eitaa logo
حیات طیبه
406 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2هزار ویدیو
36 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ مرحوم مجتهدی تهرانی می‌گفتند: پرده‌دری نکنید. همان‌طور که خدا نسبت به ما چنین کرده است. ما خیلی بدی کردیم اما خدا نگذاشته است کسی بفهمد. اگر بوی گناه بلند می‌شد، دو نفر نمی‌توانستند کنار هم بنشینند. چون گناه بو دارد و فقط اولیاء خدا متوجه می‌شوند و گاهی آن فرد را صدا کرده و به او می‌گویند: مواظب باش، چه کار کرده‌ای که بوی گناه می‌دهی؟ خودت را جمع و جور کن. خرده بینانند در عالم بسی واقفند از کار و بار هر کسی خداوند ستارالعیوب است. پس ما هم باید عیب مردم را مخفی کنیم. وقتی خدا این لطف را به ما کرده است، ما هم همین کار را انجام دهیم. اگر عیب مردم را مخفی کردید، خدا هم عیب شما را مخفی می‌کند. اما اگر نه، عیب مردم را همه جا گفتید، خدا شما را رسوا می‌کند. 📚 طریق وصل ص 120 می‌گویند: بین اعمش و همسرش کدورتی واقع شد. به یکی از دوستانش گفت: میان ما آشتی برقرار کن و حرف‌هایی بگو تا از من راضی شود. دوست اعمش به همسر او گفت: ای زن، اعمش مرد بزرگی است. از او بیزار نشوی که کوری چشمش و باریکی ساق پایش و ضعف زانوهایش و بوی بد زیر بغلش و سرخی کف دستش، چیزی نیست. اعمش گفت: خدا تو را خوار و ذلیل کند، آن‌قدر از عیب‌های من شمردی که همسرم بعضی از آنها را نمی‌دانست. ~~~🔸🍃🌸🍃🔸~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 🌸 🍃 🌸🍃 🍃🌺🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✨﷽✨ شیخ بهائی می‌گوید: عارفی پارچه‌ای بافت و در بافت آن دقت وسیعی بسیار کرد. سپس آن را فروخت. خریداری به علت بعضی از عیب‌های پارچه، آن را پس داد. عارف شروع به گریه کرد. مشتری دلش سوخت و گفت گریه مکن، من پارچه را با نقص‌هایش می‌خرم. عارف گفت: گریه‌ام از بابت پارچه نیست، بلکه از آن رو می‌گریم که در بافت آن کوشش فراوان کردم اما به علت عیب‌های پنهانی به من باز گردانده شد. اکنون از این نگرانم که عملی را که چهل سال در آن زحمت کشیده‌ام از من نپذیرند و آن را به من بازگردانند. 📚هزار و یک حکایت اخلاقی ص 190-191 ~~~🔸🍃🌸🍃🔸~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 🌸 🍃 🌸🍃 🍃🌺🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
✨﷽✨ مرد صالح و خیری در «بصره» عطاری می کرد، روزی در مغازه نشسته بود که دو نفر برای خرید سدر و کافور به در دکان او می آیند . از گفتار و سیمای آنان چنین دریافت که اهل بصره نیستند و از شخصیت های بزرگوار می باشند. از حال و دیار آنان پرسید ، آنها کتمان نمودند. هرچه اصرار می کند، آنان از پاسخ دادن طفره می روند. سرانجام آن دو نفر را قسم به حضرت رسول صلی الله علیه می دهد که خود را معرفی کنند . آنان می گویند:«ما از ملازمان و چاکران درگاه مبارک حضرت ولی عصر حجت ابن الحسن العسکری علیه السلام هستیم، شخصی از نوکران آن درگاه با عظمت از دنیا رفته است ، صاحب آن ناحیه مقدسه ما را مأمور کرد که از تو سدر و کافور خریداری کنیم.» عطار می گوید: فهمیدم که آنها از یاران آن حضرت هستند، بی اختیار به دست و پای ایشان