#عبرت_نامه_96
سلام من خانمی ** ساله هستم. من و همسرم ازدواج عاشقانه ای داشتیم. من خیلی همسرمو دوست دارم. الان دوساله ازدواج کردیم و چند سال دوست بودیم.
یکسال از ازدواجمون گذشته بود که از طرف مدیر شرکت بهم ابراز علاقه شد
من شوکه شدم و رد کردم اما ایشون اصرار کرد که فقط در حد پیام و درد و دل…خوب من نمی خواستم وارد شم اما وسوسه شدم با خودم گفتم در این حد که ایرادی نداره شاید به رشدم توی شرکت هم کمک کنه برام وسوسه انگیز بود
اما الان که یکسال میگذره من هر ثانیم با فکر به ایشون میگذره من خیلی وابسته و علاقه مند شدم بهش و متاسفانه باهم رابطه جنسی هم داریم.
هم من هم ایشون خیلی به هم علاقه مند شدیم اما این رابطه به دلیل مشغله های زیاد ایشون خیلی بهم فشار آورده بشدت بهش وابسته هستم اما اون زمان کافی نداره. از طرفی از این وابستگی من کلافه شده و میگه باید رفتارتو درست کنی نباید اینقدر وابسته باشی اگه چندروز نیستم باید طاقت بیاری تماسی نگیری اما من نمیتونم. از طرفی من همسرمو خیلی دوست دارم به شدت عذاب وجدان دارم. تبدیل شدم به یه آدم مضطرب که اصلا نه آرامش دارم نه تمرکز. ثانیه ای فکرم راحت نیست. من نمیتونم رابطمو با اون آقا قطع کنم به شدت بهش وابستم. نمیدونم باید چیکار کنم. اگه یه روز نبینمش یا باهاش حرف نزنم همه وجودم میشه استرس و باید قرص بخورم. از طرفی شرمنده همسرم هستم. من باید چیکار کنم؟ میدونم که میگین باید رابطمو قطع کنم اما واقعا نمیتونم فقط باید وابستگیمو کم کنم برای من چه راهکاری دارید؟
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
Ⓜ️سلام
باز گناهی دیگر از درد و دل ساده...
نمیخوام زیاد توضیح بدم ولی ببینید شیطان حیله آخرش رو ، اول رو نمیکنه .
اگر از اول بگه باهاش رابطه جنسی داشته باش ، قطعا قبول نمیکنه . #اول میگه : یه درد دل سادست اشکالی نداره...
کم کم کار بجای باریک کشیده میشه .
چه زندگی هایی که در اثر این دوستی ها ازبین رفت .
✿ฺکانـــال🍃
#سمت خــدا✿ฺ
✍➣ @havaliiekhoda ♥️📿