#استادصمدیآملی
#کیفیتدعابرایطلبفرزند
#برگرفتهازجلسهسخنرانیشبسوممحرمسال98
👈 امام صادق علیه الصلوة و السلام فرمود: مشکل شما در دعا کردن می دانید چیست؟ شما وقتی چیزی از خدا می خواهید مستقیماً می گویید خدایا این را به من بده. مضمون روایت. می گوید اینجوری نکن. اینجوری نکن. مستقیماً خدایا به من بچه بده؛ نه. مقدمه بگیر.
بیا خودت را عرضه کن.
ذات اقدس الهی را هم در محضرش عرضه کن.
او را از باب اینکه چه حقیقتی است، بستای. و خودت را از باب اینکه چقدر دارای نقصی مذمت کن؛ خودت را فقیر نشان بده؛ اسیر نشان بده؛ هیچی نشان بده. از او بخواه گناهانت را بیامرزد. اول طلب بخشش گناهانت بکن. او را به بزرگی یاد کن.
در مثل دعای ابوحمزه یا دعای عرفه بارها خوانده اید: بارالها اگر ببخشی که جای دوری نمی رود، برای اینکه تو اصلاً مقامت بخشش است. اگر نبخشی هم نه اینکه کم کرده باشی؛ این بخاطر نقص من است نه بخاطر کمال تو.
ببینید چگونه در مقام حرف زدن ادب را مراعات می کنم؟
ولذا امام فرمود اول به بزرگی حق متعال او را یادش کنید. تو چه بزرگواری هستی؟ اینهمه نعمت داده ای؛ اینهمه نظام هستی عطا کرده ای؛ وجود داده ای به من؛ چه داده ای؛ چه داده ای. بعد شما چه لطفها در حق من کردی ولی من در ازای اینهمه الطاف تو چه کرده ام؟
پس حالا که این است گناه مرا ببخش؛ بعد، بعد از اینها حالا می بینی چقدر مثل دعای مشلول، آمده در مقابل جناب رسول الله از آقا دستور می خواهد که چکار کنم از دست این گناهی که کرده ام آزاد شوم، شل شده؛ مشلول. به او چه دعایی داده آقا؟ از اول تا آخر این دعا اسماء الله است. نشمرده ام متاسفانه چند تا اسم در این دعا آمده؟
در یک بخش این دعا می بینید هفت بار کلمه ی « بِهِ »، « بهِ»، « بِهِ»، آمده. آن آخر آخر اینهمه توسل از اول اسمای این دعا تا آخر اسما شاید بیش از دویست اسماء الله در آن آمده باشد، در آخر می گوید: « أن تصلّی علی محمّد و آل محمد و أن تغفرلی کذا و کذا» مرا ببخش. مثل دعای کمیل.
از اول شروع می کنیم در دعای کمیل:
« أللهم إنّي أسئلک برحمتک الّتي وسعَت کلّ شیء و بقدرتک، بعظمتک، بعزّتک، بنورک، بنور وجهک، بعلمک» و امثال اینها.
« أللهم اغفر، أللهم اغفر ». تا آخر.
همینطور تا آخر : « یا سابغ النّعم یا دافعَ النّقم یا نور المستوحشین في الظُّلَم یا عالِماً لا یُعَلَّم صلّ علی محمد و آل محمد» چون این دعا خیلی سنگین است: « وافعل بي ما أنت أهلُه ».
جمله ی بعدی اش را امام اینجا نفرمود، فرزند و نوه ی امام حضرت زین العابدین در دعای ابوحمزه فرمود: « و لا تفعل بي ما أنا أهلُهُ » آنی که من اهلش هستم، من دلم می خواهد با من برخورد نکن. « وافعل بي ما أنت أهله » آنی که تو اهلش هستی بده. آنی که تو اهلش هستی با من برخورد کن نه آنی که من اهلش هستم.
من اهلش هستم؛ من بیچاره ام؛ هیچ چیزی ندارم؛ جایگاهی ندارم اصلاً. من بودنِ من ، من ِ فقری است؛ من ِ ربطی است؛ من ِ عین الرّبط است؛ من که منی ندارم. من ِ بیچارگی است؛ من ِ عجز است.
« أنا » ی من « أنا » ی عجزی است. نه « أنا» ی ایجادی.
« أنا » ی من « أنا » ی استدعایی است؛ نه « أنا » ی استعلایی.
اما « أنا » ی تو چه؟ « أنا » ی تو « أنا » ی ألله است. « ألرّحمن » است؛ « ألرّحیم » است. از اول تا آخر دعا رحمت است؛ عزت است؛ آنهم رحمتی که « وَسِعَت کلّ شیء » است.
ذرّیه می خواهم در محضرت.
« ربّ هب لي » به من ذریه عطا بفرما. هبه ای باشد.
« ربّ هب لي من لدنکَ ذرّیّةً طیّبة »
بعد برای اینکه، اگر استدلال بکنید یا بعنوان اشکال یا سوال که چرا از من می خواهی: « ربّ هب لي » ؟
می گویم برای اینکه « إنّک سمیعُ الدُّعاء »
تو یکی از اسماء ت ، اسم شریف « سمیع الدّعاء » است. این بمنزله ی برهان است در ذیل این جمله ی آیه.
به چه دلیل از ذات اقدس الهی می خواهد: « ربّ هب لي من لدنک ذرّیّةً طیّبة »؟ به برهان اینکه : « إنّک سمیع الدّعاء »
با کلمه ی « إنّ » هم آورده. با « کاف » خطاب مخاطب ذات آورده است؛ یعنی عین ذات را مخاطب قرار داده است. نه اسماء را.
نفرمود توی الله سمیع الدعایی. نگفت توی رحمان سمیع الدعایی؛ بلکه « إنّک »؛ خطاب، خطاب به ذات است، نه به اسماء. « إنّک سمیع الدّعا » چون شما دعا را می شنوی. اصلا شنیدن دعا، وصف ثبوتی و ذاتی و وصف ثابت در ذات توست. اصلاً ذات تو عین وصف سمیع و سامع بودن است. برای این است. به این استدلال عرض می کنم:
« ربّ هب لي من لدنک ذرّیَّةً طیّبةً ».
┈••✾•🍃 🏴 🍃•✾••┈
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
⚫️
◾️
⚫️◾️
◾️⚫️◾️
⚫️◾️⚫️◾️⚫️◾️⚫️◾️⚫️
استادصمدی-حق رهبری.mp3
1.18M
☘️﷽☘️
🌅🇮🇷 #استادصمدیآملی
🌅🇮🇷 #حق_رهبری
⌛️زمان: 4:53 دقیقه
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe