eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه السلام
119 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
65 فایل
وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ کیست خوش‌گفتارتر از کسی که به‌طرف خدا دعوت کند و کار خوب بکند و بگوید: «من تسلیم خدایم»؟ قرآن کریم/سوره فصلت/آیه ۳۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴اخلاق قضاوت: علني بودن دادگاه‌ها 🖊احمدحسين شريفي 🔸روايات فراواني داريم که (ص) و (ع)، داوري‌ها و قضاوت‌هاي خود را در مسجد انجام مي‌دادند؛ يعني در عمومي‌تر مکان؛ يعني در مرائي و منظر همگان. 🔸 در کتاب الخلاف (ج6، ص211) مي‌گويد: «لا خلاف أنه (ص) كان يقضي في المسجد؛ در اينکه پيامبر اکرم(ص) در مسجد قضاوت مي‌کرد، هيچ اختلافي نيست». 🔸قضاوت‌هاي امام علي(ع) نيز در مسجد کوفه از مسلمات تاريخ اسلام است؛ هنوز هم مکان و محل قضاوت امام علي(ع) در مسجد کوفه با نام «دکة القضاء» مشخص است. 🔸بدون ترديد علني بودن قضاوت‌ها و محاکمه‌ها يکي از اصول «فقه القضاء در اسلام» است؛ افزون براين، يکي از بهترين ضمانت‌هاي اجرايي و سيستمي براي سلامت دستگاه قضايي و اعتماد عمومي مردم نسبت به دستگاه قضايي است. 🔸نقل شده است وقتي امام علي(ع) شنيد که شريح قاضي، برخي از قضاوت‌ها را در خانه خود انجام مي‌دهد، او را از اين کار نهي کرد و به او دستور داد که قضاوت‌ها بايد در مسجد و در مرآي و منظر همگان باشد چرا که اين عادلانه‌تر است: «يَا شُرَيْحُ اجْلِسْ فِي الْمَسْجِدِ فَإِنَّهُ أَعْدَلُ بَيْنَ النَّاسِ.»
🔴سبک زندگي پيامبر اکرم(صلوات الله علیه وآله) 🖊احمدحسين شريفي 🔸سيرة اين‌گونه بود که با اهانت‌ها و بي‌اخلاقي‌هايي که نسبت به شخص خودشان مي‌شد، کريمانه برخورد مي‌کرد. اين برخورد کريمانه و نرم و منعطف، تا جايي است که تمجيد و تحسين الهي را در پي داشته است. اخلاق پيامبر از سوي خداي متعال به عنوان اخلاق عظيم ياد شده است:«وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيم‏ (قلم، آيه 4)» 🔸در توصيفي که هند بن ابي هاله، براي از سبک زندگي پيامبر اکرم کردند، چنين مي‌خوانيم که: 🌹«كَانَ دَائِمَ الْبِشْرِ سَهْلَ‏ الْخُلُقِ‏ لَيِّنَ الْجَانِبِ لَيْسَ بِفَظٍّ وَ لَا غَلِيظٍ؛ دائماً بشاش و خنده‌رو بود؛ اخلاقي ساده داشت؛ نرم و مهربان بود؛ خشن و سنگدل نبود.» 🔸اما وقتي که مقررات و قوانين اسلامي و اجتماعي اسلام ناديده گرفته مي‌شد، به هيچ وجه اغماض نمي‌کرد. هيچ نوع قانون‌شکني‌ و تخلفي را ناديده نمي‌گرفت. چنين نبود که مثلاً اگر ثابت مي‌شد که کسي شراب خورده يا دزدي کرده است، خلق عظيم پيامبر و نرم‌خويي و محبتش به خلق خدا موجب شود اين جرم را ناديده بگيرد و حد الهي را دربارة او جاري نکند! پيامبر اکرم به شدت با نقض مقررات اسلامي برخورد مي‌کرد. هيچ واسطه و شفيعي را براي اجراي حدود الهي نمي‌پذيرفت. هند بن ابي هاله در ضمن توصيفاتي که از پيامبر اکرم دارد دربارة چگونگي برخورد آن حضرت با حق‌کشي‌ها و ظلم‌ها مي‌گويد: 🌹و لَا تُغْضِبُهُ الدُّنْيَا وَ مَا كَانَ لَهَا فَإِذَا تُعُوطِيَ الْحَقَّ لَمْ يَعْرِفْهُ أَحَدٌ وَ لَمْ يَقُمْ لِغَضَبِهِ شَيْ‏ءٌ حَتَّى يُنْتَصَرَ لَهُ؛ دنيا و ناملايمات آن هرگز او را به خشم در نمي‌آورد، و وقتي که حقي پايمال مي‌شد از شدت خشم کسي او را نمي‌شناخت و از هيچ چيزي پروا نداشت تا آنکه حق را ياري مي‌کرد و احقاق حق مي‌نمود. [احمدحسين شريفي، کتاب ]
