ڪرده بود #چهل‌باردرچهل‌مسجد بصورت سیار زیارت عاشورا بخواند تا #مولایش را ببیند،ختم زیارت را شروع ڪرد، گذشت و گذشت، #هفته ‌سےونهم رسید، او اما به مرادِ دلش نه... 🔻👌⟦آخرهاے زیارتِ هفته سےونهم یاچهلم بود، حین زیارت متوجه نورے شد در یڪے از خانه هاے اطراف مسجد، نورے نه از جنسِ این نورهایے ڪه ما مے شناسیم، بلند شد و از مسجد بیرون آمد، ردِّ نور را گرفت، رسید به خانه اے ڪه درب آن باز بود،يا الله یا الله گفت و داخل شد، جنازه اے وسط اطاق روبه قبله خوابانده بودند،همین ڪه وارد اطاق شد امام زمانش را دید، در بین آنهایے ڪه اطراف میت ایستاده بودند، چشم در چشم شدند با حضرت ، آقا با اشاره ے دست حالےاش ڪردند ڪه صدایش را در نیاورد،ڪه #امام‌زمانش را دیده است...⟧ 💚 رفت سمت مولا، ایستاد ڪنارشان ،شانه به شانه، سلام و احوال پرسے ڪردند، #آقاآرام‌درگوشش گفتند: «لازم نیست براے دیدن ما خودتان را به #زحمت بیاندازید، مثل این #خانم باشید، ما #خودمان‌به‌دیدارتان مے آییم، این خانم (اشاره ڪردند به جنازه اے ڪه وسط اطاق بود) #هفت‌سال در دوران #ڪشف‌حجاب‌رضاخان از خانه بیرون نیامد تا یادگار مادرم فاطمه‌زهرا سلام الله علیها روے سَرش بماند...» ❤️نگاهم ڪرد و لرزیدم خجالت مے ڪشم از او بگوئید عاشقت گفته: #نگاهِ #محشرےداری... ❤️ 📚روایتے داستان گونه از تشرف آیت الله سید علے سیستانے @havaliiekhoda