افتادم و تضرع و زاری کردم که حتماً باید مرا به آن حضرت برسانید. یارن حضرت ، مشرف شدن به حضور آن سرور را منوط به اجاره ی آقا دانستند. عطار می گوید: مرا به نزدیک آن جناب ببرید، اگر اجازه داد زهی سعادت و گرنه که هیچ؟! آنان از اقدام به این کار خودداری می کنند، ولی چون می بینند او با کمال پافشاری دست بردار نیست، درخواست او را اجابت می کنند. خود عطار می گوید: بسیار خوشحال شدم . با شتاب تمام سدر و کافور را به آنها داده ، در مغازه را بستم و به دنبال آنها روانه شدم تا به ساحل دریای عمان رسیدیم. آن دو نفر بدون احتیاج به کشتی روی آب روانه شدند. من ترسیدم که غرق شوم ، ایستادم. آنان متوجه من شدند و گفتند:« مترس! خدا را به حضرت حجت علیه السلام قسم بده، و رهسپار شو!» من چنین کردم و بر روی آب، مانند زمین خشک به دنبال آنها راه افتادم. در وسط های دریا بودیم، دیدم ابرها پشت سر هم در آمده و هوا صورت بارانی گرفت و شروع به باریدن کرد، اتفاقاً من در همان روز صابون پخته بودم و بر پشت بام مغازه گذاشته بودم تا به وسیله تابش آفتاب خشک شوند، همین که باران را دیدم به خیال صابون ها افتادم و پریشان خاطر شدم ، به محض این خیال مادی ، ناگهان پاهایم در آب فرو رفت ، به دست و پا و تضرع افتادم، آن دو نفر به من توجه کرده و عجز و ذلت مرا مشاهده نمودند، بی درنگ به عقب برگشته ، دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند. گفتند: این پیشامد، اثر آن خاطره صابون بود؛ بار دیگر خدا را به حضرت حجت علیه السلام قسم بده، تا تو را در آب حفظ کند! من نیز استغاثه نموده و چنین کردم مثل بار اول، روی آب با آنان رهسپار شدم . وقتی که به ساحل دریا رسیدیم ، خیمه و چادری را دیدم که همانند «شجره طور سینا» از آن ساطع و آن فضا را روشن کرده بود. همراهان گفتند:«تمام مقصود تو در میان این پرده است.» با هم به راه خود ادامه دادیم تا نزدیک چادر رسیدیم . یکی از همراهان ، پیش تر رفت تا برای من اجازه ورود بگیرد. چادر را خوب می دیدم و سخن آن بزرگوار را می شنیدم ولی وجود نازنینش را نمی دیدم. آن شخص درباره مشرف شدن من به حضور مبارکش اجازه خواست. آن جناب فرمود:«ردوه فانه رجل صابونی؛ به او اجازه ندهید و او را رد کنید ، ریرا او مردی صابون دوست و مادی است.» یعنی او هنوز دل را از تعلقات دنیای دنی خالی نکرده ، و لیاقت حضور در این درگاه را ندارد عطار می گوید: چون چنین شنیدم ، ناامید برگشتم و دندان طمع از دیار آن والا گهر کشیدم و دانستم که وقتی ممکن است به زیارت آن جناب برسم که دلم از آلودگی زدوده و صاف گردد. به نقل از: «محمد لک علی آبادی، دلشدگان: شرح حال و کرامات اؤلیاء الهی، صص. 72-70» ~~~🔸🍃🌸🍃🔸~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 🌸 🍃 🌸🍃 🍃🌺🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️ویژه نامه به مناسبت وفات حسنی علیه السلام ؛ ◼️ ایشان حضرت عبد العظيم بن عبد اللّه بن علىّ بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علىّ بن ابى طالب عليهم السّلام است ، كه از اكابر محدّثين، و اعاظم علما و زهّاد و عبّاد و صاحب و تقوى است، و از اصحاب حضرت جواد و هادى عليهم السّلام است و نهايت توسّل و انقطاع به خدمت ايشان داشته و احاديث بسيار از ايشان روايت كرده است . 