⭕️ پویش همگانی ، به علت تکرار اهانت آشکار افراط گرایان فرانسوی به ساحت دین اسلام، قرآن و (صلوات الله علیه وآله) و حمایت رسمی رئیس جمهور اسلام ستیز فرانسه از این اقدام!
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴شرط «فهم درست» و «اقامه دین» در حدیث پیامبر اکرم(ص) ✍️احمدحسین شریفی 🔶به تعبیر منقول از (ص): لا يَقُومُ بِدِينِ اللهِ إلّا مَن حاطَهُ مِن جَميعِ جَوانِبِهِ؛ دین خدا را بر پا نمی‌دارد مگر کسی که از همة جوانب بر آن احاطه داشته باشد. 🔹تک‌بعدی بودن در مطالعات دینی، از مهم‌ترین عوامل «نقدگریزی» و «ناقدستیزی» «نفرین‌گرایی» و «تکفیر» مخالفان و حتی ناقدان است. افرادی که فقط در یک حوزه خاص علمی تخصص دارند، نه تنها از درک حقیقت دین ناتوان‌اند بلکه حتی از درک حقایق همان رشته تحصیلی خودشان هم ناتوانند. به تعبیر انگلیسی‌ها "کسی که فقط لندن را دیده باشد، لندن را هم نمی‌شناسد." کسی که فی‌المثل فقط «فقه متعارف» را خوانده باشد، (آن هم «فقه فردی» و «عرف‌پایه» و نه «فقه جامعه‌پرداز» و «عرف‌ساز») و آن را هم صرفاً در «جمع محدود یاران» و «حلقه بسته مریدان» گفتگو کرده باشد، و از نظامات و مکاتب حقوقی و فقهی رایج و معاصر دنیا (صرف نظر از درستی یا نادرستی‌شان) آگاهی و درکی نداشته باشد، از درک حقایق فقه اسلامی نیز ناتوان است؛ چه رسد به حقایق اخلاقی و فلسفی و عرفانی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی اسلام. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢آیا پیامبر اکرم(ص) از پایان‌یافتن ماه صفر خوشحال بود؟ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ يکي از دانش‌های ناظر به «فقه الحديث»، دانش «اسباب ورود حديث» است. اين دانش به منزلة دانش «شأن نزول» در تفسير قرآن است. هدف اصلی از دانش اسباب ورود حديث، شناخت شأن صدور روايات و فهم قرائن موجود به هنگام صدور روايات است. توضیح آنکه به صرف فهم معنای لغوی و اصطلاحی الفاظ و ترکيب‌های به کار رفته در احاديث نمی‌توان مدعی «فهم درست» آنها شد. در برخی از موارد برای فهم درست معنای احاديث، بايد اسباب ورود حديث را دانست. يعنی علت و زمينه‌ و بافت صدور آن سخن از معصوم را بايد فهميد. چرا که «شرايط زمينه‌ای» در فهم مراد معصومان حتماً نقش‌آفرين است. به تعبير ديگر، بايد قراين مقامی (شرايط اجتماعی و تاريخی و فرهنگی و حالات مخاطب و گوينده و ... ) را در نظر گرفت. متأسفانه بسياری از ناقلان اوليه احاديث و جامعان کتاب‌های حديثی، از نقش‌آفرينی قراين مقامی در فهم مراد معصومان غافل بودند و اهتمامی به ذکر آنها نداشته‌اند. به همين دليل، برای فهم مراد