eitaa logo
هوای وصال(حضرت آیت الله محمد شجاعی "قدس سره")
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
253 ویدیو
19 فایل
نشرگزیده آثارعالم فرزانه حضرت آیت الله محمد شجاعی "ره" آرشیوصوتی⬇️ @sedaye_sokhaneeshgh حُسن عفاف⬇️⁩ @hosne_efaf هوای وصال⬇️ http://sapp.ir/havayee_vesal https://ble.im/havayee_vesal https://iGap.net/havayee_vesal ادمین⬇ @ghalbee_salim "تبادل نداريم"
مشاهده در ایتا
دانلود
⚪️ نظر صاحبان مطلقه حامل نور يقظه مى‏ باشد ⚪️ ⬛️ ...چه بسا در مواردى كاملا تعجب آور و تحير آور باشد و كسانى با توجه و نظر آنان بخود آمده و بيدار گشته و متنبه شده باشند كه بظاهر و طبق محاسبات معمولى چنين انتظارى نمى‏ رفت. و اين در حقيقت بدان جهت است كه نور الهى و جذب حق كه اصل مسئله است و از طريق آنان به ظهور مى‏ رسد ، چنين نيست كه حد و حدودى داشته باشد، بلكه ، نور او ، نور قاهر ، و مشيت او ، مشيت غالب است. ▪️ماشاء الله كان و مالم يشأ لم يكن▪️. نمونه‏ هاى زيادى در اين باب نقل گرديده و ديده شده است، چه از آنهايى كه در زمان خود حضرات معصومين "صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين " ، بوده‏ اند، و چه از آنهايى كه در زمانهاى بعدى و در هر زمانى بوده‏ اند و مشمول عطف و نظر خاص پروردگار شده و از ورطه اوهام و غفلت و اسارت نجات يافته و بخود آمده و سر در طريق نهاده‏ اند، بنحوى كه چنين انتظارى نمى‏ رفت. « بشر حافی » كه لقب «حافى» بخود گرفت، از جمله آنهاست. گفته‏ اند: او در زمان حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر " سلام الله عليه " و در بغداد مي زيسته است. در اول امر خود مردى غوطه ور در و غرق در اوهام و اهل عيش و نوش بوده است. در يكى از روزها كه او با مأنوسان خود در منزل خويش مجلس عشرت برگزار نموده و مشغول بود ، در همان حال گذر آن حضرت از كنار منزل وى افتاد و صداى ساز و آواز و نى و رقص از آنجا شنيد و در همان هنگام هم كنيزى كه خدمتگزار بود از داخل منزل وى براى بيرون ريختن خاكروبه خارج شد. "علیه السلام" به آن كنيز فرمودند : صاحب اين خانه آزاد است يا بنده؟ كنيز گفت : آزاد است. امام فرمودند : راست گفتى، زيرا اگر بنده بود از مولاى خود مى‏ ترسيد. اين مكالمه تا حدودى موجب تأخير در برگشت همان كنيز خدمتكار گرديد و طبعاً وقتى داخل منزل شد ، بُشر در حالى كه در سر سفره شراب بود پرسيد، چه چيز باعث گرديد كه دير آمدى؟ او جريان گفت و گوى خود با آن حضرت را براى وى نقل كرد. جملاتى كه امام فرموده بود ، چنان در وجود «بشر» و در او اثر گذاشت كه از همان سر سفره با سرعت و با پاى برهنه بيرون دويد و به محضر آن حضرت شتافت. همين كه امام را مشاهده نمود ، گريه كرد و شرمنده شد و عذر خواست و به دست شريف امام نمود. از همين لحظه او بخود آمده و «يقظه» و «انتباه» يافت و راه خود را در پيش گرفت. صحبت جمله يا جمله‏ ها نيست بلكه ، نور و انتباه ، و توجه و نظر كارساز امام "سلام الله عليه" كه اين نور را با خود همراه داشت او را يكسره برخلاف انتظار از آن وادى سراپا وهم و خيال و از آن ورطه و ظلمت بيرون آورده و در عالم ديگرى قرار داد. و الا چه بسيار كسانى كه از اين جمله‏ ها از آن حضرت و از حضرات ديگر معصومين به گوش آنان مى‏ خورد وليكن آن نمى‏ شود كه در خصوص «بشر» شد. بالاخره از سويى توجه خاص است و از سوى ديگر ، آمادگى. اين استعداد و آمادگى چه بوده است و چه مى‏ باشد؟ چيزى است كه آنچنان كه بايد ، خدا مى‏ داند، و شايد هم جهاتى به نظر بيايد. بشر را «حافى» مى‏ گفتند و « بشر حافى » مى‏ ناميدند و اين چنين نيز معروف شد. كلمه «حافى» بمعنى «پا برهنه» است. او هميشه و تا آخر عمر پا برهنه بود و اين بدان جهت بود كه با پاى برهنه در همان روز بيدارى خويش به خدمت امام شتافت و حيات خود را به دست آن حضرت يافت. بعضى گفته‏ اند كه از خود او سرّ پا برهنگى او را پرسيدند، در جواب گفت: «والله جعل لكم الارض بساطا» و ادب نباشد كه بر بساط بزرگان يا كفش روند 📓 منبع : کتاب مقالات صفحه ۳۵ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه " @havayee_vesal
◽ مقصودم من از دعای جوشن کبیر هم این بود که آن را حتماً بخوانید و ترک نکنید در این سه شب! ان شاءاللّه احیا هم کنید ، اعمال دیگر را هم انجام دهید. اما اگر هیچ عملی را ( از مستحبات البته ) انجام ندادید این دعای جوشن کبیر را ترک نکنید و با حضور و تضرع بخوانید ؛ و تضرع! در دعاها آمده است خدا مرا از مؤاخذه نجات نمی دهد مگر با تضرع ؛ تضرع را خیلی مهم بدانید! اساس نجات در ، معنای تضرع است. معنای تضرع هم یعنی تذلل و گریه. اگر هم گریه نیامد انسان سعی بکند که گریه بکند که آن را می گویند تباکی ؛ یعنی سعی کند خود را به حال گریه بیندازد ولو گریه اش نیاید..... در شب قدر به طور مسلم تقدیرات به راه می افتد و تقدیرات امور انسان در یک سال می آید تا شب قدر آینده. آنچه که برای انسان در یک سال آتی می شود تقدیراتش در شب قدر مقدر می شود. ▪ پس در از دعا غفلت نکنید! به زبان خودتان هر چه می خواهید از خدا بخواهید ، با تضرع و اصرار هم بخواهید که خدایا چنین بکن ، چنان بکن! و هر چه مقاصد و حوائج دارید از خیرها وخوبی ها و نعمت های دنیوی و اخروی و آنچه که به خدا پناه می برید از بدیهای دنیوی و اخروی اینها را در این سه شب نکنید! چون شب های تقدیر است؛ یعنی در این شب ها تقدیر می شود آنچه که در یک سال پیش می آید، و به یک نظر آنچه که در کل پیش می آید. حالا در یک سال و به یک نظر و در کل، آنچه که در سرنوشت انسان ، در عمر انسان ، در عالم انسان پیش می آید ، این ها در شبهای قدر تقدیر می شود. بنابراین ، بکنید و با تضرع از خدا آنچه را که می خواهید بخواهید تا وقتی اجابت فرمود ، تقدیر خدا بر اساس دعای شما می شود. اگر دعایتان را با تضرع به اجابت رسانید ، یعنی همان طور که شما از خدا می خواهید با با فقر ، با مسکنت ، با شکستگی ، با تذلّل ، خدا اجابت کرد آنطور که می خواهید ، خداوند تقدیر می کند ، چه برای یک سال و چه در کل. این است که حتما در این سه شب از دعا برای و آخرتتان نکنید! ▪ تنبلی هم نکنید ، در دو جانب: یکی جلب خیرات دنیا و آخرت و یکی هم دفع شرور دنیا و آخرت ؛ یعنی مرتب به زبان خودتان آن چیزهایی را که می دانید باید برای خودتان از خیرها بخواهید چه در یک سال و چه در کل ، آن را بخواهید ، چه دنیوی و چه اخروی! و همچنین از خدا بخواهید آن بدی ها را که به نظرتان می آید چه دنیوی و چه اخروی از آنچه که انسان می فهمد بد است خدا آنها