eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه السلام
120 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
65 فایل
وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ کیست خوش‌گفتارتر از کسی که به‌طرف خدا دعوت کند و کار خوب بکند و بگوید: «من تسلیم خدایم»؟ قرآن کریم/سوره فصلت/آیه ۳۳
مشاهده در ایتا
دانلود
22.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بیانات حضرت آیت الله خوشوقت ره ❓چه مدت خدمت ره بودید؟ ❓، منظومه، را هم پیش علامه خواندید؟ چطور؟ ❓چه شد که دنبال رفتید؟ ❓میگویند از سالگی وارد مباحث اخلاقی شدند؟ ❓آیا یک هم به اندازه یک در امور اخلاقی دارد؟ ❓خدمت آقای ،‌ حضرت ره چند سال بودید؟ ❓ شما چه کسی بود؟ 🔰کانال رسمی حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (ره) 🆔 @Khoshvaght_ir
♨️ مقدمیت فلسفه برای فهم اوج معارف دین 🔰استاد 🔰🔰🔰🔰🔰 🔸چيزي که براي يک نفر محقّق عارف به مسائل توحيد بسيار بسيار اعجاب آور است، منطق مخصوصي است که قرآن کريم و پس از آن، روايات مأثوره از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) و علي (علیه السلام) و ساير ائمّه اطهار در مسائل توحيد پيش گرفته‌اند. 🔸اين منطق اصلًا و ابداً با منطق آن عصر و زمان تطبيق نمي‌کند، بلکه با منطق قرنها بعد که کلام رونق گرفت و منطق و فلسفه رايج شد نيز تطبيق نمي‌کند؛ بسي بالاتر و والاتر از آنهاست. اين خود مي‌رساند که قرآن کريم از منبع و منشأ ديگري سرچشمه گرفته و آن کس که قرآن بر زبان مقدّس او جاري شده است، حقايق توحيدي را با ديده ديگري مي‌ديده و مشاهده مي‌کرده است، و هم مي‌رساند که اهل بيت پيغمبر (صلوات اللّه و سلامه عليه و عليهم) آشنايي‌شان با منطق قرآن و علوم قرآن با ديگران متفاوت بوده است. در جاهايي که ديگران به اقتضاي علوّ مطلب از سطح عادي افکار بشري دچار سرگيجه بوده‌اند، آن بزرگواران حقايق را با روشن بيني خاصّي بيان کرده‌اند. 🔸جاي تعجّب نيست اگر ديده مي‌شود حتّي متکلّمين شيعه قادر نبوده‌اند اين مسائل را درست هضم کنند که انحرافي براي آنها دست ندهد. هنگامي که انسان به کلمات بزرگاني مانند شيخ مفيد و سيد مرتضي و علّامه حلّي و مجلسي و امثال اينها برخورد مي‌کند و بيانات آنان را در اين زمينه‌ها در کتب کلامي يا در شرح احاديث مي‌بيند، متوجّه مي‌شود که اين شخصيتهاي بزرگ از قرار گرفتن تحت تأثير بيانات معتزله و اشاعره مصون نمانده‌اند؛ طرز تفکرشان نزديک به طرز تفکر معتزله يا اشاعره بوده است و ناچار بوده‌اند تا حدّ زيادي آيات و اخبار را در اين گونه مسائل تأويل و توجيه کنند. بديهي است اين نقصي براي آن بزرگان محسوب نمي‌شود. هر کس ديگر هم که در شرايط آنها مي‌بود نمي‌توانست از آنچه‌ آنها مصون نمانده‌اند مصون بماند. 🔸در همه شرق و غرب عالم، اين منطق منحصر است به قرآن کريم و فرزندان و پروردگان اين کتاب مقدّس، يعني اولياي دين. ديگران تدريجا و قدم به قدم در اثر آشنايي اصولي با اين گونه مسائل و تعمّق و تفکر زياد توأم با توسّل به قرآن مجيد و کلمات رسول اکرم (ص) و ائمّه دين مخصوصاً علي (عليه السّلام) به اين حريم راه يافته‌اند. 