📚منتهی الامال ج 3 ص 1899 ▪️براى اثبات عظمت علمى حضرت عبد العظيم عليه السلام، كافى است كه بدانيم امام معصوم، مردم را براى حلّ مشكلات دينى و يافتن پاسخ اعتقادى و عملىشان، به ايشان ارجاع داده است. ▫️صاحب بن عَبّاد در رسالهاى كه در شرح حال حضرت عبد العظيم عليه السلام نوشته، در توصيف علمى ايشان آورده ؛ ابو تراب رويانى، روايت كرد كه شنيدم ابو حمّاد رازى مى گفت: خدمت امام هادى عليه السلام در سامرّا رسيدم و مسائلى از حلال و حرام از ايشان پرسيدم. امام به پرسشهاى من پاسخ داد و هنگامى كه خواستم از ايشان خداحافظى كنم، به من فرمود : « اى ابو حمّاد ، هنگامى كه چيزى از امور دينى در منطقه ات براى تو مشكل شد، از عبد العظيم بن عبد اللَّه حسنى بپرس و مرا به او برسان. » 📚شناختنامه حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام و شهررى/ مجموعه رساله هاى خطّى و سنگى: ص 23 (رساله «رسالةٌ فى فضل عبد العظيم عليه السلام»، صاحب بن عبّاد). 👌این تعبير، به روشنى نشان مى دهد كه حضرت عبد العظيم عليه السلام در عصر خود، مجتهد توانمندى بوده كه بر اساس اصول و قواعدى كه از اهل بيت عليهم السلام در اختيار داشته، مى توانسته ديدگاههاى اسلام را در زمينه هاى مختلف اعتقادى و عملى، استخراج كند و به پرسشهاى مردم پاسخ گويد. بنا بر اين، ايشان تنها يك محدّث و راوى احاديث اهل بيت عليهم السلام نبوده است؛ بلكه از علماى بزرگ خاندان رسالت بوده كه پس از معصومان، توان پاسخگويى به مسائل علمى را داشته و توانمندى علمى اش مورد تأييد و تصديق امام هادى عليه السلام قرار گرفته است. 📚حکمت نامه حضرت عبد العظیم حسنی ، ص 20 👌علامه نقل می کند ؛ « زمانی که حضرت عبدالعظیم از هراس سلطان وقت ، وارد ری شد ، در سرداب منزل یکی از شیعیان سکنی گزید ، و پیوسته در آن سرداب مشغول عبادت خداوند بود ، و روزها را با روزه داری و شب ها را با شب زنده داری و سپری می کرد » 📚بحار الانوار ج 99 ص 268 ❕مهمترين نشانه عظمت و مقامات باطنى حضرت عبد العظيم عليه السلام، برابرى فضيلت زيارت مزار آن بزرگوار، با فضيلت زيارت سيّد الشهدا عليه السلام است. 👌شيخ المحدّثين، صدوق، از محمّد بن يحيى عطّار كه يكى از اهالى رى است اين گونه نقل كرده كه خدمت امام هادى عليه السلام رسيدم. ايشان فرمود: «كجا بودى؟». گفتم: حسين بن على عليه السلام را زيارت كردم. امام هادى عليه السلام فرمود: « بدان كه اگر قبر عبد العظيم را در شهر خودتان زيارت كنى، مانند كسى هستى كه حسين بن على عليه السلام را كرده باشد.» 📚ثواب الاعمال ص 124 ❕از شهيد ثانى در تعليقه خلاصة علّامه حلّى از امام رضا عليه السلام نقل شده كه فرمود ؛ « هر كس قبر عبد العظيم را زيارت كند، بر خدا لازم مى شود كه او را داخل بهشت كند. » و در حديث ديگرى از آن امام آمده كه فرمود ؛ «هر كس نمى تواند مرا زيارت كند، برادرم عبد العظيم حسنى را در رى زيارت كند» 📚حاشیه الشهید الثانی علی خلاصه الاقوال ص 191 ~~~▪️🍃⚫️🍃▪️~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut ⚫️ 🍃 ⚫️🍃 🍃⚫️🍃 ⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️سوال: 🔰 وقتي که انسان در خواب است روحش از بدن جدا مي شود،وقتي که صدايي او را بيدار ميکند،ايا روح او صدا را ميشنود يا جسم او؟ ✍️پاسخ: ✅در روايت است که(احوالات‌ پس‌ از مرگ‌ همانند حالات‌ مختلف‌ خواب‌ ديدن‌ است‌مرگ‌ همين‌ خوابي‌ است‌ كه‌ هر شب‌ به‌ سراغ‌ شما مي‌آيد؛ با اين‌ اختلاف‌ كه‌ مدّتش‌ طولاني‌ است‌ و انسان‌ در اين‌ خواب‌ بيدار نمي‌شود مگر روز قيامت‌. 🔹افرادي‌ كه‌ در حال‌ خواب‌، خواب‌ مي‌بينند و در آن‌ حال‌ به‌ أنواع‌ فرح‌ كه‌ به‌ وصف‌ و اندازه‌ نيايد شاد خاطر ميگردند، يا به‌ انواع‌ دهشتها و وحشتها كه‌ قابل‌ توصيف‌ و تقدير نباشد دچار ميگردند؛ چگونه‌ است‌ حال‌ سرور و شادماني‌ آنها يا حال‌ دهشت‌ و اضطراب‌ آنها در خواب‌ ؟ ⬅️همينطور است‌ مرگ‌ و احوالاتي‌ كه‌ در آنحال‌ بر انسان‌ پيش‌ مي‌آيد؛ پس‌ آماد? مرگ‌ شويد.)اين‌ روايت‌ صريح‌ است‌ بر اينكه‌ خواب‌ و مرگ‌ يكي‌ است‌، منتهي‌ مرگ‌ قدري‌ عميق‌تر است‌ و سنگين‌تر و خواب‌ قدري‌ سطحي‌تر است‌ و سبكتر.پس‌ ميتوان‌ گفت‌ كه‌ مرگ‌ خوابي‌ است‌ سنگين‌؛ و خواب‌ مرگي‌ است‌ سبك‌. 🔹تمام‌ فلاسفه‌ و حكماي‌ بزرگ‌ جهان‌ متحيّرند كه‌ حقيقت‌ خواب‌ چيست‌، كما اينكه‌ همه‌ متحيّرند كه‌ حقيقت‌ مرگ‌ چيست‌؛ و هيچيك‌ از آنها تا بحال‌ نتوانسته‌ است‌ به‌ أسرار خواب‌ پي‌ برد و از حقيقت‌ آن‌ پرده‌ بردارد، كما اينكه‌ هيچيك‌ از آنها نتوانسته‌ است‌ به‌ اسرار مرگ‌ پي‌ برد و به‌ واقعيّت‌ آن‌ دست‌ يابد. 💥فرق‌ خواب‌ و مرگ‌ ✍️فرقي‌ كه‌ ميان‌ آن‌ دو مي‌توان‌ گذاشت‌ اينستكه‌ در حال‌ خواب‌ بدن‌ مي‌افتد، و اعمالي‌ كه‌ بدن‌ انجام‌ ميدهد سبكتر مي‌شود؛ خون‌ آرام‌تر مي‌گردد، اعصاب‌ استراحت‌ بيشتري‌ دارند، قلب‌ و سائر اعضاي‌ رئيسه‌ و غير رئيسه‌ و جوارح‌ و أمعاء خفيف‌تر حركت‌ كرده‌ و بكار خود ادامه‌ ميدهند، بدن‌ تا حدودي‌ حرارت‌ خود را از دست‌ ميدهد و لذا در حال‌ خواب‌ آدمي‌ بيشتر سرما مي‌خورد و بايد روي‌ خود ملحفه‌اي‌ بكشد؛ امّا در مواقع‌ بيداري‌ چنين‌ نيست‌، چرا ؟ 🔹براي‌ اينكه‌ در حال‌ خواب‌ روح‌ علاق? خود را نسبت‌ به‌ بدن‌ كم‌ مي‌كند، امّا قطع‌ علاقه‌ نمي‌كند، بلكه‌ في‌ الجمله‌ علاقه‌ باقي‌ است‌ و بواسط? همين‌ اندازه‌ علاق? اجمالي‌ است‌ كه‌ بدن‌ اعمال‌ خود را انجام‌ ميدهد. ولي در وقت‌ مردن‌ روح‌ علاق? خود را بكلّي‌ قطع‌ مي‌كند و در عالم‌ تجرّد محض‌ و مطلق‌ ميرود. ⬅️همينطور كه‌ در وقت‌ خواب‌ روح‌ حركت‌ مي‌كند به‌ عالم‌ تجرّدِ في‌ الجمله‌ كه‌ همان‌ عالم‌ ملكوت‌ أسفل‌ و عالم‌ صورت‌ و مثال‌ است‌ و بدن‌ به‌ زمين‌ مي‌افتد، در وقت‌ مردن‌ نيز روح‌ حركت‌ مي‌كند به‌ همان‌ عالم‌ يا به‌ ملكوت‌ أعلي‌ و عالم‌ معني‌ و عالم‌ نفس‌ و بدن‌ را يَله‌ و رها مي‌گذارد. ✍️پس‌ خواب‌، مرگ‌ چند ساعت‌ است‌ و مرگ‌، خواب‌ دائمي‌ و هميشگي‌. و بين‌ مرگ‌ چند سال‌ و چند صد سال‌ و چند هزار سال‌ تفاوتي‌ نيست‌، كما اينكه‌ بين‌ خواب‌ يك‌ دقيقه‌ و يك‌ ساعت‌ و چند ساعت‌ تفاوتي‌ نيست‌. ⬅️و همينطور كه‌ در درجات‌ خواب‌ اختلاف‌ مشاهده‌ مي‌شود، بعضي‌ خوابشان‌ سبك‌ است‌، با يك‌ حركت‌ مختصر يا صداي‌ مختصري‌ بيدار مي‌شوند، و بعضي‌ خوابشان‌ سنگين‌ است‌، و بعضي‌ سنگين‌تر كه‌ با حركت‌ شديد و با غرّش‌ صداي‌ طيّاره‌ و رعد نيز بيدار نمي‌شوند؛ همچنين‌ بعضي‌ از مردم‌ مرگشان‌ سبك‌ است‌، به‌ مجرّد دعوت‌ بسوي‌ مقام‌ عزّ ذوالجلال‌ و حركت‌ براي‌ قيامت‌ كبري‌ زنده‌ مي‌شوند و كوچ‌ مي‌كنند، و بعضي‌ مرگشان‌ سنگين‌ و سنگين‌تر تابحدّي‌ كه‌ بايد در صور دميده‌ شود تا جانها بيدار شود و زنده‌ گردد و در قيامت‌ كبري‌ حاضر شود. 