واقعی معصومان، يک حديث‌شناس محقق بايد تلاش بيشتری کند و حتی‌الامکان قرائن را در منابع موجود به دست آورد. مراجعه به منابع حديثی ساير فرق و مذاهب اسلامی يا مراجعه به منابع تاريخی و فهم درست تاريخ صدر اسلام و اوضاع فرهنگی‌ و اجتماعی حاکم بر قبايل و اقوام آن زمان و امثال آن می‌تواند پاره‌ای از گره‌ها را بگشايد. به عنوان مثال، در پاره‌ای از منابع اهل سنت حديثی از (ص) نقل کرده‌اند که فرموده باشد: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ هر کس مرا به پایان یافتن آذار بشارت دهد، من او را به بهشت بشارت می‌دهم.» آذار از ماه‌های رومی است؛ مصادف با خرداد شمسی است؛ برخی آن را به معنای دانسته‌اند و از این حدیث نحسی ماه صفر! و سعدی ماه ربیع الاول را نتیجه گرفته‌اند! این حدیث، به خودی خود و بدون آگاهی از بافت و زمینه‌های بیان آن، از نظر مضمونی آنقدر عجیب هست که حتی پاره‌ای از اهل حديث و ظاهرگرايانی مثل احمدبن حنبل نتوانسته‌اند با مضمون آن کنار بيايند و آن را تأييد کنند؛ به همين دليل گفته‌اند که اين حديث اصل و اساسی ندارد! اما اگر احمدبن حنبل قرائن مقامی صدور چنين سخنی را می‌دانست، چنين حکم قاطعی را صادر نمی‌کرد. از علت صدور چنين سخنی را به اين صورت نقل می‌کند که: «روزی پيامبر خدا(ص) با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان گفت: نخستين فردی که اکنون بر شما وارد می‌شود از بهشتيان است. برخی‌ از اين افراد چون اين سخن را شنيدند بيرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب اين خبر از بهشتيان شوند! پيامبر اين را فهميد و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما وارد می‌شوند که هر يک از ديگری سبقت می‌جويد؛ از ميان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آذار تمام می‌شود اهل بهشت است. پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و نيز با آنان بود. پيامبر خدا(ص) به آنان فرمود: ما در کدام ماه رومی هستيم؟ ابوذر پاسخ داد: «ای پيامبر خدا آذار تمام شد.» پيامبر گفت: «ای ابوذر اين را می‌دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتی هستی.» به هر حال این حدیث هیچ ربطی به سعدی و نحسی ماه‌های صفر و ربیع الاول ندارد! اصل داستان چیز دیگری بوده است که در تحلیل مرحوم شیخ صدوق کاملاً واضح است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴 حوادثی که با ولادت صلی الله علیه و آله اتفاق افتاد ▪️از سلام الله علیه روايت است: ابليس لعنه الله به هفت آسمان بالا مى رفت گوش مى داد و اخبار سماويّه را مى شنيد. چون حضرت عيسى عليه السّلام متولّد شد او را از سه آسمان منع كردند تا چهار آسمان بالا مى رفت و چون حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله متولّد شد او را از همه آسمانها منع كردند و شياطين را به تيرهاى شهاب از ابواب سماوات راندند. پس قريش گفتند: مى بايد وقت گذشتن دنيا و آمدن قيامت باشد كه ما مى شنيديم كه اهل كتاب ذكر مى كردند. پس عمر بن اميّه كه داناترين اهل