را از شما دور کند چه در یک سال و چه در کل. مثلاً خدایا ما را از گناه حفظ کن ! توفیق عبادت بده! خدایا توفیق بده من را ترک بکنم ! توفیق بده من را انجام بدهم! توفیق طاعت و عبادتت را به من عنایت کن که اگر تو عنایت نکنی نخواهد شد! اینها را با بخواهید!. .......... هم خیرات دنیوی را بخواهید، هم خیرات اخروی را ! هم از شرور دنیوی به خدا پناه ببرید و هم از شرور اخروی! تنبلی هم نکنید! خواسته هایتان را باز کنید و از خدا بخواهید! 🔳 دستور است که نگویید ؛ (( خدایا ! تو می دانی من چه می خواهم )). خدا می داند اما آن باز کردن ریز ریز خواسته ها و به زبان آوردن و خواستن آن ها از خدا ، این دستور است این خودش از اسرار است که دستور داده اند. می گوید حوائجتان را باز کنید و ریز به ریز بشمارید و در محضر خدا بخواهید ! ........... نمی گویم دعای کلی نیست ولی در باز کردن و ریز به ریز خواستن حسابی هست که در دعای کلی نیست ، گر چه دعای کلی هم دعاست......... ▪️ التماس دعا ▪️ 📖 منبع ؛ کتاب حقیقی ، صفحه ۱۱۹ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی "رضوان الله علیه " @havayee_vesal
ای شیرِ بدر و خیبر ، رفتید خدا نگهدار مظلومِ عالم ، حیدر ، رفتید خدا نگهدار ◾️◾️◾️ ◼ وصیت ' علیه السلام ٰ به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام)◼ شما را به ترس از خدا سفارش می كنم به روی نیاورید ، گرچه به سراغ شما آید، و بر آنچه از از دست می دهید اندوهناك مباشید ، حق را بگویید، و برای پاداش الهی عمل كنید. و دشمن ستمگر و یاور ستمدیده باشید. شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را ، و كسانی را كه این وصیت به آنها می رسد ، به ترس از خدا ، و نظم در امور زندگی ، و ایجاد صلح و آشتی در میانتان سفارش می كنم. خدا را! خدا را ! درباره یتیمان ، نكند آنان گاهی سیر و گاه گرسنه بمانند ، و حقوقشان ضایع گردد. خدا را ! خدا را ! درباره همسایگان ، حقوقشان را رعایت كنید كه وصیت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم ) شماست ، همواره به خوشرفتاری با همسایگان سفارش می كرد تا آنجا كه گمان بردیم برای آنان ارثی معیّن خواهد كرد. خدا را ! خدا را ! درباره ، مبادا دیگران در عمل كردن به دستوراتش از شما پیشی گیرند. خدا را! خدا را ! درباره همانا كه ستون دین شماست. خدا را! خدا را ! درباره خانه خدا ، تا هستید آن را خالی مگذارید ، زیرا اگر كعبه خلوت شود مهلت داده نمی شوید. خدا را! خدا را ! درباره جهاد با اموال و جانها و زبانهای خویش در راه خدا. بر شما باد به پیوستن با یكدیگر ، و بخشش همدیگر ، مبادا از هم روی گردانید ، و پیوند دوستی را از بین ببرید. را ترك نكنید كه بدهای شما بر شما مسلط می گردند ، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد. (سپس فرمودند ). ای فرزندان عبدالمطلب ! مبادا پس از من دست به خون مسلمین فرو برید ( دست به کشتار بزنید ) و بگویید: امیر مومنان كشته شد، بدانید جز كشنده من كسی دیگر نباید كشته شود. درست بنگرید! اگر من از ضربت او از دنیا رفتم ، او را تنها یك ضربت بزنید ، و او رامُثله نکنید (دست و پا و دیگر اعضای او را نبرید) ، من از رسول خدا (صلوات الله علیه) شنیدم كه فرمود: (بپرهیزید از بریدن اعضای مرده، هر چند سگ دیوانه باشد. ) ( برگرفته از نامه ۴۷ نهج‌البلاغه ) @havayee_vesal
