eitaa logo
ܣوߊ‌ے‌ܢ̣ܣܢܚ݅ــت✨
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
5هزار ویدیو
4 فایل
بسم‌رب‌الحســین❤️ . +کربلا‌چه‌شکلیه؟ -بهشته‌خدا‌روی‌زمینه آخه‌‌جایی‌که‌امام‌حسین‌اونجا‌قدم‌میزنه با‌بهشت‌فرقی‌نمیکنه... . قربون‌بهشتت❤️ . امازخم‌عمیقی‌هستش‌فراق‌ بهشت...💔 . ✨ارتباط با ادمین: @Hanie_135
مشاهده در ایتا
دانلود
{📿💎} . ° شهداء دعا داشتند؛ ادعا نداشتند📿 نیایش داشتند؛ نمایش نداشتند✨ حیا داشتند؛ ریا نداشتند🖇♥️ رسم داشتند؛ اسم نداشتند🔗🍎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی گره روسری شو شل کرد رفت جلو دوربین واسه لایک... 🕊 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
کلام زندگی🌱: *☆∞🦋∞☆ 🕊¦ یآدمون‌ بآشہ‌ یڪ‌ روز، جوونایے از چشمـاے خوشگلشون‌ گذشتن تا،امـروز مـا..🌱 ‌چشمامون‌ غرقِ‌ خدآ باشـہ نہ‌ غرق‌ گنـاه..🌿 ‌‌『اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج
💛شھید‌آوینی‌میگفت: بالی‌نمیخواهم... این‌پوتین‌ھای‌کھنہ‌ھم‌میٺواند ❥ مرابہ‌آسمانھاببرد من‌ھم بالی نمی‌خواھم... بی‌شك‌با'ݘادرم'می‌توانم‌مسافرِ‌ آسمانھاباشم:)🕊 چادر من،بال‌پروا‌زمَن‌اسٺ.🌱 😇
کارت عروسی که به دست حضرت زهرا(س) رسید✨ قبل از عروسی یه کارت دعوت می‌نویسه برای حضرت زهرا(س) و میندازه تو حرم حضرت معصومه(س)، بعد از عروسی خواب می‌بینه که حضرت زهرا(س) اومده بودن مراسم عروسیش! با تعجب می‌پرسه: خانم واقعاً باور کنم که شما تشریف آوردید عروسی من؟ حضرت زهرا(س) هم جواب میدن: "مصطفی جان؛ ما اگه به مجالس شما نیاییم کجا بریم؟!"🌱 شهید مصطفی ردانی پور،شهید مفقود الاثری که پیکرش هنوز برنگشته و یادمان او در گلستان شهدا اصفهان می باشد. @Noura_story
‏کم حرف میزد، سه تاپسرش شهید شده بودن، پرسیدم مادرجان چندسالته؟! گفت :هزار سال خندیدم... در حالیکه صداش می‌لرزید گفت شوخی نمیکنم به اندازه ی هزار سال بهم سخت گذشت...
از نظر ما فلسطینی ها، انقلابیونی هستند که علیه دشمن غاصب می جنگند و ما هر انقلابی را که علیه غاصب بجنگد حمایت می کنیم .. • شهید محمّد حسینی بهشتی🕊•
بهم میگفت: ملیحه! ما یه دیدن داریم یه نگاه کردن؛ من تو خیابون شاید ببینم ولی نگاه نمیکنم .. • شهید عباس بابایی راوی همسر شهید
وشهـٰادت‌نصـیب‌کسـانی‌می‌شـود،کـه‌در رَهِ‌عشـق‌بـی‌تـرس‌بـاجـان‌خـود‌بـازی‌کـنند🌸 🕊️ ‌
°•🌷 مانتوهرچقدرم‌‌‌بلندوگشادباشہ‌ آخرش‌چادرنمیشہ‌...! میراث‌‌خاکی‌حضرت‌‌زهراۜچادره📻🌿!' 🕊 ♥️ 💔🖤•|- مـنـتـظـران مـهـدے -|• 🥀@mongi312🥀
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 "روایتی‌ازشھیدهادی" رفتم‌پیشِ‌ابراهیم،هنوزمتوجه حضورِمن‌نشده‌بود! باتعجب‌دیدم‌هرچندلحظھ‌سوزنی رابھ‌پشتِ‌پلک‌چشمش‌میزند! گفتم؛چیکارمیکنۍداش‌ابرام؟ تامتوجھِ‌من‌شد،ازجاپریدوگفت: هیچی،چیزی‌نیست! گفتم‌:بایدبگۍبرای‌چۍسوزن زدی‌توصورتت!! مکثی‌کردوخیلۍآهسته‌گفت: سزای‌چشمی‌کھ‌به‌نامحرم بیفته‌همینه...! -ابراهیم‌به‌نامحرم‌آلرژی‌داشت! حتی‌برای‌صحبت‌بابستگانِ‌نامحرمشان هم‌سرش‌رابالانمیگرفت...! چقدرمثل‌شهداییم؟... شهیدابراهیمِ‌هادی✨