📌استاد شهید در کتاب عدل الهی میفرمایند که وقتی که حکمت الهی را نزد امام خمینی خوانده اند به اصالت و عمق معارف دین پی برده اند: ✅تازه با حکمت الهي اسلامي آشنا شده بودم و آن را نزد استادي- که برخلاف اکثريت قريب به اتفاق مدّعيان و مدرّسان اين رشته صرفاً داراي يک سلسله محفوظات نبود، بلکه الهيات اسلامي را واقعا چشيده و عميق‌‌‌‌‌ترين انديشه‌‌‌‌‌هاي آن را دريافته بود و با شيرين‌‌‌‌‌ترين بيان آنها را بازگو مي‌‌‌‌‌کرد- مي‌‌‌‌‌آموختم. ... در آن روزها يک طرح اساسي در فکرم ريخته شده بود که زمينه حلّ مشکلاتم در يک جهان‌‌‌‌‌بيني گسترده بود؛ در اثر درک اين مطلب و يک سلسله مطالب ديگر از اين قبيل، به اصالت معارف اسلامي اعتقاد پيدا کرده بودم، معارف توحيدي‌‌‌‌‌ قرآن و نهج البلاغه و پاره‌‌‌‌‌اي از احاديث و ادعيه پيغمبر اکرم و اهل بيت اطهار را در يک اوج عالي احساس مي‌‌‌‌‌کردم. @almorsalaat
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
💠 بنیان گذار حکمت متعالیه 🔹️عصر ملاصدرا از دوران‌های طلایی و حکمت اسلامی است. افکار و اندیشه‌های در بسیاری از موارد دارای منشأ عرفانی و برگرفته از آیات و روایات است؛ ریاضت‌ها و عبادات وی نیز از دیگر ویژگی‌های بنیان‌گذار است. برخی از آثار ملاصدار اقتباسی از آثار دیگران است؛ اما منظومه‌ای فکری که وی آن را شکل داد و تطبیقی که میان موضوعات مختلف علمی انجام داد، کاری بزرگ و کم نظیر است. 🔺️به مناسبت ۱ خرداد، سالروز بزرگداشت ملاصدرا 💻 @mesbahyazdi_ir
🔴لذت فلسفه از نگاه شهید مطهری 🖊احمدحسین شریفی 🔶شهید مطهری در کتاب عدل الهی به مناسبتی به ذکر نکته‌ای پرداخته است که جایگاه و لذت بی‌بدیل فلسفه صدرایی را در ذهن و ضمیر آن استاد کم‌نظیر نشان می‌دهد: «يادم هست، در زمانى كه در قم تحصيل مى‏كردم، يك روز خودم و تحصيلاتم و راهى را كه در زندگى انتخاب كرده‏ام ارزيابى مى‏كردم؛ با خود انديشيدم كه آيا اگر بجاى اين تحصيلات، رشته‏اى از تحصيلات جديد را پيش مى‏گرفتم بهتر بود يا نه؟ 🔶طبعاً با روحيّه‏اى كه داشتم و ارزشى كه براى ايمان و معارف معنوى قائل بودن اولين چيزى كه به ذهنم رسيد اين بود كه در آن صورت وضع روحى و معنوى من چه مى‏شد؟ 🔶فكر كردم كه الآن به اصول توحيد و نبوّت و معاد و امامت و غيره ايمان و اعتقاد دارم و فوق‏العاده اينها را عزيز مى‏دارم؛ آيا اگر يك رشته از علوم طبيعى و يا رياضى يا ادبى را پيش گرفته بودم چه وضعى داشتم؟ 🔶به خودم جواب دادم كه اعتقاد به اين اصول و بلكه اساساً روحانى واقعى بودن وابسته به اين نيست كه انسان در رشته‏هاى علوم قديمه تحصيل كند. بسيارند كسانى كه از اين تحصيلات محرومند و در رشته‏هاى ديگر تخصص دارند، اما داراى ايمانى قوى و نيرومند هستند و عملًا متّقى و پرهيزكار و احياناً حامى و مبلّغ اسلام‏اند و كم و بيش مطالعات اسلامى هم دارند؛ احياناً ممكن بود من در آن رشته‏ها بر زمينه‏هايى علمى براى ايمان خود دست مى‏يافتم بهتر از آنچه اكنون دست يافته‏ام. 