▫️... و در کتاب عیون به سند خود از حمدان بن سلیمان نیشابوری نقل کرده که گفت ؛ من از حضرت رضا " صلوات الله علیه " معنای آیه 🔘 فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام🔘 را پرسیدم ، حضرت فرمودند ؛ معنایش این است که : خداوند هر که را بخواهد در بسوی ایمان و در آخرت بسوی بهشت و دار کرامت خود هدایت کند او را برای تسلیم بودن در برابر اوامر خود و وثوق و اطمینان داشتن نسبت به ثواب و پاداشش شرح صدر می دهد ، و هر کافر و گنه کاری را که بخواهد از بهشت و دار کرامت خود گمراه سازد ، در اثر کفر و نافرمانی سینه اش را تنگ و کم ظرفیت می کند تا در ایمان خودش متزلزل شده ، اضطرابش به حدی برسد که گویا به آسمان بالا می رود 🔘 کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لا یومنون🔘 🔹 خداوند آنچنان پلیدی و آلودگی را بهره کسانیکه ایمان نمی آورند قرار می دهد🔹 📚 منبع ؛ برگرفته از < کتاب تفسیر المیزان ، جلد ۱۴، صفحه ۲۱۸ >. @havayee_vesal
حضرت علی " علیه السلام " فرمودند ؛ ✨ به خدا سوگند ! این دنیای شما كه به انواع حرام آلوده است ، در دیده ی من از استخوان خوكی كه در دست بیماری جذامی باشد ، پست تر است ✨ « حکمت ۲۲۸ ، نهج‌البلاغه » @havayee_vesal
حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی "رضوان الله علیه " : 🔸عزت را حفظ بکنید 🔸 ▫️امیرالمؤمنین "صلوات الله علیه" فرمودند که در برخورد با مؤمنین، برخورد تو ، باید برخورد توأم با (مضمون بیان اين است ) حرمت ، احترام ، بشاشت و ادب و دلسوزی باشد. 💎به همه ی مؤمنین وقتی برخورد می کنی ، با بشاشت و حرمت و ادب و احترام. اینها که است، ▫️آداب▫️. ✨ولی این غیر از این است که در برابر کسی خشوع و خضوع بکنی برای چی ؟ برای دنیا. ▫️از آن جهت عزّت خود را فرمود چه بکن؟ حفظ بکن حرمت افراد را نگه دار. ادب را نگه دار. با بشاشت روبرو باش. دلسوز باش. با لین کلام،. .. اینها را مواظبت کن. 💠 اما از این طرف مواظبت کن ، نلرزی ، چون مثلاً این آدم دستش چیزی هست هست ،، از و امثال اینها ، برایش خشوع برای دنیا نکنی و عزت خودت را حفظ کن. 📀منبع : فایل صوتی ( ) @havayee_vesal
🔘 حقیقت این است که ما در عین اینکه معتقد به حساب و کتاب و ثواب و عقاب در آخرت هستیم ، در عین حال به تٱمل خوب در این باب نپرداخته ایم ، و وضع و حال ما _نعوذ بالله و نستجیر به_ شبیه وضع و حال کسانی است که از نیل به حقایق محروم مانده اند و معتقد به آخرت و حساب و کتاب و ثواب و عقاب در آن نیستند. ▪️ حال باید دید علت این امر چه بوده است؟ 🔘 به نظر می آید در دنیای سر تا فریب به طور نادانسته ما را از اینکه عقل ما خوب کار بکند و گوش ما خوب پذیرای حقایق باشد محروم ساخته است....▪️ 📚 منبع ؛ کتاب رساله محبت ، صفحه ۲۲۸ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه " @havayee_vesal
هوای وصال(حضرت آیت الله محمد شجاعی "قدس سره")
#درمحضرعالم_فرزانه 🔹 ️اهمیت #مراقبه 🔹 🔘 انسان باید به گذر عمر خود و پایان فرصت ها توجه کند و به ب
