eitaa logo
˼سَمــْــتِ خُـدا⸀
9.5هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
56 فایل
«به نام خداجانم وبرای خدا جانم» عواقب ارتباط بانامحرم @havaliiekhoda98 کانال رُمان @yadet_basheh تبلیغ @sodedotarafe تاسیس1398 ارتباط با مدیر وپاسخگوی سوالات شما باحضور طلبه آقا https://daigo.ir/secret/7535246340
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ اين زنان چہ كردہ بودند؟ 🔴🔷 امام على (ع): ✍ روزى با فاطمہ محضر پيامبر خدا صلى اللہ عليہ و آلہ رسيديم، ديديم حضرت بہ شدت گريہ مى كند. 💠 گفتم: پدر و مادرم بہ فدايت يا رسول اللہ! چرا گريہ مى كنى؟ ✍ فرمود: يا على! آن شب كہ مرا بہ بردند، گروهى از زنان امت خود را در عذاب سختى ديدم و از شدت عذابشان گريستم. (و اكنون گريہ ام براى ايشان است). 🔘 زنى را ديدم كہ از موى سر آويزان است و مغز سرش از شدت مى جوشد. 🔘 زنى را ديدم كہ از زبانش كردہ اند و از آب سوزان جهنم بہ گلوى او مى ريزند. 🔘 زنى را ديدم، گوشت بدن خود را مى خورد و از زير پاى او شعلہ ور است. 🔘 زنى را ديدم دست و پاى او را بستہ اند و مارها و عقرب ها بر او مسلط است. 🔘 زنى را ديدم از پاهايش در آتشين جهنم آويزان است. 🔘 زنى را ديدم، از سر و از بدن بود و بہ انواع عذاب گرفتار است. 🔘 زنى را بہ صورت ديدم و آتش از نشيمنگاہ او داخل مى شود و از دهانش بيرون مى آيد و فرشتگان عذاب عمودهاى آتشين بر سر و بدان او مى كوبند. 👌 حضرت فاطمہ عليهاالسلام عرض كرد: پدر جان! اين زنان در دنيا چہ كردہ بودند كہ خداوند آنان را چنين عذاب مى كند. 🔴🔷 رسول خدا صلى اللہ عليہ و آلہ فرمود: ☑️ دخترم! زنى كہ از موى سرش شدہ بود، موى سر خود را از نمى پوشاند. ☑️ و زنى كہ از زبانش بود، شوهر از خانہ بيرون مى رفت. ☑️ و زنى كہ گوشت بدن خود را مى خورد، خود را براى ديگران مى كرد و از پرهيز نداشت. ☑️ زنى كہ دست و پايش بستہ بود و و عقرب ها بر او مسلط شدہ بودند اهميت نمى داد و را سبك مى شمرد. ☑️ زنى كہ سرش مانند و بدنش مانند بود، او زنى و بود. ☑️ اما زنى كہ در قيافہ بود و آتش از نشيمنگاہ او وارد و از دهانش خارج مى شد، زنى و بود. ✍ سپس فرمود: واى بر آن زنى كہ همسرش از او نباشد و خوشا بہ حال آن زن كہ همسرش از او راضى باشد.
👈 خدمت به پدر و مادر 🔹زكريا مى‌گويد بودم و در متعصب، شدم، و خوشحال بودم، به‌ رفتم، خدمت عليه السلام رسيدم فرمود اگر پرسشى دارى، بپرس. عرض كردم: خانواده‌ام مسيحى هستند، تنها مسلمان آن خانواده منم، مادرم كور شده، من به ناچار با آنان زندگى مى‌كنم، زيرا پدر و مادرم جز من كسى را ندارند، دوست دارند با آنها هم غذا شوم و از ظرف آنان آب بخورم، فرمودند پدر و مادرت گوشت خوك مى‌خورند گفتم نه، با تماسى دارند؟ گفتم: نه. فرمود: از آن خانه بيرون نرو. از پدر و مادرت جدا مشو، به مادرت خدمت كن، كارهايش را انجام بده، او را به حمام و دستشوئى ببر، لباسهايش را عوض كن، لقمه به دهانش بگذار! 🔸وقتى به كوفه برگشتم تمام دستورات حضرت را نسبت به عمل كردم، به من گفت حقيقت را به من بگو آيا مسلمان شده‌اى؟ گفتم: آرى و اين همه خدمت و محبت به دستور امام زمانم فرزند رسول‌اللّه حضرت صادق (عليه السلام) است، مادرم گفت: او خود است. گفتم: نه او امام ششم و زاده رسول حق است، گفت: نه، اين كارهائى كه در حق من انجام مى‌دهى دستور انبياء خداست، در هر صورت من كورم، در عين كورى مى‌فهمم كه دين تو از دين من بهتر است، من را هم به دين خودت راهنمائى كن، مادرم را به عرصه‌گاه مسلمانى آوردم. نماز ظهرش را با من خواند، وقت مغرب به من گفت باز نماز بخوان تا با تو بخوانم، زيرا من از برنامه ظهر لذت بردم، نماز مغرب را با من خواند و پس از از رفت، يادم آمد كه حضرت فرمود اگر مادرت از دنيا برود خودت دفنش كن، شيعيان را اول صبح خبر كردم، گفتند به كشيش بگو، گفتم مسلمان شده بود، به من كمك كردند تا كارهايش انجام گرفت. 📚پایگاه عرفان ۞ ⇩ ‌⇨eitaa.com/joinchat/227999768C133c0581c9@havaliiekhoda