🔶آن ايّام، تازه با حكمت الهى اسلامى آشنا شده بودم و آن را نزد استادى- كه بر خلاف اكثريّت قريب به اتفاق مدّعيان و مدرّسان اين رشته صرفاً داراى يك سلسله محفوظات نبود، بلكه الهيّات اسلامى را واقعا چشيده و عميق‏ترين انديشه‏هاى آن را دريافته بود و با شيرين‏ترين بيان آنها را بازگو مى‏كرد[گویا منظورشان امام خمینی(ره) است] مى‏آموختم. لذّت آن روزها و مخصوصاً بيانات عميق و لطيف و شيرين استاد از خاطره‏هاى فراموش ناشدنى عمر من است. در آن روزها با همين مسأله كه آن ايّام با مقدّمات كامل آموخته بودم آشنا شده بودم، قاعده معروف «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد» را آن طور كه يك حكيم درك مى‏كند درك كرده بودم (لااقل به خيال خودم)، نظام قطعى و لايتخلّف جهان را با ديده عقل مى‏ديدم، فكر مى‏كردم كه چگونه سؤالاتم و چون و چراهايم يك مرتبه نقش بر آب شد؟ و چگونه مى‏فهمم كه ميان اين قاعده قطعى كه اشياء را در يك نظام قطعى قرار مى‏دهد، و ميان اصل «لا مؤثّر فى الوجود الّا اللّه» منافاتى نديده آنها را در كنار هم و در آغوش هم جا مى‏دهم، معنى اين جمله را مى‏فهميدم كه «الفعل فعل اللّه و هو فعلنا» و ميان دو قسمت اين جمله تناقضى نمى‏ديدم، «امر بين الامرين» برايم حل شده بود، بيان خاصّ صدر المتألّهين در نحوه ارتباط معلول با علت و مخصوصاً استفاده از همين مطلب براى اثبات قاعده «الواحد لا يصدر منه الّا الواحد» فوق‏العاده مرا تحت تأثير قرار داده و به وجد آورده بود؛ خلاصه يك طرح اساسى در فكرم ريخته شده بود كه زمينه حلّ مشكلاتم در يك جهان‏بينى گسترده بود؛ در اثر درك اين مطلب و يك سلسله مطالب ديگر از اين قبيل، به اصالت معارف اسلامى اعتقاد پيدا كرده بودم، معارف توحيدى‏ قرآن و نهج البلاغه و پاره‏اى از احاديث و ادعيّه پيغمبر اكرم و اهل بيت اطهار را در يك اوج عالى احساس مى‏كردم. 🔶در اين وقت فكر كردم ديدم اگر در اين رشته نبودم و فيض محضر اين استاد را درك نمى‏كردم همه چيز ديگر چه از لحاظ مادّى و چه از لحاظ معنوى، ممكن بود بهتر از اين باشد كه هست، همه آن چيزهايى كه اكنون دارم داشتم و لااقل مثل و جانشين و احياناً بهتر از آن را داشتم، اما تنها چيزى كه واقعاً نه خود آن را و نه جانشين آن را داشتم همين طرح فكرى بود با نتايجش؛ الآن هم بر همان عقيده‏ام.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴دشواری مباحث فلسفی و الهیاتی از نگاه امام خمینی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ (ره) در کتاب ارزشمند مصباح الهدایه، ضمن اشاره‌ای گذرا به سرگذشت علمی و توصیف او به «نابغه کبری» و «اعجوبه عظمی»، کسی که در «حدّت ذهن» و «جودت قریحه»، «بی‌همتا» بود. (لم یکن له کفوا احد)! می‌فرماید: همین ابن‌سینایی که اکثر مباحث طبیعیات و ریاضیات و طب را به صورت «خودخوان» و «بدون نیاز به استاد»، مطالعه کرد و در آنها نظریه‌پرداز شد، درباره دشواری فهم مسائل فلسفی و الهیاتی می‌گوید: برای فهم مسائل الهیاتی ریاضت‌های فراوان کشیدم و کراراً‌ برای پاسخ آنها به تضرع و زاری به درگاه الهی پرداختم و پاسخ آنها را از خداوند مدد جستم. حتی برخی از کتاب‌های فلسفی را چهل نوبت خواندم و باز هم حقیقت مسأله بر من منکشف نشد! این همه در حالی است که آگاهان می‌دانند اشتباهات و خطاهای فلسفی ابن‌سینا کم نیست! اینها نشان می‌دهد که هر کسی صلاحیت و شایستگی فهم این مسائل را ندارد. و نباید به آنها ورود کند. فهم مسائل فلسفی افزون بر استعداد و توانانی‌های علمی، نیازمند تهذیب نفس و ریاضت‌های معنوی هم هست. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۴) 🔶آرامش متأملانه 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از دیگر پیامدهای زیست فیلسوفانه، «آرامش متأملانه» است. فیلسوفان به دلیل پیروی از عقل، زیستی آرام دارند. و به دلیل 1⃣تفسیری عقلانی که از هستی و فعل و انفعالات تکوینی و اجتماعی دارند، به ندرت دچار اضطراب می‌شوند. 2⃣نظام عالم را نظامی معنادار و ذی‌روح می‌دانند، به همین دلیل، هیچ امری را، چه خوشایند باشد و چه بدآیند، بی‌حکمت نمی‌دانند. آنان نه تنها «اسیر حوادث» نمی‌شوند؛ بلکه می‌کوشند «امیر حوادث» شوند. با آرامشی متأملانه در صدد فهم معنا یا معانی نهفته در پس حوادث هستند. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴به یاد خواجه نصیرالدین طوسی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻ابوجعفر محمدبن محمدبن حسن (۵۷۹-۶۵۳ق) فیلسوف، متکلم، فقیه، ستاره‌شناس، ریاضی‌دان، پزشک، عارف، اخلاق‌پژوه و معمار بزرگ ایرانی اسلامی، مشهور به «محقق طوسی»، «استاد البشر» و «خواجه نصیرالدین طوسی» که از سوی شخصیتی مثل ابن‌خلدون به عنوان «بزرگترین دانشمند ایران پس از اسلام» معرفی شده است. برخی از اهم خدمات علمی و عملی او عبارتند از: 1.احیای سنت فلسفه مشائی در ایران، پس از ابن‌سینا؛ 2.ابداع کلام فلسفی و تقریب میان فلسفه و کلام؛ 3.تأسیس رصدخانه مراغه؛ 4.طراحی جداولی دقیق برای مطالعه حرکت سیارات؛ 5.ساخت کتابخانه‌ای بزرگ با حدود چهل هزار عنوان کتاب در کنار رصدخانه مراغه؛ 6.تأسیس مرکز بزرگ دارالعلم، به عنوان یک دانشگاه جامع و بزرگ در مراغه. 🔻عظمت روحی و معنوی او را می‌توان در پاره‌ای از اشعار برجای مانده از او و همچنین در وصیت‌نامه او مشاهده کرد: وی در يک رباعي که در منابع مختلف با تغييراتي نقل شده است و غالباً سراينده آن را مشخص نکرده‌اند! چنين مي‌سرايد: من هيچ کس، هيچ کسم، هيچ کسم وز هيچ کسان نيز بسي بار پسم آن لحظه که افتد نفس اندر نفسم هان اي کس بي‌کسان به فرياد رسم شاید مولوی هم با اقتباس از همین اشعار بوده است که در رباعيات ديوان شمس چنين می‌سراید: دستارم و جُبه و سرم هر سه به هم قيمت کردند به يک دِرَم چيزي کم نشنيدستي تو نام من در عالم من هيچ‌کسم، هيچ‌کسم، هيچ‌کسم 🔻خواجه نصیرالدین طوسی، وقتی‌ متوجه شد که بیماری او دیگر علاج ندارد، درباره محل دفن خویش با شاگردان و یاران گفتگو کرد، برخی از شاگردان پیشنهاد دادند که مناسب‌ است‌‌ در نجف اشرف و در جوار امیرمؤمنان علی(ع) دفن شوند. اما خواجه نصیر گفت: «مرا شرم‌ آید که‌ در جوار‌ امام‌ کاظم(ع) و امام جواد(ع) بمیرم‌ و از آستان‌ آنان به‌ جایی دیگر برده‌ شوم.» و وصیت کرد که بر روی سنگ مزارش این آیه را بنویسند: «وَ کَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیْهِ بِالْوَصیدِ؛ و سگ آنان دست‌هاى خود را بر دهانه غار گشوده بود» 💐نثار روح ملکوتی آن نابغه دوران و علامه روزگاران، صلواتی را تقدیم می‌کنیم. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸چنین اسلامی را به یک دینار هم نمی‌خرند!🔸 چنانچه ما به عالَم اعلام کردیم که اسلام ندارد، بعد از ما نمی‌پرسند که پس اسلام چه دارد؟ اسلامی که ندارد، ندارد، ندارد، ندارد، ندارد، ندارد، پس چه چیزی دارد؟ ته قضیه چه می‌ماند؟ اگر اسلام این‌ها را ندارد [چنانکه مخالفین فلسفه و عرفان می‌گویند]، این اسلام را در بازار بگذار، آیا کسی به یک دینار می‌خرد؟ @haerishirazi