🔹اهمیت 🔹 ▫️ بر خلاف آن ، لحظات و یاد حق تعالی ، باطنی نورانی دارد و چنان است که اگر یک لحظه از آن بر اهل جهنم نمایان شود ، آن چنان مدهوش می شوند که عذاب جهنم را از یاد می برند . 🔘 بنابراین حسرت انسان در روبه رو شدن با چنین حقایقی و آرزوی بازگشت به برای کسب معرفت ، بالاتر از حد تصور است . ▪️این جا است که ضرورت معاشرت با اهل ذکر و بر انسان روشن می شود ؛ ▫️زیرا همنشینی با اهل ذکر ، انسان را به یاد خدا و مراقبه تشویق می کند ، در حالی که همنشینی با اهل غفلت ، او را به گمراهی و می کشاند . 🔘 📚 منبع ؛ کتاب کیمیای وصال ، صفحه ۹۸ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه " @havayee_vesal
▪.. این یکی از خصوصیات حضرت زهرا " سلام الله علیها " ، یک کلمه دعا نکردند . و الا اگر دعا می کردند ، همهٔ مصائبی که برای ائمه پیش آمد و در خصوص هر چه که می خواست دعا می کردند و به طوری خودشان فرمودند ؛ دعایشان را به سرعت اجابت یافته می یافت ، اما رضای به قضا ، مسئله ای است که من و شما ، نه می فهمیم و نه ، اهلش هستیم. قبلاً هم گفته ام ، ( اینجور ، هم ) ، ناشیگری نکنید ، یک وقتی از خدا بخواهید. یک وقتی به خدا بگویید ، من چه هستم ؟ من راضی به قضای تو هستم . این را نگویید من و شما اهلش نیستیم ، بعضی ها توجه نمی کنند ، یک وقتی می بینید اصرار می کنند ، اصرار می کنند ، بعد هم اصرار کردند ، مسائلی پیش می آید ، تحملش را ندارند ، و نه تنها ، بلکه آخرتشان را هم چه می کنند ؟ از دست می دهند. ▫️من و شما باید از خدا بخواهیم « ربنا لا تحملنا ما لا طاقة لنا به » [خدایا آنچه را که طاقتش را نداریم برای ما پیش نیاور ]▫️ ▪اما این مسئلهٔ بالاست ، این را توجه داشته باشید ، خیلی مسئلهٔ بالاست. فلذا.. ( این را خوب یادتان باشد ) یکی از شرایط اساسی و ارکان جدی این حقیقت ، که به کسی اصلاً راه نداشته باشد... عبارت است از اینکه آن شخص چه باشد؟ راضی به قضا باشد. وقتی رضای به قضا در انسان نبود ، راه شیطان از این بُعد باز است. حالا ابواب دیگر ، در جای خود محفوظ است.......▪ 💿 برگرفته از فایل صوتی « ۸ » @havayee_vesal
حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی "رضوان الله علیه " : 🔸عزت را حفظ کنید 🔸 ▫️امیرالمؤمنین "صلوات الله علیه" فرمودند که در برخورد با مؤمنین، برخورد تو ، باید برخورد توأم با (مضمون بیان اين است ) حرمت ، احترام ، بشاشت و ادب و دلسوزی باشد. 💎به همه ی مؤمنین وقتی برخورد می کنی ، با بشاشت و حرمت و ادب و احترام. اینها که است، ▫️آداب▫️. ✨ولی این غیر از این است که در برابر کسی خشوع و خضوع کنی برای چی ؟ برای دنیا. ▫️از آن جهت عزّت خود را فرمود چه کار کن؟ حفظ کن حرمت افراد را نگه دار. ادب را نگه دار. با بشاشت روبرو باش. دلسوز باش. با لین کلام،. .. اینها را مواظبت کن. 💠 اما از این طرف مواظبت کن ، نلرزی ، چون مثلاً این آدم دستش چیزی هست ،، از و امثال اینها ، برایش خشوع برای دنیا نکنی و عزت خودت را حفظ کن. 📀منبع : فایل صوتی ( ) @havayee_vesal