جاهليّت بود گفت: نظر كنيد اگر ستاره هاى معروف كه به آنها هدايت مى يابند مردم و به آنها مى شناسند زمانهاى زمستان و تابستان را، اگر يكى از آنها بيفتد بدانيد كه وقت آن است كه جميع خلق هلاك شوند و اگر آنها به حال خودند و ستاره هاى ديگر ظاهر مى شود، پس امر غريبى مى بايد حادث شود. صبح آن روز كه آن حضرت متولّد شد هر بتى كه در هر جاى عالم بود به رو در افتاده بودند و ايوان كسرى يعنى پادشاه عجم بلرزيد و چهارده كنگره آن افتاد و درياچه ساوه كه آن را مى پرستيدند فرو رفت و خشك شد. همان است كه نمك شده است و نزديك كاشان است و وادى سماوه كه سالها بود كسى آب در آن نديده بود آب در آن جارى شد و آتشكده فارس كه هزار سال خاموش نشده بود در آن شب خاموش شد و داناترين علماى مجوس در آن شب در خواب ديد كه شتر صعبى چند اسبان عربى را مى كشيد و از دجله گذشته و داخل بلاد ايشان شدند و طاق كسرى از ميانش شكست دو تکه شد و آب دجله شكافته شد در قصر او جارى شد. نورى در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گرديد پرواز كرد تا به مشرق رسيد. تخت هر پادشاهى در آن صبح سرنگون شده بود. جميع پادشاهان در آن روز لال بودند سخن نمى توانستند گفت. علم كاهنان برطرف شد و سحر ساحران باطل شد.‌ هر كاهنى كه بود ميان او و همزادى كه داشت خبرها به او مى گفت جدائى افتاد و قريش در ميان عرب بزرگ شدند. ايشان را آل اللّه مى گفتند زيرا كه ايشان در خانه خدا بودند و آمنه عليها السّلام گفت كه: واللّه كه چون پسرم به زمين رسيد دستها را بر زمين گذاشت، سر به سوى آسمان بلند كرد و به اطراف آسمان نظر كرد، پس از او نورى ساطع شد كه همه چيز را روشن كرد، به سبب آن نور قصرهاى شام را ديدم، در ميان آن روشنى صدائى شنيدم كه قائلى مى گفت كه: زائيدى بهترين مردم را، پس او را محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نام كن. 📙جلاء العیون، مجلسی رحمه الله، ص ۶۶
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢آیا پیامبر اکرم(ص) از پایان‌یافتن ماه صفر خوشحال بود؟ 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ يکي از دانش‌های ناظر به «فقه الحديث»، دانش «اسباب ورود حديث» است. اين دانش به منزلة دانش «شأن نزول» در تفسير قرآن است. هدف اصلی از دانش اسباب ورود حديث، شناخت شأن صدور روايات و فهم قرائن موجود به هنگام صدور روايات است. توضیح آنکه به صرف فهم معنای لغوی و اصطلاحی الفاظ و ترکيب‌های به کار رفته در احاديث نمی‌توان مدعی «فهم درست» آنها شد. در برخی از موارد برای فهم درست معنای احاديث، بايد اسباب ورود حديث را دانست. يعنی علت و زمينه‌ و بافت صدور آن سخن از معصوم را بايد فهميد. چرا که «شرايط زمينه‌ای» در فهم مراد معصومان حتماً نقش‌آفرين است. به تعبير ديگر، بايد قراين مقامی (شرايط اجتماعی و تاريخی و فرهنگی و حالات مخاطب و گوينده و ... ) را در نظر گرفت. متأسفانه بسياری از ناقلان اوليه احاديث و جامعان کتاب‌های حديثی، از نقش‌آفرينی قراين مقامی در فهم مراد معصومان غافل بودند و