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
13.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای ادای احترام فیلسوفان جهان به آیت الله مصباح یزدی! (تولیدی مجموعه فرزند ایران) به مناسبت ۳۰ آبان، روز حکمت و فلسفه 📱 @mesbahyazdi_ir
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢ناتوانی اذهان جزء‌نگر از فهم «پارادایم‌ها و جریان‌های فکری»: بحثی در «اخلاق نقد و انتقاد» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اقتضای برخی از رشته‌های علمی، مثل ، «جزءنگری» است. همانگونه که اقتضای برخی دیگر از آنها مثل ، «کل‌نگری» است. انس زیاد با هر یک از این دو دسته، درکی صرفاً جزئی یا صرفاً کلی نسبت به پدیده‌ها ایجاد می‌کند که نتیجه آن ناتوانی از فهم درست بسیاری از حقایق به ویژه پارادایم‌ها و جریان‌های فکری و فرهنگی است. صاحبان چنین نگاه‌هایی معمولاً از «بصیرت علمی و فرهنگی و سیاسی» لازم هم برخوردار نیستند. همیشه در بزنگاه‌ها، در جای نادرست می‌ایستند. در میان غبارهای فتنه (فتنه‌های علمی یا اجتماعی) «قدرت دیدن» حق و «جرئت بیان» آن را ندارند. از مصادیق و مؤیدات این سخن، مواجهه‌ای است که برخی از مدرسان فقه و حلقه مریدان‌شان با مناظره جناب مهدی جمشیدی و بیژن عبدالکریمی در موضوع و عفاف داشتند! آنان (که بعضاً خود را مدافع حجاب و عفاف هم می‌دانند!) بدون اینکه توانایی درک و فهم کلیت این مناظره و منطق طرفین را داشته باشند، مدتی است به یکی از جملات استطرادی جناب آقای مهدی جمشیدی گیر داده‌ و با شدیدترین الفاظ او را خطاب قرار می‌دهند و حتی دوست‌ دارند که حق سخن گفتن را از او بستانند و معترض‌اند که چرا امثال او در این جامعه فرصت سخن گفتن دارند! (یکی از آنها گفته‌ است: «من واقعا نمی‌دانم چرا این افراد راه پیدا می‌کنند حرف بزنند») [بترسید از روزی که چنین افرادی سکان‌دار مراکز علمی شوند؛ آنگاه است که بساط نفرین و لعن و بستن دهان‌های هر کسی که غیر از آنان فکر کند، پهن خواهد شد.] بزرگ‌ترین خطایی که برای ایشان در آن مناظره دوساعت و نیمه کشف کرده‌اند این است که چرا به نقل دیدگاه مشهور فقیهان و عالمان شیعی پرداخته‌اید که گفته‌اند «حجاب از ضروریات دین است و ولایت امیرمؤمنان علیه السلام، از ضروریات مذهب است»؟ و می‌گویند این نقل شما به «مصلحت» نیست؛ زیرا موجب سوء استفاده وهابیت می‌شود! در حالی که اولاً، این سخن عین صواب است. بزرگ‌ترین عالمان شیعی از قدیم الایام تاکنون، همین دیدگاه را داشته و دارند؛ و ثانیاً مراد جناب دکتر جمشیدی از گفتن این سخن چیز دیگری بود. اما همانطور که گفته شد، اذهان جزءنگر، اساساً قدرت و توان درک اصل مطلب ایشان را ندارند؛ صدر و ذیل کلامش را نمی‌فهمند. فقط همین جمله «مثله‌شده» را گرفته و تلاش می‌کنند با تمسک به آن، گوینده‌اش را به «مسلخ» بکشانند و اگر بتوانند ذهن و زبان او را «مثله» کنند! 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