#رمان📚:
#زیبای_هرچی_تو_بخوای 🌈
#قسمت_سیهشتم✨
-اینکه خودتون بنده ی خوبی باشین فقط براتون مهمه؟😕
-نه. ☝️ازدواج یه رابطه #دوطرفه ست.پیشرفت زن باعث پیشرفت مرد میشه و همینطور پیشرفت مرد باعث پیشرفت زن.👌من همیشه دلم میخواست با کسی ازدواج کنم که همچین #هدفی از ازدواج داشته باشه.چون به نظرم کسی که #خدا براش مهمه دیگه بداخلاقی و خیانت و کارهای ناشایست دیگه هم انجام نمیده.
من خصوصیات اخلاقی امین رو تا حد زیادی میشناختم...
بخاطر همین سؤالهای معمول رو لازم نبود بپرسم...😇
وقتی سؤالهامو پرسیدم و امین خیلی خوب جواب داد،
گفتم:
_یه مسأله ای که خیلی برای من مهمه داشتن #روزی_حلال هست.نه اینکه در همین حد که مطمئن باشم حرام نیست، برام کافی باشه،نه..☝️باید مطمئنا حلال باشه.میدونید که این دو تا با هم فرق داره.گاهی آدم نمیدونه حرامه یا نه.من میخوام #مطمئن باشم حلاله.البته #انتظار هم ندارم دونه گندم رو از ابتدا بررسی کنید.
-جالب بود برام.👌
-حتی اگه #درآمدکم_باشه مهم نیست ولی همون کم باید یقینا #حلال باشه..قبول میکنید؟☝️
-خیلی خوبه.😊👌ان شاءالله که بتونم ولی اگه جایی کوتاهی شد،دلیل بر بی توجهی نذارید. #تذکر بدید حتما سعی میکنم اصلاح بشه.
-من سؤال دیگه ای ندارم.اگه شما مطلبی دارید،بفرمایید.
باتعجب گفت:
_واقعا سؤال دیگه ای ندارید؟!!😳🤔
-نه.
-در مورد سوریه رفتن من چیزی نمیخواین بگین؟!!!😟
-واقعا سؤالی نداشتم ولی الان یه سؤالی برام پیش اومد..شما نگران نیستین که دلبستگی های بعد ازدواج #مانع سوریه رفتن تون بشه؟
چیزی نگفت....
سکوتش طول کشید.یعنی به این موضوع فکر نکرده بود.سرش پایین بود.
-آقای رضاپور
چیزی نگفت.تکان هم نمیخورد.نگران شدم...
-آقای رضاپور..حالتون خوبه؟😥
جواب نمیداد....
بلند شدم برم محمد رو صدا کنم.نزدیک در بودم که گفت:
_خانم روشن.
برگشتم سمتش.هنوز سرش پایین بود.
گفت:
_خوبم.نگران نباشید...
ادامه دارد...
❃| @havaye_zohoor |❃
#گپوگفتباخدا
👱♀ #دختر با ناز به خدا گفت:
چطور زيبا میآفرينیم و #انتظار داری خود را برای همگان آراسته نكنم؟
❤️ خدا گفت: #مخلوق زيبای من! تو را فقط برای بهترین و بالاترین و #دلچسب ترین هدف آفريدهام... برای خودم...
😒 دخترك، پشت چشمي نازك كرد و گفت:خدا كه بخیل نیست؛ بگذار #آزاد باشم...
🌸 خدا #حجاب را در دامان دخترک گذاشت 🌸
🙍 دخترك با #بغض گفت: با اين؟
♀ اينطور كه محدودترم، میخواهی زندانیام كنی❓
❤️ خدا قاطعانه ولی با مهربانی جواب داد: بدون حجاب، اسير نگاههاي آلوده خواهي شد❗️
☝️ نمیخواهم آنها مانع شوند از #شگفت_انگیزترین #لذتها بهرهمند شوی....
🙂 من مهربان و باغیرتم❗️
😔 دخترك با غم گفت: آخر آنوقت ديگر كسي مرا #دوست نخواهد داشت❗️
👀 نه نگاهي به سمت من خواهد آمد و نه كسي به من توجه ميكند...
❤️ خدا با لبخندی جواب داد:
دلها در دست من است. اگر آنچه را خواستم عمل کنی، مهرت را در آب و غذای مردم میریزم❗️
💝 و به زودی خودم یکی از بندگانم را نیز برایت #گلچین میکنم.
☝️فراموش نکن که این #تنها منم كه زود راضي میشوم...
🙅♂ برعکس؛ آدميانند و هزاران درخواست❗️
🍃 من از تو فقط یک چیز میخواهم #تقوا"
💁♂ ولی آنان بخاطر #منافع خود از تو انتظاراتی ناتمام دارند...
♂اصلا تو مگر #فقير_نگاه آنهایی⁉️
💗 #دلت را به من بسپار، تمام دلها را #گدایت خواهم کرد.
🌼 فاطمهام(س) را ندیدهای❓
👩 دخترک به حجابش چشم دوخت. آرزو داشت از همان #محبوبیتهایی که #خدا به فاطمه(س) داده، پیدا کند...
خدا هم که بخیل نبود...
🧕🏻 #حجاب