اهتمامی به ذکر آنها نداشته‌اند. به همين دليل، برای فهم مراد واقعی معصومان، يک حديث‌شناس محقق بايد تلاش بيشتری کند و حتی‌الامکان قرائن را در منابع موجود به دست آورد. مراجعه به منابع حديثی ساير فرق و مذاهب اسلامی يا مراجعه به منابع تاريخی و فهم درست تاريخ صدر اسلام و اوضاع فرهنگی‌ و اجتماعی حاکم بر قبايل و اقوام آن زمان و امثال آن می‌تواند پاره‌ای از گره‌ها را بگشايد. به عنوان مثال، در پاره‌ای از منابع اهل سنت حديثی از (ص) نقل کرده‌اند که فرموده باشد: «مَنْ بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ هر کس مرا به پایان یافتن آذار بشارت دهد، من او را به بهشت بشارت می‌دهم.» آذار از ماه‌های رومی است؛ مصادف با خرداد شمسی است؛ برخی آن را به معنای دانسته‌اند و از این حدیث نحسی ماه صفر! و سعدی ماه ربیع الاول را نتیجه گرفته‌اند! این حدیث، به خودی خود و بدون آگاهی از بافت و زمینه‌های بیان آن، از نظر مضمونی آنقدر عجیب هست که حتی پاره‌ای از اهل حديث و ظاهرگرايانی مثل احمدبن حنبل نتوانسته‌اند با مضمون آن کنار بيايند و آن را تأييد کنند؛ به همين دليل گفته‌اند که اين حديث اصل و اساسی ندارد! اما اگر احمدبن حنبل قرائن مقامی صدور چنين سخنی را می‌دانست، چنين حکم قاطعی را صادر نمی‌کرد. از علت صدور چنين سخنی را به اين صورت نقل می‌کند که: «روزی پيامبر خدا(ص) با اصحاب خود در مسجد قبا نشسته بود و به آنان گفت: نخستين فردی که اکنون بر شما وارد می‌شود از بهشتيان است. برخی‌ از اين افراد چون اين سخن را شنيدند بيرون رفتند تا شتابان باز گردند و به سبب اين خبر از بهشتيان شوند! پيامبر اين را فهميد و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما وارد می‌شوند که هر يک از ديگری سبقت می‌جويد؛ از ميان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آذار تمام می‌شود اهل بهشت است. پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و نيز با آنان بود. پيامبر خدا(ص) به آنان فرمود: ما در کدام ماه رومی هستيم؟ ابوذر پاسخ داد: «ای پيامبر خدا آذار تمام شد.» پيامبر گفت: «ای ابوذر اين را می‌دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتی هستی.» به هر حال این حدیث هیچ ربطی به سعدی و نحسی ماه‌های صفر و ربیع الاول ندارد! اصل داستان چیز دیگری بوده است که در تحلیل مرحوم شیخ صدوق کاملاً واضح است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🌹 از اشعار حضرت خدیجه سلام الله علیها خطاب به حجّت زمانش، رسول خدا صلی الله علیه وآله: "اگر همه نعمت‌های دنیا از آن من باشد؛ اگر سلطنت همه پادشاهان مال من باشد؛ همه‌ی اینها به اندازه بال مگسی نمی‌ارزد وقتی چشمانم نتواند چشمانت را ببیند" فَلَو أَنّني أمسَيتُ فِي كلِّ نِعمَة. وَ دامَت لِي الدُّنيا وَ مُلك الأكاسِرة. فَما سَوِيَت عِندي جَناح بَعُوضَة. إذا لَم يَكن عَيني لِعَينك ناظِرة. 📚 بحارالأنوار، جلد ۱۶، ص ۵۲. » دهم ربیع الاول، سالروز ازدواج نورانی صلی الله علیه وآله و سلام الله علیها مبارک باد