⚪️ نظر صاحبان مطلقه حامل نور يقظه مى‏ باشد ⚪️ ⬛️ ...چه بسا در مواردى كاملا تعجب آور و تحير آور باشد و كسانى با توجه و نظر آنان بخود آمده و بيدار گشته و متنبه شده باشند كه بظاهر و طبق محاسبات معمولى چنين انتظارى نمى‏ رفت. و اين در حقيقت بدان جهت است كه نور الهى و جذب حق كه اصل مسئله است و از طريق آنان به ظهور مى‏ رسد ، چنين نيست كه حد و حدودى داشته باشد، بلكه ، نور او ، نور قاهر ، و مشيت او ، مشيت غالب است. ▪️ماشاء الله كان و مالم يشأ لم يكن▪️. نمونه‏ هاى زيادى در اين باب نقل گرديده و ديده شده است، چه از آنهايى كه در زمان خود حضرات معصومين "صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين " ، بوده‏ اند، و چه از آنهايى كه در زمانهاى بعدى و در هر زمانى بوده‏ اند و مشمول عطف و نظر خاص پروردگار شده و از ورطه اوهام و غفلت و اسارت نجات يافته و بخود آمده و سر در طريق نهاده‏ اند، بنحوى كه چنين انتظارى نمى‏ رفت. « بشر حافی » كه لقب «حافى» بخود گرفت، از جمله آنهاست. گفته‏ اند: او در زمان حضرت ابوالحسن موسى بن جعفر " سلام الله عليه " و در بغداد مي زيسته است. در اول امر خود مردى غوطه ور در و غرق در اوهام و اهل عيش و نوش بوده است. در يكى از روزها كه او با مأنوسان خود در منزل خويش مجلس عشرت برگزار نموده و مشغول بود ، در همان حال گذر آن حضرت از كنار منزل وى افتاد و صداى ساز و آواز و نى و رقص از آنجا شنيد و در همان هنگام هم كنيزى كه خدمتگزار بود از داخل منزل وى براى بيرون ريختن خاكروبه خارج شد. "علیه السلام" به آن كنيز فرمودند : صاحب اين خانه آزاد است يا بنده؟ كنيز گفت : آزاد است. امام فرمودند : راست گفتى، زيرا اگر بنده بود از مولاى خود مى‏ ترسيد. اين مكالمه تا حدودى موجب تأخير در برگشت همان كنيز خدمتكار گرديد و طبعاً وقتى داخل منزل شد ، بُشر در حالى كه در سر سفره شراب بود پرسيد، چه چيز باعث گرديد كه دير آمدى؟ او جريان گفت و گوى خود با آن حضرت را براى وى نقل كرد. جملاتى كه امام فرموده بود ، چنان در وجود «بشر» و در او اثر گذاشت كه از همان سر سفره با سرعت و با پاى برهنه بيرون دويد و به محضر آن حضرت شتافت. همين كه امام را مشاهده نمود ، گريه كرد و شرمنده شد و عذر خواست و به دست شريف امام نمود. از همين لحظه او بخود آمده و «يقظه» و «انتباه» يافت و راه خود را در پيش گرفت. صحبت جمله يا جمله‏ ها نيست بلكه ، نور و انتباه ، و توجه و نظر كارساز امام "سلام الله عليه" كه اين نور را با خود همراه داشت او را يكسره برخلاف انتظار از آن وادى سراپا وهم و خيال و از آن ورطه و ظلمت بيرون آورده و در عالم ديگرى قرار داد. و الا چه بسيار كسانى كه از اين جمله‏ ها از آن حضرت و از حضرات ديگر معصومين به گوش آنان مى‏ خورد وليكن آن نمى‏ شود كه در خصوص «بشر» شد. بالاخره از سويى توجه خاص است و از سوى ديگر ، آمادگى. اين استعداد و آمادگى چه بوده است و چه مى‏ باشد؟ چيزى است كه آنچنان كه بايد ، خدا مى‏ داند، و شايد هم جهاتى به نظر بيايد. بشر را «حافى» مى‏ گفتند و « بشر حافى » مى‏ ناميدند و اين چنين نيز معروف شد. كلمه «حافى» بمعنى «پا برهنه» است. او هميشه و تا آخر عمر پا برهنه بود و اين بدان جهت بود كه با پاى برهنه در همان روز بيدارى خويش به خدمت امام شتافت و حيات خود را به دست آن حضرت يافت. بعضى گفته‏ اند كه از خود او سرّ پا برهنگى او را پرسيدند، در جواب گفت: «والله جعل لكم الارض بساطا» و ادب نباشد كه بر بساط بزرگان يا كفش روند 📓 منبع : کتاب مقالات صفحه ۳۵ ، حضرت استاد آیت الله محمد شجاعی " رضوان الله علیه " @havayee_vesal