💥يا به‌ عبارت‌ ديگر ميتوان‌ گفت‌: انسان‌ در حال‌ حيات‌ و زندگي‌ خوابهاي‌ موقّت‌ و كوتاهي‌ مي‌كند و سپس‌ بيدار مي‌شود، ولي‌ در حال‌ مرگ‌ يك‌ خواب‌ طولاني‌ مي‌كند، و پس‌ از آن‌ بيدار شده‌ و زنده‌ مي‌گردد. جواب :روح صدا را مي شنود نه جسم چون شنيدن کار روح است. ~~~🔸🍃⚜️🍃🔸~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut ⚜️ 🍃 ⚜️🍃 🍃⚜️🍃 ⚜️🍃⚜️🍃⚜️🍃⚜️🍃⚜️
✨﷽✨ ✅انسانهای نالایق ✍️جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا بودند، حضرت فرمود: می خواهید کسل ترین، دزدترین، بخیل ترین، ظالم ترین و عاجزترین مردم را به شما نشان دهم؟ اصحاب: بلی یا رسول الله!فرمود: 1- کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر خدا نمی گوید. 2-دزدترین انسان کسی است که از نمازش می کاهد، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می شود. 3-بخیل ترین آدم کسی است که گذرش بر مسلمانی می افتد ولی به او سلام نمی کند. 4- ظالم ترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می شود، ولی بر من صلوات نمی فرستد. 5-و عاجزترین انسان کسی است که از دعا درمانده باشد. 📚داستان های بحارالانوار ج۹ ~~~🔹☀️💠☀️🔹~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 💠 ☀️ 💠☀️ ☀️💠☀️ 💠☀️💠☀️💠☀️💠☀️💠
☘️﷽☘️ 🔴 🍃در مسافرت هایی که همراه آقا از تهران می گذشتیم، اصرار داشتند که به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) مشرف شوند. 🍂هم در مسیر رفت و هم در بازگشت. از جمله در سفر به مشهد مقدس اصرار داشتند که سر راه باید به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) برویم و می فرمود: اهل تهران اگر هفته ای یک مرتبه به زیارتش نروند، جفا کرده اند. 💠فرزند آیت الله بهجت •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut
☘️﷽☘️ 💠تماس باطنی برخی از مردم تصور می کنند فقط تماس ظاهری بدن بدون وضو به قرآن و اسماء مقدس، اشکال دارد. در حالی که تماس باطنی هم اشکال دارد. مثلا آیه ای از قرآن یا نام های مقدس که بر روی نان (حلوا ، شله زرد و ... )نوشته شده را نمی توان بدون وضو در دهان قرار داد. 📚رساله مصور ص 133 📚عروة الوثقی ج1 ص189 م3 و ص192 م19 ~~~🔸🍃🌸🍃🔸~~~ 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut 🌸 🍃 🌸🍃 🍃🌺🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠مسح سر با ناخن برخی از مردم مسح سر خود را فقط با ناخن انجام می دهند، در حالی که مسح سر باید با باطن دست صورت گیرد و با ناخن اشکال دارد. استفتاء از دفتر مراجع تقلید •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• 🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/malakut