eitaa logo
حیات طیبه
411 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
36 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴 ◼️◾️بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◼️ ☀️حضرت امام جعفر صادق علیه السلام امام حسین علیه السلام به گريه كننده گانش نظر فرموده و براى آنها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارش درخواست استغفار براى ايشان مى نمايد و خطاب به كسانى كه برايش گريه مى كنند مى فرمايد: اى كسى كه گريه مى كنى اگر بدانى خدا چه پاداشی برايت آماده کرده مسلّما سرور و شادى تو بيشتر از حزن و اندوهت مى گردد و اين حتمى است كه حقتعالى تمام گناهان و لغزشهاى تو را بواسطه اين اشکى كه ريخته اى مى آمرزد. 📚کامل الزیارات ص ۴۷ 🤲اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم والعن اعدائهم🤲 ┈••▪️⚫️▪️••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe ⚫️ ▪️ ⚫️ ▪️ ▪️⚫️▪️ ⚫️▪️⚫️▪️⚫️▪️⚫️
🚩سفینه النجاه ┈••▪️⚫️▪️••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe ⚫️ ▪️ ⚫️ ▪️ ▪️⚫️▪️ ⚫️▪️⚫️▪️⚫️▪️⚫️
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‏🎥 آیه الله ضیاءآبادی حفظه الله: نگوئید ما امام حسین داریم و با این خیال که اگر گناه هم کنی و برای آن حضرت اشک بریزی اهل بهشت می شوی. اینها القائات شیطان است. مراقب باشید که با این ترفندهای شیطان جهنمی نشوی. ┈••🌴🏴🌴••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🏴 🌴 🏴🌴 🌴🏴🌴 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
💡 | حسینی هستیم یا یزیدی؟! 🔕گفت: سرت رو بنداز پایین زندگیتو بکن.به هیچ چیز فکر نکن، ما بی طرفیم، کار به کسی نداریم... ✅گفتم: زیارت عاشورا را خوانده ای؟ 🔴دو دسته جمله دارد: یا سلام یا لعن! ♻️جامعه هم دو دسته دارد... مورد سلام اهل بیت علیه السلام و مورد لعنشان... 💥عاقبت هم دو دسته میشوند، و ،حد وسط ندارد. 🌀گفت: حتی بی طرف ها؟؟؟؟! ✅گفتم: در جوابت هست... "و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله" 🌹امام صادق(علیه السلام) آن ها را هم لعن کرده... 💠هر که در لشکر حسین(علیه السلام) نباشد، خواه در محفل باشد یا ... یزیدی است... 🌀گفت: عوض شده،فرق کرده... ✅گفتم: باز زیارت عاشورا جوابت را داده، (و اخر تابع له علی ذلک) تا هر کسی مثل این ها باشد لعن شده.. قرار نیست که فامیلیش یزیدی باشد!! 🌀گفت: با این حساب یعنی چه؟ ✅گفتم: یعنی و شمر امروزت را بشناس... عاشورا تمام را دو دسته کرده است،یا حسینی یا یزیدی! 🌀گفت: حسین زمان که در غیبت است؟ ✅گفتم: اگر میخواهیم کوفی نباشیم باید بدانیم تا حسین نیامده، " "ولی امر است. 🔴ببین چقدر گوش به فرمان هستی... ⚡️اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا... (ع) ┈••▪️🚩▪️••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe ▪️ 🚩 ▪️🚩 🚩▪️🚩 ▪️🚩▪️🚩▪️🚩▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍لطفا با دقت گوش کنید و بعد از گوش کردن بر روی مطالب مطرح شده تفکر نمائید ┈••▪️⚫️▪️••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe ⚫️ ▪️ ⚫️ ▪️ ▪️⚫️▪️ ⚫️▪️⚫️▪️⚫️▪️⚫️
💠حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار... علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏ شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏ رفته و روضه مى ‏خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏ رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى اين روضه تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‏شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‏آيد و مى ‏گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‏خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🔸ايشان مى‏ گويد: مى‏ روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏ گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. 🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». 🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🔹گفتند:« چى هست؟» 🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». 🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست. ‌ ‌ ‏🎥 آیه الله ضیاءآبادی حفظه الله: نگوئید ما امام حسین داریم و با این خیال که اگر گناه هم کنی و برای آن حضرت اشک بریزی اهل بهشت می شوی. اینها القائات شیطان است. مراقب باشید که با این ترفندهای شیطان جهنمی نشوی. ┈••🌴▪️🌴••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe ▪️ 🌴 ▪️🌴 🌴▪️🌴 ▪️🌴▪️🌴▪️🌴▪️
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه) 🔸 امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمی‌خواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود. روز عاشورا می‌گوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟» 🔸 شب صحبت می‌کند تا مبادا خبیثی در بین طیّب‌ها باشد، و روز سخن می‌گوید تا مبادا طیّبی در بین خبیث‌ها مانده باشد. 🔸 شب غربال می‌کند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال می‌کند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند. ┈••▪️⚫️▪️••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe ⚫️ ▪️ ⚫️ ▪️ ▪️⚫️▪️ ⚫️▪️⚫️▪️⚫️▪️⚫️
🚨 آیت الله حائری شیرازی(ره): 🏴 نگویید اول باید قلبم آماده باشد، بعد اشکم بیاید؛ اول باید قلبم آماده باشد، بعد سینه بزنم؛ نه، سینه بزن، قلبت آماده می‌شود، بعضی ماشین‌ها زود روشن می‌شوند و بعضی دیر. نفوس فرق می‌کنند. ┈••🌴🏴🌴••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🏴 🌴 🏴🌴 🌴🏴🌴 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت😳 تک فرزند خانواده هم بود😍 زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه😇 مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم...😊 عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته☺️ اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب😇 فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه...😱 بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهیدخرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن😰 پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود... پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود😇 قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: " به هیچوجه با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره...😳 تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته...😔 اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد...😓 زمزمه لغو عملیات مطرح شد.😲 گفتند ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده🤔 پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید...😊 عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت😭 پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه...😔 اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته... اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند...😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره😓 وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه... مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین😔 یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟😔 گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم...😳 مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگهای عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد...😭😭 (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این داستان زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) 💔شادی روح شهدا صلوات💔 ┈••🦋🌷🦋••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe 🦋 🌷 🦋🌷 🌷🦋🌷 🦋🌷🦋🌷🦋🌷🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‏🎥 وصف حال سردار شهید قاسم سلیمانی بسیار دلنشین و پر معنا. حتما گوش کنید ┈••▪️🚩▪️••┈ 💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇: https://eitaa.com/hayat_tayyebe ▪️ 🚩 ▪️🚩 🚩▪️🚩 ▪️🚩▪️🚩▪️🚩▪️